«تا با فرانسه گرم نشویم، نمیتوان درباره برخورد با (مجاهدین) انتظار داشت!»
«در خصوص (مجاهدین) باید گفت که این گروه چندی پیش از لیست تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا بیرون آمد و بر این اساس فرانسه این گروهک را یک گروه آزاد میداند که میتواند فعالیتهای سیاسی داشته باشد».
«باید روابط بسیار نزدیک باشد تا کشوری در مقابل مخالفان کشوری دیگر بایستد. وقتی ایران چنین رابطهای با فرانسه ندارد، نمیتوان توقع داشت که دولتمردان فرانسه مانع فعالیتهای (مجاهدین) شوند». (علی خرم، سفیر پیشین حکومت آخوندی در سازمان ملل)
«در خصوص (مجاهدین) باید گفت که این گروه چندی پیش از لیست تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا بیرون آمد و بر این اساس فرانسه این گروهک را یک گروه آزاد میداند که میتواند فعالیتهای سیاسی داشته باشد».
«باید روابط بسیار نزدیک باشد تا کشوری در مقابل مخالفان کشوری دیگر بایستد. وقتی ایران چنین رابطهای با فرانسه ندارد، نمیتوان توقع داشت که دولتمردان فرانسه مانع فعالیتهای (مجاهدین) شوند». (علی خرم، سفیر پیشین حکومت آخوندی در سازمان ملل)
به صدا درآمدن ناقوس سرنگونی رژیم ولایت فقیه در ویلپنت
به دنبال برگزاری شکوهمند گردهمایی سالانهٴ مقاومت ایران در ویلپنت پاریس، ناقوس سرنگونی حکومت آخوندی در مقیاسی بسا متفاوت با سالیان پیش در ابعاد جهانی انعکاس یافت. رئیسجمهور برگزیدهٴ مقاومت در این گردهمایی به «سه حقیقت اساسی» بهعنوان مؤلفههای تعیین کننده اشاره کرد:
«آفتاب تغییر بر ایران تابیده است. رژیم حاکم، بیش از همیشه آشفته و ناتوان است. جامعه ایران لبریز نارضایتی است و جامعه بینالمللی سرانجام به این واقعیت نزدیک شده که مماشات با رژیم ولایت فقیه خطاست.
همین اوضاع جوشان سه حقیقت اساسی را برای رسیدن به آزادی ایران و صلح و آرامش در منطقه بیان میکند.
اول: ضرورت سرنگونی رژیم ولایت فقیه.
دوم: در دسترس بودن سرنگونی این رژیم.
و سوم: وجود یک آلترناتیو دموکراتیک و مقاومت سازمانیافته، برای بهزیر کشیدن استبداد مذهبی».
علی خامنهای شاید نخستین کسی بود که جوهر این پیام را دریافت و از وحشت آن به خود لرزید؛ لرزش او متعاقباً به سراپای رژیمش سرایت کرد و به اشکال مختلف در رسانههای حکومتی انعکاس یافت. این لرزش مشابه لرزشی بود که در عملیات فروغ جاویدان بر ارکان حکومت نامشروع آخوندی افتاد و او را بیآینده کرد.
دیپلماسی ناکام «لبخند»!
همه میدانند قبل از گردهمایی مقاومت ایران در ویلپنت، ولیفقیه به تکاپو افتاده و وزیر خارجه حکومتش، محمد جواد ظریف را به فرانسه فرستاده بود تا بزعم خود مانع برگزاری گردهمایی شود. در این رابطه، نه تنها تیر او به سنگ خورد بلکه دریافت که میخواسته از دیوار بلندتر از قد خودش بالا برود.
ماجرای این دیدار، در درون و بیرون رژیم، به یک شکست و مضحکة سیاسی تبدیل شد و بیش از همه رسانههای حکومتی موضوع دست ندادن ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه، هنگام خداحافظی با ظریف؛ و توضیحات او در این رابطه را به باد تمسخر گرفتند.
نگاهی به این مواضع به اندازه کافی گویاست:
«آیا مسأله اصلی ما بر سر موضع عزتمندی جمهوری اسلامی در سفر به پاریس مسأله دست دادن یا ندادن وزیر خارجه فرانسه است؟ ما در اینجا موظفیم به جد از وزیر خارجه ایران سؤال کنیم که با توجه به اعلام قبلی و زمانبندی از پیش معین اجلاس مجاهدین خلق در پاریس و مطلع بودن مقام ایرانی از این اجلاس ضدایرانی، چرا این سفر دیپلوماتیک بدون هیچ اعتراضی و یا لااقل تعویقی و بدون هیچ ژست دیپلوماتیکی انجام شد؟ چرا نهایت اعتراض ایران به این اجلاس سخن کوتاه آقای ظریف پس از عزیمت به ایران و ترک فرانسه و در فرودگاه تهران بود که فرمودند: حضور منافقین در فرانسه نقطه ابهام در روابط ایران و فرانسه است..
