۳ماه از خاک خوردن سالن مذاکرات هتل کوبورگ وین میگذرد. برجام نهتنها بهفرجامی نرسیده، بلکه بسیاری از جسد بیجان آن سخن میگویند.
در چنین شرایطی جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیهٔ اروپا به تهران رفت. آن هم پس از آن که چند بار معاون خود، انریکه مورا را بهتهران فرستاد تا شاید بتواند بهمذاکرات وین تنفسی مصنوعی بدهد. اما تنها حاصل آن قطع کردن ۲۷دوربین آژانس توسط رژیم و افزایش نقض برجام شد.
اکنون حاصل سفر بورل، وعدهٔ راه افتادن مذاکراتی جدای از مذاکرات برجام، میان رژیم و آمریکا در یک کشور خلیجفارس است.
اما چه شد که رژیم یکباره پذیرفت بورل بهتهران برود و بعد هم تن بهاین مذاکرات داد؟
برای پاسخ باید تحولات چند روز گذشته را مرور کنیم:
- تحریمها ادامه دارد و خفگی اقتصادی هر روز گلوی رژیم را میفشارد
- قطعنامهٔ اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه رژیم و هموار شدن مسیر ارجاع پرونده اتمی نظام بهشورای امنیت
- تحریمهای اخیر دولت آمریکا علیه پتروشیمی رژیم
- نشست مشترک فرماندهان نظامی آمریکا، اسراییل و کشورهای منطقه در شرم الشیخ برای طراحی مقابله با رژیم آخوندی
- سفر بن سلمان، ولیعهد عربستان به ترکیه، اردن و مصر. سفری که نشان از اتحادی علیه رژیم دارد
- اعلام علنی احتمال برقراری ارتباط میان عربستان و اسراییل که در محور آن، مقابله با رژیم است
-سفر آتی بایدن بهمنطقه و دیدار از اسراییل و عربستان که رسانهها و کارشناسان رژیم آن را تهدیدی آشکار علیه نظام ارزیابی میکنند
در چنین شرایطی نظام ولایت تن بهسفر بورل به تهران داد.
اما چرا؟
روشن است خامنهای وضعیت را خطرناک ارزیابی کرده است. حلقهٔ محاصرهٔ بینالمللی و منطقهیی هر روز بر گردن رژیم تنگتر میشود و نظام باید فکری بکند. بنا بر این بهسیاست وقت خریدن با بازی موش و گربه رو آورده است. با پذیرش مذاکرات و حتی درز اخباری مبنی بر اینکه حاضر است از خروج سپاه از لیست عقبنشینی کند، میخواهد بهطور موقت هم که شده موج را از سر بگذراند. همان سیاست از این ستون بهآن ستون، با این امید که شاید فرجی حاصل شود.
اما آیا میتواند بهآن فرجی که میخواهد، برسد؟ برخی رسانهها بهنقل از دیپلماتها همچنان بهپیشرفت مذاکرات ابراز بدبینی میکنند و زیر وضعیت «بنبست» خط تأکید میکشند. آیا بنبست گشوده شده است؟ این بنبستی که بر آن تأکید میکنند در کجاست؟
رژیم در برابر برجام تنها دو راه دارد. یا باید بهرویارویی با جامعهٔ جهانی ادامه دهد، که حاصل آن ادامهٔ تحریمها، رفتن به شورای امنیت و فشارهای سنگین و مگاتنی بعدی میشود.
یا باید تن بهخواستهای طرف مقابل بدهد. که معنایش این است که زهر بخورد و بهقول دلواپسان همه چیز نظام را بر باد دهد. همان که خامنهای هم میگفت: «تنزل بیپایان» که بهنفی تمامیت رژیم راه خواهد برد.
بنابراین ریشهٔ بنبست در خود رژیم است که در دوراهی مرگ گرفتار شده است و تلاش دارد وقتکشی کند.
اما وضعیت بهنقطهای رسیده که دیگر فرصت وقتکشی نیست، تحریمها هر روز فشار بیشتری میآورد و عدم تندادن رژیم بهخواستههای آژانس، ارجاع پرونده به شورای امنیت را در چشمانداز قرار داده است.
بنا بر اینچنین مانورهایی شاید برای مدتی کوتاه بهعنوان مسکن برای رژیم عمل کند، اما خود بر شدت وخامت اوضاع میافزاید و خامنهای را هر چه بیشتر در برابر انتخاب مرگبار نهایی و برگزیدن اجباری یکی از دو راه رسیدن بهپرتگاه، قرار میدهد.