نظام تروریستی و جنگطلب آخوندی روز ۲۰ اسفند هر سال را بهخاطر اولین حضور دجالگرانهٴ ولیفقیه ارتجاع، علی خامنهای در جبهههای جنگ ضدمیهنی، «روز ملی راهیان نور» نامگذاری کرده است. روز دوشنبه 16اسفند نیز خامنهای با دستاندارکاران موسوم به راهیان نور و جمعی از بسیجیان و پاسداران زمان جنگ ضدمیهنی دیدار کرد. او که با دجالگری دوران 8سال جنگ ضدمیهنی را دوران «دفاع مقدس» میخواند، یادش رفته بود که آن موقع همپالکیهایش عربده میکشیدند که: جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم» یا «وضو در فرات و نماز در کربلا» (که بعدها تبدیل شد به «وضو در کربلا و نماز در قدس»!). او در این دیدار با یک فقره اعتراف به چرایی دقمرگ شدن خمینی دجال گفت: «دوران دفاع مقدس در واقع مقولهیی حیاتی و همچون نَفَس کشیدن بود و اگر این نَفَس کشیده نمیشد، ملت میمرد». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 16اسفند 95)
پس معلوم شد چرا خمینی دجال پس از تندادن به آتشبس و سرکشیدن جامزهر، دق کرد و مرد. چون جنگ راه نفس خمینی بود و با آن نفس میکشید. همین که مجاهدین درب تنور جنگطلبی او را گل گرفتند، راه نفسش بند آمد و راهی جهنم شد.
واقعیت این است که کارناوال حوزوی موسوم به راهیان نور از پدیدههای منفوری است که توسط نظام ولایت ساخته شده تا با آن جای خالی جنگ را پر کنند. راهانداختن چند اتوبوس، آنهم در جادههای بهشدت ناامن کشور و روضهخوانی و دجالگری برای دانشآموزان در جاهایی که زمانی جبهه جنگ ضدمیهنی بوده است برای دیدن استخوانها در بیابانها و شورهزارها.
نمایشات مسخرهٴ بهاصطلاح راهیان نور، همزمان با تعطیلات نوروزی و نیز تعطیلات تابستانی، فعال میشوند. سرکردگان غارتگر دولتی و انتظامی رژیم که ظاهراً پول خوبی از این نمایشات به جیب میزنند، میگویند دانشآموزان شرکتکننده در این اردوها بهطور "داوطلبانه" در آن شرکت میکنند، اما خانوادهها روایت دیگری دارند. آنها میگویند نمرهٴ درس- رژیم ساختهی- «دفاع» (و البته سایر نمرات مثل نمرهٴ انضباط و… ) منوط به شرکت در اردوی "راهیان نور" و سفر به مناطق سابقا جنگی است. برای شرکت در اردوها نیز بهزور از والدین امضا گرفته میشود. لازم به یادآوری است که آش نمرهٴ درسی و ربط آن به راهیان نور، آنقدر شور شده بود که پاسدار حاجی بابایی، وزیر آموزش پرورش دولت احمدینژاد در این رابطه گفته بود: «هیچ دستورالعملی مبنی بر اینکه دانشآموزان اگر به این اردو بروند نمره لازم را در درس آمادگی دفاعی میگیرند به هیچ مدرسه و معلمی داده نشده است…». (سایت حکومتی عصر ایران- 20آبان 91)
از میان انبوه فاکت ناراضی بودن خانوادهها نسبت به فرستادن عزیزانشان به مناطق جنگی سابق، فقط به یک نمونه از نارضایتی آنها توجه کنید: عصر روز جمعه 9مهر 95 در یک اقدام دجالگرانه، رژیم آخوندی 300نفر از دانشآموزان دختر از مدارس اسلامشهر را به اردوهای موسوم به راهیان نور اعزام کرد. این در حالی بود که فقط یک هفته از باز شدن مدارس و شروع سال تحصیلی جدید گذشته بود. اضطراب و نگرانی خانوادهٴ دختران دانشآموز به قدری بارز بود که پاسدار عبدالرضا زنگنه، معاون هماهنگکننده سپاه موسوم به حضرت سیدالشهدا (ع) مجبور به یک فقره اعتراف شد و گفت: «من بسیاری از والدین دانشآموزان را میبینم که برای سفر سه چهار روزه فرزندانشان دلهره دارند». (سایت حکومتی راه دانا- 9مهر95)
از سوی دیگر کاروانهای نمایش راهیان نور حین عبور از شهرها و روستاهای میهن، معمولاً با برخورد سرد ساکنان شهرهای سرراه و مردم محل، که عموماً از اقلیتهای قومی در استانهای خوزستان و کردستان هستند، روبهرو میشوند. گاه نیز این کاروانها هدف حملاتی از پراندن سنگ و چوب تا تیراندازی قرار گفتهاند. بنابراین دلهرهٴ خانوادهها بسیار واقعی است.
