جهان را اینطور که الآن شده است، نبینید؛ این جهان، روی دیگری هم داشته است. به چهار پنج دهه قبل بروید تا انبوهی صدا و ندا با طنین جهانیشان را بر هالهٔ انقلاب و آزادی و جنبشهای پیشتاز انقلابی بیابید. در آن عهد مسؤلیتپذیریِ نسلهای آرمانخواه، جهان ــ خاصه جهان سوم ــ رنگ و بویی بسا متفاوت از جلوههای سیاسیِ اینجهان سرد و سرگشته داشت.
بروید نسل ادبیات و شعر و سینمای چهل پنجاه سال پیش را از نظر بگذرانید تا با رسوخ در کنه آنها، دریابید که جوهر و مضامین آنها از کدام آبشخور سیراب میشدند. آن هنر بالنده و بسانسانگرا از پاسخ به مسؤلیتپذیری نسل پیشتاز آزادیخواه اشباع میشد و به چشمانداز آرمانهای انسانی، ملی و فرهنگساز، چشمها داشت.
یکی از کانونها و قطب پرکشش آن عهد مبارزاتی و انقلابیگری، جنبش آزادیبخش فلسطین در راستای تحقق آرمان ملی فلسطین بود. جنبش فلسطین، «مادر انقلابها» نام گرفت. میلیونها آزادیخواه و مبارز شریف در پنج قارهٔ دنیا چشم به تحقق آرمان ملی فلسطین داشتند؛ آرمانی بسانسانی: حق خاک، آب، حیات، کاشانه و هویت ملی. این حق، لابهلای چرخدندههای اقتدار سیاسی و سودپرست قطبی از جهان آن روزگار، نادیده گرفته میشد و همبستگی قدرتهای سیاسی با آن، در زرورق دیپلماسی تعارفپرداز، سایهرنگی بیشتر نداشت. جنبش آزادیبخش ملی فلسطین با چنین طرفهای جهانی ــ بهطور خاص قطب سرمایهداری آن ــ سروکار داشت.
جهان، دو قطب داشت. جنبش فلسطین از شکاف میان این دو قطب، سود بسیار میبرد. دنیای سیاست است دیگر؛ تعارف که نداریم، باید جای خودت را پیدا کنی تا صدایت پژواک بیابد. این صدا در مرزهای آن جهان دوقطبی، پیام مبارزه و آرمان فلسطین را طنین میداد. از همین رو صفیر ندا و پیام دادخواهی برای بهرسمیت شناختن هویتاش، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب دنیا میرفت و مخاطبان و حامیان شریف جهانیاش، میلیون در میلیون بودند.
کسب توجه جهانی به جنبش فلسطین، بدون تشکیلات، سخنگو و رهبری میسر نمیشد. سال ۱۹۶۵ / ۱۳۴۴ بخشی از دانشجویان و روشنفکران مبارز فلسطینی، جنبش فلسطین را که چند سال بعد سازمان آزادیبخش فلسطین[متشکل از چند گروه] نام گرفت، تأسیس کردند. سخنگوی این جنبش، یاسر عرفات[ابو عمار] بود که بعدها رهبر جنبش الفتح و رهبر انقلاب فلسطین شد.
ذکاوت سیاسی، هوشمندی دیپلماتیک و توان رهبریِ یک ائتلاف بزرگ برای بهرسمیت شناساندن هویت ملتی آواره، نشانههای معرفیکنندهٔ یاسر عرفات هستند. گسترده شدن مبارزات فلسطینیان توسط سازمان آزادیبخش، گسترش جهانیِ حمایت از آن و ذکاوت و هوشمندی و توان رهبری عرفات برای سمتوسو دادن این گسترش، توانست پرچم فلسطین را در اوایل دههٔ ۷۰ میلادی، به سازمان ملل متحد ببرد. سخنرانی تاریخیِ یاسر عرفات در سازمان ملل، هم نقطهٔ عطفی در پیشرفت روزافزون جنبش فلسطین و آرمان ملی آن شد و هم نخستین حضور یک جنبش انقلابی غیردولتی در ملل متحد بود. تبریک به عرفات و جنبش فلسطین بهخاطر آن پیروزی بزرگ ملی، زینتبخش بسیاری رسانهها در سراسر جهان شد.
آن روزگار بهخاطر حضور و فعالیت آن جنبشها و نیز ثقل آرمانی جنبش فلسطین، واژهها و مفاهیم و ارزشهای مردمی و انقلابی و آرمانی، حرمت و شأن و مرتبت و جایگاه رفیع انسانی و اجتماعی داشتند. آن روزگار هنوز خمینی و همراهان و وارثانش نیامده بودند تا آن واژهها و مفاهیم و ارزشها را به ابتذال فکری، فرهنگی، مذهبی، سیاسی و جنایاتشان مبتلا کنند. خیانت خمینی و وارثانش به واژههای «انقلاب»، «آزادی»، «آرمان»، «ارزش»، «شهید»، «مردم» و «خلق»، همزمان با خنجر زدن به قلب جنبش فلسطین شد. این خیانت با تلاش برای متفرق کردن سازمان آزادیبخش و ایجاد چند دستهگی میان آن جنبش پیش برده شد. نه قطب سرمایهداری جهان و نه اطلاعات و ارتش اسراییل نتوانسته بودند فلسطینیان را شقه و چند دسته کنند، اما خمینی ابلیس با سوار شدن بر اعتقادات دینی و تمایلات مذهبی فلسطینیان، همان خیانتی را که به مردم ایران کرد، به برخی کشورهای منطقه و فلسطین هم سرایت داد. خمینی و وارثانش این خیانت را تا جایی پیش بردند که یاسر عرفات را سوژهٔ ترور مزدوران مواجببگیر خود نمودند.
خنجر زدن خمینی و وارثانش به پیشرفتهای منطقهیی و جهانیِ یاسر عرفات و جنبش فلسطین، از دههٔ ۶۰ همزمان با اوجگیری جنایت و سرکوب در داخل ایران، شدت بیشتری یافت. ایجاد انشعابهای گوناگون در آن جنبش، با تکقطبی شدن جهان در اوایل دههٔ ۹۰ میلادی همراه شد. از آن پس بود که بار دیگر هنر رهبری و ذکاوت سیاسیِ یاسر عرفات، پای به عرصهٔ پیچیده و سرسخت پیش روی جنبش فلسطین گذاشت. عرفات تقریباً جغرافیای سیاسی جهان را زیر پا گذاشت تا با حل معادلات پیچیدهٔ دیپلماتیک در جهان تکقطبی، هویت ملت فلسطین را به کرسی بنشاند. و چنین کرد. پدر ملتی شد که پس از دههها آوارهگی، حق خانه و حقوق سیاسی و هویت ملی آن را با رسمیت جهانی، ثبت نمود.
آنهمه خیانتها و خنجرهای فقاهتی و سیاسی به جنبش فلسطین و شخص یاسر عرفات، نتوانستند حتا یک روز و یک لحظه، لبخند همیشه جاری بر چهرهٔ ابوعمار را محو کنند. عرفات در تمام عمر سیاسی و رهبری تاریخیاش، مقابل مردمان چشمانتظار فلسطین و مخاطبان جهانیاش، تبسمی باوقار را استمرار بخشید. آرمان فلسطین با تبسم مداوم عرفات، حیات مستمر یافت و مردم فلسطین با رهبری عرفات و وارثان طریقتاش، تجلیِ میهن مستقلشان را محقق خواهند نمود.