یک پارادوکس مضحک
در دوران اخیر، کمتر روزی را میتوان یافت که در آن عمامهداران تاریکاندیش به فغان سوزناک و بیقافیه در مورد مضار شبکههای اجتماعی نپرداخته باشند. آخوند احمد خاتمی ـ که در دهاندریدگی و پاچه ورمالیدگی سرآمد سایر نوچههای مقام عظمای ولایت است ـ پیشتر به شبکهٔ مجازی «سگ هار»! گفته بود. او وقتی واکنش خشمآمیز کاربران ایرانی را دید و حساب کار به دستش آمد، در روز ۷شهریور۹۹ دوباره ظاهر شد و آن غلط کردم را به نوعی پس گرفت؛ اما در یک پارادوکس مضحک، باز این نامگذاری ساییده را از قوطی عطاری بیرون آورد و دوباره خرج کرد. بهنظر میرسد از تکرار این کلید واژهٔ نه چندان دلچسب، لذتی درخور میبرد! گو اینکه شغل پاچهگیری و موس موس کردن برای پاره استخوانی از درگاه ارباب، با مذاقش جور درآمده است یا شاید این تکرار طوطیوار، حاصل نگریستن طولانی در آبگینهٔ همه چیز نمای فضای مجازی باشد و او هر بار خود را در آن میبیند. علی ایحال بهقول حکیم ناصر خسرو قبادیانی:
آینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست
...
ظاهر قضیه این بود که او از «آمریکا، انگلیس و ». . دلخور است ولی ناخواسته اعتراف کرد که وحشت و دلنگرانیاش از فضای مجازی نه به «شرق و غرب» که به قیام در کمین و خشمناک مردم ایران برمیگردد. او نشان داد که رژیم هنوز از قیام دی ۹۶ زخمهای کاری بر تن دارد و از تکرار آن بیمناک است.
«به یاد دارید فضای مجازی در سال۹۶ چه کار کرد» (احمد خاتمی. جهان امروز - ۷شهریور۹۹)
فیوزپرانی آخوندی از فضای مجازی
سؤال این است چه اتفاقی افتاده است که آخوندهای دانه درشت نظام اینگونه عمامه بر زمین میکوبند و از غیظ، آسمان را به زمین میدوزند.
اظهارات احمد خاتمی یک نمونه بود. آخوند وحدانی فر در جمعهبازار دهدشت نیز در ۷شهریور۹۹ بهصورت کلیشهای همان حرفها را تکرار کرد و معلوم شد خط مشخصی از سوی ستاد برگزاری نمایش جمعه به آخوندها مجری این نمایش ابلاغ شده است:
«فضای مجازی بی در و پیکر اختیار مدیریتش در داخل نیست امنیت اطلاعاتی در شبکهها وجود ندارد سران قوا باید تصمیم بگیرند. تا کی آقایان توجه نکنند و فضای مجازی بر فکر و جان و مال و ناموس شیعه حکومت کند».
محسن محمودی امام جمعه خامنهای در ورامین: «جریان نفوذی همچنان توسط دستگاههای جاسوسی بیگانه فعال است؛ جریان نفوذ در حوزههای اقتصادی فرهنگی سیاسی و حتی دینی در حال تلاش برای ضربه زدن به اسلام و انقلاب است. در این باب حرفها زیاد بوده، ولی فقط به یک حوزه اشاره میکنم که آن حوزه فضای مجازی است، آیا متولیان امر از این فضای مجازی خجالت نمیکشند؟!
از دستگاههای اطلاعاتی میخواهیم اجازه خیانت این نفوذیها را ندهند؛ امروز دین و فرهنگ و اخلاق و اعتقاد مورد هجمه این آدمهای بیکفایت و تحت تأثیر جریان نفوذ است، بدانیم اگر جریان نفوذ موفق شود، همانگونه که آن روز شهیدان رجایی و باهنر را از ما گرفتند، امروز نیز فکر و اندیشه آنان را از ما خواهند گرفت».
یک روز پیشتر آخوند رفیعی در حضور خامنهای نسبت به ریزش خزانوار بسیجیها و رویگردانی آنها از نظام گفته بود: «شما را به خدا جوانان عزیز مواظب فضاهای مجازی باشید همه میخواهند جذب کنند، هر شبکهیی هر آدمی هر جریانی که یقین را به شک تبدیل میکند خطرناک است».