روز ۸ فروردین ۱۳۸۷ اتوبوس حامل کاروان راهیان نور که از بازدید دهلویه، از مناطق جنگی سابق، باز میگشت، در جاده اهواز به سوسنگرد، در خوزستان، هدف تیراندازی قرار گرفت.
خبرگزاری حکومتی مهر در آن زمان بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم بهنام سرتیپ محمد تقی خادمی، که از برنامهریزان شوی نمایشی موسوم به راهیان نور بود نوشت که این حملهها سابقه دارند و پیشتر هم روی دادهاند. سرتیپ خادمی گفته بود که حتی کودکان هم به پرتاب سنگ به اتوبوسها مبادرت میکنند.
همچنین برخورد اتوبوس کاروان موسوم به راهیان نور با مین بازمانده از دوران جنگ ضدمیهنی باعث کشتار دانشآموزان شد: روز ۲۳ اسفندماه ۱۳۸۵ در منطقه چزابه در دشت آزادگان خوزستان انفجاری روی داد که در آن ۴ تن از اعضای کاروان موسوم به راهیان نور کشته و بیش از ۱۵ تن از کاروانیان مجروح شدند. خبرگزاری حکومتی ایرنا در آن زمان از قول مدیرکل امنیتی و انتظامی استان خوزستان نوشت: عبدالرحیم یوسف آبادی با تأیید این خبر احتمال داد که شییٴ منفجر شده یک مین ضد خودرو بازمانده از دوران جنگ بوده باشد.
اما از همه بدتر آنچه که بهواقع دلخراش است، همان سلسلهٴ تصادفات جادهیی این کاروانهاست. وجهی دیگر از آثار خیانتبار کارگزاران نظام غارتگر آخوندی که فقط در فکر پر کردن جیب خود هستند و هیچ اهمیتی برای جان انسانها قائل نیستند.
ولیفقیه ارتجاع در دیدار روز دوشنبه 16اسفند خود همچنین به دستاندارکاران خیمهشب بازی نمایش راهیان نور توصیه کرد که: «به گونهیی برنامهریزی کنید که بازدید کنندگان از مناطق عملیاتی دفاع مقدس، بعد از بازگشت، پیوندی ناگسستنی با این حادثه مهم و ارزشهای آن پیدا کنند». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 16اسفند 95)
باید به ولیفقیه ارتجاع گفت البته اگر بازگشتی در کار باشد.
۲۵ اسفند ۱۳۸۶ - در اثر تصادف یک دستگاه اتوبوس کاروان موسوم به راهیان نور در استان خوزستان ۲۲ نفر کشته شدند. این اتوبوس در محور اندیمشک به خرمآباد با یک دستگاه تانکر سوخت برخورد کرد و آتش گرفت. در این حادثه ۲۲ سرنشین اتوبوس در شعلههای آتش کشته شدند و هفت نفر دیگر نیز زخمی شدند.
6 فروردین ۱۳۸۷ - واژگونی یک دستگاه اتوبوس حامل فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری در استان خوزستان موجب مرگ ۲۷ نفر شد. در این سانحه ۱۳ تن نیز زخمی شدند.
