چند سال است که رژیم آخوندی در تلاش است روز دانشجو را مصادره کند و آن را به لوث ارتجاع خودش بیالاید. امسال آخوند روحانی با نهایت وقاحت گفت 16آذر فراموش شده بود و ما آن را احیا کردیم! اما از وقاحت این حرف که بگذریم، اعترافی در آن نهفته است؛ اینکه رژیم چند سال با تمام قوا تلاش کرد روز دانشجو را بهفراموشی بسپارد و از میان بردارد و حالا که سرش به سنگ خورده، سخن از احیای آن میگوید! در حالی که ضدیت و عقدهٴ حقارت خمینی پلید و آخوندهای پسمانده از او با دانشگاه از روز اول، بر کسی پوشیده نیست.
امسال هم رژیم برای مقابله با برگزاری روز دانشجو توسط دانشجویان، نقشهٴ زیادی کشیده و تدارک وسیعی دیده بود. یکی از کارگزاران رژیم بهنام مجید سرسنگی، معاون فرهنگی دانشگاه تهران، طی اظهاراتی (1) از برنامه پر طول و تفصیلی که رژیم برای مصادرهٴ 16آذر چیده بود، سخن گفت و از چند دوجین سرمداران و مهرههای رژیم (2) نام برد که قرار بود در دانشگاههای مختلف سخنرانی کنند؛ اما بعد، تقریباً از هیچیک از آنها در هیچ مراسمی خبری نشد! بهنظر میرسد که آنها از آنچه که بهسر روحانی در دانشگاه سیستان و بلوچستان و پزشکیان در دانشگاه بهشتی و حاج بابایی در دانشگاه قم... آمد، عبرت گرفتند و در مراسمهایی که برای آنها در نظر گرفته شده بود، حاضر نشدند. زیرا کسانی که برای سخنرانی به دانشگاه رفتند، بهرغم اقدامات کنترلی و سرکوبگرانهٴ نیروهای امنیتی و «حراست» دانشگاهها، با خشم و نفرت دانشجویان و فریادهای اعتراض آنها روبهرو شدند. پزشکیان نایب رئیس مجلس ارتجاع که خیلی هم ژست اپوزیسیون میگیرد و ادعای اصلاحات دارد، وقتی با هو کردن دانشجویان و شعار «دانشگاه پادگان نیست» مواجه شد، خطاب به دانشجویان با وقاحت گفت همین هو کردن شما باعث شده که دانشگاه پادگان شود! و وقتی هم که دانشجویان او و همپالگیهایش را بیکفایت خواندند، ماهیت لومپنی خود را بروز داد و گفت: «شما بیکفایت هستید که به این نمایندگان بیکفایت رأی دادید!».
در دانشگاه قم هم دانشجویان با اعتراض به تفکیک جنسیتی مراسم «روز دانشجو» در این دانشگاه، سخنرانی حمید حاجی بابایی، نماینده دیگر مجلس ارتجاع را بههمریختند و سالن سخنرانی را ترک کردند.
در سایر دانشگاهها از جمله دانشگاههای تهران خوارزمی، علامه، دانشگاه ملی، صنعتی ارومیه، نیشابور و... دانشجویان با شعارهایی از قبیل «تدبیر این وزارت علم است یا تجارت»، «با سنوات و وامها، شدیم برده بانکها» و «دانشجو آگاه است، با کارگر همراه است»، «تدبیر دولتمردان، ستم علیه زنان»، «مسکن و کار و درمان، آموزش رایگان، خواسته زحمتکشان» و «با تهدید، با احضار، ساکت نمیشیم این بار» خشم و اعتراض خود از رژیم آخوندی را اعلام کردند و بساط فریبکارانهیی را که رژیم برای مصادرهٴ روز دانشجو چیده بود، بر سر خودش خراب کردند.
