در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع در روز شنبه ۹دی به جز چند مورد معدود اثری از خبرهای قیام مردم ایران در دو روز گذشته نیست. اما در روزنامههای باند روحانی و همسو با او عنوانهای وحشتآلود در مورد قیام از یک سو و تلاش برای باندی جلوه دادن قیام مردم ایران حاکی از وضعیت سردر گم روزنامههای این باند است:
آرمان: گزارش از تجمع های اخیر ضد گرانی و تحریک پشت پرده دلواپسان؛ آژیر خطر برای همه
آرمان: در واکنش به تجمع های اخیر و خطاب به دلواپسان، جهانگیری: دودش به چشم شما هم میرود، قطعاً کسانی که شروع کردهاند پایان دهنده آن نخواهند بود
اعتماد: سوار بر موج اعتراضات به حق مردم
آرمان: گزارش از تجمع های اخیر ضد گرانی و تحریک پشت پرده دلواپسان؛ آژیر خطر برای همه
آرمان: در واکنش به تجمع های اخیر و خطاب به دلواپسان، جهانگیری: دودش به چشم شما هم میرود، قطعاً کسانی که شروع کردهاند پایان دهنده آن نخواهند بود
اعتماد: سوار بر موج اعتراضات به حق مردم
افکار: ضرغامی : اعتراض به گرانی ضدیت با انقلاب نیست
برخی رسانههای همسو با باند روحانی در وحشت از قیام مردم ایران به تمامی باندها و دستجات نظام هشدار دادهاند و با زبان هزل و طنز حتی تمام اما و اگرهای باندی در مورد قیام مردم را رد کردهاند:
بهار: مردم ناراضی اند. از راست و چپ و اصلاح طلب، میانهرو و تندرو و هر دوگانه سازی سیاسی دیگر؛ لطفاً بشنوید
جهان صنعت: جعبه سیاه؛ ازهاری بیچاره بازم میگی نواره؟
همانطور که شاهد هستید اعتراضاتی بهطور همزمان در همه شهرهای ایران در جریان است و اطلاعیههای گوناگونی منتشر میشود که مشخص نیست چه کسانی آنها را منتشر میکنند.
دولتیها اصولگرایان را باعث و بانی این اعتراضات میدانند. اصولگرایان حتی اگر کار خودشان نباشد دلشان میخواهد بگویند که بله این اعتراضات کار ماست ولی نمیتوانند علناً این ادعا را بکنند. از طرفی اگر مسئولیت این اعتراضات را به عهده نگیرند، معنیاش این است که این اعتراضات کاملاً خودجوش و مردمی بوده و واقعاً مردم شاکی شدهاند و اصولگرایان اصلاً دوست ندارند این اتفاق بیفتد!
به همین خاطر الآن همزمان بین دو راهی و منگنه قرار گرفتهاند. خداوند به آنها صبر دهد و یک راهی پیش پایشان بگذارد.
از آن طرف حامیان دولت زور میزنند همه چیز را بیندازند گردن اصولگرایان. از آن طرفتر مردم برایشان مهم نیست کار اصولگرایان است یا نه آنها فرصتی میخواهند تا اعتراض کنند!
لذا فیالحال اصولگرایان و حامیان دولت هر دو ناراحت هستند.
اما استانداری تهران یک حرف جالب زده و گفته: با هرگونه تجمعات برخورد قاطع خواهد شد.
چرا برخورد قاطع خواهد شد؟ اگر مردم به فقیر بودن، بدبخت بودن، بیکار بودن، بینوا بودن و مفلوک بودن خود اعتراض کنند باید با آنها برخورد قاطع کرد؟!
یعنی باید از فقیر بودن، بدبخت بودن، بیکار بودن، بینوا بودن و مفلوک بودن خود خوشحال باشند؟
عدهیی میگویند هرگونه تجمع اعتراضآمیزی باید مجوز داشته باشد.
کجای دنیا برای اعتراض به یک دولت میروند از آن دولت مجوز میگیرند که به آن دولت اعتراض کنند؟!