15بهمن ۱۳۹۰ - عصر روز شنبه تصادف اتوبوس دانشآموزان دختر استان خراسان رضوی در حوالی بروجرد، منجر به کشته شدن ۳ دانشآموز و جراحت شدید ۱۳ نفر از دانشآموزان و مربیان و مسئولان این اتوبوس شد.
16بهمن ۱۳۹۰ - صبح روز یکشنبه اتوبوس دانشآموزان دختر اردبیل در نزدیکی پل دختر استان لرستان واژگون شد و چهار نفر بهشدت مجروح شدند.
3سوم اسفند ۱۳۹۰- بر اساس گزارش اداره کل راه و ترابری استان سمنان، بر اثر واژگون شدن اتوبوس حامل دانشآموزان اردوی موسوم به راهیان نور شاهرود، در محور گرمسار - سمنان، بیش از ۱۴ دانشآموز کشته و مجروح شدند. ۴ تن به قطع عضو و معلولیتهایی چون ضربه مغزی و تخلیه چشم دچار شدند، و ۱۲ نفر دیگر نیز مجروح شدند.
28مهر ۱۳۹۱ - واژگونی یک اتوبوس در مسیر اهواز - بروجن. یک دستگاه اتوبوس متعلق به کاروان موسوم به راهیان نور در محور ایذه به شهر کرد، واژگون شد و ۲۶ دختر دانشآموز اهل بروجن در دم کشته شدند. ۱۴ دانشآموز مجروح نیز به بیمارستانهای استان خوزستان منتقل شدند. پلیس راه در گزارش رسمی خود، یکی از علل کشته شدن دانشآموزان را ضعف بدنه اتوبوس دانست و اعلام کرد: یکی از علل حادثه، ضعف ستونهای اتصال سقف با بدنه اتوبوس بوده است.
18آبان 91 - حوالی ساعت 23 و سی دقیقه بر اثر واژگونی یک دستگاه اتوبوس حامل دانشآموزان دختر موسوم به راهیان نور شهرستان سبزوار در کمربندی شاهرود، 2تن در دم جانباخته و 15تن نیز زخمی شدهاند.
1آذر ۱۳۹۱ - اتوبوس راهیان نور دانشآموزان سیستان و بلوچستانی در محور شیراز به گچساران واژگون شد. بر اثر این حادثه ۱۴ نفر زخمی شدند. حال دو مصدوم نیز وخیم است
5 فروردین ۱۳۹۳- ساعت ۱۴ روز سهشنبه یک دستگاه اتوبوس حامل راهیان نور که از زرند کرمان برای بازدید از مناطق جنگی عازم خوزستان بود در ۱۵ کیلومتری خط مرزی طلائیه استان خوزستان در جاده فرعی دچار واژگونی شد. در این حادثه 11نفر کشته شدند و 19نفر نیز به علت شدت جراحات وارده در بیمارستانهای اهواز بستری شدند.
10خرداد ۱۳۹۳- واژگونی یک دستگاه اتوبوس راهیان نور دانشآموزان زرند کرمان و درگذشت 7 دانشآموز.
19آبان ۱۳۹۴- اتوبوس حامل 44نفر کاروان راهیان نور دانشآموزان دختر که از کرمان عازم منطقه شلمچه خوزستان بود، ساعت یک و 27دقیقه بامداد سهشنبه در کمربندی احمدآباد شیراز واژگون شد.
2فروردین ۱۳۹۵-یک دستگاه اتوبوس راهیان نور نیز بامداد روز یکشنبه در حوالی دریاچه مهارلوی شهرستان سروستان در فاصله 35 کیلومتری جنوب شیراز واژگون شد.
این اتوبوس در حال بازگشت از مناطق عملیاتی جنوب و راهی یکی از شهرستانهای شرق استان فارس بوده که روز یکشنبه در این منطقه دچار حادثه شد.
12آذر 1395 - حوالی ساعت ٧ بامداد جمعه ٥٠٠ متر مانده به میدان امام حسن (ع) شهرستان همدان یک دستگاه اتوبوس ولوو حامل دانشآموزان راهیان نور بخش اتاقور شهرستان لنگرود با ٤٠ دانشآموز دختر واژگون شد. در واژگونی این اتوبوس 34 دختر مصدوم و توسط اورژانس 115 به بیمارستان بعثت انتقال یافتند.
در برابر این همه صحنههای دلخراش و ضایعات انسانی آنهم در مورد کودکان و دانشآموزان مدارس کشور، فقط یکبار بهطور رسمی موضعگیری شد و آن هم وقتی بود که رئیس مجلس ارتجاع بهصورت مشمئز کنندهای گفت: «فقدان این دختران پاک و معصوم برای همه بالأخص خانوادههایشان خیلی سخت است و وقتی رهبر.. در پیام ارزشمند و تسلی بخش خود فرمودند که انشاءالله با شهدا محشور شوند، تحمل این مصیبت را برای خانوادههای داغدار، هموار ساخت». (علی لاریجانی - سایت حکومتی عصر ایران- بهنقل از واحد مرکزی خبر، 18اردیبهشت 92)
واقعیت این است که رژیم آخوندی نیازمند نشخوار جنگ و خاطرات آن، آن هم بعد از 28سال است.
خمینی نیروی عظیم جوانانی را که انقلاب ضدسلطنتی آزاد کرده بود، بهجای اینکه در جهت رشد و توسعه کشور بهکار گیرد، چون توان پاسخگویی به مطالبات آنها را بعد از انقلاب نداشت یا به تنور جنگ ریخت، یا با هیاهوی جنگ، هر صدای مخالف و حقطلبانهیی را تحت عنوان ستون پنجم دشمن در گلو خفه کرد.
در حال حاضر علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع که از این بهاصطلاح مواهب جنگ محروم است، میخواهد با راهاندازی شوهایی به اسم راهیان نور و یا راهاندازی قطار قطار، تابوت حاوی چند تکه استخوان تحت عنوان شهدای جنگ، همان فضای جنگ را در کشور حاکم کند.
بنابراین همچنانکه برای خمینی کشتار جوانان در میدانهای مین و درگیری اهمیتی نداشت و مهم برایش ”حفظ نظام ”بود، برای خامنهای هم جان دانشآموزان و جوانان اهمیتی ندارد، مهم نشخوار جنگ برای خفه کردن هر صدای مخالفی است تا کسی نپرسد این همه بدبختی و فساد و فقر برای چیست؟ چرا از نان شب مردم میزنید و به تنور کشتار در سوریه و عراق و.. میریزید.
بنابراین واقعیت این کاروانها نه ”راهیان نور ”بلکه ”راهیان گور” است.
پس معلوم شد چرا خمینی دجال پس از تندادن به آتشبس و سرکشیدن جامزهر، دق کرد و مرد. چون جنگ راه نفس خمینی بود و با آن نفس میکشید. همین که مجاهدین درب تنور جنگطلبی او را گل گرفتند، راه نفسش بند آمد و راهی جهنم شد.
واقعیت این است که کارناوال حوزوی موسوم به راهیان نور از پدیدههای منفوری است که توسط نظام ولایت ساخته شده تا با آن جای خالی جنگ را پر کنند. راهانداختن چند اتوبوس، آنهم در جادههای بهشدت ناامن کشور و روضهخوانی و دجالگری برای دانشآموزان در جاهایی که زمانی جبهه جنگ ضدمیهنی بوده است برای دیدن استخوانها در بیابانها و شورهزارها.
نمایشات مسخرهٴ بهاصطلاح راهیان نور، همزمان با تعطیلات نوروزی و نیز تعطیلات تابستانی، فعال میشوند. سرکردگان غارتگر دولتی و انتظامی رژیم که ظاهراً پول خوبی از این نمایشات به جیب میزنند، میگویند دانشآموزان شرکتکننده در این اردوها بهطور "داوطلبانه" در آن شرکت میکنند، اما خانوادهها روایت دیگری دارند. آنها میگویند نمرهٴ درس- رژیم ساختهی- «دفاع» (و البته سایر نمرات مثل نمرهٴ انضباط و… ) منوط به شرکت در اردوی "راهیان نور" و سفر به مناطق سابقا جنگی است. برای شرکت در اردوها نیز بهزور از والدین امضا گرفته میشود. لازم به یادآوری است که آش نمرهٴ درسی و ربط آن به راهیان نور، آنقدر شور شده بود که پاسدار حاجی بابایی، وزیر آموزش پرورش دولت احمدینژاد در این رابطه گفته بود: «هیچ دستورالعملی مبنی بر اینکه دانشآموزان اگر به این اردو بروند نمره لازم را در درس آمادگی دفاعی میگیرند به هیچ مدرسه و معلمی داده نشده است…». (سایت حکومتی عصر ایران- 20آبان 91)
از میان انبوه فاکت ناراضی بودن خانوادهها نسبت به فرستادن عزیزانشان به مناطق جنگی سابق، فقط به یک نمونه از نارضایتی آنها توجه کنید: عصر روز جمعه 9مهر 95 در یک اقدام دجالگرانه، رژیم آخوندی 300نفر از دانشآموزان دختر از مدارس اسلامشهر را به اردوهای موسوم به راهیان نور اعزام کرد. این در حالی بود که فقط یک هفته از باز شدن مدارس و شروع سال تحصیلی جدید گذشته بود. اضطراب و نگرانی خانوادهٴ دختران دانشآموز به قدری بارز بود که پاسدار عبدالرضا زنگنه، معاون هماهنگکننده سپاه موسوم به حضرت سیدالشهدا (ع) مجبور به یک فقره اعتراف شد و گفت: «من بسیاری از والدین دانشآموزان را میبینم که برای سفر سه چهار روزه فرزندانشان دلهره دارند». (سایت حکومتی راه دانا- 9مهر95)
از سوی دیگر کاروانهای نمایش راهیان نور حین عبور از شهرها و روستاهای میهن، معمولاً با برخورد سرد ساکنان شهرهای سرراه و مردم محل، که عموماً از اقلیتهای قومی در استانهای خوزستان و کردستان هستند، روبهرو میشوند. گاه نیز این کاروانها هدف حملاتی از پراندن سنگ و چوب تا تیراندازی قرار گفتهاند. بنابراین دلهرهٴ خانوادهها بسیار واقعی است.
روز ۸ فروردین ۱۳۸۷ اتوبوس حامل کاروان راهیان نور که از بازدید دهلویه، از مناطق جنگی سابق، باز میگشت، در جاده اهواز به سوسنگرد، در خوزستان، هدف تیراندازی قرار گرفت.
خبرگزاری حکومتی مهر در آن زمان بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم بهنام سرتیپ محمد تقی خادمی، که از برنامهریزان شوی نمایشی موسوم به راهیان نور بود نوشت که این حملهها سابقه دارند و پیشتر هم روی دادهاند. سرتیپ خادمی گفته بود که حتی کودکان هم به پرتاب سنگ به اتوبوسها مبادرت میکنند.
همچنین برخورد اتوبوس کاروان موسوم به راهیان نور با مین بازمانده از دوران جنگ ضدمیهنی باعث کشتار دانشآموزان شد: روز ۲۳ اسفندماه ۱۳۸۵ در منطقه چزابه در دشت آزادگان خوزستان انفجاری روی داد که در آن ۴ تن از اعضای کاروان موسوم به راهیان نور کشته و بیش از ۱۵ تن از کاروانیان مجروح شدند. خبرگزاری حکومتی ایرنا در آن زمان از قول مدیرکل امنیتی و انتظامی استان خوزستان نوشت: عبدالرحیم یوسف آبادی با تأیید این خبر احتمال داد که شییٴ منفجر شده یک مین ضد خودرو بازمانده از دوران جنگ بوده باشد.
اما از همه بدتر آنچه که بهواقع دلخراش است، همان سلسلهٴ تصادفات جادهیی این کاروانهاست. وجهی دیگر از آثار خیانتبار کارگزاران نظام غارتگر آخوندی که فقط در فکر پر کردن جیب خود هستند و هیچ اهمیتی برای جان انسانها قائل نیستند.
