در روزهای اخیر شاهد تغییر لحن مهرهها و رسانههای رژیم درباره تحولات مربوط به سوریه هستیم. هفته گذشته و بهدنبال پیام تبریک پاسدار قاسم سلیمانی بهخامنهای (در روز 30آذر) بهمناسبت بهاصطلاح پیروزی بر داعش، بازار تبریکگوییهای متقابل داغ بود و مهرهها و رسانههای رژیم درباره این فتحالفتوح داد سخن میدادند و پاسدار سلیمانی جنایتکار را حلوا حلوا میکردند، البته همان موقع هم دیدن این واقعیت که رژیم تلاش میکند موقعیت لرزان و رو به افول خود در سوریه را پشت این دود و دم پیروزی از انظار پنهان کند، به ژرفبینی ویژهیی نیاز نداشت.
در همین روزها همچنین اجلاس سهجانبهٴ «سوچی» و حضور حسن روحانی در این اجلاس برگزار شد و این بار نوبت مهرهها و رسانههای باند روحانی و شرکا بود که آن را بهعنوان حضور رژیم بهعنوان یک قدرت منطقهیی، در کنار روسیه و ترکیه، آب و تاب بدهند و از اینکه گویا رژیم سری در میان سرها در آورده باد به غبغب بیندازند. اما این تب تند خیلی زود عرق کرد و پس از انتشار بیانیهٴ پایانی «سوچی» و همچنین آشکار شدن نتایج کنفرانس بزرگ و فراگیر اپوزیسیون سوریه در ریاض، در رسانههای حکومتی بهوضوح میتوان دید که فضای پیروزی و تبریکگویی جای خود را به ابراز نگرانی و ناامیدی داده است. آنچه که بیشازپیش به این فضا دامن زده، همزمانی آن با حضور هیأت اتحادیه اروپا در ایران و مذاکرات محرمانهیی بود که این هیأت با مقامهای مختلف رژیم در سه زمینهٴ حقوقبشر، برنامه موشکی و سیاست منطقهیی رژیم، یا بهعبارت رساتر، درباره برجامهای 2و ۳و ۴پیش میبرد. از آه و نالههایی که از تریبونهای باند خامنهای، از نمایشهای جمعه تا سایر مهرهها و رسانههای این باند، بهگوش میرسد پیداست که در این مذاکرات رژیم ناچار از عقبنشینیهای دردناک و دادن امتیازات مختلف شده که یکی از آنها موافقت با تأسیس دفتر این اتحادیه در تهران است. اشاره به برخی از این آه و نالهها و اظهار نگرانیها، میتواند به روشنتر شدن این معنا کمک کند.
در مورد اجلاس «سوچی»:
داریوش قنبری عضو سابق مجلس 4آذر: «روسها از این به بعد به تحولات سوریه بهصورت یک موضوع برای چانهزنی با قدرتهای غربی از جمله آمریکا بهمنظور پیشبرد منافع خود نگاه میکنند. من نگران هستم که از این بهبعد روسها بهدنبال معامله بر سر سوریه باشند».
روزنامه حکومتی آفتاب یزد 4آذر: «روسیه تا به اینجا در خصوص موضوع سوریه هم راستا با منافع ما پیش آمده ولی... روسیه همواره سیاست معاملهگرایانهای دارد و نمیتوان اطمینان داشت که سیاست روسیه در سوریه تغییر نکند».
روزنامه حکومتی جهان صنعت 4آذر: «مواضع پاندولی مسکو نشان داده است که بقای بشار اسد برای آنها خط قرمز نیست و چهبسا که ممکن است از آن عبور کنند».
درباره اتحادیه اروپا و تأسیس دفتر آن در تهران:
آخوند حسینی همدانی ـ نمایش جمعه کرج ـ 3آذر: «ایجاد دفتر اتحادیه اروپا در تهران مانند برجام برای کشور گرفتاری دیگر درست میکند. معمولاً با همین دفاتر سبک زندگی کشورها را تغییر میدهند و سبک خود را در این کشورها پیادهسازی میکنند».
آخوند سرفراز ـ نمایش جمعه فولاد شهر ـ 3آذر: «اروپا چه خوابهایی برای ایران دیده که تعبیرش را در گرو تأسیس دفتر این اتحادیه در تهران میداند».
روزنامه وطن امروز ـ 4آذر: «تأسیس دفتر اتحادیه اروپایی در تهران، در قالب سیاست غیراعلامی «رصد و مهار مستقیم ایران» قابل تحلیل است. «ایجاد ارتباط مستقیم و میدانی با جامعه ایران»، «الگوسازی اجتماعی، سیاسی و حقوقی در ایران»، «حمایت مستقیم از گروههای برانداز در داخل ایران»، «ایجاد ادبیات سیاسی جدید در ایران، مطابق الگووارههای اروپایی»، «دموکراسیسازی به سبک غربی در ایران» و... از جمله اهدافی است که اروپای واحد در اینباره دنبال میکند».
آنچه ذکر شد، بهعنوان نمونه و اندکی از بسیار است؛ شاید این پرسش زائد باشد که در فاصلهٴ این دو سه روز چه رخ داده که موجب این تغییر لحن و فضای تبلیغاتی شده است؟ چرا که نتیجه اجلاس «سوچی»، بههیچوجه برای رژیم دور از انتظار نبود. میز این اجلاس از قبل، در گفتگوی تلفنی و توافق بین پوتین و ترامپ چیده شده بود، اما رژیم که با منطق «از این ستون بهآن ستون...» روزگار میگذراند، برای تخفیف بحرانها و سرپوش گذاشتن بر آنها، بهخصوص در فضای زلزله و بالا گرفتن امواج خشم و نفرت مردم، بهشدت نیاز داشت که پیروزی موهومی بسازد و با جوسازی حول آن، فضای موجود را برای چند روز هم که شده، به گمان خود تحتالشعاع قرار دهد؛ اما در عصر اطلاعات و ارتباطات، واقعیتها را نمیتوان مدت زیادی پوشیده نگهداشت بنابراین مصلحت آن است که واقعیتها را با شیب ملایمی، علنی نمود. البته این بهآن معنا نیست که گویا رژیم دیگر از دعاوی «اقتدار» و «پیروزی» و «به خاک مالیدن دماغ استکبار و صهیونیسم و...» دست برداشته و تسلیم واقعیتها شده است، روشن است که فریب و دجالیت ذاتی حکومت آخوندی است و تا دم مرگ از آن دست برنخواهد داشت.
اما صرفنظر از تبلیغات و جوسازیها، واقعیتهایی که در اجلاس «سوچی» از پرده بیرون افتاد را میتوان چنین شمرد:
«سوچی» محصول توافق و بده و بستان بین آمریکا و روسیه بوده و بهنظر میرسد روسیه با گرفتن امتیازاتی در اوکراین، هژمونی آمریکا را در سوریه پذیرفته است. شاهد این مدعا، آن که پس از کنفرانس «سوچی»، جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا تأکید کرد نیروهای آمریکایی تا برقراری ثبات، در سوریه میمانند و در همین رابطه صحبت از افزایش نیروهای آمریکا در سوریه است. (1). متقابلاً روسیه نیروهایش را در این کشور کاهش میدهد. (2)
روسیه از اصرار برای نگهداشتن اسد در قدرت دست برداشته است؛ کما اینکه گروههای اپوزیسیون سوریه که گروه متمایل به مسکو هم در میان آنهاست، در بیانیه پایانی نشست ریاض در مورد کنارهگیری اسد از قدرت بهتوافق رسیدند و فراتر از آن، خواستار کنارهگیری اسد حتی پیش از تشکیل دولت گذار شدند.
حضور دیمیستورا نماینده ویژه مللمتحد در بحران سوریه در اجلاس ریاض، توافقات این اجلاس را از یک پشتوانه بینالمللی نیز برخوردار میسازد.
ترکیه نیز در نشست «سوچی» دستاوردهای قابل توجهی داشت، علاوه بر برکناری اسد که یکی از خواستههای آنکارا بود، رئیسجمهور آمریکا طی یک مکالمه تلفنی به رئیسجمهور ترکیه اطلاع داد که کمکهای تسلیحاتی خود به گروههای کردی سوریه را که موجب ناخشنودی و نگرانی ترکیه بود، متوقف کرده است.
برخورداری ترکیه در «سوچی»، ناکامی رژیم را بهعنوان تنها طرف بازنده و خسرانزده در اجلاس «سوچی» برجستهتر میکند و این شکست، بیتردید تضادهای درونی رژیم را تشدید میکند. قابل پیشبینی است که باند روحانی و شرکا زبانشان علیه خامنهای و باند او درازتر خواهد شد. ولیفقیه ارتجاع نه تنها بهباند رقیب، بلکه به مردم بهجان آمده و محروم باید پاسخ بدهد که حاصل دهها میلیارد دلار هزینهٴ مالی و حداقل یکهزار نفری که در جنگ سوریه بههلاکت رسیدند، چه بوده است؟ روشن است که اگر سوریه آن گونه که خامنهای بارها تأکید کرده، عمق استراتژیک نظام بود، پس از دست رفتن آن نیز معنایی جز شکست استراتژیک برای نظام ولایت ندارد؛ آثار و تبعات ناگزیر این شکست استراتژیک در روزها و هفتههای پیش رو بیشتر نمایان خواهد شد.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تلویزیون رژیم ـ 4آذر: «آمریکا که به بهانهٴ مبارزه با داعش و بدون مجوز وارد خاک سوریه شده، درصدد محکم کردن جای پای خود در این کشور است. منابع خبری میگویند پنتاگون بهزودی و بهطور رسمی حضور 2هزار نیروی نظامی خود را در سوریه اعلام خواهد کرد. گفته میشود آمریکا 12پایگاه نظامی در خاک سوریه احداث کرده».
2 ـ به گزارش رویتر، رئیس ستاد نیروهای مسلح روسیه (روز 2آذر) اعلام کرد که شمار نظامیان روسیه که در سوریه مستقر هستند به احتمال زیاد کاهش خواهد یافت.
در همین روزها همچنین اجلاس سهجانبهٴ «سوچی» و حضور حسن روحانی در این اجلاس برگزار شد و این بار نوبت مهرهها و رسانههای باند روحانی و شرکا بود که آن را بهعنوان حضور رژیم بهعنوان یک قدرت منطقهیی، در کنار روسیه و ترکیه، آب و تاب بدهند و از اینکه گویا رژیم سری در میان سرها در آورده باد به غبغب بیندازند. اما این تب تند خیلی زود عرق کرد و پس از انتشار بیانیهٴ پایانی «سوچی» و همچنین آشکار شدن نتایج کنفرانس بزرگ و فراگیر اپوزیسیون سوریه در ریاض، در رسانههای حکومتی بهوضوح میتوان دید که فضای پیروزی و تبریکگویی جای خود را به ابراز نگرانی و ناامیدی داده است. آنچه که بیشازپیش به این فضا دامن زده، همزمانی آن با حضور هیأت اتحادیه اروپا در ایران و مذاکرات محرمانهیی بود که این هیأت با مقامهای مختلف رژیم در سه زمینهٴ حقوقبشر، برنامه موشکی و سیاست منطقهیی رژیم، یا بهعبارت رساتر، درباره برجامهای 2و ۳و ۴پیش میبرد. از آه و نالههایی که از تریبونهای باند خامنهای، از نمایشهای جمعه تا سایر مهرهها و رسانههای این باند، بهگوش میرسد پیداست که در این مذاکرات رژیم ناچار از عقبنشینیهای دردناک و دادن امتیازات مختلف شده که یکی از آنها موافقت با تأسیس دفتر این اتحادیه در تهران است. اشاره به برخی از این آه و نالهها و اظهار نگرانیها، میتواند به روشنتر شدن این معنا کمک کند.
در مورد اجلاس «سوچی»:
داریوش قنبری عضو سابق مجلس 4آذر: «روسها از این به بعد به تحولات سوریه بهصورت یک موضوع برای چانهزنی با قدرتهای غربی از جمله آمریکا بهمنظور پیشبرد منافع خود نگاه میکنند. من نگران هستم که از این بهبعد روسها بهدنبال معامله بر سر سوریه باشند».
روزنامه حکومتی آفتاب یزد 4آذر: «روسیه تا به اینجا در خصوص موضوع سوریه هم راستا با منافع ما پیش آمده ولی... روسیه همواره سیاست معاملهگرایانهای دارد و نمیتوان اطمینان داشت که سیاست روسیه در سوریه تغییر نکند».
روزنامه حکومتی جهان صنعت 4آذر: «مواضع پاندولی مسکو نشان داده است که بقای بشار اسد برای آنها خط قرمز نیست و چهبسا که ممکن است از آن عبور کنند».
درباره اتحادیه اروپا و تأسیس دفتر آن در تهران:
آخوند حسینی همدانی ـ نمایش جمعه کرج ـ 3آذر: «ایجاد دفتر اتحادیه اروپا در تهران مانند برجام برای کشور گرفتاری دیگر درست میکند. معمولاً با همین دفاتر سبک زندگی کشورها را تغییر میدهند و سبک خود را در این کشورها پیادهسازی میکنند».
آخوند سرفراز ـ نمایش جمعه فولاد شهر ـ 3آذر: «اروپا چه خوابهایی برای ایران دیده که تعبیرش را در گرو تأسیس دفتر این اتحادیه در تهران میداند».
روزنامه وطن امروز ـ 4آذر: «تأسیس دفتر اتحادیه اروپایی در تهران، در قالب سیاست غیراعلامی «رصد و مهار مستقیم ایران» قابل تحلیل است. «ایجاد ارتباط مستقیم و میدانی با جامعه ایران»، «الگوسازی اجتماعی، سیاسی و حقوقی در ایران»، «حمایت مستقیم از گروههای برانداز در داخل ایران»، «ایجاد ادبیات سیاسی جدید در ایران، مطابق الگووارههای اروپایی»، «دموکراسیسازی به سبک غربی در ایران» و... از جمله اهدافی است که اروپای واحد در اینباره دنبال میکند».
آنچه ذکر شد، بهعنوان نمونه و اندکی از بسیار است؛ شاید این پرسش زائد باشد که در فاصلهٴ این دو سه روز چه رخ داده که موجب این تغییر لحن و فضای تبلیغاتی شده است؟ چرا که نتیجه اجلاس «سوچی»، بههیچوجه برای رژیم دور از انتظار نبود. میز این اجلاس از قبل، در گفتگوی تلفنی و توافق بین پوتین و ترامپ چیده شده بود، اما رژیم که با منطق «از این ستون بهآن ستون...» روزگار میگذراند، برای تخفیف بحرانها و سرپوش گذاشتن بر آنها، بهخصوص در فضای زلزله و بالا گرفتن امواج خشم و نفرت مردم، بهشدت نیاز داشت که پیروزی موهومی بسازد و با جوسازی حول آن، فضای موجود را برای چند روز هم که شده، به گمان خود تحتالشعاع قرار دهد؛ اما در عصر اطلاعات و ارتباطات، واقعیتها را نمیتوان مدت زیادی پوشیده نگهداشت بنابراین مصلحت آن است که واقعیتها را با شیب ملایمی، علنی نمود. البته این بهآن معنا نیست که گویا رژیم دیگر از دعاوی «اقتدار» و «پیروزی» و «به خاک مالیدن دماغ استکبار و صهیونیسم و...» دست برداشته و تسلیم واقعیتها شده است، روشن است که فریب و دجالیت ذاتی حکومت آخوندی است و تا دم مرگ از آن دست برنخواهد داشت.
اما صرفنظر از تبلیغات و جوسازیها، واقعیتهایی که در اجلاس «سوچی» از پرده بیرون افتاد را میتوان چنین شمرد:
«سوچی» محصول توافق و بده و بستان بین آمریکا و روسیه بوده و بهنظر میرسد روسیه با گرفتن امتیازاتی در اوکراین، هژمونی آمریکا را در سوریه پذیرفته است. شاهد این مدعا، آن که پس از کنفرانس «سوچی»، جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا تأکید کرد نیروهای آمریکایی تا برقراری ثبات، در سوریه میمانند و در همین رابطه صحبت از افزایش نیروهای آمریکا در سوریه است. (1). متقابلاً روسیه نیروهایش را در این کشور کاهش میدهد. (2)
روسیه از اصرار برای نگهداشتن اسد در قدرت دست برداشته است؛ کما اینکه گروههای اپوزیسیون سوریه که گروه متمایل به مسکو هم در میان آنهاست، در بیانیه پایانی نشست ریاض در مورد کنارهگیری اسد از قدرت بهتوافق رسیدند و فراتر از آن، خواستار کنارهگیری اسد حتی پیش از تشکیل دولت گذار شدند.
حضور دیمیستورا نماینده ویژه مللمتحد در بحران سوریه در اجلاس ریاض، توافقات این اجلاس را از یک پشتوانه بینالمللی نیز برخوردار میسازد.
ترکیه نیز در نشست «سوچی» دستاوردهای قابل توجهی داشت، علاوه بر برکناری اسد که یکی از خواستههای آنکارا بود، رئیسجمهور آمریکا طی یک مکالمه تلفنی به رئیسجمهور ترکیه اطلاع داد که کمکهای تسلیحاتی خود به گروههای کردی سوریه را که موجب ناخشنودی و نگرانی ترکیه بود، متوقف کرده است.
برخورداری ترکیه در «سوچی»، ناکامی رژیم را بهعنوان تنها طرف بازنده و خسرانزده در اجلاس «سوچی» برجستهتر میکند و این شکست، بیتردید تضادهای درونی رژیم را تشدید میکند. قابل پیشبینی است که باند روحانی و شرکا زبانشان علیه خامنهای و باند او درازتر خواهد شد. ولیفقیه ارتجاع نه تنها بهباند رقیب، بلکه به مردم بهجان آمده و محروم باید پاسخ بدهد که حاصل دهها میلیارد دلار هزینهٴ مالی و حداقل یکهزار نفری که در جنگ سوریه بههلاکت رسیدند، چه بوده است؟ روشن است که اگر سوریه آن گونه که خامنهای بارها تأکید کرده، عمق استراتژیک نظام بود، پس از دست رفتن آن نیز معنایی جز شکست استراتژیک برای نظام ولایت ندارد؛ آثار و تبعات ناگزیر این شکست استراتژیک در روزها و هفتههای پیش رو بیشتر نمایان خواهد شد.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ تلویزیون رژیم ـ 4آذر: «آمریکا که به بهانهٴ مبارزه با داعش و بدون مجوز وارد خاک سوریه شده، درصدد محکم کردن جای پای خود در این کشور است. منابع خبری میگویند پنتاگون بهزودی و بهطور رسمی حضور 2هزار نیروی نظامی خود را در سوریه اعلام خواهد کرد. گفته میشود آمریکا 12پایگاه نظامی در خاک سوریه احداث کرده».
2 ـ به گزارش رویتر، رئیس ستاد نیروهای مسلح روسیه (روز 2آذر) اعلام کرد که شمار نظامیان روسیه که در سوریه مستقر هستند به احتمال زیاد کاهش خواهد یافت.