شما به کنسرت مجوز نمیدهید به تجمع بر علیه خودتان مجوز میدهید؟!
روزنامههای باند روحانی به شکل متناقضی بدون یادآوری شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی تلاش کردهاند قیام مردم ایران را به تلاش باندی علیه روحانی تنزل بدهند. اما جدیت قیام مردم ایران آنها را به هشدار به تمامی دستهجات و باندهای نظام در مورد ظرفیت انفجاری جامعه در اثر انباشت مطالبات سرکوب شده و تهدید سرنگونی واداشته است:
آرمان: چگونه میتوان باور کرد که جوانان ناامید از آینده و بیکار و دچار مشکلات اقتصادی را به خیابان کشاند و صرفاً شعارهای مورد نظر را از آنان شنید؟ آیا میتوان گروهی قابلمه به دست را بهمنظور شکست دادن رقیب، به خیابان کشاند و کنترل کرد؟ 2-شورای عالی امنیت ملی، دولت، شورای امنیت کشور و شعبات آن در استانها و نیز سیستم تبلیغاتی و فرهنگی رسمی کشور در رویارویی با این تحرکات چه خواهند کرد؟ آیا این بار هم قرار است کف خیابانها برخورد صورت گیرد؟ چه خوب است اولیای امور این بار با طرحهای حساب شده که نتیجهاش مدارای با آنهاست، به اجرای تدبیر برخیزند. مردم مشکلات زیاد دارند و دشمنان بیرونی نظام هم بیکار نمینشینند. بهتر این است راهی پیموده شود که زمام آرامش جامعه، بدون اختلافافکنی در میان مردم، به دلسوزان آیندهنگر سپرده شود تا این زمام همچنان در دستشان باشد. برخورد با تحرکات در گذشته تجربه خوبی به جای نگذاشت.
اعتماد: کسانی که تصور میکنند از دنبال کردن مخالفتها با این سبک و سیاق چیزی نصیبشان میشود باید در نظر داشته باشند که با این روش ممکن است مشکلات جدیتری برای کشور رخ بدهد. به هر صورت اگر دعواهای سیاسی به کف خیابان کشیده شود، معلوم نیست چه اتفاقی رخ خواهد داد، همانطور که در این اعتراضات شاهد بودیم. آغاز این اعتراضات گرچه با مخالفان دولت بود اما جریانهای دیگر بر این موج سوار شدند. انباشتگی مطالبات بهویژه در حوزه اقتصادی کم نیست ولی اینگونه رفتارهایی که از برخی مخالفان دولت سر میزند و شعارهایی که علیه ریسجمهوری مستقر و قانونی سر میدهند ممکن است از طرف دولت تحمل شود و اتفاقی چندان غریب به حساب نیاید اما نباید از خاطر برد که اگر این انباشتگیها به سمت و سویی دیگر بروند قطعاً از کنترل خارج خواهد شد.
آرمان:سرمقاله: اشتباه آقایان این است که نمیدانند نظام از نگاه مردم کشور، یکپارچه دیده میشود و مردم بین دو جناح و قدرت و دولت تفاوتی قائل نیستند و کسانی که به هر نحوی در این نظام حضور داشته باشند، درگیرند و باید بدانند عام مردم توان محاسبه و تحلیل اقتصادی ندارند و هیچ نهادی را بهطور خاص محاکمه نمیکنند. وقایعی مثل اتفاقات اخیر مشهد، این طور نشان میدهد که کسانی سعی داشتند تیری به سمت دولت شلیک کنند، غافل از آن که تیر ممکن است در راه به چند ترکش فرعی تقسیم شود و همه را هدف خود قرار دهد ما در جریان این اتفاقات شنونده هرگونه شعاری به هر نهادی بودیم. در آخر باید اشاره داشت که قصه این تیر و ترکشها داستان رها کردن غول چراغ جادوست که وقتی رها شود نه فقط دولت روحانی، بلکه همه را در بر میگیرد.