ولیفقیه ارتجاع در دیدار روز دوشنبه 16اسفند خود همچنین به دستاندارکاران خیمهشب بازی نمایش راهیان نور توصیه کرد که: «به گونهیی برنامهریزی کنید که بازدید کنندگان از مناطق عملیاتی دفاع مقدس، بعد از بازگشت، پیوندی ناگسستنی با این حادثه مهم و ارزشهای آن پیدا کنند». (خبرگزاری حکومتی تسنیم- 16اسفند 95)
باید به ولیفقیه ارتجاع گفت البته اگر بازگشتی در کار باشد.
۲۵ اسفند ۱۳۸۶ - در اثر تصادف یک دستگاه اتوبوس کاروان موسوم به راهیان نور در استان خوزستان ۲۲ نفر کشته شدند. این اتوبوس در محور اندیمشک به خرمآباد با یک دستگاه تانکر سوخت برخورد کرد و آتش گرفت. در این حادثه ۲۲ سرنشین اتوبوس در شعلههای آتش کشته شدند و هفت نفر دیگر نیز زخمی شدند.
6 فروردین ۱۳۸۷ - واژگونی یک دستگاه اتوبوس حامل فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری در استان خوزستان موجب مرگ ۲۷ نفر شد. در این سانحه ۱۳ تن نیز زخمی شدند.
15بهمن ۱۳۹۰ - عصر روز شنبه تصادف اتوبوس دانشآموزان دختر استان خراسان رضوی در حوالی بروجرد، منجر به کشته شدن ۳ دانشآموز و جراحت شدید ۱۳ نفر از دانشآموزان و مربیان و مسئولان این اتوبوس شد.
16بهمن ۱۳۹۰ - صبح روز یکشنبه اتوبوس دانشآموزان دختر اردبیل در نزدیکی پل دختر استان لرستان واژگون شد و چهار نفر بهشدت مجروح شدند.
3سوم اسفند ۱۳۹۰- بر اساس گزارش اداره کل راه و ترابری استان سمنان، بر اثر واژگون شدن اتوبوس حامل دانشآموزان اردوی موسوم به راهیان نور شاهرود، در محور گرمسار - سمنان، بیش از ۱۴ دانشآموز کشته و مجروح شدند. ۴ تن به قطع عضو و معلولیتهایی چون ضربه مغزی و تخلیه چشم دچار شدند، و ۱۲ نفر دیگر نیز مجروح شدند.
28مهر ۱۳۹۱ - واژگونی یک اتوبوس در مسیر اهواز - بروجن. یک دستگاه اتوبوس متعلق به کاروان موسوم به راهیان نور در محور ایذه به شهر کرد، واژگون شد و ۲۶ دختر دانشآموز اهل بروجن در دم کشته شدند. ۱۴ دانشآموز مجروح نیز به بیمارستانهای استان خوزستان منتقل شدند. پلیس راه در گزارش رسمی خود، یکی از علل کشته شدن دانشآموزان را ضعف بدنه اتوبوس دانست و اعلام کرد: یکی از علل حادثه، ضعف ستونهای اتصال سقف با بدنه اتوبوس بوده است.
18آبان 91 - حوالی ساعت 23 و سی دقیقه بر اثر واژگونی یک دستگاه اتوبوس حامل دانشآموزان دختر موسوم به راهیان نور شهرستان سبزوار در کمربندی شاهرود، 2تن در دم جانباخته و 15تن نیز زخمی شدهاند.
1آذر ۱۳۹۱ - اتوبوس راهیان نور دانشآموزان سیستان و بلوچستانی در محور شیراز به گچساران واژگون شد. بر اثر این حادثه ۱۴ نفر زخمی شدند. حال دو مصدوم نیز وخیم است
5 فروردین ۱۳۹۳- ساعت ۱۴ روز سهشنبه یک دستگاه اتوبوس حامل راهیان نور که از زرند کرمان برای بازدید از مناطق جنگی عازم خوزستان بود در ۱۵ کیلومتری خط مرزی طلائیه استان خوزستان در جاده فرعی دچار واژگونی شد. در این حادثه 11نفر کشته شدند و 19نفر نیز به علت شدت جراحات وارده در بیمارستانهای اهواز بستری شدند.
