وحشت از شعله کشیدن قیام در میان رسانهها و مهرههای حکومتی تمامی ندارد و روز به روز هم این وحشت بیشتر میشود.
همزمان با افزایش رعب از قیام، بحث و جدل در مورد مقابله با آن و همچنین جنگ و جدال باندهای حکومتی بر سر آن بیپایان است.
موضوعی که همه با هم حول آن اشتراک نظر دارند، این است که توفان بزرگی در راه است و «یک اتفاق بزرگ در کشور در حال وقوع است»، اما چیزی که همه با هم در مورد آن اختلاف و تضاد دارند، این است که در برابر این توفان مهیب و این اتفاق بزرگ چه باید کرد.
مسعود پزشکیان، نایبرئیس مجلس ارتجاع، فرصت برای نظام را کم میداند و به باندهای رژیم توصیه میکند به جای حرف زدن عمل کنند.
اما خودش نمیداند چه کاری باید کرد و به دیگرانی هم که متهم به حرف زدن میکند هیچ راهحلی ارائه نمیدهد: «امروز دیگر وقت سخن گفتن نیست بلکه زمان عمل کردن است و اگر ما نمیتوانیم در این مسیر گام برداریم، مقصر هستیم. امروز حرف زدن خیلی سختتر از اوایل انقلاب است چرا که در اوایل انقلاب میتوانستیم محکم بگوییم فلان کار را خواهیم کرد ولی امروز باید حرفی که میزنیم را انجام دهیم چرا که فرصت به اندازه کافی در اختیار ما قرار داشته است».(سایت حکومتی عصر ایران ۱۱فروردین ۹۷)
یکی دیگر از مهرههای حکومتی به نام سجاد سرلک ضمن اشاره به قیام دیماه و نفرت مردم از نظام آخوندی و با اذعان به اینکه مردم از شدت سرکوب و چپاولی که این حاکمیت در حق آنان انجام داده است «خیابان را برای اعتراض انتخاب کردند»، اعتراف میکند که موضوعات «مشکل فقر، بیکاری» و « احساس بیعدالتی» نسبت به نظام «موضوعاتی نیستند که بتوان ساده عبور کرد» زیرا «سالهاست در دل جامعه گلایهمندی و نارضایتی موج میزند و در شکلگیری نارضایتیها، هر سه قوه تاثیر دارند. ما در شرایطی قرار داریم که یک اتفاق بزرگ در کشور در حال وقوع است». (خبرگزاری ایلنا ۱۱فروردین ۹۷)
مهدی تندگویان معاون وزیر ورزش رژیم نیز فرصت برای حاکمیت را دیر میداند، چرا که نظام مشکلات مردم و بهویژه جوانان را جدی نگرفته است: « میبینید یک نفر میآید و جلو یک اداره خودش را آتش میزند. این را چطوری میتوانید بگویید برو ساختارمند اعتراض کن؟ نباید میگذاشتیم به اینجا برسد، نباید اعتراضات به اینجا میرسید. بعضی از مطالبات مردم را ما اصلاً جدی نمیگیریم و هیچ برنامهریزی مناسبی برایش نمیکنیم.
میتوانستیم؛ نکردیم، جدی نگرفتیم. بعد با یک اتفاق روبهرو شدیم و همه ما بهتزده شدیم که چرا حجم اغتشاشات اینقدر زیاد است و این همه استان درگیر شدهاند؟ خب حجم مطالبات مردمی است که سالهاست به آن توجه نکردیم». (سایت حکومتی خبرآنلاین ۱۱فروردین ۹۷)
جلال جلالیزاده عضو سابق مجلس ارتجاع نیز پیشبینی میکند که «در سال آینده با توجه به اینکه نارضایتیهایی در میان افراد و اقشار جامعه وجود دارد، ما دوباره شاهد چالشها و تنشهای متعدد در کشور خواهیم بود».
او به مسئولان نظام توصیه میکند که دنبال چارهجویی برای وضعیت نابههنجار در پیشرو باشند و «نباید مسئولان اجازه دهند که این روند ادامه پیدا کند». (سایت حکومتی فرارو ۹فروردین ۹۷)
مرتضی مبلغ از باند موسوم به اصلاحطلب نیز حکومت آخوندی را از ورطه خطرناکی که در انتظار آن است برحذر میدارد و در این زمینه میگوید: «به دلایل مختلف و با پشتوانه تجارب متعدد ثابت شده که هیچ راه سازندهیی جز اصلاحات برای حل و کاهش مشکلات مردم و کشور وجود ندارد و گذر از اصلاحطلبی بهمعنای ورود به ورطه خطرناک و دلهرهآوری است که خیری برای جامعه در آن ممکن و مقدور نیست».(سایت رویداد ۲۴ - ۱۱فروردین ۹۷)
ملاحظه میشود که تلاش و تقلاهای مهرههایی که از آنها نام برده شد این است که از «یک اتفاق بزرگ در کشور در حال وقوع است»، جلوگیری شود.
اکنون این سؤال مطرح است که آیا نظام آخوندی میتواند از اتفاق در حال وقوع یعنی قیامی دیگر و انقلاب جلوگیری کند؟
واقعیت این است که رژیم به آنچنان «ورطه خطرناک»ی افتاده است که امکان بیرون رفتن از آن وجود ندارد.
در جریان قیام دیماه بهوضوح تمام به اثبات رسید که ابزار سرکوب هم کارایی قبلی را ندارد چرا که توسل به آن در مقابله با خروش و خیزش مردم، بیش از پیش آتش خشم مردم را شعلهورتر و عزم آنان را برای ادامه قیام جدیتر میکند.
بنابراین این نظام آخوندی است که فرصتها را از دست داده و در بنبست است.