تجمع معلمان ابزار کارآمدی است که معلمان شجاع میهنمان در اعتراض به ظلم و ستمی که به آنها میشود، علیه نظام چپاولگر آخوندی بکار میگیرند…
«… چه بسیار آموزگارانی که در راه مبارزه برای آزادی و عدالت به زندانهای مخوف رفته و چه شکنجهها که تحمل کردند، اما دست از آزادیخواهی برنداشتند. همان ماهیهای سیاه کوچولو و گستاخی که برخلاف مسیر سکوت و تسلیم و خیانت شنا کردند و مرگ ماهیخوار و رسیدن به دریای آزادی را بشارت دادند».
روز پنجشنبه ۱۳مهر در روز جهانی معلم، تجمع معلمان شجاع میهنمان در سراسر ایران برگزار شد. در تهران تجمع معلمان در مقابل سازمان برنامه و بودجه رژیم آخوندی برگزار شد. به پیشنهاد یونسکو روز ۵اکتبر (۱۳مهر) هر سال نامگذاری شده است. قبل از انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷ روز معلم در ایران در روز ۱۲اردیبهشت بود که هر ساله تجمع معلمان برگزار میشد. مناسبت روز معلم در ۱۲اردیبهشت، شهادت یکی از معلمان به نام ابوالحسن خانعلی در این روز در سال ۱۳۴۰ در تجمع معلمان در میدان بهارستان بود.
«… چه بسیار آموزگارانی که در راه مبارزه برای آزادی و عدالت به زندانهای مخوف رفته و چه شکنجهها که تحمل کردند، اما دست از آزادیخواهی برنداشتند. همان ماهیهای سیاه کوچولو و گستاخی که برخلاف مسیر سکوت و تسلیم و خیانت شنا کردند و مرگ ماهیخوار و رسیدن به دریای آزادی را بشارت دادند».
روز پنجشنبه ۱۳مهر در روز جهانی معلم، تجمع معلمان شجاع میهنمان در سراسر ایران برگزار شد. در تهران تجمع معلمان در مقابل سازمان برنامه و بودجه رژیم آخوندی برگزار شد. به پیشنهاد یونسکو روز ۵اکتبر (۱۳مهر) هر سال نامگذاری شده است. قبل از انقلاب ضدسلطنتی سال ۵۷ روز معلم در ایران در روز ۱۲اردیبهشت بود که هر ساله تجمع معلمان برگزار میشد. مناسبت روز معلم در ۱۲اردیبهشت، شهادت یکی از معلمان به نام ابوالحسن خانعلی در این روز در سال ۱۳۴۰ در تجمع معلمان در میدان بهارستان بود.

در ۱۲اردیبهشت ۱۳۴۰ آموزگاران آزادهٴ ایرانی در تجمع معلمان در تهران خواهان حقوق صنفی خود شدند. دستگاه سرکوب رژیم سلطنتی مانند همیشه پاسخی جز سرکوب تجمع معلمان نداشت. اما آموزگاران ایستادگی کرده و از خواست خود کوتاه نیامدند.

تجمع معلمان - اجتماع عظیم معلمان در تهران- ۱۳۴۰
ماجرا از این قرار بود که «باشگاه مهرگان» یا همان مجمع صنفی معلمان در ۱۸بهمن ۱۳۳۹ طی قطعنامهیی که در تجمع معلمان خوانده شد، درخواست افزایش حقوق معلمان را مطرح کرد. در پی این قطعنامه، آموزگاران بسیاری در تجمع معلمان در سراسر ایران، حمایت خود را از آن اعلام کردند.
دولت وقت در آن زمان به نخستوزیری جعفر شریفامامی تازه تشکیل شده بود. بنابهدرخواست باشگاه مهرگان، تجمع معلمان از روز ۱۲اردیبهشت ۱۳۴۰ صورت اعتراضی بیشتری به خود گرفت و معلمان دست به اعتصاب زدند، مدارس را تعطیل کردند و تجمع معلمان برای اعتراض مقابل مجلس شورای ملی در میدان بهارستان برگزار شد.
مأموران رژیم شاه برای متفرق کردن و از هم گسیختن تجمع معلمان از ماشین آبپاش استفاده کردند. ردیف اول تجمع معلمان همگی از زنان شجاع معلم بود که بیشتر در معرض خیس شدن بودند. در این میان، عدهیی از معلمان برای اینکه جلوی خیس شدن همکاران خود را بگیرند، تلاش کردند مسیر شلنگهای آبپاش را از محل تجمع معلمان منحرف کنند. به این ترتیب درگیری بین معلمان و مأموران ایجاد شد. مأموران با تیراندازی هوایی میخواستند تجمع معلمان را از بین ببرند، اما در این وقت، سرگرد ناصر شهرستانی، رئیس کلانتری بهارستان، با شلیک تیر مستقیم به پیشانی معلمی به نام ابوالحسن خانعلی او را بهشهادت رساند.

تجمع معلمان - لحظهٴ شهادت دکتر خانعلی در تجمع معلمان تهران- ۱۳۴۰
در همین اثنا سه نفر دیگر نیز در اثر تیراندازی مأموران و حمله با سرنیزه و چاقو مجروح شدند.
جنازهٴ دکتر خانعلی از بیمارستان بازرگان به مسجد اسکندری منتقل شد و «یکصد معلم» دور جنازه را گرفتند تا به دست حکومت نیفتد.
جعفر شریفامامی در خاطرات خود نوشت: «وقتی خانعلی تیر خورد ساعت ۲۳۳۰ به کاخ شاه احضار شدم. شاه گفت قرار است در تجمع معلمان فردا شیطنت شود و جنازه راه بیندازند و شلوغ کنند». امامی به شاه وعده میدهد که جلوی تجمع معلمان و اخلالگری را بگیرد. با وجود قول نخستوزیر به شاه، تشییع جنازه دکتر خانعلی در روز ۱۳اردیبهشت به بزرگترین تظاهرات خیابانی بعد از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲تبدیل شد. نه تنها معلمان بلکه گروههای مختلف در تشیع جنازه او حضور یافتند و او را در ابنبابویه دفن کردند.

تجمع معلمان - مراسم ختم دکتر خانعلی- ۱۳۴۰
دولت وقت در آن زمان به نخستوزیری جعفر شریفامامی تازه تشکیل شده بود. بنابهدرخواست باشگاه مهرگان، تجمع معلمان از روز ۱۲اردیبهشت ۱۳۴۰ صورت اعتراضی بیشتری به خود گرفت و معلمان دست به اعتصاب زدند، مدارس را تعطیل کردند و تجمع معلمان برای اعتراض مقابل مجلس شورای ملی در میدان بهارستان برگزار شد.
مأموران رژیم شاه برای متفرق کردن و از هم گسیختن تجمع معلمان از ماشین آبپاش استفاده کردند. ردیف اول تجمع معلمان همگی از زنان شجاع معلم بود که بیشتر در معرض خیس شدن بودند. در این میان، عدهیی از معلمان برای اینکه جلوی خیس شدن همکاران خود را بگیرند، تلاش کردند مسیر شلنگهای آبپاش را از محل تجمع معلمان منحرف کنند. به این ترتیب درگیری بین معلمان و مأموران ایجاد شد. مأموران با تیراندازی هوایی میخواستند تجمع معلمان را از بین ببرند، اما در این وقت، سرگرد ناصر شهرستانی، رئیس کلانتری بهارستان، با شلیک تیر مستقیم به پیشانی معلمی به نام ابوالحسن خانعلی او را بهشهادت رساند.

تجمع معلمان - لحظهٴ شهادت دکتر خانعلی در تجمع معلمان تهران- ۱۳۴۰
در همین اثنا سه نفر دیگر نیز در اثر تیراندازی مأموران و حمله با سرنیزه و چاقو مجروح شدند.
جنازهٴ دکتر خانعلی از بیمارستان بازرگان به مسجد اسکندری منتقل شد و «یکصد معلم» دور جنازه را گرفتند تا به دست حکومت نیفتد.
جعفر شریفامامی در خاطرات خود نوشت: «وقتی خانعلی تیر خورد ساعت ۲۳۳۰ به کاخ شاه احضار شدم. شاه گفت قرار است در تجمع معلمان فردا شیطنت شود و جنازه راه بیندازند و شلوغ کنند». امامی به شاه وعده میدهد که جلوی تجمع معلمان و اخلالگری را بگیرد. با وجود قول نخستوزیر به شاه، تشییع جنازه دکتر خانعلی در روز ۱۳اردیبهشت به بزرگترین تظاهرات خیابانی بعد از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲تبدیل شد. نه تنها معلمان بلکه گروههای مختلف در تشیع جنازه او حضور یافتند و او را در ابنبابویه دفن کردند.

تجمع معلمان - مراسم ختم دکتر خانعلی- ۱۳۴۰
در پایان این تشیع جنازهٴ باشکوه، قطعنامهیی قرائت شد که مهمترین بندهای آن، درخواست استعفای دولت شریف امامی، اجرای قطعنامه باشگاه مهرگان در مورد افزایش حقوق معلمان و مجازات قاتل خانعلی بود.
در پی این حوادث، شریف امامی روز ۱۶اردیبهشت ۱۳۴۰ استعفای خود را به دربار تسلیم کرد. بهدنبال آن سرگرد ناصر شهرستانی برکنار و تحویل دادگستری شد و هیأت دولت نیز تصویب کرد که حقوق معلمان افزایش یابد. به این ترتیب اعتصاب و تجمع معلمان بعد از دوازده روز، در روز ۲۳اردیبهشت ۱۳۴۰ با عقبنشینی حکومت شاه و با ایستادگی معلمان با موفقیت پایان یافت.

تجمع معلمان - تجمع معلمان خرمآباد با در دست داشتن عکس دکتر خانعلی- ۱۳۴۰
با شهادت دکتر خانعلی، این روز بهعنوان روز معلم نامگذاری و شناخته شد. از آن پس چه بسیار آموزگارانی که در مبارزه با رژیم شاه به زندانها رفته و شکنجههای ساواک شاه خائن را تحمل کردند، اما دست از آزادیخواهی برنداشتند. ماهیهای سیاه کوچولو و گستاخی که برخلاف مسیر سکوت و تسلیم و خیانت شنا کردند و مرگ ماهیخوار و رسیدن به دریای آزادی را بشارت دادند.
داستان ماهی سیاه کوچولو، داستانی است که دوراهی انتخاب را نشان میدهد. یک راه- در بهترین صورت- به سوی یک زندگی آرام، اما پوچ و تکراری؛ و راه دیگر مسیری سخت، پر فراز و نشیب، اما پر بار و هدفدار و البته زیبا.
صمد بهرنگی، این آموزگار متعهد و مردمی ـ که برخی او را «صمد یکرنگی» و صفا نام نهادهاندـ برای کودکان نوشت که نخستین درس، ایستادن در برابر دیکتاتوری و فدا کردن همه چیز برای آزادی و مردم محروم است.
در پی این حوادث، شریف امامی روز ۱۶اردیبهشت ۱۳۴۰ استعفای خود را به دربار تسلیم کرد. بهدنبال آن سرگرد ناصر شهرستانی برکنار و تحویل دادگستری شد و هیأت دولت نیز تصویب کرد که حقوق معلمان افزایش یابد. به این ترتیب اعتصاب و تجمع معلمان بعد از دوازده روز، در روز ۲۳اردیبهشت ۱۳۴۰ با عقبنشینی حکومت شاه و با ایستادگی معلمان با موفقیت پایان یافت.

تجمع معلمان - تجمع معلمان خرمآباد با در دست داشتن عکس دکتر خانعلی- ۱۳۴۰
با شهادت دکتر خانعلی، این روز بهعنوان روز معلم نامگذاری و شناخته شد. از آن پس چه بسیار آموزگارانی که در مبارزه با رژیم شاه به زندانها رفته و شکنجههای ساواک شاه خائن را تحمل کردند، اما دست از آزادیخواهی برنداشتند. ماهیهای سیاه کوچولو و گستاخی که برخلاف مسیر سکوت و تسلیم و خیانت شنا کردند و مرگ ماهیخوار و رسیدن به دریای آزادی را بشارت دادند.
داستان ماهی سیاه کوچولو، داستانی است که دوراهی انتخاب را نشان میدهد. یک راه- در بهترین صورت- به سوی یک زندگی آرام، اما پوچ و تکراری؛ و راه دیگر مسیری سخت، پر فراز و نشیب، اما پر بار و هدفدار و البته زیبا.
صمد بهرنگی، این آموزگار متعهد و مردمی ـ که برخی او را «صمد یکرنگی» و صفا نام نهادهاندـ برای کودکان نوشت که نخستین درس، ایستادن در برابر دیکتاتوری و فدا کردن همه چیز برای آزادی و مردم محروم است.
تجمع معلمان – معلم آزاده، صمد بهرنگی خالق ماهی سیاه کوچولو
صمد، از تبار آموزگارانی بود که در برابر دیکتاتوری سر خم نکردند، خائنین را رسوا کردند؛ و بدینسان از پیشتازان خیزش و ایستادن در برابر دیکتاتوری شدند. همان آموزگاران آزادهٴ ایرانی که در آبیاری نهال انقلاب، نقشی فراموشی ناپذیر ایفا کردند.
اما در رژیم آخوندی، همانطور که مثل روز روشن بود، روز معلم هرگز فراتر از یک نامگذاری نرفت و حقوق آموزگاران داده نشد. در عوض آموزگاران آزاده هر چه بیشتر تحت سرکوب رژیم ولایت قرار گرفتند و حقوق این قشر زحمتکش و دلسوز، پایمال غارت و ظلم حکومت آخوندی شد. حقوق آینده سازان ایران نه تنها افزایش نیافت، بلکه هر روز معلمان بیشتری به زیر خط فقر روان شدند.
صمد، از تبار آموزگارانی بود که در برابر دیکتاتوری سر خم نکردند، خائنین را رسوا کردند؛ و بدینسان از پیشتازان خیزش و ایستادن در برابر دیکتاتوری شدند. همان آموزگاران آزادهٴ ایرانی که در آبیاری نهال انقلاب، نقشی فراموشی ناپذیر ایفا کردند.
اما در رژیم آخوندی، همانطور که مثل روز روشن بود، روز معلم هرگز فراتر از یک نامگذاری نرفت و حقوق آموزگاران داده نشد. در عوض آموزگاران آزاده هر چه بیشتر تحت سرکوب رژیم ولایت قرار گرفتند و حقوق این قشر زحمتکش و دلسوز، پایمال غارت و ظلم حکومت آخوندی شد. حقوق آینده سازان ایران نه تنها افزایش نیافت، بلکه هر روز معلمان بیشتری به زیر خط فقر روان شدند.

تجمع معلمان - خشم و عصیان معلمان شجاع ایران در برابر ستم آخوندی
یک رسانهٴ حکومتی در مورد حقوق معلمان چنین گزارش میکند:
«… بر اساس آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ۱۰کشور برتر که بیشترین حقوق را به معلمان خود میدهند معرفی شده است. بر اساس این گزارش این کشورها به ترتیب عبارتند از:
لوکزامبورگ سالانه ۹۹هزار و ۹۰۰دلار
آلمان سالانه ۶۵هزار و ۸۴۳دلار
کانادا سالانه ۶۳هزار و ۵۵۷دلار
…
در ایران نیز حقوق معلمها سالانه کمتر از ۱۰هزار دلار است و این یعنی معلمهای ایرانی در جهان حقوق بسیار کمی میگیرند». (جام جم آنلاین - ۱۳اردیبهشت ۹۶)
یعنی به اعتراف خود رسانههای رژیم که البته اعداد و ارقامی که درج میکنند، با واقعیت خیلی تفاوت دارد، اما با این همه طبق همین اعترافها، معلمان در کشورهای دیگر سالانه ۹۹هزار دلار دریافت میکنند که ماهانه میشود ۸هزار دلار، اما در ایران تحت حاکمیت آخوندهای چپاولگر، معلمان سالانه (و نه ماهانه) کمتر از ۸هزار دلار حقوق میگیرند. البته بگذریم که حقوق معلمان بنا به اعتراف کارگزاران رژیم خیلی کمتر است:
«علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در برنامه گفتگوی ویژه خبری اظهار داشت: حداقل حقوق معلمان حدود یک میلیون و ۴۰۰هزار تومان… است. (سایت حکومتی افکار نیوز-۱۳اردیبهشت ۹۵).

تجمع معلمان - خط فقر ۳میلیون، حقوق ما ۱میلیون
و بگذریم از اینکه حتی همین حقوق بخور و نمیر هم نسیه است و ماهانه پرداخت نمیشود. آنچنانکه فرهنگیان در قطعنامه سراسری خود در پایان تجمع معلمان در روز پنجشنبه ۱۳مهر خواستار پرداخت ۹ماه مطالبات معوقه خود شدند.
اینها همه آن روی سکة دزدی و چپاول آخوندها و کارگزاران رژیم آخوندی است. نگاه کنید:
«… حسینی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره اختلاس ۸هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان تصریح کرد: این اختلاس رسوایی بزرگی در آموزش و پرورش و دولت بود…». (سایت حکومتی مشرق نیوز- ۷آبان ۹۵)
اینها همه آن روی سکة دزدی و چپاول آخوندها و کارگزاران رژیم آخوندی است. نگاه کنید:
«… حسینی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره اختلاس ۸هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان تصریح کرد: این اختلاس رسوایی بزرگی در آموزش و پرورش و دولت بود…». (سایت حکومتی مشرق نیوز- ۷آبان ۹۵)

تجمع معلمان - فریاد برای آزادی معلمان زندانی
اما با همهٴ ظلم و ستم و سرکوبی که در حق معلمان زحمتکش میشود، نام آموزگاران آزاده همواره در میان پیشگامان جنبش آزادیخواهی مردم ایران به چشم میخورد. چه بسیار آموزگارانی که در مسیر تحقق آزادی میهن جان باختند. آموزگارانی همچون فرزاد کمانگر، آموزگار آزاده کردستان.

تجمع معلمان - معلم آزادهٴ کرد، شهید فرزاد کمانگر

تجمع معلمان - معلم آزادهٴ کرد، شهید فرزاد کمانگر
جرم فرزاد این بود که به کودکان آن خطه میآموخت: آ مثل «آزادی»، ب مثل «باور داشتن» و پ مثل «پیروزی». گناه فرزاد کمانگر این بود که به کودکان میآموخت آنچه بر شما میرود، ظلم است، نه سرنوشت.
مجاهد شهید، حجت زمانی، خود یکی دیگر از آن معلمان قهرمانی بود که سر بر آستان آزادی نهاد.
در آخرین جلسه بیدادگاه وقتی حاکم ضدشرع به او میگوید:
- سازمان دیگه تموم شد، هیچی دیگه از سازمانتون نمونده…
حجت قهرمان با بیباکی و صلابت مجاهدی، جسورانه جواب میدهد:
- تو اشتباه میکنی! مجاهدین تموم نشدن.
- چرا؟ از کجا میگی؟
- چون من هنوز زندهام.
مجاهد شهید، حجت زمانی، خود یکی دیگر از آن معلمان قهرمانی بود که سر بر آستان آزادی نهاد.
در آخرین جلسه بیدادگاه وقتی حاکم ضدشرع به او میگوید:
- سازمان دیگه تموم شد، هیچی دیگه از سازمانتون نمونده…
حجت قهرمان با بیباکی و صلابت مجاهدی، جسورانه جواب میدهد:
- تو اشتباه میکنی! مجاهدین تموم نشدن.
- چرا؟ از کجا میگی؟
- چون من هنوز زندهام.

تجمع معلمان - معلم فداکار هفتچشمه، مجاهد شهید حجت زمانی
آری، حجت بدین وسیله میخواست به جلادان خامنهای بفهماند که هر عضو سازمان در هر کجا که باشد- حتی در زندان خودش- یک سازمان مجاهدین است و به آن افتخار میکند.
بهراستی که حجت برای دانشآموزان هفتچشمه که روزگاری معلم آنان بود، به سرچشمه آگاهی و وفا و به معلم یکرنگی و فدا تبدیل شد. معلمی که با نثار خون خود درس آزادی و فداکاری به آنان داد.
و باز معلمی دیگر از سرچشمه زلال آگاهی و شرف یک ملت. قهرمانی از تبار «اشرف» و از ستارگان شبسوز حماسه ۱۰شهریور اشرف؛ آموزگار شهید، مجاهد خلق «علی فیضی شبگاهی».

تجمع معلمان - معلم مهربان کودکان، مجاهد شهید علی فیض شبگاهی، «رشید»
او که در نزد دوستانش به «رشید» معروف بود، از جمله مسئولیتهایش در ارتش آزادیبخش ملی ایران، مدیریت مدرسه مجاهدین و آموزش فرزندان آنها بود و بعدها از اعضای شورای ملی مقاومت ایران در کمیسیون آموزش و پرورش و کمیسیون ورزش شد.
یاسر حاجیان و رحمان منانی از جمله شاگردان او بودند که در روز ده شهریور ۱۳۹۲، همدوش معلمشان درس درخشان پایداری را در صفحات تاریخ مبارزات مردم ایران نگاشتند.

تجمع معلمان - مجاهدین شهید یاسر حاجیان و رحمان منانی
و چه بسیار دانشآموزان که با خون آموزگاران خود پیمان بستند و همچون یاسر و رحمان، راه آنان را تا به آخر ادامه دادند و میدهند.
آری، آموزگاران راستین فدا و یکرنگی، درس واقعی زندگی را به نسلهای ایران دادند؛ درس آزادی. آنها که نخستین وظیفة آموزگاری را، آموزش فرهنگ مبارزه و نبرد با ظلم و دیکتاتوری دانسته، پای این وظیفه را با خون خود مهر کردند.
آری، ای آموزگار من!
هر جمله که بر صفحه سیاه با گچی سفید نوشتی، نور امید را تداعی کرد که اکنون در شبانه میهن میدرخشد. آموزگار من!
در تجمع معلمان در هر لحظه که فریاد میزنی، من نیز با تو فریاد میزنم: «آزادی».
در سایهٴ شبان سیاه این ظلمت، هر لحظهایستادگی، درخششی است که شعلههای امید و مقاومت را در جای جای میهن اسیر برمیافروزد.
آموزگار من!
ظالمان را از شعلهٴ اعتراض و قیام معلمان و از انفجار خشم زنان و جوانان میهن، گریزی نیست.
آموزگار من!
گلوی تو صدای آزادی ایران را فریاد میزند…
بهمن بخشی – ۱۳مهر ۹۶.