اما از همه نمایانتر وضعیت خود حسن روحانی بود؛ او امسال در هراس از برخورد با خشم و خروش دانشجویان برخلاف معمول از حضور در دانشگاه تهران که جایگاه نمادینی در بین دانشگاههای کشور دارد خودداری کرد و بهدانشگاه سیستان و بلوچستان رفت. اما در آنجا نیز دانشجویان علیه او و حضورش در این دانشگاه اعتراض کردند. دانشجویان با شعار «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد» و «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»... به او پاسخ دادند و این بهرغم آن بود که از چند روز پیش از آن که سفر حسن روحانی به استان سیستان و بلوچستان و حضورش در دانشگاه زاهدان مطرح شده بود، مأموران حراست دانشگاه و مزدوران امنیتی ـ اطلاعاتی استان، اطراف دانشگاه را نردهکشی کرده و محیط دانشگاه و فضای شهر را نیز بهشدت امنیتی کرده بودند.
حسن روحانی امسال با شیادی و دجالگری خاص خودش و با دعاوی و ژستهای بهاصطلاح اصلاح طلبانه بهمیدان آمده بود و میخواست خود را بهعنوان مدافع دانشگاه و حقوقدانشجویان جا بزند، در سخنرانی خود در دانشگاه سیستان و بلوچستان از جمله گفت: «شعار ما در انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود، اما امروز دانشگاههای ما هم از «استقلال» و هم «آزادی» گله دارند... اگر در دانشگاه آزادی نباشد، حتماً خلاقیت هم نیست... ما لااقل در دانشگاه بهاندازه حوزههای علمیه آزادی بدهیم... ستاره جایش در آسمان است نه در دانشگاه!» و...
هنوز از یادها نرفته است که روحانی عین همین حرفها را 5سال پیش در سخنرانیهای تبلیغات انتخاباتی خودش میگفت و اکنون اصلاً بهروی نامبارک نمیآورد که در این ۵سال وضعیت در دانشگاهها از هر لحاظ بدتر شده است؛ تعداد دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل افزایش یافته و اختناق در دانشگاه در اشکال مختلف شدیدتر و عمیقتر شده و دانشگاهها در مسیر پادگانی شدن و همزمان در مسیر طبقاتی شدن و محروم کردن فرزندان اقشار پایین جامعه، بهدرجات پایینتری سقوط کردهاند. آش آن قدر شور شده که محمدرضا خاتمی که از عناصر وابسته بههمین طیف باند روحانی محسوب میشود بهزبان آمد که: «آقای روحانی مگر همین دانشجویان توسط وزارت اطلاعات و وزارت علوم خود شما ستارهدار نشدند؟!».
به این ترتیب ویژگی اصلی 16آذر امسال رسوایی رژیم و بهخصوص افشای بیشازپیش آخوند روحانی و باندش و دعاوی اصلاح طلبانهٴ آن بود.
ویژگی مهم دیگر 16آذر امسال، مطرح شدن تشکلهای مستقل دانشجویی در شعارها و پلاکاردهای دانشجویان بود. در مورد اهمیت این خواسته، بایستی یادآوری کرد وقتی خمینی و «اذناب» او، از بهخاک و خون کشیدن دانشگاه در کودتای موسوم به انقلاب فرهنگی خود و تعطیل دوساله دانشگاهها برای خاموش کردن شعلهٴ آزادیخواهی در دانشگاه نتیجه نگرفت، وقتی از زندانی کردن و کشتار وسیع آگاهترین و بهترین دانشجویان انقلابی و تصفیهٴ وسیع استادان ضدارتجاعی و آزاده و از زندانی کردن یا خانهنشین کردن آنها یا مجبور کردنشان بهفرار و مهاجرت از کشور نتیجه نگرفت، وقتی طرح تبدیل دانشگاه بهزائدهیی از حوزههای آخوندی تحت عنوان «وحدت حوزه و دانشگاه» و اسلامی کردن دانشگاه بهگل نشست، درصدد پادگانی کردن دانشگاه برآمد و کوشید دانشگاه را با گلههای پاسدار و بسیجی بهاصطلاح سهمیهیی و اختصاص 40درصد ظرفیت دانشگاهها به این مزدوران، اشغال کند و در همین رابطه در هر دانشگاه، تشکلهای فرمایشی و تحت فرمان با اسامی مختلف درست کرد که اساساً متشکل از همین پاسداران و بسیجیان سهمیهیی بود تا اینها با ژستهای بهاصطلاح اپوزیسیونی، خود را بهعنوان تشکلهای دانشجویی جا بیندازند و بهخصوص دانشجویان تازه وارد را گول بزنند؛ اما این توطئه هم شکست خورد. شاخص این شکست نیز خواسته دانشجویان مبنی بر تشکلهای مستقل دانشجویی است، خواسته بهحقی که طلیعهٴ شکلگیری هستههای شورشی دانشجویی است و با متمرکز شدن مبارزات دانشجویان حول این خواسته بهحق و مشروع، دانشگاه میرود تا جایگاه خود را بهعنوان قشر آگاه و پیشتاز و موقعیت دانشگاه را بهعنوان سنگر پرافتخار آزادی تثبیت کند و دانشجویان، نقش تاریخی خود را در پیوند با مجاهدین و مقاومت سازمانیافته انقلابی ایفا نمایند.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) ـ 12آذر
2 ـ بهگفته «سرسنگی» سردمداران و مهرههای رژیم که قرار بود در مراسمهای حکومتی روز دانشجو شرکت کنند، عبارتند از: «محمد باقر قالیباف، سعید جلیلی، علی اکبر ولایتی، پاسدار قاآنی، قشقاوی، پاسدار قاسم سلیمانی، پاسدار عزیز جعفری، پاسدار شمخانی، احسان شریعتی، سوسن شریعتی، سارا شریعتی، طیب نیا، میرزایی نیکو، فرجی دانا، مولاوردی، مجید انصاری، سید یاسر خمینی، محمدعلی نجفی، رضا خاتمی، معصومه ابتکار، زفرقندی، آخوند قاسمیان، آخوند حامد کاشانی، آخوند لاریجانی، حسن رحیم پور ازغدی، عزتالله ضرغامی، صفار هرندی، علی لاریجانی و...
امسال هم رژیم برای مقابله با برگزاری روز دانشجو توسط دانشجویان، نقشهٴ زیادی کشیده و تدارک وسیعی دیده بود. یکی از کارگزاران رژیم بهنام مجید سرسنگی، معاون فرهنگی دانشگاه تهران، طی اظهاراتی (1) از برنامه پر طول و تفصیلی که رژیم برای مصادرهٴ 16آذر چیده بود، سخن گفت و از چند دوجین سرمداران و مهرههای رژیم (2) نام برد که قرار بود در دانشگاههای مختلف سخنرانی کنند؛ اما بعد، تقریباً از هیچیک از آنها در هیچ مراسمی خبری نشد! بهنظر میرسد که آنها از آنچه که بهسر روحانی در دانشگاه سیستان و بلوچستان و پزشکیان در دانشگاه بهشتی و حاج بابایی در دانشگاه قم... آمد، عبرت گرفتند و در مراسمهایی که برای آنها در نظر گرفته شده بود، حاضر نشدند. زیرا کسانی که برای سخنرانی به دانشگاه رفتند، بهرغم اقدامات کنترلی و سرکوبگرانهٴ نیروهای امنیتی و «حراست» دانشگاهها، با خشم و نفرت دانشجویان و فریادهای اعتراض آنها روبهرو شدند. پزشکیان نایب رئیس مجلس ارتجاع که خیلی هم ژست اپوزیسیون میگیرد و ادعای اصلاحات دارد، وقتی با هو کردن دانشجویان و شعار «دانشگاه پادگان نیست» مواجه شد، خطاب به دانشجویان با وقاحت گفت همین هو کردن شما باعث شده که دانشگاه پادگان شود! و وقتی هم که دانشجویان او و همپالگیهایش را بیکفایت خواندند، ماهیت لومپنی خود را بروز داد و گفت: «شما بیکفایت هستید که به این نمایندگان بیکفایت رأی دادید!».
در دانشگاه قم هم دانشجویان با اعتراض به تفکیک جنسیتی مراسم «روز دانشجو» در این دانشگاه، سخنرانی حمید حاجی بابایی، نماینده دیگر مجلس ارتجاع را بههمریختند و سالن سخنرانی را ترک کردند.
در سایر دانشگاهها از جمله دانشگاههای تهران خوارزمی، علامه، دانشگاه ملی، صنعتی ارومیه، نیشابور و... دانشجویان با شعارهایی از قبیل «تدبیر این وزارت علم است یا تجارت»، «با سنوات و وامها، شدیم برده بانکها» و «دانشجو آگاه است، با کارگر همراه است»، «تدبیر دولتمردان، ستم علیه زنان»، «مسکن و کار و درمان، آموزش رایگان، خواسته زحمتکشان» و «با تهدید، با احضار، ساکت نمیشیم این بار» خشم و اعتراض خود از رژیم آخوندی را اعلام کردند و بساط فریبکارانهیی را که رژیم برای مصادرهٴ روز دانشجو چیده بود، بر سر خودش خراب کردند.
اما از همه نمایانتر وضعیت خود حسن روحانی بود؛ او امسال در هراس از برخورد با خشم و خروش دانشجویان برخلاف معمول از حضور در دانشگاه تهران که جایگاه نمادینی در بین دانشگاههای کشور دارد خودداری کرد و بهدانشگاه سیستان و بلوچستان رفت. اما در آنجا نیز دانشجویان علیه او و حضورش در این دانشگاه اعتراض کردند. دانشجویان با شعار «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد» و «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»... به او پاسخ دادند و این بهرغم آن بود که از چند روز پیش از آن که سفر حسن روحانی به استان سیستان و بلوچستان و حضورش در دانشگاه زاهدان مطرح شده بود، مأموران حراست دانشگاه و مزدوران امنیتی ـ اطلاعاتی استان، اطراف دانشگاه را نردهکشی کرده و محیط دانشگاه و فضای شهر را نیز بهشدت امنیتی کرده بودند.
حسن روحانی امسال با شیادی و دجالگری خاص خودش و با دعاوی و ژستهای بهاصطلاح اصلاح طلبانه بهمیدان آمده بود و میخواست خود را بهعنوان مدافع دانشگاه و حقوقدانشجویان جا بزند، در سخنرانی خود در دانشگاه سیستان و بلوچستان از جمله گفت: «شعار ما در انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود، اما امروز دانشگاههای ما هم از «استقلال» و هم «آزادی» گله دارند... اگر در دانشگاه آزادی نباشد، حتماً خلاقیت هم نیست... ما لااقل در دانشگاه بهاندازه حوزههای علمیه آزادی بدهیم... ستاره جایش در آسمان است نه در دانشگاه!» و...
هنوز از یادها نرفته است که روحانی عین همین حرفها را 5سال پیش در سخنرانیهای تبلیغات انتخاباتی خودش میگفت و اکنون اصلاً بهروی نامبارک نمیآورد که در این ۵سال وضعیت در دانشگاهها از هر لحاظ بدتر شده است؛ تعداد دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل افزایش یافته و اختناق در دانشگاه در اشکال مختلف شدیدتر و عمیقتر شده و دانشگاهها در مسیر پادگانی شدن و همزمان در مسیر طبقاتی شدن و محروم کردن فرزندان اقشار پایین جامعه، بهدرجات پایینتری سقوط کردهاند. آش آن قدر شور شده که محمدرضا خاتمی که از عناصر وابسته بههمین طیف باند روحانی محسوب میشود بهزبان آمد که: «آقای روحانی مگر همین دانشجویان توسط وزارت اطلاعات و وزارت علوم خود شما ستارهدار نشدند؟!».
به این ترتیب ویژگی اصلی 16آذر امسال رسوایی رژیم و بهخصوص افشای بیشازپیش آخوند روحانی و باندش و دعاوی اصلاح طلبانهٴ آن بود.
ویژگی مهم دیگر 16آذر امسال، مطرح شدن تشکلهای مستقل دانشجویی در شعارها و پلاکاردهای دانشجویان بود. در مورد اهمیت این خواسته، بایستی یادآوری کرد وقتی خمینی و «اذناب» او، از بهخاک و خون کشیدن دانشگاه در کودتای موسوم به انقلاب فرهنگی خود و تعطیل دوساله دانشگاهها برای خاموش کردن شعلهٴ آزادیخواهی در دانشگاه نتیجه نگرفت، وقتی از زندانی کردن و کشتار وسیع آگاهترین و بهترین دانشجویان انقلابی و تصفیهٴ وسیع استادان ضدارتجاعی و آزاده و از زندانی کردن یا خانهنشین کردن آنها یا مجبور کردنشان بهفرار و مهاجرت از کشور نتیجه نگرفت، وقتی طرح تبدیل دانشگاه بهزائدهیی از حوزههای آخوندی تحت عنوان «وحدت حوزه و دانشگاه» و اسلامی کردن دانشگاه بهگل نشست، درصدد پادگانی کردن دانشگاه برآمد و کوشید دانشگاه را با گلههای پاسدار و بسیجی بهاصطلاح سهمیهیی و اختصاص 40درصد ظرفیت دانشگاهها به این مزدوران، اشغال کند و در همین رابطه در هر دانشگاه، تشکلهای فرمایشی و تحت فرمان با اسامی مختلف درست کرد که اساساً متشکل از همین پاسداران و بسیجیان سهمیهیی بود تا اینها با ژستهای بهاصطلاح اپوزیسیونی، خود را بهعنوان تشکلهای دانشجویی جا بیندازند و بهخصوص دانشجویان تازه وارد را گول بزنند؛ اما این توطئه هم شکست خورد. شاخص این شکست نیز خواسته دانشجویان مبنی بر تشکلهای مستقل دانشجویی است، خواسته بهحقی که طلیعهٴ شکلگیری هستههای شورشی دانشجویی است و با متمرکز شدن مبارزات دانشجویان حول این خواسته بهحق و مشروع، دانشگاه میرود تا جایگاه خود را بهعنوان قشر آگاه و پیشتاز و موقعیت دانشگاه را بهعنوان سنگر پرافتخار آزادی تثبیت کند و دانشجویان، نقش تاریخی خود را در پیوند با مجاهدین و مقاومت سازمانیافته انقلابی ایفا نمایند.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) ـ 12آذر
2 ـ بهگفته «سرسنگی» سردمداران و مهرههای رژیم که قرار بود در مراسمهای حکومتی روز دانشجو شرکت کنند، عبارتند از: «محمد باقر قالیباف، سعید جلیلی، علی اکبر ولایتی، پاسدار قاآنی، قشقاوی، پاسدار قاسم سلیمانی، پاسدار عزیز جعفری، پاسدار شمخانی، احسان شریعتی، سوسن شریعتی، سارا شریعتی، طیب نیا، میرزایی نیکو، فرجی دانا، مولاوردی، مجید انصاری، سید یاسر خمینی، محمدعلی نجفی، رضا خاتمی، معصومه ابتکار، زفرقندی، آخوند قاسمیان، آخوند حامد کاشانی، آخوند لاریجانی، حسن رحیم پور ازغدی، عزتالله ضرغامی، صفار هرندی، علی لاریجانی و...