صرفنظر از اینکه علی خامنهای برای مهار اوضاع و پیشگیری از جرقههای قیام، خبر اعلام سقوط رئیسی را تا روز بعد مکتوم نگهداشت، اما در جریان این ماجرا، ضعف استراتژیک و شکافهای مهلک نظامی حکومتش برملا شد؛ حکومتی که برای روحیهبخشی به نیروهای خود در بنیهٔ نظامی و توان عملیاتیاش پیوسته غلو کرده است. نمونههایی مانند پاراگراف زیر را در رسانههای فرمایشی و گوشبهفرمان فاشیسم کم ندیدهایم:
«امروز میتوان بهجرأت گفت جمهوری اسلامی ایران یکی از گستردهترین و متنوعترین ناوگانهای پهپادی منطقه را دارا است؛ ناوگانی متشکل از پهپادهایی با طرحهای صددرصد بومی تا پهپادهایی مهندسی معکوس شده که طی سالهای اخیر به طرق مختلف در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفته است. این مسأله جمهوری اسلامی ایران را از نظر تنوع و گستردگی کاربری پهپادها در کنار قدرتهای پهپادی نظیر اسراییل و ایالات متحده و بریتانیا قرار داده است» (رویداد۲۴ ـ ۱۷ دی ۱۴۰۲)
مردم ایران و جهان دیدند که این حکومت در عین ادعای داشتن «ناوگان پهپادهای پیشرفته در تراز آمریکا، اسراییل و انگلستان»! از یافتن لاشهٔ رئیسجمهور به هلاکترسیده و وزیر خارجهٔ بسیجی خود ناتوان بود. برای اینکار عاجزانه و ذلیلانه از کشورهای دیگر کمک خواست؛ آمریکا نپذیرفت و به بهانهٔ مشکلات لجستیکی سر باز زد ولی ترکیه به آن پاسخ داد.
«خبرگزاری آناتولی ترکیه در حساب خود در شبکه اجتماعی ایکس، تصویرهای زندهٔ دوربین پهپاد را پخش کرد و بیش از ۲ میلیون نفر آنها را بهطور مستقیم از اینترنت دنبال کردند.
«سلجوق بایراکتار»، رئیس هیأت مدیره شرکت بایکار ترکیه، در این باره گفت: «پهپاد آکینجی در منطقهیی غیرقابل عبور، با پرواز از لابلای درهها موفق به اجرای مأموریت شد. شاید هم پهپاد آکینجی تنها پهپاد موجود در جهان است که قادر به انجام چنین عملیاتی در آن شرایط بود.»
طبق خبرهای منتشر شده، این پهپاد به مدت هفتونیم ساعت در خاک ایران بود و یک منبع حرارتی را شناسایی کرده است و پس از انجام موفقیتآمیز مأموریت خود [کشف منبع حرارتی از محل سقوط بالگرد] به ترکیه بازگشته است.
انتشار این خبر و متعاقب آن به سخره گرفتن اقتدار پوشالی و دروغین نظام در افکار عمومی و شبکههای اجتماعی، یک بیآبرویی و سرشکستگی برای کل نظام بود. در یککلام، نیروهای روحیهباختهٔ خامنهای را بیشازپیش دچار نگرانی و استیصال کرد. پیآمد دیگر آن تأثیر مستقیم بر تور سرکوب و اختناق بود. اتاق فکر آخوندی با دیدن چنین وضعیتی به چارهاندیشی پرداخت و ستاد کل نیروهای مسلح رژیم یک داستان مضحک و سخیف جور کرد تا اقتدار پشمکی جرواجر نشود!
در اطلاعیه دقت کنید:
«ستادکل نیروهای مسلح در اطلاعیهیی دلایل حضور پهپاد ترکیه در عملیات جستجوی بالگرد رئیسجمهور و عدم موفقیت آن در این عملیات را تشریح و اعلام کرد: نقطه دقیق حادثه سقوط بالگرد توسط نیروهای امدادگر زمینی و پهپادهای ایرانی نیروهای مسلح مشخص شد.» (انتخاب. ۲خرداد ۱۴۰۳)
بعد برای اینکه مخاطب نپرسد با وجود آن همه پهپاد بهقول خودتان «دارای تکنولوژیهای روز مراقبتی و حسگرهای شناسایی، سیستمهای شناسایی اپتیکی مادون قرمز، سیستم جنگ الکترونیک، سیستمهای اخلال الکترونیکی، سیستمهای شناسایی خودکار، ارسال خودکار دادهها»! چرا یکی از آنان خرج لاشهیابی رئیسی نشد؟ یا اگر پهپادی وجود داشت قابل بهکارگیری برای آن شرایط اضطراری نبود؟
نخبگان و سناریوبافان نظام برای آن هم یک جواب از پیش مشخص دارند:
«بهدنبال وقوع سانحه برای بالگرد رئیسجمهور و هیأت همراه و وجود شرایط آب و هوایی بسیار نامساعد و پیچیدگی جغرافیایی و کوهستانی بودن منطقه و نیز حضور پهپادهای پیشرفته ایرانی مجهز به رادار سار برای انجام مأموریت در شمال اقیانوس هند و فاصله طولانی آنها با محله سقوط بالگرد، در مجموع نیروهای امدادی ناگزیر از راههای زمینی عملیات جستجو را آغاز کردند»! (همان منبع)
اکنون فاشیسم دینی برای حفظ اقتدار پشمکی و پوشالی خود مجبور است بگوید:
پهپاد ترکیه «بهدلیل نداشتن تجهیزات تشخیص و کنترل نقاط زیر ابر موفق به اعلام دقیق محل سقوط بالگرد نشد و در نهایت به کشور ترکیه بازگشت.
نهایتاً در ساعات اولیه صبح روز دوشنبه نقطه دقیق حادثه سقوط بالگرد توسط نیروهای امدادگر زمینی و پهپادهای ایرانی نیروهای مسلح که از مأموریت در شمال اقیانوس هند فراخوانده شده بودند، کشف شد.
پهپادهای مجهز به رادار سار قادر به تشخیص و کنترل نقاط زیر ابرهای فشرده هستند»! (همان)
بدیهی است که با این فریبکاری و پشتهماندازی نمیتوان بر اصل موضوع که همان ضعف، شکنندگی، بیکفایتی و سوراخ سوراخ بودن دستگاه امنیتی و نظامی فاشیسم سرپوش گذاشت. مردم به چشمانی باز و هوشیار آنچه را که باید ببینند، دیدند.