دژخیمان رژیم در یک اقدام جنایتکارانه با تشکیل یک دادگاه نمایشی مصطفی صالحی از دستگیر شدگان قیام ۹۶ در کهریزسنگ نجفآباد را اعدام کردند و به این ترتیب عقبنشینی خود از اعدام ۵ جوان قیامی را که توسط مردم به رژیم تحمیل شده بود، تلافی کردند.
تناقض ناشی از دستپاچگی قضاییه رژیم
خبرگزاری فارس رژیم در روز ۱۵مرداد۹۹ اعلام کرد که مصطفی صالحی «بعد از ۳سال بررسی و طی مراحل قضایی، بامداد امروز بهدار مجازات آویخته شد.»
فارس بهنقل از دادستان جنایتپیشهٔ نجفآباد گزارش کرد که دستگیری شهید مصطفی صالحی در ۴مهر۹۷ صورت گرفته و اولین دادگاه او در ۲۸بهمن۹۷ برگزار گشته و بنابراین گزارش تنها ۲سال از دستگیری وی گذشته است.
مغایرت آشکار این گزارش با ادعای قضاییهٔ رژیم مبنی بر «۳ سال بررسی و طی مراحل قضایی» مبین تناقض و دستپاچگی رژیم در اعلام این خبر و غیرطبیعی بودن روند این محاکمه است و بر وحشت رژیم از پیامدهای این اعدام دلالت میکند بهنحوی که درصدد برآمده تا وانمود کند همهٔ مراحل قضایی و قانونی در مورد مصطفی صالحی طی شدهاست!
بهای سنگین اعدام در فضای انفجاری
روشن است که اعدام در نظامآخوندی بهعنوان یک نیاز حیاتی، برترین اهرم جهت ایجاد جو رعب و وحشت در جامعه و حفظ نظام بهشمار میرود؛ از این رو حاکمان خونریز ۴۰سال است که یارای چشمپوشی از آن را ندارند؛ بهویژه در شرایط کنونی که رژیم درمانده و ناتوان و بدون هیچ راهحلی برای برونرفت از بحرانهای لاعلاج، در معرض قیام و عصیان تودهیی و خطر سرنگونی قرار دارد، این نیاز بهمراتب شدیدتر شده است.
اعتراضات گستردهٔ مردمی نسبت به اعدام ۸تن از قیامکنندگان توسط بیدادگاهی در اصفهان، واکنش ۱۱ میلیونی اینترنتی نسبت به اعدام سه جوان قیامی که رژیم را به عقبنشینی واداشت و تظاهرات خانوادههای ۵تن از محکومان به اعدام در اصفهان بیانگر پتانسیل انفجاری جامعه ایران است. بنابراین رژیم تلاش کرد در وحشت از واکنش مردم اولاً این اعدام را بدون اطلاع قبلی انجام دهد تا فرصت هر گونه واکنشی را از مردم بگیرد و ثانیا بعد از اعدام رطب و یابس را به هم ببافد که تمام مراحل حقوقی این پرونده بهطور کامل طی شده است.
خبرگزاری هرانا (۱۵ مرداد ۹۹) در گزارشی اعلام کرد «مصطفی صالحی یکی از بازداشت شدگان اعتراضات دیماه ۹۶ سحرگاه امروز چهارشنبه ۱۵مردادماه در زندان دستگرد اصفهان اعدام شد».
هرانا پیشتر نیز در گزارشی با اشاره به اینکه «روز دوشنبه ۱۴ مردادماه جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بود» نسبت به سرنوشت وی ابراز نگرانی کرده بود و بهنقل از خانوادهٔ صالحی و در توضیح سرعتعمل رژیم در ارتکاب این جنایت نوشته بود که وی در زندان دستگرد اصفهان محبوس بوده و «طی ۲۴ساعت اخیر با خانواده خود تماسی نداشته است»
اعتراضات نسبت به این جنایت و محکومیت رژیم
ایرانیان آزاده در نقاط مختلف جهان از جمله فرانسه، ایتالیا، آلمان، هلند و کانادا پس از اعلام این خبر دست به تظاهرات و افشاگری بر علیه رژیم زده و این اقدام جنایتکارانه را محکوم کردند. همچنین کمیته دوستان آزاد ایران در پارلمان اروپا نیز با صدور اطلاعیه نسبت به این جنایت ابراز انزجار کرد. و...
شورای ملی مقاومت طی اطلاعیهیی اعدام وحشیانه زندانی قیامی مصطفی صالحی را قویاً محکوم کرد و بهنقل از مریم رجوی نوشت:
«رژیم پلید ولایت فقیه که در اثر کارزارهای میلیونی اعدام نکنید و لغو فوری حکم اعدام به عقبنشینی از اعدام ۸ زندانی قیام مجبور شد، با این اعدام جنایتکارانه میخواهد تلافی کند و با ایجاد جو رعب و وحشت از بالا گرفتن خیزشهای مردمی جلوگیری کند».
شورای ملی مقاومت در این اطلاعیه بر خواست مریم رجوی مبنی بر محکومیت بلادرنگ این اعدام جنایتکارانه توسط «ملل متحد و کشورهای عضو و سازمانها و مجامع بینالمللی» و ضرورت فرستادن یک «هیأت بینالمللی حقیقتیاب برای بازدید از زندانهای ایران و دیدار با زندانیان» تأکید کرد.
سخنگوی مجاهدین نیز «با درود به شهید قیامآفرین و شورشگر مصطفی صالحی و جوانان غیرتمند کهریزسنگ و نجفآباد» با تأکید بر ادامهٔ «راه پرافتخار این شهید شجاع قیامآفرین» تصریح نمود: «جلادان و مزدوران به سزای خود خواهند رسید. بر آنان آتش رواست»
بنبست لاعلاج
اقدام زبونانه و تلافیجویانهٔ اعدام شهید قیامآفرین مصطفی صالحی قبل از اینکه قدرت رژیم را به نمایش بگذارد، بر ضعف و زبونی آن دلالت دارد و بهرغم هر ترفندی قطعاً از اعتراضات و خشم مردم نسبت به جنایاتش گریزی نخواهد داشت.
اعتراضات و اعتصابات و تجمعات مختلف اعتراضی که هم اینک در بسیاری از نقاط ایران جاری است بر همین واقعیت دلالت میکند. این تصمیم عجولانه و بزدلانه از قضا گواه وحشت رژیم و دست پایین او در تعادلقوا در برابر مردم ایران است. رژیم در شرایط بحرانی کنونی با وقوف کامل به هزینههای احتمالی اعدامها، بهویژه اعدام جوانان قیامی، در یک تناقض و بنبست خطیر به دام افتاده است . از یکطرف نظامآخوندی برای ارعاب مردم نیاز به سرکوب و اعدام دارد، و از طرف دیگر هر اقدام سرکوبگرانهای میتواند بهمثابه جرقهای در جامعه آماده انفجار عمل کند. بنابراین رژیم در این تناقض دائماً در وحشت از خیرش اجتماعی به سر میبرد. خیزشی که این اعدامها آتش آن را شعلهورتر میکنند و همچنان که حتی رسانهها و مهرهای نظام بارها بهوقوع عنقریب آن هشدار دادهاند در تحقق آن شکی نیست.