جهان صنعت: اعتراضهای مردم به وضع معیشتی و نابسامانیهای اقتصادی کشور بلافاصله از سوی مقامات مسئول در ردههای مختلف حکومتی، مصادره به مطلوب، ترور شخصیت یا انکار میشود.
سادهترین عبارت برای ترور شخصیت اعتراضهای مردم «تجمع غیرقانونی» بود. کسانی که این عبارت را به کار میبرند انتظار دارند تا شهروندان درباره اعتراض به وضع معیشت خود ابتدا به وزارت کشور مراجعه کنند، مجوز بگیرند و بعد شعارها و خواستهای خود را با مقامات جمهوری اسلامی ایران هماهنگ کنند.
رفتار بخش دیگری از مقامات جمهوری اسلامی ایران نسبت دادن این اعتراضها به رقابتهای سیاسی و رقبای سیاسی خودشان بود. در این باره افرادی مانند اسحاق جهانگیری اصرار دارند که به رقبای خود هشدار دهند اگر این اعتراضها را شروع کردند دیگر نمیتوانند به آن پایان دهند. این واکنش میتواند به این معنی باشد که جهانگیری و همفکرانش هویت مستقلی برای مردم در نظر نمیگیرند و تصور میکنند این اعتراضها، نه بهصورت خودجوش و خودخواسته از جانب مردم که از سوی جناحهای سیاسی برنامهریزی شده است. در صورتی که اگر چنین بود و جناحهای مخالف دولت که در گروههای محافظهکار و تندرو دستهبندی میشوند چنین قابلیتی برای بسیج افکار عمومی و ارادههای جمعی داشتند، از به قدرت رساندن روحانی در انتخابات گذشته جلوگیری میکردند.
همین روزنامه حکومتی به بنبست سرکوب رژیم اذعان کرده و خواستار عقبنشینی در برابر مطالبات اقتصادی مردم و دست کشیدن از دخالت در کشورهای خارجی شده است:
جهان صنعت: محافظهکاران، افراد و کسانی که در مورد خطر رفتار توده مردم هشدار میدادند، اعتراضهای گذشته را به گروههایی نظیر دشمنان، ضد انقلاب خارجنشین و مخالفان ریز و درشت جمهوری اسلامی ایران نسبت داده و شرکت کنندگان در اینگونه تجمعها را پیادهنظام خارجیان خواندهاند. اقدام بلافصل چنین اتهامی مانند آنچه در مشهد و برخی شهرهای دیگر مشاهده شد آن است که فضای شهر امنیتی شود، نیروهای نظامی و انتظامی وارد خیابانها شوند و عملیات قهرآمیز برای سرکوب و مهار اعتراضها آغاز شود. اما آیا این امر چاره کار است؟ حداقل در مورد اعتراض سپردهگذاران که از مدتها پیش در برخی خیابانها و در مقابل برخی نهادهای حکومتی مانند بانک مرکزی و مجلس شورای اسلامی دست به تظاهرات و اعتراض زده، آوردن پلیس به خیابان و مقابله فیزیکی با اعتراضها چارهساز نشد.
برخی فعالیتهای دولت و حکومت جمهوری اسلامی ایران توان اقتصادی کشور را تحلیل برده است. موضوع حمایتهای خارجی ایران و فعالیتهای همسو با آن، که معمولاً با هزینههای گزافی همراه است خودبهخود بر توان اقتصادی دولت و در نتیجه مردم تاثیر گذاشته است. در عینحال نه فقط مقامات حکومت که دستاندرکاران دولت هم برای مردم توضیح نمیدهند که افزایش فعالیتهای خارجی ایران در منطقه خاورمیانه و... چه تاثیری بر اقتصاد کشور داشته و برای رفع این تاثیر چه اقداماتی انجام شده یا انجام خواهد شد. بدترین کار در اینباره آن است که دولتمردان و مقامات حکومتی- چنان که در برخی کشورها مانند ونزوئلا مشاهده شد- این اعتراضها را به بیگانه و مخالفتهای سیاسی ربط دهند و اعتراضهایی که ریشه در معیشت داشته و ناراحتی مردم از شیوه مدیریت کشور را انکار کنند در آن صورت احتمالاً مقامات ایران را هیچ کس نمیتواند بیدار کند.