نگرانی قابل فهم علی خامنهای
از ابتدای پیدایی و رشد اینترنت فارسی، نظام آخوندی تلاش کرد از گسترش آن جلوگیری کند اما وقتی نتوانست با تشکیل یک ارتش سایبری بر آن شد که این امکان اطلاعرسانی جهانی را به بلندگویی برای ترویج دروغ، دجالیت، افکار متحجر و ارتجاعی و نیز تحریف تاریخ معاصر ایران تبدیل کند.
این جمله را خامنهای در ۲۸اردیبهشت ۸۳ گفت:
«امروز تأثیر رسانهها و تلویزیون و هنرها و این شبکههای عظیم اطلاعرسانی و اینترنتی و... از سلاح و از موشک و از بمب اتم بیشتر است.»
او همچنین در ۲۰مهر۹۱گفت که اگر ولیفقیه نبود، رئیس فضای مجازی میشد!
یک قلم در ۱۶شهریور۹۸ سرکردهٔ بسیج منفور او، ساماندهی ۱۰۰۰گردان از بسیجیها را بهعنوان سایبری اعلام کرد.
کار این راهزنان اینترنتی، ایجاد اکانتهای فیک، تبلیغ برای سلطنت و بچهٔ شاه، شیطانسازی از مجاهدین و لجنپراکنی نسبت به آنهاست. ترویج ناامیدی نسبت به هر گونه قیام و نیز تهدید کاربران بخشی از اقدامات آنهاست؛ اما واقعیتهای سرسخت نشان میدهد که این تشبثات با ورود مجاهدین به فضای مجازی رنگ باخته و شکستخورده است.
حمیدرضا ترقی، عضو باند مؤتلفه به این شکست، اینگونه واکنش نشان داد:
«ارتش سایبری (مجاهدین) در آلبانی با ایجاد چند هزار کانال خبری، در حال پمپاژ شایعه و شبهه است. احزاب و فعالان سیاسی باید با روشنگری و ابهام زدایی اجازه موفقیت به جریان تحریف ندهند». (ایسنا. ۱۵مرداد۹۹)
تصور خام
آنچه انذاردهندگان خودباختهٔ حاکمیت آن را «تحریف»! میخوانند جریانی از روشنگری انقلابی است که مانند اشعههای سوزان خورشید، بر لجنزار ارتجاع و دجالیت میتابد و آن را میخشکاند و ساحت ایرانزمین را تطهیر میکند. البته این تمام ماجرا نیست. اکنون با تأسی به منش انقلابی مجاهدین، کانونها و شوراهای شورشی در شهرها و استانها شکل میگیرند و پراتیکهای آنها در حال گسترش است. آنها در تدارک شعلهور کردن قیامی هستند که داغ و ملتهب و حاضر به یراق در زیر پوست شهرها برای فرصت مناسب گوش خوابانده است. هراس علی خامنهای و آیتالشیطانهای ریاییاش از فضای مجازی، هراس از این جریان گسترش یابنده است. هراس آنها از مردمی است که استبداد مذهبی تاکنون آنها را متفرق، در خود فرو شده، در هم شکسته و درگیر در مشکل نان و سرپناه خواسته است.
کوردلی و بلاهت رقتانگیز آخوندها در این است که گمان میکنند با به دست گرفتن کلید فضای مجازی!، یا بستن شیر آن! و بهقول خودشان «مدیریت»! کردنش میتوانند مانع از انفجار اجتماعی شوند. واقعیت این است که خشم غیرقابل مهار مردم به جان آمده ایران «مجازی» نیست که با فیلترینگ بتوان آن را سد کرد یا با قطع فیبر نوری، کشیدن کابل شبکهٔ کامپیوتر و یا درآوردن سیم کارت تلفنها، از ظهور و بروز آن خلاصی جست. این انفجاری است که نیترات آن را عملکرد ۴۱سالهٔ همین حاکمیت بر روی هم انباشته و انبار کرده است و در ساعت موعود منفجر خواهد شد؛ چه با مجازی، چه بیمجازی.