...
جناب ظریف، دست دادن یا ندادن وزیر خارجه فرانسه با شما برای ما عزت نمیآورد. سفر به پاریس خوب است اما نه آن روزی که مأمن دشمنان مردم ایران و محل و مجلس ِ توطئهگران علیه کشور باشد.
...
دیپلماسی فعال جناب ظریف دقیقاً چه زمانی قرار است در عرصه واقعیت هم خروجی مشخصی به نفع کشور داشته باشد؟ وقتی سفر وزیر خارجه ایران حتی نمیتواند مانع برگزاری یک نشست سیاسی با محوریت تروریستهای بینالمللی علیه کشور شود؛ انتظار برای لغو تحریمهای قبلی یا به ثمر رسیدن سرابی به اسم برجام، خندهدار نیست؟
...
«روزنامههای حامی دولت. باز هم کیف کردند و نوشتند فرانسه قابل اعتماد است! یک روز نگذشت که دشمنان همین ظریف و دولت در فرانسه جمع شدند برای سرنگونی نظام نقشه ریختند.
... دیپلوماسی ننجونی و توییتری نتیجهاش جز تحقیر و ذلت نیست!». (1)
قطع امید از دخیل بستن به فرانسه برای محدود کردن مقاومت ایران
بعد از آن افتضاح سیاسی، حال دوباره این مهرههای رژیم هستند که به شکست تلاشهایشان برای محدود کردن مقاومت ایران در پاریس اذعان میکنند. علی خرم، سفیر پیشین حکومت آخوندی در سازمان ملل در مصاحبه با روزنامه حکومتی «قانون» میگوید:
«در خصوص (مجاهدین) باید گفت که این گروه چندی پیش از لیست تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا بیرون آمد و بر این اساس فرانسه این گروهک را یک گروه آزاد میداند که میتواند فعالیتهای سیاسی داشته باشد».
این مهرهٴ دیپلومات رژیم در جای دیگر اعتراف میکند که روابط بین فرانسه و حکومت آخوندی آنقدر نزدیک نیست تا به مسائلی مانند کودتای ننگین 17ژوئن راه ببرد و نباید در مختصات کنونی و وضعیت رو به سقوط رژیم چنین انتظاری داشت.
باید روابط بسیار نزدیک باشد تا کشوری در مقابل مخالفان کشوری دیگر بایستد. وقتی ایران چنین رابطهای با فرانسه ندارد، نمیتوان توقع داشت که دولتمردان فرانسه مانع فعالیتهای (مجاهدین) شوند».
غیظ و کین نسبت به رویکرد فرانسه در قبال مقاومت ایران
این رسانهٴ وابسته به ولیفقیه با لحنی برخاسته از ادبیات حاکم بر بدنهٴ نظام، با غیظ و کین به بیان سخنان سفیر فرانسه در تهران میپردازد. گویا انتظار داشته بهدلیل عقد قرارداد توتال با منافع کلان برای فرانسه، سفیر فرانسوی مجیز آخوندها را بگوید و برای دلخوشکنکی مماشاتگران هم که شده یک حرف کلی و دیپلوماتیک بپراند. اما ببینید چطور در این زمینه هم بور و کور میشود:
گفتنی است چندی پیش «فرانسوا سمنو» سفیر فرانسه در تهران در مصاحبه با روزنامه شرق در اظهارنظری گستاخانه گفت: (سازمان مجاهدین) هرسال، در حومه پاریس، گردهمایی دارد و قوانین فرانسه مدافع حق آزادی تظاهرات و بیان است و مادامیکه در این گردهمایی، عملی غیرقانونی یا خلاف نظم عمومی اتفاق نیفتاده، مقامات فرانسوی اجازه ممنوعکردن آن را ندارند».
سمنو در ادامه مدعی شد: «این گروه هیچ ربطی به فرانسه ندارد. این مسأله موضوعی جدا از روابط دوجانبه است و در فرانسه به آقای ظریف متذکر شدیم». (2)
یعنی خلاصهاش اینکه طرف فرانسوی به او گفته غلط اضافی موقوف! مگر قرار است همه جا جمهوری اسلامی آخوندی باشد که به جرم پخش یک اعلامیه یا عطسه اجازه نگرفته از ولیفقیه ملت را به زندان و شکنجهگاه ببرند. فرانسه یک کشور آزاد و مدافع حق تظاهرات و آزادی بیان است و مجاهدین مقاومت ایران هم کاری برخلاف قانون انجام ندادهاند.