برخی روزنامههای حکومتی از هر دو باند حاکم بدون اشاره به شعارهای مردم علیه خامنهای و کل نظام تلاش کردهاند مسیر مطالبات مردم را خواستههای صنفی و اقتصادی برگردانند:
ایران: پادزهر وارونهنمایی
صادق زیباکلام
کسی نمیتواند انکار کند که در فضای سیاسی، فرهنگی و بهویژه اقتصادی مشکلاتی در کشور وجود ندارد.
اکنون، به جای تمرکز تمام توان برای یافتن مقصر یا نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت دولت یا هر نهاد دیگری، شایسته است ضمن بررسی نقطه نظرات قانونی و منطقی منتقدان، برای رفع دغدغههای روای مردم برنامهریزی شود.
هنگام بررسی بودجه 97همانگونه که بارها دولت تأکید کرده، باید جنبههای مردمی این لایحه، از جمله حوزههای مرتبط با اشتغال، حمایت از اقشار کمدرآمد پررنگتر شده و در صورت نیاز بودجه سایر بخشها تعدیل شود. باید همه ما و از جمله مسئولان بپذیرند که مشکلات پیش رو؛ سترگ است و برای عبور از ابرچالشها باید مردم را در جریان اهمیت این مشکلات قرار داد تا افکار عمومی به «اقناع» برسند
سیاست روز: اینکه گفته شود مردم حق اعتراض و گلایه ندارند، واکنشی غیرمنطقی است، چرا که اعتراض مردم به مدیریت مسئولانی است که در حوزه کاری خود نتوانستهاند عملکرد مناسبی داشته باشند... درست است که در میان اعتراضات به حق مردم نسبت به مشکلات اقتصادی افرادی پیدا میشوند تا از آن فضا بهرههای سیاسی خود را ببرند و قطعاً هدف آنها ایجاد آشوب و اغتشاش آن هم با سوءاستفاده از اعتراضات مردمی است که بهرغم گلایهمندی، به آرمانهای انقلاب پایبند است، اما نمیتوان اعتراضات انجام شده از سوی مردم را تنها بهانهیی برای اعتراض دانست، مردم را باید از آنهایی که سوءاستفاده میکنند جدا کرد، ... اتفاقات در این مقطع که سیاستهای اقتصادی دولت باعث ایجاد نارضایتیهایی شده است، زمانی برای در کنار مردم بودن است، نه اینکه با سخنان و رفتارهایی باعث شد تا رنگ و بوی اعتراضات از سوی دشمنان تغییر کند و تبدیل به یک فتنهای دیگر شود.
نباید کاری کرد که مسیر اعتراضات به انحراف کشیده شود. مسئولان اکنون باید پاسخگو باشند، مردم پاسخ منطقی و مستدل میخواهند که چرا شرایط اقتصادی اینگونه به وخامت کشیده شده است؟
بهار: مردم ناراضی اند. از راست و چپ و اصلاح طلب، میانهرو و تندرو و هر دوگانه سازی سیاسی دیگر؛ لطفاً بشنوید
جهان صنعت: جعبه سیاه؛ ازهاری بیچاره بازم میگی نواره؟
همانطور که شاهد هستید اعتراضاتی بهطور همزمان در همه شهرهای ایران در جریان است و اطلاعیههای گوناگونی منتشر میشود که مشخص نیست چه کسانی آنها را منتشر میکنند.
دولتیها اصولگرایان را باعث و بانی این اعتراضات میدانند. اصولگرایان حتی اگر کار خودشان نباشد دلشان میخواهد بگویند که بله این اعتراضات کار ماست ولی نمیتوانند علناً این ادعا را بکنند. از طرفی اگر مسئولیت این اعتراضات را به عهده نگیرند، معنیاش این است که این اعتراضات کاملاً خودجوش و مردمی بوده و واقعاً مردم شاکی شدهاند و اصولگرایان اصلاً دوست ندارند این اتفاق بیفتد!
به همین خاطر الآن همزمان بین دو راهی و منگنه قرار گرفتهاند. خداوند به آنها صبر دهد و یک راهی پیش پایشان بگذارد.
از آن طرف حامیان دولت زور میزنند همه چیز را بیندازند گردن اصولگرایان. از آن طرفتر مردم برایشان مهم نیست کار اصولگرایان است یا نه آنها فرصتی میخواهند تا اعتراض کنند!
لذا فیالحال اصولگرایان و حامیان دولت هر دو ناراحت هستند.
اما استانداری تهران یک حرف جالب زده و گفته: با هرگونه تجمعات برخورد قاطع خواهد شد.
چرا برخورد قاطع خواهد شد؟ اگر مردم به فقیر بودن، بدبخت بودن، بیکار بودن، بینوا بودن و مفلوک بودن خود اعتراض کنند باید با آنها برخورد قاطع کرد؟!
یعنی باید از فقیر بودن، بدبخت بودن، بیکار بودن، بینوا بودن و مفلوک بودن خود خوشحال باشند؟
عدهیی میگویند هرگونه تجمع اعتراضآمیزی باید مجوز داشته باشد.
کجای دنیا برای اعتراض به یک دولت میروند از آن دولت مجوز میگیرند که به آن دولت اعتراض کنند؟!
شما به کنسرت مجوز نمیدهید به تجمع بر علیه خودتان مجوز میدهید؟!
روزنامههای باند روحانی به شکل متناقضی بدون یادآوری شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی تلاش کردهاند قیام مردم ایران را به تلاش باندی علیه روحانی تنزل بدهند. اما جدیت قیام مردم ایران آنها را به هشدار به تمامی دستهجات و باندهای نظام در مورد ظرفیت انفجاری جامعه در اثر انباشت مطالبات سرکوب شده و تهدید سرنگونی واداشته است:
آرمان: چگونه میتوان باور کرد که جوانان ناامید از آینده و بیکار و دچار مشکلات اقتصادی را به خیابان کشاند و صرفاً شعارهای مورد نظر را از آنان شنید؟ آیا میتوان گروهی قابلمه به دست را بهمنظور شکست دادن رقیب، به خیابان کشاند و کنترل کرد؟ 2-شورای عالی امنیت ملی، دولت، شورای امنیت کشور و شعبات آن در استانها و نیز سیستم تبلیغاتی و فرهنگی رسمی کشور در رویارویی با این تحرکات چه خواهند کرد؟ آیا این بار هم قرار است کف خیابانها برخورد صورت گیرد؟ چه خوب است اولیای امور این بار با طرحهای حساب شده که نتیجهاش مدارای با آنهاست، به اجرای تدبیر برخیزند. مردم مشکلات زیاد دارند و دشمنان بیرونی نظام هم بیکار نمینشینند. بهتر این است راهی پیموده شود که زمام آرامش جامعه، بدون اختلافافکنی در میان مردم، به دلسوزان آیندهنگر سپرده شود تا این زمام همچنان در دستشان باشد. برخورد با تحرکات در گذشته تجربه خوبی به جای نگذاشت.
