حسین شریعتمداری نماینده خامنهای در کیهان اذعان کرد برجام برای حاکمیت نفعی ندارد: « با خروج آمریکا از برجام و عدم پایبندی اروپا به تعهدات خود، برجامی وجود ندارد و تبدیل به جسد متعفن شده است، و اگر بخواهیم با همین حال و هوا به آن برگردیم، چیزی به دست نمیآوریم!» (کیهان ۱۹مهر ۱۴۰۰).
همزمان با اظهارات پاسدار حسین شریعتمداری رسانههای باند خامنهای تلاش میکنند در مورد ذخیره اورانیوم با غنای پایین به بیش از حد مجازی که در برجام مشخص شده، و تولید اورانیوم با غنای ۲۰درصد قلم فرسایی کرده و به خیال خود آن را اهرمی قوی برای چانهزنی تیم مذاکرهکننده دولت رئیسی وانمود کنند تا بلکه به نیروهای وارفته خود روحیه بدهند.
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی دولت رئیسی هم مدعی شد: «ما باید پیشرفت انرژی هستهیی را شتابان کنیم و جلوهها و تأثیرات آن را در زندگی مردم پدیدار کرده و گسترش دهیم و جلوههای اقتدار ملی متأثر از انرژی هستهیی را هم نمایان کنیم» (تلویزیون شبکه یک ۱۷مهر ۱۴۰۰).
این حرفها در در شرایطی است که دولت رئیسی همچنان خواستار ادامه مذاکرات برجام است، و وزیر خارجهاش وعده داده بهزودی به مذاکرات برجام بر میگردند.
حسین امیر عبداللهیان ضمن اعلام آمادگی برای مذاکره، گدایی آزادسازی ۱۰میلیارد دلار پول از بایدن را کرد و گفت: «به طرفهای مقابل گفتیم نیت ما جدی است و ما مرد مذاکره و مرد عمل هستیم و دولت جدید ایران عملگراست و از مذاکرهای که فنجان قهوه در بیاید ملت ما سود نمیبرد. اگر آقای بایدن جدی است، ۱۰میلیارد دلار از پولهای ما را آزاد کند» (تلویزیون شبکه یک ۱۱مهر ۱۴۰۰).
این اظهارات او بلافاصله با واکنش منفی آمریکا و بعضی از کشورهای طرف مذاکره با برجام مواجه شد و در این رابطه دولت آمریکا و وزارتخارجه آلمان این درخواست و شرط را رد کردند.
وزارتخارجه آلمان اعلام کرد این کشور درخواست ایران از آمریکا برای آزادسازی داراییهای مسدود شده ایران را بهعنوان شرط از سرگیری مذاکرات هستهیی رد میکند. ایران نمیتواند هیچ شرط دیگری برای از سرگیری مذاکرات تعیین کند (خبرگزاری رویترز۱۲ مهر ۱۴۰۰)
یک سخنگوی وزارتخارجه آمریکا هم اعلام کرد «در صورت درخواست بیشتر یا ارائه چیز کمتری از سوی ایران، این مذاکرات با موفقیت همراه نخواهد بود» .
به راستی چه ضرورتی دارد دولت رئیسی درباره برجامی مذاکره کند که به اذعان نماینده خامنهای نفعی ندارد و به جسد متعفن تبدیل شده است؟
جواب را باید در بنبست رژیم از یکطرف و از طرف دیگر کاهش اهمیت برجام نسبت به سال۲۰۱۵ برای آمریکا و سایر کشورهای غربی طرف مذاکره در برجام دانست.
پس از تشکیل دولت جدید در آمریکا، این انتظار وجود داشت که دولت آمریکا بهسرعت به برجام بازگردد و حتی حکومت آخوندی این انتظار واهی را داشت دولت آمریکا برجام ۲۰۱۵ را بدون کم و کاست قبول کند، امری که اتفاق نیفتاد و دولت جدید آمریکا دنبال برجام دیگری است که در آن رژیم علاوه بر اتمی در زمینه برنامه موشکی و سیاست منطقهیی خود جامزهر بنوشد.
معنای بنبست این است که حاکمیت آخوندی از یکطرف نمیتواند برجام را بهطور کامل نادیده بگیرد و خروج خود را از آن اعلام کند، چرا که عواقب خطرناکی برای آن در بردارد و چشمانداز رفتن پرونده رژیم به شورای امنیت و تبعات سنگین بعدی را دارد و از طرف دیگر پذیرفتن شروط طرفهای غربی مذاکره خصوصاً آمریکا برای احیای برجام ۲۰۱۵ بهمعنای عقبنشینی و بهگفته خامنهای «تنزل بیپایان» است که نهایت آن مشخص است.
حاکمیت آخوندی اگر بخواهد امتیازخواهیهای زایدی بکند و تن به خواستههای اصلی طرف مقابل ندهد، بیشازپیش مواضع اروپا را به سمت آمریکا نزدیک میکند و خطرات دیگری را باید به جان بخرد.
ضمنا از آنجا که باند خامنهای در طول سالهای گذشته اندر باب مصایب و مضرات برجام روضه خوانده و تا توانسته کاسه کوزه جامزهر برجام و شکست آنرا بر سر دولت روحانی شکسته است، اکنون تلاش دارد با امتیاز خواهی پوشالی عقبنشینی احتمالی و شرکت در مذاکرات برجام را برای نیروهای وارفته نظام توجیه کند.
اما آیا خامنهای میتواند با این ترفندها از خفگی و بحرانهای عمیق اقتصادی که باعث شد وزیر خارجهاش رسماً گدایی ۱۰میلیارد دلار را بکند فرار کند؟
جواب روشن است. از آنجا که خامنهای در دو لب قیچی گیر افتاده است، هر راهی را که برود؛ یعنی چه در برابر خواستههای طرف مقابل کوتاه بیاید و چه با جامعه جهانی مقابله کند، عملاً روی یک لبه تیز قیچی قرار خواهد گرفت که نتیجه آن مشخص است. بنابراین حاکمیت آخوندی با برجام، بیبرجام، با امتیازدهی به غرب و بیامتیازی دهی، محتوم به سرنگونی است. و هیچ ترفندی از جانب رژیم نمیتواند مانع تحقق اراده مردم ایران برای امر مقدس بشود.