728 x 90

یلدا در نبرد با حاکمیت اشغال‌گر

شب یلدا زیر خط فقر
شب یلدا زیر خط فقر

در ایران اشغال‌شده‌ی امروز، مناسبت‌های ملی و فرهنگی دیگر نه فرصت گشایش‌اند و نه بهانه‌یی برای هم‌نشینی و آرامش. آن‌چه زمانی قرار بود لحظه‌یی از مکث در رنج زندگی باشد، اکنون به یکی از منابع فشار روانی و اضطراب بدل شده است. آیین‌ها، به‌جای آن‌که مردم را گرد هم بیاورند، آینه‌ای شده‌اند برای تماشای فقر، نابرابری و تحقیرِ روزمره. شب یلدا، این کهن‌ترین جشنِ پیوند انسان ایرانی با نور و امید، حالا به میدان حساب‌وکتاب، حذف نیازمندی‌ها و شرم بدل شده است.

 

یک یلدای دیگر در راه است و پیش از آن‌که چراغی روشن شود، هزار بدبختی پیش پای مردم پهن است: چگونه می‌توان از پس خوراکی‌هایی برآمد که هر سال پیچیده‌تر و انحصاری‌تر می‌شوند؟  مواد شب یلدا به کالاهای لوکس بدل شده‌اند! روزنامه‌ی جهان صنعت در شماره‌ی ۲۳ آذر ۱۴۰۴، با تیتر معنادار «حواله یلدا به انصاف فروشندگان»، تصویری فشرده از سیاست دولت در مواجهه با این آیین ملی ارائه می‌دهد؛ سیاستی که مسئولیت را از دوش حاکمیت برمی‌دارد و آن را به «انصاف» بازاری واگذار می‌کند که خود اسیر انحصار و رانت است.

 

همین روزنامه، واقعیت بازار را بی‌پرده توصیف می‌کند: «بازار میوه، برنج، روغن، ماهی، آجیل و خشکبار با واقعیتی متفاوت روبه‌رو است؛ افزایش شدید قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید خانوارها، طعم سنتی این شب را تلخ کرده است.» اما ضربه‌ی نهایی آن‌جاست که خطاب به مردم هشدار می‌دهد: «حواس‌تان باشد که بیش از ۳ تا ۴ میلیون تومان هزینه روی دست‌تان است»؛ یعنی هزینه‌ی یک شب یلدا معادل حدود «چهل درصد حداقل حقوق ماهانه‌ی یک کارگر». در این معادله، یلدا دیگر جشن نیست؛ آزمونی است برای سنجش عمق فرسایش زندگی.

 

حاکمیت مافیایی، ضدفرهنگ و اشغال‌گر ایران، مردم را ناگزیر کرده است که آیین‌های‌شان را کوچک و کوچک‌تر کنند. همان گزارش‌ها تأیید می‌کنند که «بسیاری از خانواده‌ها امسال خرید آجیل و حتی انار و سایر میوه‌ها را به حداقل رسانده یا به گزینه‌های ارزان‌تر روی آورده‌اند.» این «کوچک‌سازی» فقط اقتصادی نیست؛ تحقیر نمادینِ فرهنگی است. آیینی که قرار بود حافظ حافظه‌ی جمعی باشد، به‌زور به مراسمی حداقلی و گاه حذف‌شده بدل می‌شود.

 

در همین فضا، سایت جوان آنلاین در همین تاریخ، از قول وزیر کشاورزی می‌نویسد: «قیمت‌های اقلام مصرفی شب یلدا مشمول قیمت‌گذاری نمی‌شود.» جمله‌یی کوتاه که به‌روشنی اعلام می‌کند دولت نه‌تنها مداخله نمی‌کند، بلکه مسئولیتی نیز برای خود قائل نیست. همان روزنامه اضافه می‌کند: «نکته این‌جاست که بازار ما اکنون انحصاری و دست دلالان مرتبط با مافیای قدرت است»؛ اما مثل همیشه، از نام بردن، نشانی دادن و پاسخ‌گو کردن گردانندگان این مافیا طفره می‌رود.

 

در چنین وضعیتی، پرسش ناگزیر این است: آیا مناسبت‌های ملی و فرهنگی ایران نیز تنها با برچیدن بساط اشغال‌گران به جایگاه طبیعی خود بازمی‌گردند؟ پاسخ را خود واقعیت می‌دهد. این آیین‌ها، از نوروز تا یلدا، امروز برای حفظ حیثیت‌شان در حال نبردند؛ نبردی به‌ظاهر خاموش اما عمیق با حاکمیتی که نه فرهنگ را می‌فهمد و نه مردم را. همین پایداری‌ها برای برگزاریِ آیین‌هاست که نشان می‌دهد ایران، هنوز زنده است؛ حتی اگر اشغال‌گران ولایی ــ آخوندی، شب‌هایش را تیره کرده باشند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0dbf7b0c-7067-4d7c-9de7-a26ac9838d3b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات