اظهارات ولیفقیه ارتجاع در دیدار با اعضای دولت جدید حسن روحانی موضوع تیترهای مشترک روزنامههای باندهای حاکم است:
آفتاب یزد: خامنه ای: لزوم کار جهادی و تلاش بیوقفه برای حل معیشت مردم
اطلاعات:خامنه ای: اقتصاد کشور باید از رانتی و نفتی به مولد و مردمی تغییر جهت بدهد
کیهان: خامنه ای: حفظ و تقویت روحیه مردمی پرهیز از اشرافی گری
در صفحات داخلی روزنامهها میخوانیم خامنهای چگونه در زیر دود و دم «حل معیشت مردم» بر ادامه مسیر زهرخوران تأکید کرده است و روحانی هم همین خط را تحت عنوان جذب سرمایههای خارجی شرط پیشرفت اقتصادی و خروج از مشکلات اقتصادی دانسته است:
کیهان: «گشودن چتر دیپلوماسی بر همه جهان» و «تمرکز نکردن بر روابط با چند کشور محدود» از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب در زمینه سیاست خارجی بیان کردند. ایشان افزودند: ... در آینده نیز همانگونه که تاکنون پیش رفتهاید و در مقابل دشمنان ایستادهاید، عمل کنید.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، روحانی گزارشی از اقدامات دولت یازدهم و برنامهها و اهداف دولت دوازدهم بیان کرد.
رئیسجمهور، مهمترین معضل پیش روی دولت را مسأله بیکاری و مشکلات اقتصادی خواند و
تحقق رشد ۸درصدی، مبارزه با فقر و تحقق عدالت اجتماعی» را از دیگر اهداف دولت برشمرد و با بیان اینکه برای رسیدن به رشد ۸درصدی نیازمند ۷۷۵هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری جدید در سال هستیم، افزود: برای رسیدن به این هدف، بودجه و امکانات دولت کافی نیست و باید بانکها، بازار سرمایه، صندوق توسعه ملی و سرمایه بخش خصوصی به میدان بیاید و سرمایه خارجی نیز جذب شود.
مسیری که دولت نسبت به برجام دارد ریشهیی باید تغییر کند.
قداستی که دولت به برجام داده است برای رقابتهای داخلی و انتخاباتی بود و در این شرایط شاهد آن بودیم که رئیسجمهور بهگونهیی از برجام حرف میزد که گویی کوه نور است و وظیفه وزارتخارجه را حفاظت از آن قلمداد میکرد. ایزدی با اشاره به اینکه در دنیا این اقدام طبیعی نیست که به این نوع توافقات قداست ببخشند و زمانی که اختلافنظر بین کشورهایی که روی یک متن توافق کردهاند پیش میآید و یک طرف به آن توافقنامه قداست میبخشد طرف مقابل سوءاستفاده میکند، چون میداند طرف اول در مقابل اقدامات آن
عکسالعمل ریشهیی نشان نمیدهد. این کارشناس مسائل هستهیی سخنان خود را با سؤال از مذاکرهکنندگان این طور ادامه داد که آیا افرادی که این متن را توافق کردند شرایط فعلی آمریکا و نقدهای مکرر آن را پیشبینی میکردند یا نه؟
رسالت: ترامپ دقیقاً بهدنبال چیست؟ برجام علیه برجام
پس لرزههای سفر نیکی هیلی نماینده ایالات متحده آمریکا در شورای امنیت سازمان مللمتحد به مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دیدار وی با یوکیو آمانو همچنان ادامه دارد. مقامات آمریکایی از این سفر بهعنوان اهرمی آشکار جهت اعمال فشار بر آمانو و آژانس در راستای اعمال بازرسی سایتها و مراکز نظامی کشورمان استفاده کردهاند. متأسفانه سکوت آمانو مدیرکل آژانس در مقابل ادعاهای مطرح شده از سوی نیکی هیلی (در خصوص دیدار با وی) نشان میدهد که آژانس حداقل تاکنون بهصورت عملی در مقابل اعمال فشار واشینگتن موضعی نگرفته است.
نماینده آمریکا در سازمان ملل با ادعای اینکه برجام تفاوتی میان سایتهای نظامی و غیرنظامی قائل نشده است، گفت که بازرسان هستهیی باید به سایتهای نظامی ایران دسترسی داشته باشند.
در هر حال، رویکرد دولت ترامپ در قبال برجام کاملاً مشخص است. وی قصد دارد از 'برجام' علیه 'برجام' استفاده کند و با طرح موضوعاتی از جمله بازرسی از اماکن نظامی کشورمان، برای خروج از توافق هستهیی زمینهسازی کند. وی قصد دارد در گزارش ماه اکتبر خود، رسماً عدم پایبندی ایران به برجام را اعلام کند! ادعای یکجانبهای که اساساً با هیچگونه عقل و منطقی سازگاری ندارد. شبکه خبری «سیان.بی.سی» در گزارشی به قلم «جف دانیلز» مدعی شد «نشانههایی قوی» مبنی بر این وجود دارند که دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بهدنبال «عدم تأیید» پایبندی ایران به توافق هستهیی است.
ابتکار: علت اصلی اینگونه رفتار وقت حاضر آمریکا بیشتر ناشی از نگرش نابرجامیان کنگره و جمهوریخواهان کاخ سفید نسبت به سوابق رفتارهای ایران در موضوع هستهیی است، به این معنی که ایران سابق بر این دست به فعالیتهای پنهانی در سایتهای نظامی در سایر مراکز زده است و امکان از سر گیری پروژههای محرمانه در این مراکز منتفی نیست... تداوم راهبرد مخرب و ایذایی غرب در قالب تحریم امکان همکاری و مشارکت ایران با نهادهای بینالمللی همانند آژانس انرژی اتمی را کاهش میدهد و حتی امکان پیگیری غنیسازی ۲۰درصدی و حتی پروژههای محرمانه را بیشتر میسازد. و سر آخر آن که چنین رفتارهایی در قبال ایران حتی میتواند سیاست خارجی و منطقهیی ایران را نیز متأثر کند به این معنی که آن را رادیکال نماید. این امر موجب به چالش گرفتن ابتکارات سیاسی آمریکا در مناطقی خواهد بود که در آن مناطق منافع حیاتی دارد.
ایران: دوستانی که این روزها عالیترین مقام دستگاه دیپلوماسی کشور را متهم به ضعف حافظه میکنند قطعاً آنقدر به قدرت حافظه باور دارند که فراموش نکرده باشند که اوضاع و احوال کشور در مراودات و تعاملات بینالمللی با جامعه جهانی تا قبل از سال ۹۲ در چه شرایط و وضعیتی قرار داشت که خود بهخوبی میدانند هر قلم به دست دیگری نیز، ناتوان از شرح اسفناک آن در این سطور محدود است و روشن و واضح است که از همان ابتدا قرار نبود برجام تمام مشکلات و معضلات داخلی کشور در حوزههای مختلف اجتماعی، مدیریتی و فرهنگی - که بسیاری از آنها ربطی به موضوع برنامه هستهیی کشور و تعاملات بینالمللی ما با جامعه جهانی ندارد- را حل کند و آنچه از همان ابتدا نیز گفته میشد این بود که برجام تنها قرار بود موانع و مشکلات موجود بر سر تعاملات ما با جهان را که به بهانه برنامه هستهیی کشور ایجاد شده بود، رفع کند که به اعتبار و استناد آمار و ارقام به آنچه قرار بود برسد، رسیده است... احتمالاً هنوز آنقدر ناتوان نشدهاند که همین دو- سه روز گذشته را به یاد نیاورند که یکی از معتبرترین بانکهای اتریشی از ایجاد پل بانکی از طریق این بانک بهمنظور تأمین طرحها در ایران سخن گفته است و قرارداد آن در آستانه امضا شدن است یا خط اعتباری هشت میلیارد یورویی کره جنوبی که قرارداد آن نیز امضا شده است.
روزنامههای باند علی خامنهای و طیف شرکای حسن روحانی بهرغم دود و دمهای باند دولتی در مورد قرار دریافت اعتبار هشت میلیاردی از کره نسبت به نتایج این اقدام هشدار دادهاند:
کیهان: استقراض ۸میلیارد یورویی، شاهکار یا آینده فروشی؟!
اخیراً اعلام شد که قرارداد دریافت ۸میلیارد یورویی وام خارجی، میان ایران و کرهجنوبی امضا شده است. روزنامههای دولتی و اصلاحطلب درباره این خبر تیترهای زیر را انتخاب کردند:
- ایران: بزرگترین قرارداد وام خارجی (فاینانس ۸میلیارد یورویی امضا شد)
- شرق: شاهکار ۸میلیارد یورویی دولت (طلسم ورود پول به ایران شکست)
- اعتماد: امضای بزرگترین قرارداد وام پسابرجام.
این قبیل فضاسازیها و شیرین کردنها در حالی است که اخیراً برخی کارشناسان اقتصادی اصلاحطلب نظیر فرشاد مومنی، درباره آیندهفروشی دولت هشدار داده بودند.
جهان صنعت: فاینانس، تیغ دولبه اقتصاد
قرارداد فاینانس هشت میلیارد یورویی بین ایران و کرهجنوبی به امضا رسیده است و این موضوع میتواند راهگشای بخشی از مشکلات اقتصادی کشور باشد. هر چند چنین قراردادهایی چون تیغی دولبهعمل میکنند و لبه آن بستگی جدی به نوع بهرهوری از آن دارد.
این موضوع اهمیت ویژهیی دارد که قرارداد فاینانس در نهایت صرفاً تبدیل به سرمایهیی برای واردات کالاهای لوکس نشود. چنین عملکردی بهطور جدی برای اقتصاد کشور مضر و خطرناک است.
قانون: سرمایهداری تجاری انفجار اجتماعی را محتمل کرده است
نظام تصمیمگیریهای اساسی در کشور بهطور کلی در خدمت صاحبان سرمایههای تجاری و مالی بوده است
سرمایهداری ایجاد شده در نظام اقتصادی کشور به وسیله کانونهای قدرت فرصتهایی را برای بخش خصوصی غیرواقعی فراهم میکنند
در حال حاضر بخش خصوصی غیرواقعی، همان گروهی هستند که به واسطه پذیرش مسئولیتهای سیاسی و نظامی، از منابع اقتصادی به نفع خود استفاده کردهاند.
پدیده رانت و ثروت اندوزی در دوره بعد از جنگ تحمیلی به اوج خود رسیده است.
بخش خصوصی غیرواقعی با استفاده از اطلاعات درون سیستم، شبکهیی از ائتلاف قدرت و ثروت به وجود آوردهاند.
ویژگی اساسی نظام موجود اقتصادی، ناکارآمدی است و اتلاف منابع، محصول این اقتصاد است.
بیکاری گسترده، محصول عدم پاسخگویی به تقاضاهای مردم است.
روزنامههای حکومتی به ریزش و انفعال و ناکارآمدی باندهای حاکم تأکید کردهاند:
آفتاب یزد: سیدمهدی طباطبایی: اصولگرایان پخته و فهمیده کنار رفتهاند
اصولگراها به اسم دور هم جمع میشدند ولی اینها قادر به تصمیمگیری نبودند و پشت صحنه به آنها میگفتند که چه باید بکنند.
اصولگرایانی که با منصب و مقام اصولگرا شدند کار را به دست گرفتند؛ آنها تریبون داشتند اما فهم سیاسی نداشتند لذا به جای قدم برداشتن شعار میدادند و مانع به کار گیری برنامههای پخته بلندمدت میشدند.
آنها به چیزهای دیگری میاندیشند بدون درک مردم. واقعیات و شاید هم خواست اکثریت را ملاک نمیدانند هر چند بعضی هم که سعه صدر ندارند.
گاه اصولگرایان در تشخیص شرایط و تبیین واقعیات دچار مشکل هستند. امروز از صحبتهایی که مطرح میشود این موضوع را میتوان درک کرد
این جامعه روحانیت دیگر جایگاه قبل را ندارد و این افول هم بهخاطر اشخاص است. به
امروز میبینیم خیلی از برخوردها، رفتارها و... اسلامی نیست بهطور کلی میگویم کار اسلام و دین چیز دیگری است.
آرمان: اصلاحطلبی در وضعیت خوبی نیست
وضعیت سیاسی ایران پس از معرفی کابینه دوازدهم و مخصوصاً بعد از داستان رأی اعتماد در مجلس با اعوجاجات و درهمریختگی عجیبی مواجه شده است.
میزانی که تخریبها علیه دولت فزونی مییافت، روحانی در درنوردیدن مرزهای سنتی میدان سیاست، انگیزهای جدید مییافت. این درنوردیدن مرزهای سیاست سنتی، روحانی را بهعنوان کانون توجهات پایینیها در مقابل بالاییها نمایان کرد.
تأکید بر اعتدالگرایی و عقلانیت مورد تأکید لیبرالها و نولیبرالها، گرهی از کار روحانی در میدانی که تخریبگران ترسیم کرده بودند، باز نمیکرد. از این رو ایشان به وادی رادیکالیسم و هیجانگراییای مردمانگیز، بسیار بیشتر از گذشته سوق داده شد. ۲- افتادن در این وضعیت رادیکال گرچه روحانی را در عبور از پیچ خطرناک دوران انتخابات عبور داد، از طرفی انتظارات از ایشان را به مرحلهای رادیکال هدایت کرد. بهعبارتی روحانی جدید برای عبور از پیچ پوپولیسم منفی، مواضعی اتخاذ کرد که گرچه به عبور ایشان انجامید، اما انتظارات فزاینده و رادیکالی را نیز برای دولت به ارمغان آورد. این در حالی است که مختصات و ساختار قدرت نسبت به گذشته هیچتغییر محسوسی نداشته است. به سخن دیگر، روحانی جدید برای حرکت در وضعیت جدید، امکانات جدیدی نیافت، بلکه باری گرانتر از گذشته در شیب تند گذشته بر دوش خود احساس مینمود. ۳- مشکلات رئیس دولت دوازدهم علاوه بر افزایش مطالبات عمومی بدون تغییر در ساختار موجود، به تعارضات و تضادهای فکری، استراتژیها و منافع سیاسی طیفهای حامی نیز معطوف است، چنانکه در تیم حامیان روحانی از طیف اصولگرایان میانه تا مرز براندازیخواهان، قابل رویت است.
انتظارات فزاینده طیفهای گوناگون و دستهای بسته رئیسجمهور از سویی و میدانداری برخی مخالفان مطالبات مردم در درون دولت، در تشدید این وضعیت نقشی اساسی دارد.
با معرفی کابینه جدید روحانی و حرفوحدیثهایی که درباره آن به وجود آمد، نوعی سرخوردگی بین برخی علاقهمندان به سیاست بروز کرده است.
حرف روشن آنها این است که «ما» از قبل میدانستیم روحانی به وعدههایش عمل نمیکند و بیشتر شعارهایش تبلیغاتی است و هدفش جمعکردن رأی برای پیروزی خود در این مرحله است. آنها از این هم پا را فراتر گذاشته و میگویند اساساً جریان اصلاحطلبی در ایران جریانی معیوب و وابسته است و در مجموع اگر عملکردی هم داشته باشد، در راستای تحکیم وضع موجود بوده و دغدغهای برای مطالبات عمیق اجتماعی مردم از جمله عدالت و آزادیهای اساسی ندارد. به گفته آنها سران جریان اصلاحطلبی، راندهشدگان هستند و بنابراین اگر دوباره موقعیتی به دست آورده و به مناصب رسمی بازگردند، تمام تلاششان در درجه اول پرکردن جیبهای خود و سپس اقوامشان است و در نهایت اگر فرصتی یا امکانی داشتند، ناپرهیزی کرده، نکاتی انتقادی بیان میکنند و میگویند ببینید هماکنون یکی از اصلیترین مطالبههای فعالان سیاسی وجهالمصالحه قرار گرفته است.