روز 19شهریور 1395 ناگهان اعلام شد آخرین گروه مجاهدین از بغداد وارد آلبانی شدند. به این ترتیب خروج موفق مجاهدین از عراق و هجرت آنها به اروپا بدون حتی یک نفر تلفات پایان گرفت. این شاید بزرگترین خبر مقاومت در سال گذشته بود.
این خبر برای رژیم آن چنان شوکهکننده بود که با بلاهت تمام اصرار داشت ثابت کند هنوز یک گروه از مجاهدین در لیبرتی حضور دارند! اطلاعات درمانده و مفلوک خامنهای تا چند روز حتی اسم و مشخصات چند ده نفر را هم بهعنوان چاشنی خبر جعلیاش اعلام میکرد.
اما حقیقت آن بود که مجاهدین توانسته بودند، بیسر و صدا تمامی نیروهایشان را زیر چشم تروریستهای نیروی قدس از عراق خارج کنند آن هم درست در شرایطی که یکانهای نیروی قدس و عوامل عراقی آنها در حال آخرین آمادهسازیها و تدارک یک حمله بزرگ موشکی و پس از آن اقدامات جنایتکارانه دیگر به نفرات بیدفاع و غیرمسلح لیبرتی بودند!
این خبر برای رژیم آن چنان شوکهکننده بود که با بلاهت تمام اصرار داشت ثابت کند هنوز یک گروه از مجاهدین در لیبرتی حضور دارند! اطلاعات درمانده و مفلوک خامنهای تا چند روز حتی اسم و مشخصات چند ده نفر را هم بهعنوان چاشنی خبر جعلیاش اعلام میکرد.
اما حقیقت آن بود که مجاهدین توانسته بودند، بیسر و صدا تمامی نیروهایشان را زیر چشم تروریستهای نیروی قدس از عراق خارج کنند آن هم درست در شرایطی که یکانهای نیروی قدس و عوامل عراقی آنها در حال آخرین آمادهسازیها و تدارک یک حمله بزرگ موشکی و پس از آن اقدامات جنایتکارانه دیگر به نفرات بیدفاع و غیرمسلح لیبرتی بودند!
خامنهای تصور نمیکرد مجاهدین بتوانند در سکوت و با آن سرعت، تمامی نیروهایشان را از کمینگاه لیبرتی خارج کنند.
به این ترتیب، مجاهدین پس از تقریباً 30سال، عراق را ترک کردند در حالیکه توانسته بودند:
ماشین جنگی خمینی را درهمشکسته و زهر آتشبس را در جنگ ضدمیهنی 8ساله به کام خمینی ریخته و سایهٴ شوم جنگ را از روی سر مردمشان بر دارند.
مجاهدین همچنین توانسته بودند در آن 30سال، مقاومت را در سختترین شرایط استمرار بخشیده و شعلهٴ مقاومت را روشن نگهدارند.
در برابر هجوم مغولوار رژیم به عراق پس از خروج آمریکاییها، یک سد عظیم سیاسی در آن کشور ایجاد کنند و با افشای بیشتر از 32هزار مزدبگیر خامنهای در عراق، بسیاری مهرههای رژیم در آن کشور را سوزانده و تعادل قوای منطقهیی را که با حماقت نیروهای اشغالگر عراق، به سود آخوندهای حاکم بر ایران، تغییر پیدا کرده بود، گرچه به کندی دوباره تعدیل کنند.
مهمتر از همه با پایداری پرشکوه خود، اشرف را نه تنها بهعنوان یک خاک در محل مشخص، بلکه بهعنوان الگو و سمبلی از ارزشهای انسانی و ایستادگی، نه تنها برای مردم ایران، بلکه در سطح جهانی به ثبت دادند.
سال 95، همچنین سال وصل مجدد ”سر “ و ”بدنهٴ “ تشکیلات مجاهدین و مقاومت ایران هم بود. به همین علت سال 95 را در عینحال، میتوان سال ظهور دوباره و پر رنگ مجاهدین در صحنهٴ سیاسی و اجتماعی ایران هم نامید.
بدون شک، خروج مجاهدین از محاصره و باز شدن فنر فشرده مقاومت، چشمانداز پیروزیهای بیشتری در سال 96 برای مردم و مقاومت ایران را نشان میدهد.