728 x 90

۱۱مرداد، قیامی رزمنده و رو به پیش

اصفهان ۱۱مرداد ۹۷
اصفهان ۱۱مرداد ۹۷

روز یازده مرداد ۹۷ در حداقل ۱۲شهر کشور، آتش قیام شعله کشید:

اصفهان، شیراز، کرج، تهران، همایونشهر، اراک، اهواز، قهدریجان، مشهد، نجف‌آباد و قرچک ورامین و اشتهارد از شهرهایی بودند که اخبار و تصاویر قیامشان روی آنتن رفت.

این، سومین روز شورش‌های شهری در سومین دور قیام بزرگ مردم ایران است.

 

نگاهی به گام‌های قیام

دور اول قیام روز ۸دی ۹۶ از مشهد شروع شد و به سرعت به نزدیک ۱۴۰شهر کشور گسترش یافت.

دور دوم قیام از روز ۸فروردین ۹۷ با خیزش هموطنان عرب اهوازی آغاز شد و تا اواخر خرداد ۹۷ با قیام کشاورزان اصفهان، مردم کازرون و اعتصاب سراسری رانندگان کامیون ادامه یافت در حالی‌که تظاهرات سراسری معلمان و... را هم در همان بازه زمانی شاهد بودیم.

سومین دور قیام از روز ۹مرداد با قیام شهری در اصفهان آغاز گردید. پیش از این تاریخ یعنی از اول مرداد رانندگان کامیون به شکل سراسری اعتصاب کرده بودند و بازارهای مختلف در تهران و شهرهای سراسر کشور نیز اعتصاب کرده بودند.

 

ویژگی‌های دور سوم قیام و درس‌های آن

دور سوم قیام به‌ویژه در سومین روز خود، یک تغییر کیفی نسبت به گام‌های پیشین قیام نشان می‌دهد که می‌توان آن تغییر کیفی را در چند محور کمی نشان داد:

۱. قیام‌های دور سوم اساساً «شورشی» هستند. منطقه شاپور اصفهان صحنه یک نبرد رو در روی شهری بود. در سراسر خیابان‌های این منطقه اصفهان که عمدتاً یک منطقه صنعتی کارگری است، به طول چندصد متر نقطه‌به‌نقطه مردم لاستیک آتش زده بودند، به‌نحوی که دود، آسمان بخش وسیعی از منطقه و شهر اصفهان را فراگرفته بود.

خبرنگار شبکه اجتماعی مجاهد در گزارشش می‌گفت: اینجا نه لبنان است نه یمن و نه سوریه! اینجا اصفهان است، اصفهان!

فضای آتش و دود، هم مأموران سرکوبگر حاضر در محل را مرعوب کرده بود و هم روی روحیهٔ سایر مزدوران رژیم در دیگر نقاط شهر تاثیر جدی گذاشته بود و همه آنها را در هر نقطه که بودند در جای خود قفل کرده بود، این واکنش و یخ‌زدگی، نمادی از وضعیت اتاق عملیات سرکوب آخوندها در اصفهان هم هست.

۲. سازمان‌یافتگی کار به‌روشنی دیده می‌شد. لاستیک‌ها به‌موقع و در فواصل مناسب، به نقطه مطلوب می‌رسید و به‌سرعت به آتش کشیده می‌شد و صحنه ترک می‌شد.

۳.شعارهای تظاهرات، شعارهای سرنگونی بود و براندازی، هم در اصفهان و هم در شیراز و کرج و...:

مرگ برخامنه‌ای!

مرگ بر اصل ولایت فقیه!

این ماه، ماه خون است، آخوندها سرنگون‌اند!

توپ تانک فشفشه، آخوند باید کشته شه!

ملا جنایت می‌کند، سپاه حمایت می‌کند!

ننگ ما، ننگ ما، رهبر الدنگ ما!

۴. حضور پیشتاز زنان رزمنده و قهرمان در برخی شهرها مانند شیراز و کرج چشم‌گیر بود.

