وضعیت عجیب و غریبی شده، از هر طرف میچرخی، به هر کجا میری، بحث رژیم آخوندی و سردمداران جنایتکارش مطرحه. در کشورهای دیگر ممکنه چالشی، مسألهای، برای مدتی محدود، هر از چند گاهی، مشکلاتی برای دولت، جامعه و مردم به وجود بیاره. در دنیا کمتر کشوری پیدا میشه که هر روز در عرصههای مختلف از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و غیره مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار بگیره. اما در ایران تحت حاکمیت آخوندی هر روز شاهد هزاران مشکل کوچک و بزرگ هستیم. امروزه تمام مردم دنیا بالاخص هموطنانمان بهطور روزانه با سیلی از اخبار ناراحتکننده و اسفبار که حاکی از ظلم و ستم وارده به مردم ایران است روبهرو هستند. بعضاً آنقدر تعداد خبرها زیاد است که تمامی کانالهای خبری، 24ساعته بدون وقفه در حال ارسال آنها هستند. از زلزله تأسفبار در کرمانشاه و کرمان، تظاهرات غارتشدگان کارگران، کارمندان در سراسر ایران، جنگافروزیهای رژیم در اقصی نقاط دنیا، موج اعدام و شکنجه و زندانی، سیل محکومیت و اعتراضات بینالمللی علیه تروریسم رژیم و فساد گسترده مالی مسئولان تا افشاگریهای بیسابقه سران بالای نظام برای تصاحب سهم بیشتر قدرت و دهها و صدها خبر دیگر از یکطرف مردم شریف و مظلوم ایران را درگیر کرده و از طرف دیگر شاهد محاصره همهجانبه رژیم خونخوار آخوندی میباشیم.
خبری که این روزها به گوش رسید و جنبههای مختلف آن در هجمة بقیه خبرها کمتر مورد توجه قرار گرفت، بوق و کرنای تبلیغات رژیم مبنی بر شکست داعش و اعلام پایان موجودیت آن از طرف آخوندها بود و جالبتر از آن تلاشهای بینالمللی و همزمان مبنی بر خروج تمامی نیروهای نظامی از خاک سوریه بود، تصمیمی که آخوندها در اتخاذ آن سهمی نداشتند و از آن گزیده شده بودند. این شامورتی بازی آخوندها، نرمش قهرمانة دیگری بود که زهر آن به حلقوم آخوندها ریخته شد. آنها که در حال نوشیدن جام زهر دیگری در حال عقبنشینی میباشند با این ترفند بچه گانه توجیه مسخرهای برای صرف هزینههای میلیاردی این جنگافروزی میتراشند. ولی زهی خیال باطل.
به نظر میرسد در میان تمامی موارد ذکر شده بالا قسمتی از پازل از قلم افتاده و نقشی نادیده گرفته شده است واقعاً این همه شکست این همه بیآبرویی این همه جام زهر، این همه نقش بر آب شدن نقشههای ضدمردمی رژیم در طی این سالها تصادفی بود؟
چنگ در چنگ شدن با دشمن غدار مردم ایران جز با تلاش شبانه روزی، ایثار و فدای همه چیز و همه کس و جز با تقدیم دهها هزار شهید میسر نبود و نخواهد بود.
از روز بعد از روی کار آمدن این مرتجعین، این مقاومت ایران و در رأس آن سازمان مجاهدین خلق ایران بود که دمار از روزگار دجال در آورد و با ایستادگی و رشادت، پرچمدار دفاع از حق آزادی مردم ایران شد. و طبیعی است ایستادگی در برابر این جلاد خونآشام نتیجهیی جز پرداخت بالاترین بها، زندان و شکنجه و زجر و بیخانه و خانهمانی نداشت و ندارد.
آری این مقاومت ایران بود که سر سوزنی از حقوق خود و مردم ایران کوتاه نیامد. بیخود نیست که دشمن شماره یک رژیم، این مقاومت است و آخوندها به خوبی میدانند که هر فشاری در هر عرصهای در ایران و در سطح بینالمللی به رژیم وارد شود ماحصل تلاشهای شبانه روزی این مقاومت میباشد.
امروز بیش از هر زمان دیگری رژیم در اوج درماندگی و عجز قرار گرفته و از همه طرف محاصره شده است. مردم ایران دیگر تاب تحمل آخوندهای دجال را ندارند. بدیهی است با توجه با اوج درماندگی و استیصال رژیم ملاها، سرنگونی محتوم این رژیم بسیار نزدیک و قابل دسترس است.
انقلابی عظیم در راه است. بهزودی توسط مردم ایران و مقاومت سرفراز آن نه تنها مردم ایران بلکه مردم سراسر دنیا از شر این رژیم سفاک نجات خواهد یافت.
به امید آن روز ف-ت از آلمان.
خبری که این روزها به گوش رسید و جنبههای مختلف آن در هجمة بقیه خبرها کمتر مورد توجه قرار گرفت، بوق و کرنای تبلیغات رژیم مبنی بر شکست داعش و اعلام پایان موجودیت آن از طرف آخوندها بود و جالبتر از آن تلاشهای بینالمللی و همزمان مبنی بر خروج تمامی نیروهای نظامی از خاک سوریه بود، تصمیمی که آخوندها در اتخاذ آن سهمی نداشتند و از آن گزیده شده بودند. این شامورتی بازی آخوندها، نرمش قهرمانة دیگری بود که زهر آن به حلقوم آخوندها ریخته شد. آنها که در حال نوشیدن جام زهر دیگری در حال عقبنشینی میباشند با این ترفند بچه گانه توجیه مسخرهای برای صرف هزینههای میلیاردی این جنگافروزی میتراشند. ولی زهی خیال باطل.
به نظر میرسد در میان تمامی موارد ذکر شده بالا قسمتی از پازل از قلم افتاده و نقشی نادیده گرفته شده است واقعاً این همه شکست این همه بیآبرویی این همه جام زهر، این همه نقش بر آب شدن نقشههای ضدمردمی رژیم در طی این سالها تصادفی بود؟
چنگ در چنگ شدن با دشمن غدار مردم ایران جز با تلاش شبانه روزی، ایثار و فدای همه چیز و همه کس و جز با تقدیم دهها هزار شهید میسر نبود و نخواهد بود.
از روز بعد از روی کار آمدن این مرتجعین، این مقاومت ایران و در رأس آن سازمان مجاهدین خلق ایران بود که دمار از روزگار دجال در آورد و با ایستادگی و رشادت، پرچمدار دفاع از حق آزادی مردم ایران شد. و طبیعی است ایستادگی در برابر این جلاد خونآشام نتیجهیی جز پرداخت بالاترین بها، زندان و شکنجه و زجر و بیخانه و خانهمانی نداشت و ندارد.
آری این مقاومت ایران بود که سر سوزنی از حقوق خود و مردم ایران کوتاه نیامد. بیخود نیست که دشمن شماره یک رژیم، این مقاومت است و آخوندها به خوبی میدانند که هر فشاری در هر عرصهای در ایران و در سطح بینالمللی به رژیم وارد شود ماحصل تلاشهای شبانه روزی این مقاومت میباشد.
امروز بیش از هر زمان دیگری رژیم در اوج درماندگی و عجز قرار گرفته و از همه طرف محاصره شده است. مردم ایران دیگر تاب تحمل آخوندهای دجال را ندارند. بدیهی است با توجه با اوج درماندگی و استیصال رژیم ملاها، سرنگونی محتوم این رژیم بسیار نزدیک و قابل دسترس است.
انقلابی عظیم در راه است. بهزودی توسط مردم ایران و مقاومت سرفراز آن نه تنها مردم ایران بلکه مردم سراسر دنیا از شر این رژیم سفاک نجات خواهد یافت.
به امید آن روز ف-ت از آلمان.