جنگ قدرت در انتخابات و ابراز وحشت از پیامدهای استراتژیک حمله به پایگاه هوایی رژیم اسد در سوریه مهمترین عنوانهای روزنامههای هر دو باند حاکم را به خود اختصاص داده است:
آرمان: حسن بیادی: پشت پرده «جمنا» از آوردن رئیسی – تصمیمات «جمنا» از قبل گرفته شده بود
آرمان: پای ترامپ به سوریه هم باز شد- حمله موشکی آمریکا به پایگاه هوایی سوریه
ابتکار: اولین شلیک ترامپ
آرمان: حسن بیادی: پشت پرده «جمنا» از آوردن رئیسی – تصمیمات «جمنا» از قبل گرفته شده بود
آرمان: پای ترامپ به سوریه هم باز شد- حمله موشکی آمریکا به پایگاه هوایی سوریه
ابتکار: اولین شلیک ترامپ
اعتماد: روحانی: صدا و سیما موقع تورم 51درصدی چرتش برده بود؟
بهار: احمد شیرزاد: رقابت اصلی میان روحانی و رئیسی است
بهار: عقلای اصول گرا همراه روحانی
بهار: احمد شیرزاد: رقابت اصلی میان روحانی و رئیسی است
بهار: عقلای اصول گرا همراه روحانی
جهان صنعت: تشدید فشار علیه رسانهها در آستانه انتخابات – آزادی بیان در خطر
جمهوری اسلامی: ایران حمله آمریکا به پایگاه هوایی سوریه را محکوم کرد
جمهوری اسلامی: آمریکا علناً وارد جنگ با سوریه شد
جمهوری اسلامی: ایران حمله آمریکا به پایگاه هوایی سوریه را محکوم کرد
جمهوری اسلامی: آمریکا علناً وارد جنگ با سوریه شد
شهروند: آمریکا به پایگاه هوایی شعیرات در سوریه حمله موشکی کرد- ماجرا جویی ترامپ- اتحادیه اروپا اعلام کرد که از حمله آمریکا به سوریه مطلع بوده است
کاروکارگر: فرشاد مومنی: دولت روحانی باید دروغ های دولت قبل را منتشر کند
کیهان: با حمله موشکی به پایگاه نظمی سوریه در حمص، آمریکا رسماً کنار داعش ایستاد کف و سوت تکفیریها برای ترامپ
کیهان: نشست غیرقانونی یک مقام دولتی با فعالان رسانهیی برای انتخابات – محمد شریعتمداری معاون اجرایی رئیسجمهور و جنتی وزیر مستعفی ارشاد با مدیران کانالهای و صفحات خریداری شده توسط دولت برای فعالیتهای انتخاباتی دیدار کردند.
مردمسالاری: آمریکا از پکن فرمان حمله به سوریه را صادر کرد- ولع ترامپ برای جنگ جهانی
مردمسالاری: پس از انتشار لیست انتخاباتی جمنا صورت گرفت تشدید بلاتکلیفی در اردوگاه اصولگرایان
وطن امروز: حمله موشکی آمریکا به یک پایگاه هوایی در سوریه – ترامپ از قفس پرید
همدلی: نگرانی اصول گرایان از تاثیرگذاری فضای مجازی بر سرنوشت انتخابات ماه آینده – هراس انتخاباتی از «تلگرام»
در روزنامههای باند روحانی حمله به احمدینژاد و آخوند جلاد رئیسی مقالات متنوع و متعددی را به خود اختصاص داده است. در این مقالات تشتت و گسستگی درونی باند خامنهای برملا شده است:
جمهوری اسلامی: 11سال قبل بسیاری از مردم از جمله جوانان تحت تاثیر سخنان او قرار گرفتند ولی سخنان هفته گذشتهاش مایه تمسخر عموم گردید. به سخن آن خبرنگار جوان توجه کنید که روز چهارشنبه به احمدینژاد گفت: «بهترین دوران جوانیام در دوران ریاستجمهوری شما سیاه شد.» امثال همین جوان در 11سال قبل نه تنها درباره او چنین فکر نمیکردند بلکه مجذوب او نیز میشدند! این تفاوت، نتیجه آزمون و خطایی است که در جامعه ما پیش آمده است.
درست است که کشور ما با عملکرد آن 8سال ریاستجمهوری 84 تا 92 دچار خسرانهای فراوان و بیسابقه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی شد، ولی در عوض این تجربه نیز به دست آمد که مردم متوجه شدند به عوامفریبیها نباید اعتنا کنند تا بتوانند راه را از چاه تشخیص دهند و یکبار دیگر به بیراهه نروند.
اگر در اثر این بازیهای سیاسی ناپخته اتفاقی بیافتد این است که همه میفهمند حتی ادعای پای بندی این افراد به خواستههای رهبری نیز دروغی بیش نیست. آنچه در بیان رهبری بهعنوان علت منع این شخص برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آمده این است که جامعه دو قطبی نشود. برای دو قطبی شدن، تفاوتی نمیکند که خود این شخص بیاید یا یکی از مهرههای او آنهم با این همه سر و صدا وارد صحنه شود.
این شخص، پا را از این هم فراتر گذاشته و خود را از تمام تخلفات 8سال دوره ریاستجمهوری تبرئه نموده و همه چیز را به گردن مسئولان نظام انداخته است.
لازم است این نکته را به مسئولان نظام یادآور شویم که اقتضای خودداری از برخورد با افراد متخلف و جایزه دادن به آنها همین است.
شرق: سرمقاله: تیر خلاص احمدینژاد
احمدینژاد در اولین کنفرانس انتحاری و مطبوعاتیاش اینبار تیر خلاص را به حیات سیاسی خودش زد تا نشان دهد بیدلیل ساکت نمینشیند.
پس از کنفرانس مطبوعاتی احمدینژاد که هیچیک از رسانههای اصولگرا اعتنایی به آن نکردند، پرده از توافقی پنهانی برداشته شد که دیگر نباید احمدینژاد را دید و جدی گرفت. نهاینکه وجود ندارد، بلکه در حین بودنش نباید او را دید؛ درست برعکس رسانههای اصلاحطلب که مثل همیشه او را دیدند.
احمدینژاد میتواند وسیلهای باشد برای پیشگیری از دوقطبیشدن جامعه بین روحانی و رئیسی. و این رویکرد بیش از آن که به درد اصلاحطلبان بخورد، به مزاج اصولگرایان سازگار است. اصولگرایان با علم به اینکه اصلاحطلبان دل خوشی از رئیس دولت نهم و دهم ندارند، برآنند تا جبههای ایذایی از احمدینژاد و حواریونش در مقابل اصلاحطلبان باز کنند... احمدینژاد بیبها و بیبهانه دم به تله نمیدهد و ازاینروست که در کنفرانس مطبوعاتیاش بیمحابا به نقد اصولگرایان و نهادهای رسمی پرداخت و حتی زبان به تهدید گشود تا نشان بدهد برای تحقق خواستههایش از هیچ کاری رویگردان نیست و اگر اصولگرایان درصدد تطمیع یا تأدیبش نباشند، او بیشازپیش خطهای قرمز را درمینوردد و هزینه گزافی بر منتخب آنان تحمیل میکند.
کاروکارگر: فرشاد مومنی: دولت روحانی باید دروغ های دولت قبل را منتشر کند
کیهان: با حمله موشکی به پایگاه نظمی سوریه در حمص، آمریکا رسماً کنار داعش ایستاد کف و سوت تکفیریها برای ترامپ
کیهان: نشست غیرقانونی یک مقام دولتی با فعالان رسانهیی برای انتخابات – محمد شریعتمداری معاون اجرایی رئیسجمهور و جنتی وزیر مستعفی ارشاد با مدیران کانالهای و صفحات خریداری شده توسط دولت برای فعالیتهای انتخاباتی دیدار کردند.
مردمسالاری: آمریکا از پکن فرمان حمله به سوریه را صادر کرد- ولع ترامپ برای جنگ جهانی
مردمسالاری: پس از انتشار لیست انتخاباتی جمنا صورت گرفت تشدید بلاتکلیفی در اردوگاه اصولگرایان
وطن امروز: حمله موشکی آمریکا به یک پایگاه هوایی در سوریه – ترامپ از قفس پرید
همدلی: نگرانی اصول گرایان از تاثیرگذاری فضای مجازی بر سرنوشت انتخابات ماه آینده – هراس انتخاباتی از «تلگرام»
در روزنامههای باند روحانی حمله به احمدینژاد و آخوند جلاد رئیسی مقالات متنوع و متعددی را به خود اختصاص داده است. در این مقالات تشتت و گسستگی درونی باند خامنهای برملا شده است:
جمهوری اسلامی: 11سال قبل بسیاری از مردم از جمله جوانان تحت تاثیر سخنان او قرار گرفتند ولی سخنان هفته گذشتهاش مایه تمسخر عموم گردید. به سخن آن خبرنگار جوان توجه کنید که روز چهارشنبه به احمدینژاد گفت: «بهترین دوران جوانیام در دوران ریاستجمهوری شما سیاه شد.» امثال همین جوان در 11سال قبل نه تنها درباره او چنین فکر نمیکردند بلکه مجذوب او نیز میشدند! این تفاوت، نتیجه آزمون و خطایی است که در جامعه ما پیش آمده است.
درست است که کشور ما با عملکرد آن 8سال ریاستجمهوری 84 تا 92 دچار خسرانهای فراوان و بیسابقه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی شد، ولی در عوض این تجربه نیز به دست آمد که مردم متوجه شدند به عوامفریبیها نباید اعتنا کنند تا بتوانند راه را از چاه تشخیص دهند و یکبار دیگر به بیراهه نروند.
اگر در اثر این بازیهای سیاسی ناپخته اتفاقی بیافتد این است که همه میفهمند حتی ادعای پای بندی این افراد به خواستههای رهبری نیز دروغی بیش نیست. آنچه در بیان رهبری بهعنوان علت منع این شخص برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آمده این است که جامعه دو قطبی نشود. برای دو قطبی شدن، تفاوتی نمیکند که خود این شخص بیاید یا یکی از مهرههای او آنهم با این همه سر و صدا وارد صحنه شود.
این شخص، پا را از این هم فراتر گذاشته و خود را از تمام تخلفات 8سال دوره ریاستجمهوری تبرئه نموده و همه چیز را به گردن مسئولان نظام انداخته است.
لازم است این نکته را به مسئولان نظام یادآور شویم که اقتضای خودداری از برخورد با افراد متخلف و جایزه دادن به آنها همین است.
شرق: سرمقاله: تیر خلاص احمدینژاد
احمدینژاد در اولین کنفرانس انتحاری و مطبوعاتیاش اینبار تیر خلاص را به حیات سیاسی خودش زد تا نشان دهد بیدلیل ساکت نمینشیند.
پس از کنفرانس مطبوعاتی احمدینژاد که هیچیک از رسانههای اصولگرا اعتنایی به آن نکردند، پرده از توافقی پنهانی برداشته شد که دیگر نباید احمدینژاد را دید و جدی گرفت. نهاینکه وجود ندارد، بلکه در حین بودنش نباید او را دید؛ درست برعکس رسانههای اصلاحطلب که مثل همیشه او را دیدند.
احمدینژاد میتواند وسیلهای باشد برای پیشگیری از دوقطبیشدن جامعه بین روحانی و رئیسی. و این رویکرد بیش از آن که به درد اصلاحطلبان بخورد، به مزاج اصولگرایان سازگار است. اصولگرایان با علم به اینکه اصلاحطلبان دل خوشی از رئیس دولت نهم و دهم ندارند، برآنند تا جبههای ایذایی از احمدینژاد و حواریونش در مقابل اصلاحطلبان باز کنند... احمدینژاد بیبها و بیبهانه دم به تله نمیدهد و ازاینروست که در کنفرانس مطبوعاتیاش بیمحابا به نقد اصولگرایان و نهادهای رسمی پرداخت و حتی زبان به تهدید گشود تا نشان بدهد برای تحقق خواستههایش از هیچ کاری رویگردان نیست و اگر اصولگرایان درصدد تطمیع یا تأدیبش نباشند، او بیشازپیش خطهای قرمز را درمینوردد و هزینه گزافی بر منتخب آنان تحمیل میکند.
برخی روزنامههای باند روحانی با سوار شدن بر نفرت اجتماعی از خامنهای تلاش کردهاند وزنه آخوند شیاد روحانی را در مقابل آخوند جلاد رئیسی سنگینتر کنند:
آرمان: حسن بیادی در گفتگو با «آرمان» مطرح کرد:
«در پشت پرده جمنا تمامیت خواهانی حضور دارند که خود را کفیل و وصی مردم تلقی میکنند و تلاش میکنند افراد منتخب خود را بهعنوان کاندیدا وارد رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری کنند. بهعنوان مثال مکانهایی که در اختیار این دوستان برای برگزاری جلسات و همایشهای خود قرار میگیرد در اختیار هیچکدام از جریانها و احزاب دیگر قرار نگرفته و تنها مختص به جمنا بوده است. این در حالی است که بقیه جریانها و گروههای سیاسی نیز در این زمینه ذیحق هستند و باید از امکانات عمومی برای ارائه برنامههای خود به مردم استفاده کنند».
«کسانی که آقای رئیسی را برای کاندیداتوری در انتخابات معرفی کردند از سر دوستی و مودت این کار را نکردهاند. این افراد با مشاهده آینده احتمالی آقای رئیسی و از سر حسادت ایشان را وارد بازی انتخابات کردند. این افراد بهدنبال این هستند که در فضای انتخابات آقای رئیسی در مظان اتهام تبلیغات مسموم قرار بگیرد و در نهایت با کاهش شانیت اجتماعی مواجه شود. این افراد احساس میکنند احتمال اینکه آقای رئیسی در آینده به مدارج بالایی دست پیدا کند وجود دارد. به همین دلیل نیز تلاش کردند وی را وارد بازی دو سر باخت انتخابات ریاستجمهوری کنند... در شرایط کنونی آقای رئیسی با حضور در انتخابات باید پاسخگوی تمامی ناکامیها و نقایص جریان اصولگرایی در گذشته باشد. به همین دلیل نیز آقای رئیسی نمیتواند در انتخابات به دستاورد مهمی دست پیدا کند. بنده معتقدم با شرایط کنونی آقای رئیسی بیش ازپنج میلیون رأی نمیآورد و در مقابل آقای روحانی شکست خواهد خورد».
شرق: این البته شگرد انتخاباتی احمدینژاد هم بود. در حالیکه از مرحله دوم انتخابات ٨٤ حمایت ششدانگ اصولگرایان را با خود داشت، بعد از گذشت ١٢ سال همچنان اصرار دارد که مستقل بوده است. حالا هم ابراهیم رئیسی، همزمان هم حمایت جمع زیادی از اصولگرایان را با خود دارد و هم حمایت مصباح یزدی و جبهه پایداری را، اما باز هم اصرار دارد که نامزد مستقل است. البته جبهه پایداری هم اصرار دارد که حمایتش از رئیسی ربطی به جمنا ندارد. کنگره جمنا از سوی صدا و سیما هم پوشش خوبی داده شد کنش سیاسی رئیسی تا این لحظه پیچیده و در لفافه بوده است. رئیسی تا این لحظه اهل شفاف عملکردن نبوده است. یکی به نعل و یکی به میخ زده است. در حالیکه گفته میشود برای حضور در جمنا اعلام آمادگی نکرده و حتی میثاقنامه جمنا را هم امضا نکرده اما واجد بیشترین رأی در کنگره شده است. او تا همین چند هفته پیش اعلام کرده بود که نمیآید و حتی اعضای جبهه پایداری هم تأیید میکردند که تیر تلاشهایشان برای قانعکردن او به سنگ خورده اما کنش غیررسمیاش چیز دیگری میگفت تا اینکه سه روز پیش با استعفا از هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات، رسماً وارد عرصه شد. در حالیکه خودش به کنگره جمنا نیآمد و صولت مرتضوی شهردار مشهد و معاون سیاسی وزیر کشور دولت احمدینژاد به نیابت از او متنی را در کنگره خواند اما فارس بهنقل از یک منبع آگاه در دفتر رئیسی نوشت: «حجتالاسلام رئیسی سخنگویی برای اعلام نامزدی انتخاباتی در همایش نداشته و صرفاً در پیامی شفاهی به چندین نفر از اعضای حاضر در همایش امروز از حسن ظن برادران انقلابی تشکر و قدردانی و اظهار امیدواری کرده که بهزودی توفیق زیارت آنان میسر شود».
روزنامههای دو باند نقش یکدیگر را در سرکوب و سانسور برجسته کردهاند:
آفتاب یزد: افشای خرید کانالهای تلگرامی پر مخاطب از سوی اصولگرایان
جهان صنعت: دوپینگ محافظهکاران
مشکل، قرائت مجریان از قوانین است چنانکه بر اساس همین قوانین حاضر یک نوشته را میتوان انتقاد به حساب آورد و از آن استقبال کرد و همین نوشته را میتوان ریختن آب به آسیاب دشمن و تبلیغ علیه نظام ارزیابی و برای آن مجازات یا مجازاتهایی را تعیین کرد. این اختلاف سلیقه در ارزیابی مطالب رسانههای گوناگون البته هنگام انتخابات به سوی تساهل و مدارا پیش میرفته و از این بابت روزنامهنگاران در فضای انتخابات احساس امنیت بیشتری میکردهاند. اما در انتخابات پیشرو این سنت شکسته شد و نه فقط آزادی رسانهها بیشتر نشد بلکه تهدیدهایی صورت گرفت که بهویژه هواداران اصلاحطلبان و مخالفان جناح محافظهکار بیشتر احساس ناامنی و هراس کردند؛ دستگیری فعالان رسانهیی و مدیران کانالهای شبکههای اجتماعی در حالی از سوی یک نهاد امنیتی انجام شد... . چندان مهم نیست که کدام نهاد امنیتی و با چه شیوهای این فعالان رسانهیی را بازداشت کرده چرا که هیچیک از نهادهای عمومی نمیتوانند در جایگاه مدعیالعموم قرار گیرند و حکم بازداشت صادر کنند. به همین دلیل مسئولیت بازداشت و پاسخگویی درباره آن به قوه قضاییه بازمیگردد و پرسش آن است که چرا سخنگوی قوه قضاییه به میان روزنامهنگاران نیامده و درباره علت دستگیری این فعالان رسانهیی و مسایل مرتبط با آن توضیح نداده است؟ آیا قوه قضاییه مسئولیت خود را نمیشناخته که به آن عمل نکرده است؟
ابراز وحشت از پیامدهای استراتژیک حمله به پایگاه هوایی اسد و تبدیل این موضوع به سوخت جنگ باندی در روزنامههای حکومتی از عمق نگرانی هر دو باند حاکم خبر میدهد:
آرمان: ترامپ و آغاز جنگ جهانی سوم
سناریو پیش رو از این قرار است که آمریکا تلاش میکند تا پایگاهها و نیروی هوایی سوریه را از طریق ادامه حملات موشکی فلج کند تا سوریه را از معادلات نظامی و منطقهیی خارج کند.. اکنون تلاش آمریکاییها بر این است که از طریق حملات موشکی بهنوعی وضعیت میدانی را تغییر دهند و روسیه را مجبور به خروج از سوریه کنند. این حملهموشکی با هماهنگی رژیمصهیونیستی، عربستان، قطر و اردن صورت گرفته و آمریکا این کشورها را در جریان این حمله قرارداده است. ضمن اینکه بهطور ضمنی روسها را مجبور به خارجکردن هواپیماهای خود از پایگاه الشعیرات نموده است. این وضعیت میتواند بحران هوایی این کشور را فراگیرتر کند و از مرزهای سوریه خارج گرداند و به یک بحران بینالمللی تبدیل کند.
آرمان:حشمت الله فلاحت پیشه: ترامپ با فرمانی که صادر کرد، سنت اقدامات نظامی گذشته آمریکا را زیرپا گذاشت. پیشتر آمریکاییها برای انجام حمله نظامی، دیگر کشورها یا حداقل متحدان خود را در جریان امر قرار میدادند یا اینکه تلاش میکردند از مسیر شورای امنیت و فصل هفتم منشور مللمتحد اقدام نظامی خود را دنبال کنند، اما در تجاوز اخیر به سوریه این اصول از جانب ترامپ رعایت نشد تا رئیسجمهور جدید آمریکا رویکرد یکجانبه گرایانهاش را به رخ متحدان و مخالفان آمریکا بکشد.
جهان صنعت: صفآرایی جدید در سوریه
آنچه در سوریه میگذرد، ناشی از تضاد منافع بازیگران منطقهیی و فرامنطقهیی است به این معنی که هر یک از این بازیگران اهدافی خاص و جهتدار را دنبال میکنند. با وجود ابتکارات برخی از بازیگران فرامنطقهیی برای برقراری آتشبس و همچنین تلاشهای دورهای که از سوی صلح سازمان ملل برای پایان دادن به بحران سوریه صورت گرفت، هماینک هر گونه امید به صلح و ثبات در هفتمین سال جنگ سوریه کمرنگ شده است...
مسلم است که در صورت اثبات کوچکترین نشانه مبنی بر نقش اسد در این حادثه، همه حمایتهای قانونی سازمان ملل و حتی حمایتهای راهبردی روسیه و چین که سوریه وتوی قطعنامههای سازمان ملل را مرهون مساعی جمیله آنان بوده است از دست خواهد داد.
کیهان: بازی «سایه جنگ» در شب انتخابات!
هدف رئیسجمهور آمریکا از انجام چنین حملاتی چیست؟ ترامپی که با اعلام مخالفت شدید با جنگافروزی روسای جمهور پیشین آمریکا در منطقه، توانست به قدرت برسد، چرا چند ماه از ریاست جمهوریاش نگذشته، باید چنین خبطی کند؟ آیا ترامپ حاضر شده شخصاً وارد جنگ منطقه شده و با روسیه، ایران و مقاومت سرشاخ شود؟ رئیسجمهوری که گفته بود «میشد با آنچه در طول ریاستجمهوری اوباما در خاورمیانه هزینه شده، دو بار آمریکا را بازسازی کنیم.» به این زودی وعدههایش را فراموش کرده
یا مسأله فراتر از سوریه و تحولات منطقه است و طیفی از مسائل مهم دیگر را بهطور غیرمستقیم در بر میگیرد؟ آیا این حملات به انتخابات سرنوشتساز ریاستجمهوری ایران که نزدیک به 40روز دیگر برگزار خواهد شد، میتواند مرتبط باشد؟ به تحولات کره شمالی، ماجرای قدس غربی و بهرسمیت شناخته شدن آن بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی روسیه چطور؟.
آرمان: حسن بیادی در گفتگو با «آرمان» مطرح کرد:
«در پشت پرده جمنا تمامیت خواهانی حضور دارند که خود را کفیل و وصی مردم تلقی میکنند و تلاش میکنند افراد منتخب خود را بهعنوان کاندیدا وارد رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری کنند. بهعنوان مثال مکانهایی که در اختیار این دوستان برای برگزاری جلسات و همایشهای خود قرار میگیرد در اختیار هیچکدام از جریانها و احزاب دیگر قرار نگرفته و تنها مختص به جمنا بوده است. این در حالی است که بقیه جریانها و گروههای سیاسی نیز در این زمینه ذیحق هستند و باید از امکانات عمومی برای ارائه برنامههای خود به مردم استفاده کنند».
«کسانی که آقای رئیسی را برای کاندیداتوری در انتخابات معرفی کردند از سر دوستی و مودت این کار را نکردهاند. این افراد با مشاهده آینده احتمالی آقای رئیسی و از سر حسادت ایشان را وارد بازی انتخابات کردند. این افراد بهدنبال این هستند که در فضای انتخابات آقای رئیسی در مظان اتهام تبلیغات مسموم قرار بگیرد و در نهایت با کاهش شانیت اجتماعی مواجه شود. این افراد احساس میکنند احتمال اینکه آقای رئیسی در آینده به مدارج بالایی دست پیدا کند وجود دارد. به همین دلیل نیز تلاش کردند وی را وارد بازی دو سر باخت انتخابات ریاستجمهوری کنند... در شرایط کنونی آقای رئیسی با حضور در انتخابات باید پاسخگوی تمامی ناکامیها و نقایص جریان اصولگرایی در گذشته باشد. به همین دلیل نیز آقای رئیسی نمیتواند در انتخابات به دستاورد مهمی دست پیدا کند. بنده معتقدم با شرایط کنونی آقای رئیسی بیش ازپنج میلیون رأی نمیآورد و در مقابل آقای روحانی شکست خواهد خورد».
شرق: این البته شگرد انتخاباتی احمدینژاد هم بود. در حالیکه از مرحله دوم انتخابات ٨٤ حمایت ششدانگ اصولگرایان را با خود داشت، بعد از گذشت ١٢ سال همچنان اصرار دارد که مستقل بوده است. حالا هم ابراهیم رئیسی، همزمان هم حمایت جمع زیادی از اصولگرایان را با خود دارد و هم حمایت مصباح یزدی و جبهه پایداری را، اما باز هم اصرار دارد که نامزد مستقل است. البته جبهه پایداری هم اصرار دارد که حمایتش از رئیسی ربطی به جمنا ندارد. کنگره جمنا از سوی صدا و سیما هم پوشش خوبی داده شد کنش سیاسی رئیسی تا این لحظه پیچیده و در لفافه بوده است. رئیسی تا این لحظه اهل شفاف عملکردن نبوده است. یکی به نعل و یکی به میخ زده است. در حالیکه گفته میشود برای حضور در جمنا اعلام آمادگی نکرده و حتی میثاقنامه جمنا را هم امضا نکرده اما واجد بیشترین رأی در کنگره شده است. او تا همین چند هفته پیش اعلام کرده بود که نمیآید و حتی اعضای جبهه پایداری هم تأیید میکردند که تیر تلاشهایشان برای قانعکردن او به سنگ خورده اما کنش غیررسمیاش چیز دیگری میگفت تا اینکه سه روز پیش با استعفا از هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات، رسماً وارد عرصه شد. در حالیکه خودش به کنگره جمنا نیآمد و صولت مرتضوی شهردار مشهد و معاون سیاسی وزیر کشور دولت احمدینژاد به نیابت از او متنی را در کنگره خواند اما فارس بهنقل از یک منبع آگاه در دفتر رئیسی نوشت: «حجتالاسلام رئیسی سخنگویی برای اعلام نامزدی انتخاباتی در همایش نداشته و صرفاً در پیامی شفاهی به چندین نفر از اعضای حاضر در همایش امروز از حسن ظن برادران انقلابی تشکر و قدردانی و اظهار امیدواری کرده که بهزودی توفیق زیارت آنان میسر شود».
روزنامههای دو باند نقش یکدیگر را در سرکوب و سانسور برجسته کردهاند:
آفتاب یزد: افشای خرید کانالهای تلگرامی پر مخاطب از سوی اصولگرایان
جهان صنعت: دوپینگ محافظهکاران
مشکل، قرائت مجریان از قوانین است چنانکه بر اساس همین قوانین حاضر یک نوشته را میتوان انتقاد به حساب آورد و از آن استقبال کرد و همین نوشته را میتوان ریختن آب به آسیاب دشمن و تبلیغ علیه نظام ارزیابی و برای آن مجازات یا مجازاتهایی را تعیین کرد. این اختلاف سلیقه در ارزیابی مطالب رسانههای گوناگون البته هنگام انتخابات به سوی تساهل و مدارا پیش میرفته و از این بابت روزنامهنگاران در فضای انتخابات احساس امنیت بیشتری میکردهاند. اما در انتخابات پیشرو این سنت شکسته شد و نه فقط آزادی رسانهها بیشتر نشد بلکه تهدیدهایی صورت گرفت که بهویژه هواداران اصلاحطلبان و مخالفان جناح محافظهکار بیشتر احساس ناامنی و هراس کردند؛ دستگیری فعالان رسانهیی و مدیران کانالهای شبکههای اجتماعی در حالی از سوی یک نهاد امنیتی انجام شد... . چندان مهم نیست که کدام نهاد امنیتی و با چه شیوهای این فعالان رسانهیی را بازداشت کرده چرا که هیچیک از نهادهای عمومی نمیتوانند در جایگاه مدعیالعموم قرار گیرند و حکم بازداشت صادر کنند. به همین دلیل مسئولیت بازداشت و پاسخگویی درباره آن به قوه قضاییه بازمیگردد و پرسش آن است که چرا سخنگوی قوه قضاییه به میان روزنامهنگاران نیامده و درباره علت دستگیری این فعالان رسانهیی و مسایل مرتبط با آن توضیح نداده است؟ آیا قوه قضاییه مسئولیت خود را نمیشناخته که به آن عمل نکرده است؟
ابراز وحشت از پیامدهای استراتژیک حمله به پایگاه هوایی اسد و تبدیل این موضوع به سوخت جنگ باندی در روزنامههای حکومتی از عمق نگرانی هر دو باند حاکم خبر میدهد:
آرمان: ترامپ و آغاز جنگ جهانی سوم
سناریو پیش رو از این قرار است که آمریکا تلاش میکند تا پایگاهها و نیروی هوایی سوریه را از طریق ادامه حملات موشکی فلج کند تا سوریه را از معادلات نظامی و منطقهیی خارج کند.. اکنون تلاش آمریکاییها بر این است که از طریق حملات موشکی بهنوعی وضعیت میدانی را تغییر دهند و روسیه را مجبور به خروج از سوریه کنند. این حملهموشکی با هماهنگی رژیمصهیونیستی، عربستان، قطر و اردن صورت گرفته و آمریکا این کشورها را در جریان این حمله قرارداده است. ضمن اینکه بهطور ضمنی روسها را مجبور به خارجکردن هواپیماهای خود از پایگاه الشعیرات نموده است. این وضعیت میتواند بحران هوایی این کشور را فراگیرتر کند و از مرزهای سوریه خارج گرداند و به یک بحران بینالمللی تبدیل کند.
آرمان:حشمت الله فلاحت پیشه: ترامپ با فرمانی که صادر کرد، سنت اقدامات نظامی گذشته آمریکا را زیرپا گذاشت. پیشتر آمریکاییها برای انجام حمله نظامی، دیگر کشورها یا حداقل متحدان خود را در جریان امر قرار میدادند یا اینکه تلاش میکردند از مسیر شورای امنیت و فصل هفتم منشور مللمتحد اقدام نظامی خود را دنبال کنند، اما در تجاوز اخیر به سوریه این اصول از جانب ترامپ رعایت نشد تا رئیسجمهور جدید آمریکا رویکرد یکجانبه گرایانهاش را به رخ متحدان و مخالفان آمریکا بکشد.
جهان صنعت: صفآرایی جدید در سوریه
آنچه در سوریه میگذرد، ناشی از تضاد منافع بازیگران منطقهیی و فرامنطقهیی است به این معنی که هر یک از این بازیگران اهدافی خاص و جهتدار را دنبال میکنند. با وجود ابتکارات برخی از بازیگران فرامنطقهیی برای برقراری آتشبس و همچنین تلاشهای دورهای که از سوی صلح سازمان ملل برای پایان دادن به بحران سوریه صورت گرفت، هماینک هر گونه امید به صلح و ثبات در هفتمین سال جنگ سوریه کمرنگ شده است...
مسلم است که در صورت اثبات کوچکترین نشانه مبنی بر نقش اسد در این حادثه، همه حمایتهای قانونی سازمان ملل و حتی حمایتهای راهبردی روسیه و چین که سوریه وتوی قطعنامههای سازمان ملل را مرهون مساعی جمیله آنان بوده است از دست خواهد داد.
کیهان: بازی «سایه جنگ» در شب انتخابات!
هدف رئیسجمهور آمریکا از انجام چنین حملاتی چیست؟ ترامپی که با اعلام مخالفت شدید با جنگافروزی روسای جمهور پیشین آمریکا در منطقه، توانست به قدرت برسد، چرا چند ماه از ریاست جمهوریاش نگذشته، باید چنین خبطی کند؟ آیا ترامپ حاضر شده شخصاً وارد جنگ منطقه شده و با روسیه، ایران و مقاومت سرشاخ شود؟ رئیسجمهوری که گفته بود «میشد با آنچه در طول ریاستجمهوری اوباما در خاورمیانه هزینه شده، دو بار آمریکا را بازسازی کنیم.» به این زودی وعدههایش را فراموش کرده
یا مسأله فراتر از سوریه و تحولات منطقه است و طیفی از مسائل مهم دیگر را بهطور غیرمستقیم در بر میگیرد؟ آیا این حملات به انتخابات سرنوشتساز ریاستجمهوری ایران که نزدیک به 40روز دیگر برگزار خواهد شد، میتواند مرتبط باشد؟ به تحولات کره شمالی، ماجرای قدس غربی و بهرسمیت شناخته شدن آن بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی روسیه چطور؟.