10خرداد ۱۳۹۳- واژگونی یک دستگاه اتوبوس راهیان نور دانشآموزان زرند کرمان و درگذشت 7 دانشآموز.
19آبان ۱۳۹۴- اتوبوس حامل 44نفر کاروان راهیان نور دانشآموزان دختر که از کرمان عازم منطقه شلمچه خوزستان بود، ساعت یک و 27دقیقه بامداد سهشنبه در کمربندی احمدآباد شیراز واژگون شد.
2فروردین ۱۳۹۵-یک دستگاه اتوبوس راهیان نور نیز بامداد روز یکشنبه در حوالی دریاچه مهارلوی شهرستان سروستان در فاصله 35 کیلومتری جنوب شیراز واژگون شد.
این اتوبوس در حال بازگشت از مناطق عملیاتی جنوب و راهی یکی از شهرستانهای شرق استان فارس بوده که روز یکشنبه در این منطقه دچار حادثه شد.
12آذر 1395 - حوالی ساعت ٧ بامداد جمعه ٥٠٠ متر مانده به میدان امام حسن (ع) شهرستان همدان یک دستگاه اتوبوس ولوو حامل دانشآموزان راهیان نور بخش اتاقور شهرستان لنگرود با ٤٠ دانشآموز دختر واژگون شد. در واژگونی این اتوبوس 34 دختر مصدوم و توسط اورژانس 115 به بیمارستان بعثت انتقال یافتند.
در برابر این همه صحنههای دلخراش و ضایعات انسانی آنهم در مورد کودکان و دانشآموزان مدارس کشور، فقط یکبار بهطور رسمی موضعگیری شد و آن هم وقتی بود که رئیس مجلس ارتجاع بهصورت مشمئز کنندهای گفت: «فقدان این دختران پاک و معصوم برای همه بالأخص خانوادههایشان خیلی سخت است و وقتی رهبر.. در پیام ارزشمند و تسلی بخش خود فرمودند که انشاءالله با شهدا محشور شوند، تحمل این مصیبت را برای خانوادههای داغدار، هموار ساخت». (علی لاریجانی - سایت حکومتی عصر ایران- بهنقل از واحد مرکزی خبر، 18اردیبهشت 92)
واقعیت این است که رژیم آخوندی نیازمند نشخوار جنگ و خاطرات آن، آن هم بعد از 28سال است.
خمینی نیروی عظیم جوانانی را که انقلاب ضدسلطنتی آزاد کرده بود، بهجای اینکه در جهت رشد و توسعه کشور بهکار گیرد، چون توان پاسخگویی به مطالبات آنها را بعد از انقلاب نداشت یا به تنور جنگ ریخت، یا با هیاهوی جنگ، هر صدای مخالف و حقطلبانهیی را تحت عنوان ستون پنجم دشمن در گلو خفه کرد.
در حال حاضر علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع که از این بهاصطلاح مواهب جنگ محروم است، میخواهد با راهاندازی شوهایی به اسم راهیان نور و یا راهاندازی قطار قطار، تابوت حاوی چند تکه استخوان تحت عنوان شهدای جنگ، همان فضای جنگ را در کشور حاکم کند.
بنابراین همچنانکه برای خمینی کشتار جوانان در میدانهای مین و درگیری اهمیتی نداشت و مهم برایش ”حفظ نظام ”بود، برای خامنهای هم جان دانشآموزان و جوانان اهمیتی ندارد، مهم نشخوار جنگ برای خفه کردن هر صدای مخالفی است تا کسی نپرسد این همه بدبختی و فساد و فقر برای چیست؟ چرا از نان شب مردم میزنید و به تنور کشتار در سوریه و عراق و.. میریزید.
بنابراین واقعیت این کاروانها نه ”راهیان نور ”بلکه ”راهیان گور” است.