آری، این از یک سو، علائم دوران سرنگونی است؛ بهرغم حراج منابع ملی از سوی آخوندها، دیگر هیچ دولت اروپایی حاضر نیست، با آنان به مصالحه بپردازد، از دیگر سو وزن جایگزین دموکراتیک این رژیم را در معادلات فرا ایران نشان میدهد؛ معادلهیی که نشان دهندهٴ افول رژیم و طلوع مضاعف مقاومت ایران در عرصه ایران و جهان است.
پانوشت: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سایت حکومتی سادس 11تیر
سایت حکومتی مشرق بهنقل از روزنامه قانون ـ 10مرداد
به دنبال برگزاری شکوهمند گردهمایی سالانهٴ مقاومت ایران در ویلپنت پاریس، ناقوس سرنگونی حکومت آخوندی در مقیاسی بسا متفاوت با سالیان پیش در ابعاد جهانی انعکاس یافت. رئیسجمهور برگزیدهٴ مقاومت در این گردهمایی به «سه حقیقت اساسی» بهعنوان مؤلفههای تعیین کننده اشاره کرد:
«آفتاب تغییر بر ایران تابیده است. رژیم حاکم، بیش از همیشه آشفته و ناتوان است. جامعه ایران لبریز نارضایتی است و جامعه بینالمللی سرانجام به این واقعیت نزدیک شده که مماشات با رژیم ولایت فقیه خطاست.
همین اوضاع جوشان سه حقیقت اساسی را برای رسیدن به آزادی ایران و صلح و آرامش در منطقه بیان میکند.
اول: ضرورت سرنگونی رژیم ولایت فقیه.
دوم: در دسترس بودن سرنگونی این رژیم.
و سوم: وجود یک آلترناتیو دموکراتیک و مقاومت سازمانیافته، برای بهزیر کشیدن استبداد مذهبی».
علی خامنهای شاید نخستین کسی بود که جوهر این پیام را دریافت و از وحشت آن به خود لرزید؛ لرزش او متعاقباً به سراپای رژیمش سرایت کرد و به اشکال مختلف در رسانههای حکومتی انعکاس یافت. این لرزش مشابه لرزشی بود که در عملیات فروغ جاویدان بر ارکان حکومت نامشروع آخوندی افتاد و او را بیآینده کرد.
دیپلماسی ناکام «لبخند»!
همه میدانند قبل از گردهمایی مقاومت ایران در ویلپنت، ولیفقیه به تکاپو افتاده و وزیر خارجه حکومتش، محمد جواد ظریف را به فرانسه فرستاده بود تا بزعم خود مانع برگزاری گردهمایی شود. در این رابطه، نه تنها تیر او به سنگ خورد بلکه دریافت که میخواسته از دیوار بلندتر از قد خودش بالا برود.
ماجرای این دیدار، در درون و بیرون رژیم، به یک شکست و مضحکة سیاسی تبدیل شد و بیش از همه رسانههای حکومتی موضوع دست ندادن ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه، هنگام خداحافظی با ظریف؛ و توضیحات او در این رابطه را به باد تمسخر گرفتند.
نگاهی به این مواضع به اندازه کافی گویاست:
«آیا مسأله اصلی ما بر سر موضع عزتمندی جمهوری اسلامی در سفر به پاریس مسأله دست دادن یا ندادن وزیر خارجه فرانسه است؟ ما در اینجا موظفیم به جد از وزیر خارجه ایران سؤال کنیم که با توجه به اعلام قبلی و زمانبندی از پیش معین اجلاس مجاهدین خلق در پاریس و مطلع بودن مقام ایرانی از این اجلاس ضدایرانی، چرا این سفر دیپلوماتیک بدون هیچ اعتراضی و یا لااقل تعویقی و بدون هیچ ژست دیپلوماتیکی انجام شد؟ چرا نهایت اعتراض ایران به این اجلاس سخن کوتاه آقای ظریف پس از عزیمت به ایران و ترک فرانسه و در فرودگاه تهران بود که فرمودند: حضور منافقین در فرانسه نقطه ابهام در روابط ایران و فرانسه است..
...
جناب ظریف، دست دادن یا ندادن وزیر خارجه فرانسه با شما برای ما عزت نمیآورد. سفر به پاریس خوب است اما نه آن روزی که مأمن دشمنان مردم ایران و محل و مجلس ِ توطئهگران علیه کشور باشد.
...
دیپلماسی فعال جناب ظریف دقیقاً چه زمانی قرار است در عرصه واقعیت هم خروجی مشخصی به نفع کشور داشته باشد؟ وقتی سفر وزیر خارجه ایران حتی نمیتواند مانع برگزاری یک نشست سیاسی با محوریت تروریستهای بینالمللی علیه کشور شود؛ انتظار برای لغو تحریمهای قبلی یا به ثمر رسیدن سرابی به اسم برجام، خندهدار نیست؟
...
«روزنامههای حامی دولت. باز هم کیف کردند و نوشتند فرانسه قابل اعتماد است! یک روز نگذشت که دشمنان همین ظریف و دولت در فرانسه جمع شدند برای سرنگونی نظام نقشه ریختند.
... دیپلوماسی ننجونی و توییتری نتیجهاش جز تحقیر و ذلت نیست!». (1)
قطع امید از دخیل بستن به فرانسه برای محدود کردن مقاومت ایران
بعد از آن افتضاح سیاسی، حال دوباره این مهرههای رژیم هستند که به شکست تلاشهایشان برای محدود کردن مقاومت ایران در پاریس اذعان میکنند. علی خرم، سفیر پیشین حکومت آخوندی در سازمان ملل در مصاحبه با روزنامه حکومتی «قانون» میگوید:
«در خصوص (مجاهدین) باید گفت که این گروه چندی پیش از لیست تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا بیرون آمد و بر این اساس فرانسه این گروهک را یک گروه آزاد میداند که میتواند فعالیتهای سیاسی داشته باشد».
این مهرهٴ دیپلومات رژیم در جای دیگر اعتراف میکند که روابط بین فرانسه و حکومت آخوندی آنقدر نزدیک نیست تا به مسائلی مانند کودتای ننگین 17ژوئن راه ببرد و نباید در مختصات کنونی و وضعیت رو به سقوط رژیم چنین انتظاری داشت.
باید روابط بسیار نزدیک باشد تا کشوری در مقابل مخالفان کشوری دیگر بایستد. وقتی ایران چنین رابطهای با فرانسه ندارد، نمیتوان توقع داشت که دولتمردان فرانسه مانع فعالیتهای (مجاهدین) شوند».
غیظ و کین نسبت به رویکرد فرانسه در قبال مقاومت ایران
این رسانهٴ وابسته به ولیفقیه با لحنی برخاسته از ادبیات حاکم بر بدنهٴ نظام، با غیظ و کین به بیان سخنان سفیر فرانسه در تهران میپردازد. گویا انتظار داشته بهدلیل عقد قرارداد توتال با منافع کلان برای فرانسه، سفیر فرانسوی مجیز آخوندها را بگوید و برای دلخوشکنکی مماشاتگران هم که شده یک حرف کلی و دیپلوماتیک بپراند. اما ببینید چطور در این زمینه هم بور و کور میشود:
گفتنی است چندی پیش «فرانسوا سمنو» سفیر فرانسه در تهران در مصاحبه با روزنامه شرق در اظهارنظری گستاخانه گفت: (سازمان مجاهدین) هرسال، در حومه پاریس، گردهمایی دارد و قوانین فرانسه مدافع حق آزادی تظاهرات و بیان است و مادامیکه در این گردهمایی، عملی غیرقانونی یا خلاف نظم عمومی اتفاق نیفتاده، مقامات فرانسوی اجازه ممنوعکردن آن را ندارند».
سمنو در ادامه مدعی شد: «این گروه هیچ ربطی به فرانسه ندارد. این مسأله موضوعی جدا از روابط دوجانبه است و در فرانسه به آقای ظریف متذکر شدیم». (2)
یعنی خلاصهاش اینکه طرف فرانسوی به او گفته غلط اضافی موقوف! مگر قرار است همه جا جمهوری اسلامی آخوندی باشد که به جرم پخش یک اعلامیه یا عطسه اجازه نگرفته از ولیفقیه ملت را به زندان و شکنجهگاه ببرند. فرانسه یک کشور آزاد و مدافع حق تظاهرات و آزادی بیان است و مجاهدین مقاومت ایران هم کاری برخلاف قانون انجام ندادهاند.
آری، این از یک سو، علائم دوران سرنگونی است؛ بهرغم حراج منابع ملی از سوی آخوندها، دیگر هیچ دولت اروپایی حاضر نیست، با آنان به مصالحه بپردازد، از دیگر سو وزن جایگزین دموکراتیک این رژیم را در معادلات فرا ایران نشان میدهد؛ معادلهیی که نشان دهندهٴ افول رژیم و طلوع مضاعف مقاومت ایران در عرصه ایران و جهان است.
پانوشت: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سایت حکومتی سادس 11تیر
سایت حکومتی مشرق بهنقل از روزنامه قانون ـ 10مرداد