در مواردی اساساً زنان کنترل و مدیریت شعارهای انقلابی را در دست داشتند.

نقش مادران نیز در به‌میدان کشاندن تماشاگران صحنه، چشم‌گیر بود.

۵. روحیه رزمندگی در قیام‌کنندگان به‌ویژه جوانان موج می‌زد.

بسیاری از جوانان مطلقاً مهارناپذیر می‌نمودند.

متقابلاً نیروی انتظامی در همین ۳روز، مطلقاً روحیه‌باخته عمل می‌کرد.

۶. اگر فاصله تبدیل شعار‌های صنفی به شعارهای سیاسی در دور اول و دوم قیام چند ساعتی طول می‌کشید، در این ۳روز، فاصله تبدیل شعار صنفی به سیاسی و تغییر شعار «مرگ بر گرانی» به شعار «مرگ بر خامنه‌ای روحانی» تنها در چند دقیقه طی می‌شد.

۷. خبررسانی به رسانه‌ها و شبکه اجتماعی نسبت به دور قبلی قیام، به‌مراتب بهتر و سریع‌تر شده بود. ضمن این‌که کیفیت کار هموطنان در تهیه و ارسال خبر و تصویر از صحنه‌های قیام نیز حرفه‌یی‌تر شده بود:

تهیه تصاویر از زوایای مناسب با لرزش کمتر در حالی‌که زمان و مکان وقوع درگیری را هم به‌روشنی و شمردگی بیان می‌کردند، از مهمترین تغییرات کیفی رزم رسانه‌یی هموطنان بود.

۸. حضور انبوه موتورسواران شورشی(با ترکیب ۲نفره) به‌ویژه در اصفهان چشمگیر بود. موتورسواران در کمیت انبوه، وارد صحنه تظاهرات شده و با حضور خود و با صدای موتورهایشان به دیگر تظاهرکنندگان دلگرمی داده و متقابلاً مزدوران و لباس‌شخصی‌ها را مرعوب می‌کردند.

این همان تاکتیکی بود که رژیم با گسیل وحوش موتوریزه خود به خیابان، آن را بر ضد مردم به‌کار می‌گرفت و اینک مردم همان تاکتیک را بر ضد رژیم استفاده می‌کنند.

۹. نقش عملی موتورسواران اصفهانی در آوردن امکانات دفاعی ساده مانند سنگ و چوب و حتی گلدان‌های سفالی(به‌جای سنگ) و پشتیبانی از جوانان درگیر در صحنه، قابل تحسین بود.

موتورسواران با جمعیت انبوه خود، پشت جمعیت تظاهرکننده را حفاظت می‌کردند و به نوعی برای آنها پوشش ایجاد می‌کردند و راه عبور مزدوران را از پشت سر جمعیت، با اخلال روبه‌رو می‌کردند.

موتورسواران با تحرک بالا و سرکشی مستمر به خیابان‌ها و مناطق اطراف محل تظاهرات، کلیه تحرک‌های مزدوران رژیم را زیرنظر داشتند و با رساندن خبرهای جابه‌جایی مزدوران به مردم، نوعی کنترل میدانی به صحنه تظاهرات اعمال می‌کردند که در موفقیت تظاهرات نقش جدی داشت.

۱۰. قیام روز پنجشنبه ۱۱مرداد ۹۷ نمایش شکست تمام‌عیار رژیم در فیلترینگ تلگرام و مختل کردن ارتباطات مردمی قیام بود.

مردم قهرمان ایران در این ۳روز(۹، ۱۰ و ۱۱مرداد) هرکاری که در حوزه ارتباطات خواستند کردند و رژیم هم هیچ غلطی نتوانست بکند.

اینک تنها راه باقیمانده برای رژیم، قطع کامل اینترنت است، راه‌کاری که بهایی جبران‌ناپذیر برایش در بر دارد و باز کردن پای اینترنت آزاد به صحنه قیام با دست خودش است! کابوسی که البته رژیم توان و جرأت تصورش را هم ندارد!

۱۱. طی این ۳روز، ۱۰-۱۲شهر قیام کردند. اما رژیم در بسیاری شهرهای دیگر نیز در آماده‌باش کامل، نیرو چیده بود و همین باعث تضعیف کیفی رژیم در انجام سرکوب شده بود.

در تهران فیلم‌های ارسالی مردم از نقاط مختلف نشان می‌داد که رژیم تمام توانش را برای اعلام حضور در خیابان‌ها به‌کار گرفته و تا توانسته نیرو در خیابان‌ها چیده ا ست در حالی‌که نقطه اصلی قیام در مرکز شهر(چهارراه ولیعصر و پارک دانشجو) بود اما رژیم جرأت اعزام نیروهایش از دیگر نقاط شهر به آن منطقه را نداشت!

این نشان می‌داد رژیم از بازشدن و گسترش نیروهای سرکوبگرش و پاره شدن «عبای سرکوب» به‌شدت وحشت دارد.

۱۲. در همین ۳روزه قیام مرداد ۹۷ کم و کیف عملیات فریب رژیم در صحنه به‌روشنی لو رفت! آخوندها و پاسدارانشان تلاش کرده بودند با به‌میدان آوردن موتورسیکلت‌های قراضه و موتورهای مدنی راهنمایی و رانندگی و چیدن فله‌ای آنها در کنار خیابان‌ها، فضای حضور به مردم القا کند! فریبی که با اندکی دقت به صحنه سریعاً لو می‌رفت و باعث تمسخر و روحیه گرفتن مضاعف مردم می‌شد.

نفس دست‌یازی رژیم به چنین تاکتیک‌هایی، نشان از ته‌کشیدن توان سرکوب و بالا آمدن «ته‌ دیگ» سرکوب است.

۱۳. در همین ۳روز قیام اخیر، حضور نیروهای راهنمایی و رانندگی با لباس‌های سفیدشان در میانه تظاهرات و تلاششان برای سرکوب قیام به‌ویژه در شیراز، به چشم همه می‌زد. این مورد نیز نشان می‌داد که آخوندها توان به‌کار‌گیری نیروی ویژه، بیشتر از آنچه که تاکنون داشته‌اند را ندارند.

تلاش برای به‌کارگیری پرسنل راهنمایی و رانندگی در سرکوب قیام‌های شهری، بیشتر به لطیفه و شوخی شبیه است. نیروهایی که نه آموزش، نه امکان و توان و نه اساساً انگیزه سرکوب تظاهرات را ندارند!

صحنه‌های حضور نیروهای راهنمایی و رانندگی در قیام‌های ۳روز اخیر به همگان ثابت کرد که آخوندها اگر نیروی ویژه سرکوب شهری به اندازه کافی داشتند، حتماً آنها را وارد صحنه می‌کردند، اگر این کار را نکرده‌اند، یعنی دیگر نیرویی برایش نمانده که وارد کنند.

 

 

 

نتیجه‌گیری

اینک قیام در حال ورود به مراحل کیفی‌تر است.

بی‌شک طلسم اختناق به‌طور کامل خواهد شکست، جوانان و سالخوردگان، زنان و مردان و تمامی آحاد مردم در همین ۳روز نشان دادند دیگر هیچ ترسی نسبت به رژیم در دل‌شان باقی نمانده است.

این خود آخوندها بودند که مردم را به نقطه‌ای رسانده‌اند که دیگر هیچ‌کس، هیچ‌چیز برای از دست دادن ندارد!

رزم ۴۰ساله مردم ایران با آخوندها به دور پایانی خود نزدیک می‌شود.

صدای گام‌های انقلاب را از میان طنین شعارهای براندازان و شیوه عملشان می‌توان در هر کوی و برزنی دید و شنید.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a0195dfc-3d40-4f59-973c-8374de9bb2d0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات