اعترافات آخوند جنایتکار فلاحیان در رابطه با قتلعام و کشتار مجاهدین در دهه شصت واکنش فعال زندانیان سیاسی را چه آنها که هماکنون در زندانند و چه در بیرون زندان بر انگیخت.
از جمله زندانی سیاسی علی معزی در نامهیی در همین رابطه نوشت:
«همانطور که در مصاحبه فلاحیان آمده و قبلاً هم سید احمد (خمینی) گفته بوده هواداران مجاهدین در دهه شصت از کوچک و بزرگ یا نوجوان و روزنامه خوان و نان بخر و زن باردار اعدام میشدند.
نظام از همان اول قبل از اینکه خانه تیمی و نان خریدنی در کار باشد با حمله و هجوم به دفاتر علنی و سخنرانیهای مجاهدین با شعار حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روح الله به مجاهدین اعلام جنگ داد. بعد هم ضربوشتم و دستگیری روزنامه فروشها بود. و شش ماه بعد از انقلاب بود که ترورهای هواداران مجاهدین شروع شد که تا قبل از 30خرداد 60تعداد ترور شدگان به 60تا 70نفر رسیده بود، هیچکس هم جوابگو نبود.a
علی معزی در ادامه نامه خود از مسخره بودن دستگاه قضایی رژیم مثالی آورده و نوشته است: «در یک نمونه بازجوییهای سال 60بازجو متهم را با کابل میزده و میگفته حکمت اعدام است.
متهم: آخر جرمم چیه؟
بازجو: کوپن دادهای
متهم: (که فردی عادی و زحمتکش بوده گفته که) کوپن دادهام که دادهام حالا جرمم چیست؟
بازجو: کوپن دادهای به سازمان!
متهم: من از سازمان خبر ندارم، رفیقم بوده نیاز داشته بهش دادهام! حالا جرمم چیه؟
بازجو: فلان فلان شده هی میگوید جرمم چیه؟ وقتی تیرباران شدی میفهمی جرمت چیه؟
متهم: خوب رفیقم بوده بچه محلم بوده، تو خانهات اگه همسایهات کوپن بخواهد به وی نمیدهی؟!»
زندانی سیاسی علی معزی در پایان نوشته است: «ما باز هم مفتخریم که برای مجاهدان و فرزندان خلف این خلق هم نان بخریم و هم جان بدهیم. ما به پایندگی آنها و بیآیندگی دشمنان مردم ایمان داریم».
همچنین تعدادی از زندانیان سیاسی آزاد شده از زندانهای تهران وکرج طی نامهیی نوشتند:. «روزگاری بود نه چندان دور که اگر از دهه شصت صحبتی در میان عامه مردم میکردی اغلب افرادی که آن دوران و روزگار را ندیده بودند بیاطلاع از آن روزهای سیاه بودند. امروز بیشک مردم قضاوتشان را کردهاند وگرنه نیازی نبود خلیفه ارتجاع فعلی؛ خامنهای مفلوک برای فرار از ننگ ابدی تاریخ و قضاوت مردم به فیلم و سریالهای مبتذل رو بیاورد تا نظامش را و امام جلادش را از این ننگ تاریخی برهاند، اما خون به ناحق ریخته پاکترین زنان و مردان این سرزمین این جنایتکار را از ماه به زبالهدان تاریخ کشاند و همانطور که برادر مسعود گفته مگر میشود جلوی تابیدن خورشید را گرفت.
علی معزی در ادامه نامه خود از مسخره بودن دستگاه قضایی رژیم مثالی آورده و نوشته است: «در یک نمونه بازجوییهای سال 60بازجو متهم را با کابل میزده و میگفته حکمت اعدام است.
متهم: آخر جرمم چیه؟
بازجو: کوپن دادهای
متهم: (که فردی عادی و زحمتکش بوده گفته که) کوپن دادهام که دادهام حالا جرمم چیست؟
بازجو: کوپن دادهای به سازمان!
متهم: من از سازمان خبر ندارم، رفیقم بوده نیاز داشته بهش دادهام! حالا جرمم چیه؟
بازجو: فلان فلان شده هی میگوید جرمم چیه؟ وقتی تیرباران شدی میفهمی جرمت چیه؟
متهم: خوب رفیقم بوده بچه محلم بوده، تو خانهات اگه همسایهات کوپن بخواهد به وی نمیدهی؟!»
زندانی سیاسی علی معزی در پایان نوشته است: «ما باز هم مفتخریم که برای مجاهدان و فرزندان خلف این خلق هم نان بخریم و هم جان بدهیم. ما به پایندگی آنها و بیآیندگی دشمنان مردم ایمان داریم».
همچنین تعدادی از زندانیان سیاسی آزاد شده از زندانهای تهران وکرج طی نامهیی نوشتند:. «روزگاری بود نه چندان دور که اگر از دهه شصت صحبتی در میان عامه مردم میکردی اغلب افرادی که آن دوران و روزگار را ندیده بودند بیاطلاع از آن روزهای سیاه بودند. امروز بیشک مردم قضاوتشان را کردهاند وگرنه نیازی نبود خلیفه ارتجاع فعلی؛ خامنهای مفلوک برای فرار از ننگ ابدی تاریخ و قضاوت مردم به فیلم و سریالهای مبتذل رو بیاورد تا نظامش را و امام جلادش را از این ننگ تاریخی برهاند، اما خون به ناحق ریخته پاکترین زنان و مردان این سرزمین این جنایتکار را از ماه به زبالهدان تاریخ کشاند و همانطور که برادر مسعود گفته مگر میشود جلوی تابیدن خورشید را گرفت.
ما جمعی از زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز این پیروزی را به مردم ایران و تکتک جاودانه فروغهای آزادی تبریک میگوییم. انا فتحنا لک فتحا مبینا».
مورد قابلتوجه دیگر نامه زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند در مورد سالگرد عمیات کبیر فروغ جاویدان است وی در این نامه نوشته است: «و اینک بعد از 30سال… جوشش خون تمامی شهدای فروغ جاویدان با گذر از تنگه چهار زبر که دیگر میشود آن را به دروازه توحید و رهایی تشبیه کرد، عبور کرده و با گسترده شدن در جای جای ایران این زیباترین میهن و با گره خوردن با خون شهدای قتلعام 67و سالهای 60در خاوران و بهشت زهرا و تمامی نقاط میهن، از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب دست در دست هم و با حلول در وجود زن و مرد و پیر و جوان و در حمایت از جنبش دادخواهی… ، برای آوردن مهر تابان و مام ایران یعنی خواهر مریم به ایرانزمین به پیش میتازند.
مورد قابلتوجه دیگر نامه زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند در مورد سالگرد عمیات کبیر فروغ جاویدان است وی در این نامه نوشته است: «و اینک بعد از 30سال… جوشش خون تمامی شهدای فروغ جاویدان با گذر از تنگه چهار زبر که دیگر میشود آن را به دروازه توحید و رهایی تشبیه کرد، عبور کرده و با گسترده شدن در جای جای ایران این زیباترین میهن و با گره خوردن با خون شهدای قتلعام 67و سالهای 60در خاوران و بهشت زهرا و تمامی نقاط میهن، از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب دست در دست هم و با حلول در وجود زن و مرد و پیر و جوان و در حمایت از جنبش دادخواهی… ، برای آوردن مهر تابان و مام ایران یعنی خواهر مریم به ایرانزمین به پیش میتازند.
در رابطه با زندانیان سیاسی خبرهای دیگری هم طی این هفته بود از جمله:
-احضار علی معزی به دادگاه ویژه روحانیت است که هیچ ربطی به پرونده وی ندارد ومشخص نیست که دستگاه قضایی ولایتفقیه چه توطئهیی مجدداً برای این زندانی طراحی کرده است که البته وی حاضر به حضور در دادگاه نشد.
- جلوگیری از اعزام آتنا دایمی به یک مرکز درمانی خارج زندان با هدف زجرکش کردن این زندانی که مشکلات بیماری کلیوی دارد توسط عباس خانی رئیس جنایتکار بهاصطلاح بهداری زندان بهرغم تلاشهای خانواده این زندانی وبازتاب رسانهیی این خبر.
نامه سرگشاده پروانه و معصومه خواهران رامین حسینپناهی زندانی سیاسی کرد به مقامات عالیرتبه جهان، شورای حقوقبشر سازمان مللمتحد، نهادهای مدافع حقوقبشر و وجدانهای بیدار مردم آزادیخواه ایران و کردستان و اینکه با وجود پیگیریهای مکرر خانوادهای ما و مراجعه به نهادهای امنیتی، تاکنون از سرنوشت برادرمان هیچگونه خبری در دست نیست.
- جلوگیری از اعزام آتنا دایمی به یک مرکز درمانی خارج زندان با هدف زجرکش کردن این زندانی که مشکلات بیماری کلیوی دارد توسط عباس خانی رئیس جنایتکار بهاصطلاح بهداری زندان بهرغم تلاشهای خانواده این زندانی وبازتاب رسانهیی این خبر.
نامه سرگشاده پروانه و معصومه خواهران رامین حسینپناهی زندانی سیاسی کرد به مقامات عالیرتبه جهان، شورای حقوقبشر سازمان مللمتحد، نهادهای مدافع حقوقبشر و وجدانهای بیدار مردم آزادیخواه ایران و کردستان و اینکه با وجود پیگیریهای مکرر خانوادهای ما و مراجعه به نهادهای امنیتی، تاکنون از سرنوشت برادرمان هیچگونه خبری در دست نیست.