728 x 90

یاد یاران (بیاد شهدای ۱۹فروردین)

شهدای 19 فروردین سال 1390
شهدای 19 فروردین سال 1390
بعد از حمله آمریکا به عراق و اشغال آن، میدان برای یکه‌تازی آخوندها در این کشور بلازده و غرقه درخون باز شد. رژیم فاسد آخوندی که دید نقشه‌های پلیدش برای انهدام مجاهدین و ارتش‌آزادیبخش آنهم از طریق بمبارانهای سنگین هواپیماهای آمریکایی و انگلیسی به جایی نرسید و حتی همدستی ارتجاع و استعمار برای خلع‌سلاح رزمندگان ارتش آزادیبخش نتوانست آنها را فلج کند، را ه چاره را در حملات مرگبار و مستقیم دید.

به‌دنبال دومین اشتباه مهلک آمریکا در عراق که زمینه را برای یکه‌تازی مطلق رژیم آماده کرد، مجاهدین خود ماندند و تنهای بی‌سپرشان و ارادههای پولادینشان که باید با دشمنان رنگارنگ خود رودررو می‌شدند. به‌رغم قول مکتوب، آمریکاییها حفاظت مجاهدین را نه تنها رها کردند بلکه آن را به دولت دست‌نشانده آخوندها سپردند. آقای اوباما که در خاورمیانه سیاست خود را بر نزدیکی با رژیم آخوندی بنا کرده بود تا در قضیه اتمی به توافقی نیم‌بند برسد، روز روشن چشم به کشتار ما بست و به قول کشور خود خیانت کرد. همان‌گونه که به خون نداها و ترانه‌ها و کیانوش‌ها و... .

کفتارهای عمامه به‌سر به طمع بیشتری افتاده و سپاه قدس را برای نابودی فیزیکی مجاهدین مستقر در اشرف به عراق گسیل کردند. آنها با همکاری و همراهی مزدوران عراقی تحت‌امر مالکی در 6-7مرداد 88 همزمان با قیام شکوهمند ملت ایران، به دژ مقاومت حمله کردند. آن جانوران وحشی زدند و کشتند و تا میدان لاله در داخل اشرف پیش آمدند اما رزمندگان برای وجب به وجب آن خاک مقدس جنگیدند و نگذاشتند دشمن با کشتن و اسیر کردن آنان را به تسلیم وا دارد.

دو سال بعد، در 19فروردین 90 دوباره کفتارهای پیر این بار در استعداد چند هزار نفر با انواع واقسام تیربارهای سبک و سنگین، زرهی‌ها ولودر و بلدوزرها حمله کردند.

در سپیده دمان صبح، انواع زرهی‌ها از شمال اشرف به حرکت در آمدند، صدای حرکت زرهی و همزمان شلیک نارنجکها و تیربارها در گرگ ومیش هوا وحشت‌آور بود. بلدوزرها گرازوار سیاجها و تیرکهای آن را می‌کندند. دود و صدای انفجار آسمان اطراف مزار شهیدان را پر کرده بود. آن جانوران وحشی می‌خواستند با این وحشت آفرینیها کاری کنند که ما جابزنیم و تسلیم بشویم.

وقتی هوا روشن شد و ما رودرروی هم قرار گرفتیم، مردان و زنانی بی‌سلاح فریاد می‌زدیم: الله‌اکبر و مرگ بر اصل ولایت‌فقیه و از جای خود تکان نمی‌خوردیم. مزدوران مسلح جا خوردند. آنها که انتظار داشتند وقتی هوا روشن شد با نفراتی روبه‌رو بشوند که دارند در می‌روند، حالا با انسانهای مقاومی روبه‌رو شدند که مرگ را بسخره گرفته بودند.

بی‌رحمانه شلیک کردند. مستقیم سر و سینه ما را نشانه رفتند. عده‌یی بخاک افتادند، عده‌یی به اسارت در آمدند وعده‌یی بدن‌هایمان با گلوله‌های مزدوران از هم دریده‌شد اما ما باز هم حتی یک قدم عقب نیامدیم. این بار با شدت بیشتری رگبار باز کردند و با خودروهای زرهی هاموی‌ اهدایی ارتش آمریکا به ارتش مالکی از روی بدنهای نفرات ما رد شدند. در آن درگیرهای خونین، مجاهدان خلق حسن اوانی و علیرضا طاهرلو در کنارمن بخاک افتادند. وقتی گلوله بر سر حسن اثبات کرد، اوآرام کف خودرو آیفا افتاد، خون از کنار گوش راستش جاری شد و خط قرمزی تا چانه‌اش کشیده شد. چشمانش در لحظه نیمه بسته شدند و آن فرمانده دلیر برای همیشه بخواب رفت. آرام و متین. با چهره‌ای زیبا و مصصم. علیرضا در شعله‌های آتش سوخت و دو روز بعد در بیمارستان جان باخت. مجاهدی که ده سال در زندان اوین شکنجه شده بود سبکبال پرواز کرد و به عهد خود وفا کرد. آنها آن‌چنان سبکبال رفتند که گویی می‌دانستند خونشان تضمین سلامتی و حفاظت ماست.

ما زیر آتش مسلسهای مزدوران سپاه قدس، آرام آرام با جنگ و گریز خود را به خیابان 100 در مرکز اشرف رساندیم. این جا خط سرخ ما بود، عبور مزدوران از آن خط به‌مثابه پایان اشرف بود. خواهران مستقر در میدان لاله شیرآسا جنگیدند. هدف دشمن حمله به مقر فرماندهی ارتش آزادیبخش بود. دهها تن در آن منطقه با تیر مستقیم مزدوران بخاک افتاند ولی تا ظهر 19فروردین اجازه ندادیم که دشمن یک سانت از خیابان 100 جلوتر بیاید. تا این‌که بعد از جان باختن دهها زن و مرد مجاهد و زخمی شدن نزدیک به 1000نفر، دشمن حلقه بگوش رژیم آخوندی متوقف شد. آن روز خونین آنها خوب فهمیدند که مجاهدین اهل کوتاه آمدن در مقابل رژیم آخوندی نبوده، نیستند و نخواهند بود.

آن خونهای پاک که بر زمین مقدس اشرف ریخت و آن کلام طلایی صبا که گفت: ”تا آخرش ایستادیم و می‌ایستیم “این پیام را در گوش جامعه جهانی فرو کرد که اگر نمی‌خواهند شاهد یک حمام خون باشند، باید به اهداف انقلابی این مقاومت خونبارکه چیزی جز رهایی مردمش از چنگال رژیم قرون‌وسطایی نمی‌خواهد احترام بگذارند و آن را به‌رسمیت بشناسند. بعد از آن جنگ نابرابر و خونین و مقاومت حماسی بود که چرخهای خروج ما از لیستهای نامشروع تروریستی و در نهایت عملی شدن هجرت بزرگ به پایگاه امن به حرکت در آمدند.
در سالگرد آن حماسه بزرگ، یاد یاران، که بزرگترین پیروزی سازمان در 50سال اخیر یعنی هجرت بزرگ را با خونهای پاکشان تضمین کردند گرامی باد. ما به آن خونهای مقدس سوگند می‌خوریم که تا ریشه‌کن کردن نظام پلید و فاسد ولایت‌فقیه دمی از پای ننشینم و با یگانهای ارتش آزادی (هزار اشرف و کانونهای شورش) این جانیان غارتگر را سرنگون کنیم. آری امروز در 19فروردین 96 همراه با جوانان دلیر در داخل خاک میهن فریاد می‌زنیم: مرگ بر اصل ولایت‌فقیه زنده باد ارتش آزادی و رأی ما سرنگونی است.

علیرضا م -فروردین 96.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/cf1d2bf4-681e-42a1-b8c5-65817bf9d28a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات