صفحات اول روزنامههای حکومتی در روز پنجشنبه ششم مهر مهمترین عنوانهای خود را به چرخاندن جسد بسیجی کشته شده در سوریه و اذعان خامنهای به نیاز نظام به اینگونه نمایشها اختصاص دادهاند. دجالگریهای آخوندی برای مصادره محرم و عاشورا به نفع اهداف توسعهطلبانه نظام و تحولات مربوط به اقلیم کردستان عراق بخش دیگری از این عنوانها را به خود اختصاص داده است. بعد از آن برجام و دلواپسیهای هر دو باند حکومتی برخی از سایر عنوانهای صفحات اول روزنامههای حکومتی را اشغال کرده است:
ابتکار: در فاصله چند روز مانده به تصمیم ترامپ در مورد توافق هستهیی آمانو با بند T برجام ابهام آفرینی کرد؛ چالش جدید برجام
جوان: رسیدن زهر تفسیر پذیری برجام به مدیر کل آژانس – بند «T» برجام مناقشه برانگیز شد
بحرانهای اقتصادی اجتماعی همراه با هشدار به دولت روحانی در مورد راهحلهای موقت تیترهای مهم روزنامههای باند روحانی و شرکایش هستتند:
آفتاب یزد: پزشکیان: شایسته نیست در کشورمان رانت و فساد باشد
ابتکار: راهکارهای موقتی دولتی برای خروج صنایع از شرایط بحرانی چقدر مؤثرهستند؟ مسکنهای مقعطی جایگزین درمانهای قطعی
ابتکار: فاینانسهای خارجی به بدهی برای آیندگان تبدیل میشود؟ چالشهای پولهای پس دادنی!
اعتماد: زنان فروشنده در مترو تهران؛ چرخ زندگیمان با دستفروشی میچرخد
اعتماد: نسخه سه وزیر و بانک مرکزی برای حل بحران آذرآب و هپکو، پرداخت قسطی بدهی
تجارت: بخش خصوصی در حسرت فاینانس
ابتکار: در فاصله چند روز مانده به تصمیم ترامپ در مورد توافق هستهیی آمانو با بند T برجام ابهام آفرینی کرد؛ چالش جدید برجام
جوان: رسیدن زهر تفسیر پذیری برجام به مدیر کل آژانس – بند «T» برجام مناقشه برانگیز شد
بحرانهای اقتصادی اجتماعی همراه با هشدار به دولت روحانی در مورد راهحلهای موقت تیترهای مهم روزنامههای باند روحانی و شرکایش هستتند:
آفتاب یزد: پزشکیان: شایسته نیست در کشورمان رانت و فساد باشد
ابتکار: راهکارهای موقتی دولتی برای خروج صنایع از شرایط بحرانی چقدر مؤثرهستند؟ مسکنهای مقعطی جایگزین درمانهای قطعی
ابتکار: فاینانسهای خارجی به بدهی برای آیندگان تبدیل میشود؟ چالشهای پولهای پس دادنی!
اعتماد: زنان فروشنده در مترو تهران؛ چرخ زندگیمان با دستفروشی میچرخد
اعتماد: نسخه سه وزیر و بانک مرکزی برای حل بحران آذرآب و هپکو، پرداخت قسطی بدهی
تجارت: بخش خصوصی در حسرت فاینانس
جهان صنعت: سرنوشت عبرت آموز ارج و آزمایش
جهان صنعت: سرمقاله: چرا آشغال را زیر فرش میریزید!
مشکلات کار و کارگر در کشور دنبالهدار است چرا که در کنار مسایلی چون بیکاری، حداقل دستمزد، بیمه و مالیات، ایمنی ناکافی، نبود نهادهای غیردولتی مرتبط و... ، شکست خصوصیسازی هم مزید بر علت شده است.
پایان فاجعهبار به جایی برمیخورد که دولت آستین بالا میزند تا با سرمایه و پول مردم، روی سوءمدیریت دنبالهدار صنعت و تولید کشور به قول معروف ماله بکشد! آخر چطور میشود که یک بنگاه تولیدی سرپا و درخشان و سودآور بدون رعایت هیچگونه مقررات قانونی و بر پایه رانت، مفت و مسلم واگذار شود و پس از آن که یک یا چند دست چرخید و به ورشکستگی رسید، تاوان آن را دولت با پول مردم بپردازد! حکایت در واقع همان ریختن آشغال زیر فرش است، به جای اینکه به حل مسأله بپردازیم، صورتمسأله را با وعده وعید پاک میکنیم و دولت برای خواباندن سر و صدا میآید جنس روی دست مانده را دوباره به انبار برمیگرداند! داستان ارج، آزمایش و هپکو ما را به جایی میرساند که درمییابیم که «آشغال زیر فرش ریختن» در کشور ما به امری عادی بدل شده است که نمونه آخرش در ماجرای پرسپولیس خود را نشان میدهد که در هر جای دنیا رخ میداد، تا حالا کلی مستعفی و پرونده زیر بغل بر جای نهاده بود در حالی که میبینیم از بالا تا پایین یا سکوت کردهاند یا ادعای طلب دارند که چرا صدایش درآمده است.
جهان صنعت: پیامدهای نامطلوب حل و فصل مشکلات ۲شرکت اراک
آن چیزی که اهمیت دارد، آن است که نحوه واکنش حکومت به این قضیه را مورد بررسی قرار دهیم و توجه کنیم که این شکل از حل مشکل، چه پیامدهای وخیمی بهدنبال خواهد داشت.
از آنجا که مسأله ابعاد اجتماعی پیدا کرد، بلافاصله وزیر صنعت و وزیر کار در این قضیه وارد شدند و در نهایت با اخذ تصمیماتی، ظاهراً مسأله حل شد. اما این تصمیمات چه بود؟ تصمیم گرفته شد پرداخت اقساط بانکی فعلاً به تعویق بیفتد تا شرکت بتواند حقوقهای معوق را پرداخت کند. تصمیم گرفته شد فعلاً تعرفههای تأمین اجتماعی پرداخت نشود ولی کارگران کماکان از مزایای تأمین اجتماعی بهرهمند شوند. تصمیم گرفته شد دولت به مقدار دو هزار میلیارد تومان ماشینآلات سنگین سفارش دهد تا این شرکت دارای کار باشد. احتمالاً تخفیفات و امتیازاتی در مورد مالیات هم قائل شده یا خواهند شد. بخشی از تصمیم هم این است که فرآیند خصوصیسازی معکوس شود و مالکان جدید خلع ید شوند زیرا از دید تیم ارزیاب، صلاحیت اداره این مجموعه را نداشتهاند.
اگر خوب به ماهیت این تصمیمات دقت کنیم
به عبارت واضحتر جامعه از جیب خود منافعی را متوجه کارگران دو شرکت یادشده کرده است و زیان آنها را جامعه برعهده گرفته است. حال سؤال این است که آیا این دو شرکت، شرکتهایی استثنایی هستند که مشمول این لطف شدهاند؟
به نظر میرسد پاسخ به این سؤالات منفی باشد. قطعاً این دو شرکت مشتی از خروار هستند. حال سؤال این است که آیا این راهحل که در مورد این دو شرکت اجرا شد، قابلیت تداوم در مورد دیگر صنایع مشکلدار را دارد؟ آیا دولت توان مالی آن را دارد تا به دیگر شرکتهای زیانده سفارش کار دهد که ورشکسته نشوند؟. آیا فکر نمیکنید دیگر شرکتها نیز میفهمند که تا وضعیت را امنیتی نکنند و کارگران را به خیابانها سوق ندهند، نمیتوانند از چنین کمکهای سخاوتمندانهای بهرهمند شوند؟ آیا این الگوی رفتاری کمک نخواهد کرد تا دیگران هم همین الگوی رفتاری ایجاد التهاب اجتماعی را دنبال کنند تا بتوانند از حکومت امتیازاتی دریافت کنند؟ آیا واقعاً راهحل مسأله چنین پانسمانهای موقتی است یا مشکل عمیقتر است و نیازمند جراحی است؟
واقعیت صنایع مشکلدار کشور که یکی، دوتا نیستند و بسیار زیادند. این است که آنها قدرت رقابت با رقبای خارجی را ندارند. این صنایع فاقد خلاقیت برای نوآوری در محصول هستند. هزینه تمامشده محصولات این شرکتها به واسطه حجم بالای نیرو و عقب بودن تکنولوژی بسیار بالاست. بهعنوان مثال گفته میشود که یکی از این شرکتها واگنهایی تولید میکند که حداقل بین ۲۰تا ۳۰درصد گرانتر از رقیب خارجی آن است. به همین دلیل شهرداری تهران و راهآهن با وجود تمایل قلبی به دادن سفارش کار به شرکتهای ایرانی در نهایت ترجیح میدهند از شرکتهای خارجی خرید خود را انجام دهند. بنابراین مسأله اصلی صرفاً اهلیت داشتن یا نداشتن مدیر جدید این مجموعهها نیست بلکه مشکل اصلی، فقدان خلاقیت مهندسان و تورم بیش از حد کارگران است.
مشکلات کار و کارگر در کشور دنبالهدار است چرا که در کنار مسایلی چون بیکاری، حداقل دستمزد، بیمه و مالیات، ایمنی ناکافی، نبود نهادهای غیردولتی مرتبط و... ، شکست خصوصیسازی هم مزید بر علت شده است.
پایان فاجعهبار به جایی برمیخورد که دولت آستین بالا میزند تا با سرمایه و پول مردم، روی سوءمدیریت دنبالهدار صنعت و تولید کشور به قول معروف ماله بکشد! آخر چطور میشود که یک بنگاه تولیدی سرپا و درخشان و سودآور بدون رعایت هیچگونه مقررات قانونی و بر پایه رانت، مفت و مسلم واگذار شود و پس از آن که یک یا چند دست چرخید و به ورشکستگی رسید، تاوان آن را دولت با پول مردم بپردازد! حکایت در واقع همان ریختن آشغال زیر فرش است، به جای اینکه به حل مسأله بپردازیم، صورتمسأله را با وعده وعید پاک میکنیم و دولت برای خواباندن سر و صدا میآید جنس روی دست مانده را دوباره به انبار برمیگرداند! داستان ارج، آزمایش و هپکو ما را به جایی میرساند که درمییابیم که «آشغال زیر فرش ریختن» در کشور ما به امری عادی بدل شده است که نمونه آخرش در ماجرای پرسپولیس خود را نشان میدهد که در هر جای دنیا رخ میداد، تا حالا کلی مستعفی و پرونده زیر بغل بر جای نهاده بود در حالی که میبینیم از بالا تا پایین یا سکوت کردهاند یا ادعای طلب دارند که چرا صدایش درآمده است.
جهان صنعت: پیامدهای نامطلوب حل و فصل مشکلات ۲شرکت اراک
آن چیزی که اهمیت دارد، آن است که نحوه واکنش حکومت به این قضیه را مورد بررسی قرار دهیم و توجه کنیم که این شکل از حل مشکل، چه پیامدهای وخیمی بهدنبال خواهد داشت.
از آنجا که مسأله ابعاد اجتماعی پیدا کرد، بلافاصله وزیر صنعت و وزیر کار در این قضیه وارد شدند و در نهایت با اخذ تصمیماتی، ظاهراً مسأله حل شد. اما این تصمیمات چه بود؟ تصمیم گرفته شد پرداخت اقساط بانکی فعلاً به تعویق بیفتد تا شرکت بتواند حقوقهای معوق را پرداخت کند. تصمیم گرفته شد فعلاً تعرفههای تأمین اجتماعی پرداخت نشود ولی کارگران کماکان از مزایای تأمین اجتماعی بهرهمند شوند. تصمیم گرفته شد دولت به مقدار دو هزار میلیارد تومان ماشینآلات سنگین سفارش دهد تا این شرکت دارای کار باشد. احتمالاً تخفیفات و امتیازاتی در مورد مالیات هم قائل شده یا خواهند شد. بخشی از تصمیم هم این است که فرآیند خصوصیسازی معکوس شود و مالکان جدید خلع ید شوند زیرا از دید تیم ارزیاب، صلاحیت اداره این مجموعه را نداشتهاند.
اگر خوب به ماهیت این تصمیمات دقت کنیم
به عبارت واضحتر جامعه از جیب خود منافعی را متوجه کارگران دو شرکت یادشده کرده است و زیان آنها را جامعه برعهده گرفته است. حال سؤال این است که آیا این دو شرکت، شرکتهایی استثنایی هستند که مشمول این لطف شدهاند؟
به نظر میرسد پاسخ به این سؤالات منفی باشد. قطعاً این دو شرکت مشتی از خروار هستند. حال سؤال این است که آیا این راهحل که در مورد این دو شرکت اجرا شد، قابلیت تداوم در مورد دیگر صنایع مشکلدار را دارد؟ آیا دولت توان مالی آن را دارد تا به دیگر شرکتهای زیانده سفارش کار دهد که ورشکسته نشوند؟. آیا فکر نمیکنید دیگر شرکتها نیز میفهمند که تا وضعیت را امنیتی نکنند و کارگران را به خیابانها سوق ندهند، نمیتوانند از چنین کمکهای سخاوتمندانهای بهرهمند شوند؟ آیا این الگوی رفتاری کمک نخواهد کرد تا دیگران هم همین الگوی رفتاری ایجاد التهاب اجتماعی را دنبال کنند تا بتوانند از حکومت امتیازاتی دریافت کنند؟ آیا واقعاً راهحل مسأله چنین پانسمانهای موقتی است یا مشکل عمیقتر است و نیازمند جراحی است؟
واقعیت صنایع مشکلدار کشور که یکی، دوتا نیستند و بسیار زیادند. این است که آنها قدرت رقابت با رقبای خارجی را ندارند. این صنایع فاقد خلاقیت برای نوآوری در محصول هستند. هزینه تمامشده محصولات این شرکتها به واسطه حجم بالای نیرو و عقب بودن تکنولوژی بسیار بالاست. بهعنوان مثال گفته میشود که یکی از این شرکتها واگنهایی تولید میکند که حداقل بین ۲۰تا ۳۰درصد گرانتر از رقیب خارجی آن است. به همین دلیل شهرداری تهران و راهآهن با وجود تمایل قلبی به دادن سفارش کار به شرکتهای ایرانی در نهایت ترجیح میدهند از شرکتهای خارجی خرید خود را انجام دهند. بنابراین مسأله اصلی صرفاً اهلیت داشتن یا نداشتن مدیر جدید این مجموعهها نیست بلکه مشکل اصلی، فقدان خلاقیت مهندسان و تورم بیش از حد کارگران است.
بحرانهای زیست محیطی و ناکارآمدی حکومتی در قبال آنها، مضمون بخش دیگری از عنوانهای صفحات اول روزنامههای حکومتی است:
ایران: دریاچه ارومیه ۲۶۶کیلومتر دیگر عقب نشست -
جوان: مدیر پروژه بارورسازی ابرها با انتقاد از تأمین نشدن بودجه هشدار داد: فرار سالانه ۱۰میلیارد مترمکعب آب از آسمان ایران
روزنامههای باند خامنهای در میان حملات خود به باند رقیب برای بیعملی در خصوص مقابله با آمریکا بهخاطر برجام، به بنبست نظام اذعان کردهاند:
رسالت: نشست کمیسیون مشترک برجام در نیویورک اواخر هفته گذشته برگزار شد. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیه پایانی این نشست اعلام کرد؛ «همه اعضا موافق بودند که همه طرفها به تعهداتشان عمل کردهاند.» موگرینی اضافه کرد؛ «ایران اعتراضی به نقض عهدها نداشته است.»
هر کس که به این دو گزاره دقت کند، میفهمد حتی خود موگرینی اعتراف دارد که نقض عهدی در اجرای توافق برجام صورت گرفته است اما اینکه چرا اعضای شرکتکننده موافق بودند که همه طرفها به تعهداتشان عمل کردند، اعجابآور است! از این اعجابآورتر اینکه ایران اعتراضی به نقض عهدها در نشست کمیسیون مشترک برجام مطرح نکرده است!
پس این همه اعتراض و فریاد رئیسجمهور کشورمان از پیمانشکنی آمریکا و نقض عهد واشینگتن در برجام چیست؟ ۴۰روز دیگر رئیسجمهور آمریکا تحریمهای موسوم به «قانون کاتسا» را که تیر خلاص به هر گفتگو و مذاکره برجامی است اجرایی و عملیاتی کند؟. سرّ اینکه ایران تاکنون رسماً به کمیسیون مشترک برجام اعتراض خود را منعکس نکرده است، چیست؟
راز این عدم اعتراض را باید در مفاد ۳۶و ۳۷توافق برجام جستجو کرد. مکانیزم ماده ۳۶ و ۳۷ برجام میگوید از اعتراض چیزی دستگیر ایران نمیشود... آمریکاییها برجام را پاره کرده و به آتش کشیده و میکشند اما هنگام پاره کردن و آتش زدن، آن نیمه را که مربوط به تعهدات ایران است حفظ و بر آن خواهند افزود و آن نیمه را که مربوط به تعهدات خودشان است نابود خواهند کرد و هرگز به آن عمل نخواهند کرد.
کیهان: دور زدن قانون و مصالح ملی برای مذاکره مجدد درباره برجام ممنوع!
مذاکره مجدد از جمله زیادهخواهیهای آمریکا پس از اجرای برجام بوده است تا از این طریق امتیازهای بیشتری را از ایران کسب نماید. این درخواست آمریکا با چراغ سبز برخی از کشورهای اروپایی چون فرانسه همراه شده است. چنانکه سخنگوی وزارتخارجه فرانسه ماه گذشته در کنفرانس خبری خود بهنقل از ماکرون از «برجام مکمل» سخن به میان آورد و گفت: «رئیسجمهور [امانوئل ماکرون] روز ۲۹آگوست خاطرنشان کرد که توافق وین را میتوان با همکاری برای دوران پس از سال ۲۰۲۵ و همکاریهای ضروری درباره استفاده [ایران] از موشکهای بالستیک تکمیل کرد.»
در برابر طرح مذاکره مجدد توسط آمریکا و چراغ سبز فرانسه و آلمان برای پیشبرد این هدف به کاخ سفید، دولتمردان ایرانی چندین و چند بار اعلام کردهاند که برجام قابل مذاکره مجدد نیست اما این سخن را باید با نگاهی تردیدآمیز دید! علت این مسأله هم این است که مذاکرهکنندگان هستهیی کشورمان پس از اجرای برجام تاکنون در چند مسأله مذاکره مجدد انجام دادند و تعهدات جدیدی را برخلاف متن توافق هستهیی پذیرفتهاند. برخی از مواردی که پس از اجرای برجام مذاکره مجدد شده است عبارتند از؛
۱- پذیرش معیار آمریکا برای به صفر رساندن ذخایر اورانیوم داخل لولهها برخلاف هشدار صریح رهبر معظم انقلاب:
۲- پذیرش لزوم خروج آب سنگین از ایران: با آنکه ایران مطابق با بند ۱۰ برجام میتوانست ۱۳۰تن آب سنگین مازاد خود را پیش از صادرات در بازارهای بینالمللی، در داخل کشور نگهداری نماید.
ایران: دریاچه ارومیه ۲۶۶کیلومتر دیگر عقب نشست -
جوان: مدیر پروژه بارورسازی ابرها با انتقاد از تأمین نشدن بودجه هشدار داد: فرار سالانه ۱۰میلیارد مترمکعب آب از آسمان ایران
روزنامههای باند خامنهای در میان حملات خود به باند رقیب برای بیعملی در خصوص مقابله با آمریکا بهخاطر برجام، به بنبست نظام اذعان کردهاند:
رسالت: نشست کمیسیون مشترک برجام در نیویورک اواخر هفته گذشته برگزار شد. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیه پایانی این نشست اعلام کرد؛ «همه اعضا موافق بودند که همه طرفها به تعهداتشان عمل کردهاند.» موگرینی اضافه کرد؛ «ایران اعتراضی به نقض عهدها نداشته است.»
هر کس که به این دو گزاره دقت کند، میفهمد حتی خود موگرینی اعتراف دارد که نقض عهدی در اجرای توافق برجام صورت گرفته است اما اینکه چرا اعضای شرکتکننده موافق بودند که همه طرفها به تعهداتشان عمل کردند، اعجابآور است! از این اعجابآورتر اینکه ایران اعتراضی به نقض عهدها در نشست کمیسیون مشترک برجام مطرح نکرده است!
پس این همه اعتراض و فریاد رئیسجمهور کشورمان از پیمانشکنی آمریکا و نقض عهد واشینگتن در برجام چیست؟ ۴۰روز دیگر رئیسجمهور آمریکا تحریمهای موسوم به «قانون کاتسا» را که تیر خلاص به هر گفتگو و مذاکره برجامی است اجرایی و عملیاتی کند؟. سرّ اینکه ایران تاکنون رسماً به کمیسیون مشترک برجام اعتراض خود را منعکس نکرده است، چیست؟
راز این عدم اعتراض را باید در مفاد ۳۶و ۳۷توافق برجام جستجو کرد. مکانیزم ماده ۳۶ و ۳۷ برجام میگوید از اعتراض چیزی دستگیر ایران نمیشود... آمریکاییها برجام را پاره کرده و به آتش کشیده و میکشند اما هنگام پاره کردن و آتش زدن، آن نیمه را که مربوط به تعهدات ایران است حفظ و بر آن خواهند افزود و آن نیمه را که مربوط به تعهدات خودشان است نابود خواهند کرد و هرگز به آن عمل نخواهند کرد.
کیهان: دور زدن قانون و مصالح ملی برای مذاکره مجدد درباره برجام ممنوع!
مذاکره مجدد از جمله زیادهخواهیهای آمریکا پس از اجرای برجام بوده است تا از این طریق امتیازهای بیشتری را از ایران کسب نماید. این درخواست آمریکا با چراغ سبز برخی از کشورهای اروپایی چون فرانسه همراه شده است. چنانکه سخنگوی وزارتخارجه فرانسه ماه گذشته در کنفرانس خبری خود بهنقل از ماکرون از «برجام مکمل» سخن به میان آورد و گفت: «رئیسجمهور [امانوئل ماکرون] روز ۲۹آگوست خاطرنشان کرد که توافق وین را میتوان با همکاری برای دوران پس از سال ۲۰۲۵ و همکاریهای ضروری درباره استفاده [ایران] از موشکهای بالستیک تکمیل کرد.»
در برابر طرح مذاکره مجدد توسط آمریکا و چراغ سبز فرانسه و آلمان برای پیشبرد این هدف به کاخ سفید، دولتمردان ایرانی چندین و چند بار اعلام کردهاند که برجام قابل مذاکره مجدد نیست اما این سخن را باید با نگاهی تردیدآمیز دید! علت این مسأله هم این است که مذاکرهکنندگان هستهیی کشورمان پس از اجرای برجام تاکنون در چند مسأله مذاکره مجدد انجام دادند و تعهدات جدیدی را برخلاف متن توافق هستهیی پذیرفتهاند. برخی از مواردی که پس از اجرای برجام مذاکره مجدد شده است عبارتند از؛
۱- پذیرش معیار آمریکا برای به صفر رساندن ذخایر اورانیوم داخل لولهها برخلاف هشدار صریح رهبر معظم انقلاب:
۲- پذیرش لزوم خروج آب سنگین از ایران: با آنکه ایران مطابق با بند ۱۰ برجام میتوانست ۱۳۰تن آب سنگین مازاد خود را پیش از صادرات در بازارهای بینالمللی، در داخل کشور نگهداری نماید.
یک روزنامه باند روحانی و شرکا به شکست نظام پس از ربودن انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران اذعان کرده است و ادامه مسیر زهرخوران را تنها راه خروج نظام از بنبست موجود تجویز کرده است:
آرمان: بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب تاریخساز ۵۷، توسعه، پیشرفت، امنیت، رفاه، آرامش و... دغدغههای شهروندان جامعه امروز است... در سالهای اول انقلاب بحث پیرامون رابطه با غرب و شرق برای سیاستورزان قابل تصور نبود، اما ضرورت شرایط عینی و کاربردی، راه درست، کم هزینه و سودمند را به تصمیم سازان و تصمیمگیران کلان نشان داد. بهمنظور توسعه، پویایی، آرامش، رفاه، پایداری، اقتدار نظام سیاسی، ضروری و لازم است تا در ساحتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، علمی همانند تحولات و تکامل در عرصه روابط خارجه، درک و برداشت انقلابی بهروز رسانی، متحول و تکامل یابد.
روزنامههای هر دو باند حکومتی نسبت به مواضع اخیر آمانو ابراز نگرانی کردهاند:
ابتکار: چالش جدید برجام
بند T توافق هستهای، مربوط به فعالیتهایی است که میتواند در طراحی و توسعه یک وسیله انفجاری هستهیی مؤثرباشد
از آنجا که در خصوص بند مورد نظر در برجام به نام آژانس و چگونگی راستیآزمایی اشاره نشده و روسها معتقدند که روی همین اصل آژانس هیچ اختیاری در خصوص آن ندارد، آمانو به خبرگزاری رویترز با اشاره به محدود بودن ابزارهای آژانس، میگوید: ایران در خصوص بندهای دیگر برجام متعهد به ارائه اطلاعات است، اما در بخش T چنین تعهدی مشاهده نمیشود. هر چند روسیه آژانس را نسبت به این موضوع صاحب حق نمیداند، اما سایر شرکای برجام دیدگاهی متفاوت دارند و مذاکرات در این خصوص ادامه خواهد داشت.
سناریوهای آمریکا برای خروج یکجانبه از برجام
سوالی که مطرح میشود این است که با توجه به اینکه توافق هستهیی همانگونه که مقامات کشورمان و همچنین سایر شرکای برجام به ماهیت برد- برد آن اشاره کردهاند و همواره بر لزوم تداوم و اجرای آن تأکید میکنند، چرا توسط آمریکا تحت فشار فزاینده قرار داشته و کلیت آن زیر سؤال میرود؟
کیهان: زمینهسازی آژانس برای فشار به ایران
آمانو خواستار شفافسازی درباره یکی از بندهای «مبهم» برجام شد
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه خواستار شفافسازی درباره یکی از بندهای برجام شد که به ادعای وی تهران میتواند از آن برای ساخت سلاحهای هستهیی استفاده کند... روسیه میگوید که عدماشاره به آژانس نشان میدهد که این نهاد بینالمللی موظف به راستیآزمایی از آن نیست. کشورهای غربی و آژانس با این تفسیر مخالفند.
آمانو در پاسخ به سؤال رویترز مبنی بر اینکه آیا آژانس ابرازهای لازم برای راستیآزمایی از بند T را دارد گفت: «ابزارهای ما محدود هستند».
وی اضافه کرد: «بهعنوان مثال، در بندهای دیگر ایران متعهد به ارائه اطلاعیه، قرار دادن فعالیتهای خود تحت پادمانهای آژانس یا اعطای دسترسی شده است. اما در بند T ما چنین تعهدی را شاهد نیستیم».
روزنامههای باند خامنهای تلاش کردهاند با معرکه جسد گردانی بسیجی کشته شده در سوریه باند رقیب را در گوشه رینگ بگذارند:
کیهان: پیام شهید حججی! (
حججی، حجتی برای همه کارگزارانی از نظام شد که تردید دارند با مقاومت میشود، ایستاد و پیروز شد.
حججی سر داد اما سر خم نکرد تا فریاد بزند که مبادا با حامیان سلفیهای تکفیری در صحنه دیپلوماسی خارجی لبخند حقارت بزنند و در صحنه سیاست داخلی سلفی ذلت بگیرند. سر داد اما سر خم نکرد تا بگوید «تدبیر» بهمعنای «تفکر همراه با تطبیق» است، نه «تطبیق بدون تفکر»!. شهید حججی نشان داد زمانه، زمانه عاشورایی است نه صلح امام حسنی (ع) که برخی برای توجیه مذاکره با دشمن به آن تمسک بیتبرک جستند.
دشمنان نمیتوانند با برجامهای حقارتآمیز و شیطنتهایی همچون نشستن سران فتنه کنار برخی خواص بیبصیرت و بازی چند جوان جویای نام و نان مقابل تیم رژیم صهیونیستی و سلفی بیغیرتی گرفتن برخی خزیده در خانه ملت جبهه انقلاب اسلامی را تضعیف کنند.
آرمان: بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب تاریخساز ۵۷، توسعه، پیشرفت، امنیت، رفاه، آرامش و... دغدغههای شهروندان جامعه امروز است... در سالهای اول انقلاب بحث پیرامون رابطه با غرب و شرق برای سیاستورزان قابل تصور نبود، اما ضرورت شرایط عینی و کاربردی، راه درست، کم هزینه و سودمند را به تصمیم سازان و تصمیمگیران کلان نشان داد. بهمنظور توسعه، پویایی، آرامش، رفاه، پایداری، اقتدار نظام سیاسی، ضروری و لازم است تا در ساحتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، علمی همانند تحولات و تکامل در عرصه روابط خارجه، درک و برداشت انقلابی بهروز رسانی، متحول و تکامل یابد.
روزنامههای هر دو باند حکومتی نسبت به مواضع اخیر آمانو ابراز نگرانی کردهاند:
ابتکار: چالش جدید برجام
بند T توافق هستهای، مربوط به فعالیتهایی است که میتواند در طراحی و توسعه یک وسیله انفجاری هستهیی مؤثرباشد
از آنجا که در خصوص بند مورد نظر در برجام به نام آژانس و چگونگی راستیآزمایی اشاره نشده و روسها معتقدند که روی همین اصل آژانس هیچ اختیاری در خصوص آن ندارد، آمانو به خبرگزاری رویترز با اشاره به محدود بودن ابزارهای آژانس، میگوید: ایران در خصوص بندهای دیگر برجام متعهد به ارائه اطلاعات است، اما در بخش T چنین تعهدی مشاهده نمیشود. هر چند روسیه آژانس را نسبت به این موضوع صاحب حق نمیداند، اما سایر شرکای برجام دیدگاهی متفاوت دارند و مذاکرات در این خصوص ادامه خواهد داشت.
سناریوهای آمریکا برای خروج یکجانبه از برجام
سوالی که مطرح میشود این است که با توجه به اینکه توافق هستهیی همانگونه که مقامات کشورمان و همچنین سایر شرکای برجام به ماهیت برد- برد آن اشاره کردهاند و همواره بر لزوم تداوم و اجرای آن تأکید میکنند، چرا توسط آمریکا تحت فشار فزاینده قرار داشته و کلیت آن زیر سؤال میرود؟
کیهان: زمینهسازی آژانس برای فشار به ایران
آمانو خواستار شفافسازی درباره یکی از بندهای «مبهم» برجام شد
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه خواستار شفافسازی درباره یکی از بندهای برجام شد که به ادعای وی تهران میتواند از آن برای ساخت سلاحهای هستهیی استفاده کند... روسیه میگوید که عدماشاره به آژانس نشان میدهد که این نهاد بینالمللی موظف به راستیآزمایی از آن نیست. کشورهای غربی و آژانس با این تفسیر مخالفند.
آمانو در پاسخ به سؤال رویترز مبنی بر اینکه آیا آژانس ابرازهای لازم برای راستیآزمایی از بند T را دارد گفت: «ابزارهای ما محدود هستند».
وی اضافه کرد: «بهعنوان مثال، در بندهای دیگر ایران متعهد به ارائه اطلاعیه، قرار دادن فعالیتهای خود تحت پادمانهای آژانس یا اعطای دسترسی شده است. اما در بند T ما چنین تعهدی را شاهد نیستیم».
روزنامههای باند خامنهای تلاش کردهاند با معرکه جسد گردانی بسیجی کشته شده در سوریه باند رقیب را در گوشه رینگ بگذارند:
کیهان: پیام شهید حججی! (
حججی، حجتی برای همه کارگزارانی از نظام شد که تردید دارند با مقاومت میشود، ایستاد و پیروز شد.
حججی سر داد اما سر خم نکرد تا فریاد بزند که مبادا با حامیان سلفیهای تکفیری در صحنه دیپلوماسی خارجی لبخند حقارت بزنند و در صحنه سیاست داخلی سلفی ذلت بگیرند. سر داد اما سر خم نکرد تا بگوید «تدبیر» بهمعنای «تفکر همراه با تطبیق» است، نه «تطبیق بدون تفکر»!. شهید حججی نشان داد زمانه، زمانه عاشورایی است نه صلح امام حسنی (ع) که برخی برای توجیه مذاکره با دشمن به آن تمسک بیتبرک جستند.
دشمنان نمیتوانند با برجامهای حقارتآمیز و شیطنتهایی همچون نشستن سران فتنه کنار برخی خواص بیبصیرت و بازی چند جوان جویای نام و نان مقابل تیم رژیم صهیونیستی و سلفی بیغیرتی گرفتن برخی خزیده در خانه ملت جبهه انقلاب اسلامی را تضعیف کنند.