۳۸سال از عمر رژیم ددمنش آخوندی میگذرد. ۳۸سال پیش خمینی دجال با سوءاستفاده از اعتماد مردم ایران در اندیشه تأسیس و بنیاد حکومت بهاصطلاح مطلقه فقیه شروع به قلع و قمع مخالفان و از میدان بدر کردن کلیه نیروهای مردمی و حتی نیروهایی که کوچکترین زاویهای با او داشتند کرد. او که گویا دشمن قسم خورده نیروهای انقلابی بود از همان روز بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران، ماهیت بهغایت ضدمردمی خود را نشان داد و به هر بهانهیی این نیروها را سرکوب کرد. روشهای شناخته شدهای که در طول تاریخ ایران همواره مورد مصرف مرتجعین قرار میگرفت، گروههای چماقدار آنهم به شدیدترین و وحشیانهترین صورت، استفاده کرد. این گروهها وحشیانه با قمه و چاقو و زنجیر به دستجات و گروههای سیاسی حملهور میشدند و تعداد زیادی از افراد این گروهها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و تعدادی نیز بهشهادت رسیدند. هدف خمینی کاملاً معلوم بود یکپارچه کردن جامعه، مرعوب کردن و در نهایت برپایی حکومت سفیانی خودش. ولی در این بین دچار چند اشتباه اساسی شد. اول اینکه مردم ایران تن به خواستههای ارتجاعی او ندادند و از همان روز اول با خواستههای او مانند حجاب اجباری بهشدت مقاومت و ایستادگی کردند و دوم اینکه او شناخت صحیحی از مجاهدین خلق نداشت. او فکر میکرد براحتی میتواند با سرکوب و شدت عمل آنها را مرعوب کرده از صحنه خارج کند. ولی زهی خیال باطل، مجاهدین و نیروها انقلابی که استقامت و ایستادگی را در زیر شکنجههای شاه آموخته بودند به یمن رهبری پاکبازشان مردانه در مقابل این اهریمن زمانه ایستادند. خمینی که از شم ضدانقلابی بالایی برخوردار بود به تاسی از اجداد دیکتاتور و مرتجع خود، ادامه حیات خود را در به راهانداختن جنگ خانمانسوز بین ایران و عراق دید. تحت لوای جنگ هر صدای حقطلبی را خاموش کرد و بساط دیکتاتوری خود را گسترش داد و اگر مجاهدینی نبودند و مقاومتی وجود نداشت و با فدای حداکثر به مقابله این دیو خونآشام بر نمیآمدند بیشک امروز وضعیت ایران به مراتب بدتر از کره شمالی میشد و تبدیل به حکومتی مانند چیزی که از طالبان در سالهای گذشته در افغانستان شاهدش بودیم، میگشت. گرچه امروز ایران سراسر غرقه در خون و آتش است و سالها مردم رنگ آرامش و صلح و ثبات را به خود ندیدهاند ولی از اینکه نیت خمینی دجال و حکومت سراسر فساد او عملی نشد بیشک بزرگترین پیروزی مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن با اهدا ۱۲۰۰۰۰شهید سربهدار و میلیونها نفر شکنجه شده و آواره به حساب میآید.
خوشبختانه امروز به چشم میبینیم که این رژیم دجال با ضربات جانانهای که از مقاومت ایران دریافت کرده در چنان منجلابی گیر کرده که دیگر هیچ تمهیدی نمیتواند او را از سرنگونی مطلق نجات دهد. امروزه در کنار فشارهای بیسابقه بینالمللی در خصوص ماجراجویهای رژیم، شاهد تظاهرات و اعتراضات مردم به جان آمده در اقصی نقاط کشور در زنجیر هستیم. روزی خمینی با حلال دانستن جان و مال و ناموس مجاهدین و مبارزین سعی در خاموش کردن هر اعتراضی در نطفه میکرد امروزه شاهد شعارهای رادیکالی هستیم که در تظاهرات مختلف توسط مردم به جان آمده بیان میشود. شعارهایی که بهطور واضح و برخلاف ادعاها و تبلیغات شبانه روزی رژیم بهراحتی ارتباط بین مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن را نشان میدهد. شعار روحانی روحانی ننگت باد، می جنگم میمیرم پولم رو پس میگیرم توسط مال باختگان کاسپین و شعار میکشم میکشم آن که برادرم کشت توسط مالباختگان اهواز پس از حال رفتن یکی از مالباختگان و یا شعار «معلم، کارگر، دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، توسط معلمین آزاده ایران، تمام ادعای مشروعیت ۷۵درصدی رژیم را برملا کرد و از طرفی رژیم را در مرحله بسیار بحرانی قرار داده است. بدیهی است با چنین روندی رژیم آخوندی در حال فروپاشی است و دیر نیست به دست مردم ایران و به همت ارتش آزادیبخش ملی ایران به زبالهدان تاریخ فرستاده شود. دیر نیست که ایران این زیباترین وطن به آزادی، صلح و امنیت و آرامش برسد.
به امید آن روز ف-ت از آلمان.
خوشبختانه امروز به چشم میبینیم که این رژیم دجال با ضربات جانانهای که از مقاومت ایران دریافت کرده در چنان منجلابی گیر کرده که دیگر هیچ تمهیدی نمیتواند او را از سرنگونی مطلق نجات دهد. امروزه در کنار فشارهای بیسابقه بینالمللی در خصوص ماجراجویهای رژیم، شاهد تظاهرات و اعتراضات مردم به جان آمده در اقصی نقاط کشور در زنجیر هستیم. روزی خمینی با حلال دانستن جان و مال و ناموس مجاهدین و مبارزین سعی در خاموش کردن هر اعتراضی در نطفه میکرد امروزه شاهد شعارهای رادیکالی هستیم که در تظاهرات مختلف توسط مردم به جان آمده بیان میشود. شعارهایی که بهطور واضح و برخلاف ادعاها و تبلیغات شبانه روزی رژیم بهراحتی ارتباط بین مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن را نشان میدهد. شعار روحانی روحانی ننگت باد، می جنگم میمیرم پولم رو پس میگیرم توسط مال باختگان کاسپین و شعار میکشم میکشم آن که برادرم کشت توسط مالباختگان اهواز پس از حال رفتن یکی از مالباختگان و یا شعار «معلم، کارگر، دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، توسط معلمین آزاده ایران، تمام ادعای مشروعیت ۷۵درصدی رژیم را برملا کرد و از طرفی رژیم را در مرحله بسیار بحرانی قرار داده است. بدیهی است با چنین روندی رژیم آخوندی در حال فروپاشی است و دیر نیست به دست مردم ایران و به همت ارتش آزادیبخش ملی ایران به زبالهدان تاریخ فرستاده شود. دیر نیست که ایران این زیباترین وطن به آزادی، صلح و امنیت و آرامش برسد.
به امید آن روز ف-ت از آلمان.