وحشت از تغییر تعادل قوای جهانی و منطقهیی خصوصاً با موضعگیریهای اخیر کشورهای عربستان سعودی و ترکیه علیه رژیم آخوندی، رسانههای رژیم را وحشتزده کرده است.
این هراس درحدی است که روزنامه آرمان وابسته به باند رفسنجانی – روحانی 3اسفند 95 از این چرخش تعادل منطقهای علیه رژیم با عنوان ”تشکیل یک ناتو عربی“ نام برده است.
وحشت مقالهنویس آرمان از این است که ”ترکیه ترجیح میدهد با قرار گرفتن در کنار عربستان یا ایده تشکیل ناتوی عربی دستاوردهای مورد نظر خود را در نهایت به دست آورد“.
اما توضیح نویسنده به رژیم آخوندی این است که در رابطه با این شرایط و بهخصوص تهاجم عربستان و ترکیه علیه آن ”خویشتنداری در پیش بگیرد“، زیرا ”سیاست گفتگو و تعامل میتواند راهگشا باشد“.
واضح است معنی گفتگو و تعامل این است که رژیم نسبت به خواستهای این کشورها سر کرنش و تمکین فرود بیاورد و جامزهر منطقهيی را نوش جان کند. همچنان که در جریان زهرخوران هستهیی با پیش گرفتن سیاست گفتگو و تعامل و سرخم کردن در مقابل قدرتهای جهانی، به خواستهای آنان پاسخ مثبت داد وجامزهر اتمی را نوش جان کرد.
روزنامه ابتکار 3 بهمن 95 نیز با اشاره به سخنان عادل جبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی علیه رژیم که آن را ”حامی اصلی تروریسم در جهان و عامل بیثباتی در خاورمیانه “ دانسته بود، اظهارات او را ”آغاز فاز جدیدی از تنش در روابط تهران - ریاض“ دانسته که کمک خواهد کرد تا جبهه متحد ”ضد ایرانی“ مستحکمتر از همیشه ”بهمنظور مهار و محاق ایران ایفای نقش کند“. !
نویسنده هراسش را از تنگتر شدن دایره مهار رژیم و روزهای سختی که در پیش روی آن است ابراز داشته زیرا این وضعیت ”سبب بر هم خوردن معادلاتی در منطقه خواهد شد که ابتکارات آن را ایران عهدهدار بوده است“.
واضح است منظور از بر هم خوردن معادلاتی در منطقه بهوجود آمدن تعادل قوای جدید علیه دخالتهای رژیم در سوریه، عراق، یمن است.
در چنین شرایطی است که از درون رژیم میگویند که برای نظام به صرفه است که ”واقعیتهای موجود را بپذیرد“ و در مقابل این شرایط دست از پا خطا نکند، بلکه ”با امتناع از هر گونه کنش تحریکی بهانه ساز“ بهانه را از دست تحریک کنندگان بگیرد و نظام ولایت را از این مخمصه خارج کند.
مخمصهيی که رسانههای رژیم جابهجا آن را بیان میکنند، از جمله روزنامه حکومتی شرق است که صحبتهای وزیرخارجه عربستان در کنفرانس مشترک با همتای ایتالیایی خود را نقل میکند: ”اگر ایران خواهان گفتگو است باید رفتار خود را تغییر دهد. ایران باید انتخاب کند؛ یا انقلابی باشد که مرزهای ملی را بهرسمیت نمیشناسد یا دولت ملیای باشد که ما با آن میتوانیم گفتگو کنیم. “ (روزنامه شرق 3 اسفند 95)
آنچه رسانهها و مهرههای رژیم از تعادل قوای جدید جهانی و منطقهای گرفتهاند ”تغییر دوران“ علیه نظام ولایتفقیه است. رژیم ولایت در برابر ”تغییر دوران ”بر سر دوراهی تسلیم به شرایط جدید یا مقابله با آن قرار دارد.
واضح است که در چنین شرایط خطیری هر راهی را که انتخاب کند (راه تسلیم یا گردنکشی) عواقب بسیار خطرناکی را برایش در برخواهد شد. چنانچه به سیاستهای گذشته ادامه بدهد باید ریسک خفگی اقتصادی بیش از قبل را بپذیرد و تهدید قیام جامعه ناراضی و انفجاری را به تن بخرد. اما اگر به شرایط موجود تمکین کند، درگام اول باید دست از دخالت در امور کشورهای منطقه بردارد و سپس در مسیر زهرخوریهای بعدی و ”تنزل بیپایان “ سیر سقوط را بپیماید.
واقعیت این است که این همان بنبستی است که سرتاپای رژیم در آن گیر است و قبل از همه دوگانهگوییهای ولیفقیه ارتجاع ریشه در همین بنبست دارد.
این هراس درحدی است که روزنامه آرمان وابسته به باند رفسنجانی – روحانی 3اسفند 95 از این چرخش تعادل منطقهای علیه رژیم با عنوان ”تشکیل یک ناتو عربی“ نام برده است.
وحشت مقالهنویس آرمان از این است که ”ترکیه ترجیح میدهد با قرار گرفتن در کنار عربستان یا ایده تشکیل ناتوی عربی دستاوردهای مورد نظر خود را در نهایت به دست آورد“.
اما توضیح نویسنده به رژیم آخوندی این است که در رابطه با این شرایط و بهخصوص تهاجم عربستان و ترکیه علیه آن ”خویشتنداری در پیش بگیرد“، زیرا ”سیاست گفتگو و تعامل میتواند راهگشا باشد“.
واضح است معنی گفتگو و تعامل این است که رژیم نسبت به خواستهای این کشورها سر کرنش و تمکین فرود بیاورد و جامزهر منطقهيی را نوش جان کند. همچنان که در جریان زهرخوران هستهیی با پیش گرفتن سیاست گفتگو و تعامل و سرخم کردن در مقابل قدرتهای جهانی، به خواستهای آنان پاسخ مثبت داد وجامزهر اتمی را نوش جان کرد.
روزنامه ابتکار 3 بهمن 95 نیز با اشاره به سخنان عادل جبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی علیه رژیم که آن را ”حامی اصلی تروریسم در جهان و عامل بیثباتی در خاورمیانه “ دانسته بود، اظهارات او را ”آغاز فاز جدیدی از تنش در روابط تهران - ریاض“ دانسته که کمک خواهد کرد تا جبهه متحد ”ضد ایرانی“ مستحکمتر از همیشه ”بهمنظور مهار و محاق ایران ایفای نقش کند“. !
نویسنده هراسش را از تنگتر شدن دایره مهار رژیم و روزهای سختی که در پیش روی آن است ابراز داشته زیرا این وضعیت ”سبب بر هم خوردن معادلاتی در منطقه خواهد شد که ابتکارات آن را ایران عهدهدار بوده است“.
واضح است منظور از بر هم خوردن معادلاتی در منطقه بهوجود آمدن تعادل قوای جدید علیه دخالتهای رژیم در سوریه، عراق، یمن است.
در چنین شرایطی است که از درون رژیم میگویند که برای نظام به صرفه است که ”واقعیتهای موجود را بپذیرد“ و در مقابل این شرایط دست از پا خطا نکند، بلکه ”با امتناع از هر گونه کنش تحریکی بهانه ساز“ بهانه را از دست تحریک کنندگان بگیرد و نظام ولایت را از این مخمصه خارج کند.
مخمصهيی که رسانههای رژیم جابهجا آن را بیان میکنند، از جمله روزنامه حکومتی شرق است که صحبتهای وزیرخارجه عربستان در کنفرانس مشترک با همتای ایتالیایی خود را نقل میکند: ”اگر ایران خواهان گفتگو است باید رفتار خود را تغییر دهد. ایران باید انتخاب کند؛ یا انقلابی باشد که مرزهای ملی را بهرسمیت نمیشناسد یا دولت ملیای باشد که ما با آن میتوانیم گفتگو کنیم. “ (روزنامه شرق 3 اسفند 95)
آنچه رسانهها و مهرههای رژیم از تعادل قوای جدید جهانی و منطقهای گرفتهاند ”تغییر دوران“ علیه نظام ولایتفقیه است. رژیم ولایت در برابر ”تغییر دوران ”بر سر دوراهی تسلیم به شرایط جدید یا مقابله با آن قرار دارد.
واضح است که در چنین شرایط خطیری هر راهی را که انتخاب کند (راه تسلیم یا گردنکشی) عواقب بسیار خطرناکی را برایش در برخواهد شد. چنانچه به سیاستهای گذشته ادامه بدهد باید ریسک خفگی اقتصادی بیش از قبل را بپذیرد و تهدید قیام جامعه ناراضی و انفجاری را به تن بخرد. اما اگر به شرایط موجود تمکین کند، درگام اول باید دست از دخالت در امور کشورهای منطقه بردارد و سپس در مسیر زهرخوریهای بعدی و ”تنزل بیپایان “ سیر سقوط را بپیماید.
واقعیت این است که این همان بنبستی است که سرتاپای رژیم در آن گیر است و قبل از همه دوگانهگوییهای ولیفقیه ارتجاع ریشه در همین بنبست دارد.