امسال در حالی رژیم آخوندی سالمرگ دجال را برگزار کرد که به اعتراف ایادی مختلف آن افکار و آرا ارتجاعی او و مخالفت با ولایت فقیه بیش از هر زمان دیگر نه فقط در میان نیروهای سرخورده رژیم، بلکه در بین شماری از بالاترین آخوندهای حکومتی یا حوزوی هم گسترش یافته است.
آخوند رحیمیان از باند خامنهای حرفهایی زده است که نشان میدهد حتی در درون رژیم کسانی در سطح «آیتاللهی» با افکار ارتجاعی خمینی و اصل ولایت فقیه مخالفت میکنند. وی روز ۱۴خرداد گفت: «(عدهیی) بهدنبال این هستند که طرز فکر خود را به خمینی نسبت دهند.... افرادی که بهدنبال بدلسازی از شخصیت امام هستند تا از این طریق خط امام را منحرف کنند، اصلاً خود امام را هم قبول ندارند، آنها ولایت فقیه را هم قبول ندارند حالا میخواهند با آیتالله سازی سیره امام را منحرف کنند».
مهدی چمران یکی از ایادی باند خامنهای اذعان میکند افکار منحوس خمینی توسط عدهیی در درون نظام «به موزه» سپرده شده و« فراموش شده» است و اضافه میکند: «ایدهها و آرمانهای امام همان مبانی اصلی است و مانند جزئیات اداری و اجرایی نیست که مطابق روز تغییراتی در آن رخ دهد» (سایت جماران۱۳خرداد ۹۷).
در بین نیروهای رژیم گروهی به صراحت میگویند «منش و روش خمینی» مربوط به زمان خودش است و الآن نمیتواند تضادی و مشکلی از مشکلات رژیم حل کند. آخوندهاشمزاده هریسی عضو مجلس خبرگان آخوندی در اظهاراتی که در سایت حکومتی «اعتماد آنلاین» در تاریخ ۱۳خرداد درج شده میگوید: «شرایط امروز ما با شرایط گذشته تغییر دارد و نمیدانم که اگر ایشان الآن بودند چگونه عمل میکردند. به هر صورت اصول ثابت و غیرقابل تغییری در سخنان ایشان وجود دارد که به جای خود ثابت است..طبق نظر حضرت امام در شرایط مکان و زمان نیازها بر اساس منافع ملی و ضرورتهای جامعه متفاوت و حتی احکام اسلام هم تغییر میکند، اما نمیدانم اگر الآن بودند چه تصمیمی میگرفتند».(سایت اعتماد آنلاین ۱۳خرداد ۹۷)
این اظهارات از یک جنبه برای رژیم آخوندی بسیار خطرناک محسوب میشوند. اگر مسأله فقط رد افکار پوسیده و ارتجاعی خمینی بود، این پدیده جدیدی نبود و حتی در زمان خود خمینی نیز اظهارات و کلمات مبهم و دوپهلوی او در بسیاری از زمینههای گوناگون همواره باعث تفرقه و تشتت در میان دار و دستههای مختلف بود.
مسأله آنجا برای رژیم خطرناک میشود که آن روی دیگر این سکه و معنای عملی رد «روش و منش خمینی» مخالفت با خامنهای و هدف قرار دادن ولیفقیه کنونی نظام است.
از بعد از قیام دیماه و فراگیر شدن شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر اصل ولایت فقیه، موقعیت خامنهای بیش از پیش بیاعتبار شده و دامنه این بیاعتباری به لایههای بالایی حکومتی و حوزههای آخوندی نیز کشیده شده است.
از طرف دیگر با شکست برجام اکنون خامنهای بیش از هر کس دیگری در معرض بازخواست از مردم خشمگینی قرار دارد که او را بهخاطر پروژه میهن بر باد ده دستیابی به سلاح اتمی به زیر سؤال میکشند. داد و فغانهای هفته گذشته در نمایشات جمعه مبنی بر اینکه چرا عمود خیمه نظام را به زیر سؤال میبرید و اینکه «دشمن خامنهای را هدف قرار داده » بیانگر همین واقعیت است.
خبرگان آخوندی حدود سه ماه پیش در بیانیهیی که در ۲۲اسفند ۹۶صادر کرد همگان بهویژه مسئولان و جریانهای سیاسی را به اطاعت و پیروی از ولیفقیه فراخواند». آخوند احمد جنتی رئیس خبرگان آخوندی نیز ضمن آه و فعان نسبت به ضدیت دانشجویان و دانشگاههای کشور گفت: «نمیدانم چرا در دانشگاهها و در میان دانشجویان و اساتید برخی به حدی گمراه هستند که در نهان و آشکار ولایت فقیه را قبول ندارند.»(خبرگزاری ایسنا ۱۰اردیبهشت ۹۷)
در سال جدید نیز یکی از محورهای ثابت و مشترک نمایشات جمعه رژیم و یا سخنان نمایندگان مجلس آخوندی، دفاع از خامنهای و پاسخ به حملاتی است که به او صورت میگیرد. در ۷اردیبهشت گذشته آخوند علیرضا عبادی در نمایش جمعه بیرجند هراسش را از حذف ولایت فقه و از پای درآمدن آن چنین بیان کرد: «دشمن میخواهد ولایت فقیه را از پا در آورد لذا هر کس هر حرفی علیه ولایت فقیه بزند از حلقوم دشمن زده است».
آخوند ذوالنوری عضو مجلس ارتجاع در روز ۱۷اسفند۹۶از بیاعتباری خامنهای و شکاف در ساختار آخوندهای حاکم خبر داد و گفت: «اگر فردی مقابل خمینی ایستادگی میکرد او را آخوند درباری و ساواکی معرفی میکردند، اما اکنون افرادی مقابل رهبری میایستند که از امام لوح تقدیر و حکم انتصاب دارند».
کار دفاع از خامنهای در برابر کسانی که در درون رژیم برای او اعتباری قائل نیستند به قوه قضاییه نیز کشیده شد. آخوند جعفر منتظری دادستان کل رژیم در اردیبهشت ماه گذشته آخوندهای مخالف خامنهای در قم را تهدید کرد و گفت:
«بنده به اعتبار مسئولیت در دادگاه ویژه میبینم که گزارشات غیرقابل تردیدی در این رابطه ارائه میشود؛ در شهر مقدس قم عدهیی روحانینما در قالب تشکل هایی، تشکیل جلسه میدهند و موضوع جلسه این آقایان این است که چگونه موضوع ولایت فقیه را از قانون اساسی و نظام حذف کنیم».(خبرگزاری مهر ۷اردیبهشت ۹۷)
به زیر سؤال رفتن بیش از پیش عقاید خمینی در درون نیروها و پایگاههای سنتی رژیم و بهطور همزمان مخالفت با خامنهای و اصل ولایت فقیه در حوزهها و در دیگر لایههای درونی رژیم از آثار قیام مردم ایران و استمرار آن تا سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی است. قیامی که آثار خود را در ریزش درون نظام، برجا گذاشته است.