اعتماد: کسانی که تصور میکنند از دنبال کردن مخالفتها با این سبک و سیاق چیزی نصیبشان میشود باید در نظر داشته باشند که با این روش ممکن است مشکلات جدیتری برای کشور رخ بدهد. به هر صورت اگر دعواهای سیاسی به کف خیابان کشیده شود، معلوم نیست چه اتفاقی رخ خواهد داد، همانطور که در این اعتراضات شاهد بودیم. آغاز این اعتراضات گرچه با مخالفان دولت بود اما جریانهای دیگر بر این موج سوار شدند. انباشتگی مطالبات بهویژه در حوزه اقتصادی کم نیست ولی اینگونه رفتارهایی که از برخی مخالفان دولت سر میزند و شعارهایی که علیه ریسجمهوری مستقر و قانونی سر میدهند ممکن است از طرف دولت تحمل شود و اتفاقی چندان غریب به حساب نیاید اما نباید از خاطر برد که اگر این انباشتگیها به سمت و سویی دیگر بروند قطعاً از کنترل خارج خواهد شد.
آرمان:سرمقاله: اشتباه آقایان این است که نمیدانند نظام از نگاه مردم کشور، یکپارچه دیده میشود و مردم بین دو جناح و قدرت و دولت تفاوتی قائل نیستند و کسانی که به هر نحوی در این نظام حضور داشته باشند، درگیرند و باید بدانند عام مردم توان محاسبه و تحلیل اقتصادی ندارند و هیچ نهادی را بهطور خاص محاکمه نمیکنند. وقایعی مثل اتفاقات اخیر مشهد، این طور نشان میدهد که کسانی سعی داشتند تیری به سمت دولت شلیک کنند، غافل از آن که تیر ممکن است در راه به چند ترکش فرعی تقسیم شود و همه را هدف خود قرار دهد ما در جریان این اتفاقات شنونده هرگونه شعاری به هر نهادی بودیم. در آخر باید اشاره داشت که قصه این تیر و ترکشها داستان رها کردن غول چراغ جادوست که وقتی رها شود نه فقط دولت روحانی، بلکه همه را در بر میگیرد.
جهان صنعت: اعتراضهای مردم به وضع معیشتی و نابسامانیهای اقتصادی کشور بلافاصله از سوی مقامات مسئول در ردههای مختلف حکومتی، مصادره به مطلوب، ترور شخصیت یا انکار میشود.
سادهترین عبارت برای ترور شخصیت اعتراضهای مردم «تجمع غیرقانونی» بود. کسانی که این عبارت را به کار میبرند انتظار دارند تا شهروندان درباره اعتراض به وضع معیشت خود ابتدا به وزارت کشور مراجعه کنند، مجوز بگیرند و بعد شعارها و خواستهای خود را با مقامات جمهوری اسلامی ایران هماهنگ کنند.
رفتار بخش دیگری از مقامات جمهوری اسلامی ایران نسبت دادن این اعتراضها به رقابتهای سیاسی و رقبای سیاسی خودشان بود. در این باره افرادی مانند اسحاق جهانگیری اصرار دارند که به رقبای خود هشدار دهند اگر این اعتراضها را شروع کردند دیگر نمیتوانند به آن پایان دهند. این واکنش میتواند به این معنی باشد که جهانگیری و همفکرانش هویت مستقلی برای مردم در نظر نمیگیرند و تصور میکنند این اعتراضها، نه بهصورت خودجوش و خودخواسته از جانب مردم که از سوی جناحهای سیاسی برنامهریزی شده است. در صورتی که اگر چنین بود و جناحهای مخالف دولت که در گروههای محافظهکار و تندرو دستهبندی میشوند چنین قابلیتی برای بسیج افکار عمومی و ارادههای جمعی داشتند، از به قدرت رساندن روحانی در انتخابات گذشته جلوگیری میکردند.
همین روزنامه حکومتی به بنبست سرکوب رژیم اذعان کرده و خواستار عقبنشینی در برابر مطالبات اقتصادی مردم و دست کشیدن از دخالت در کشورهای خارجی شده است:
جهان صنعت: محافظهکاران، افراد و کسانی که در مورد خطر رفتار توده مردم هشدار میدادند، اعتراضهای گذشته را به گروههایی نظیر دشمنان، ضد انقلاب خارجنشین و مخالفان ریز و درشت جمهوری اسلامی ایران نسبت داده و شرکت کنندگان در اینگونه تجمعها را پیادهنظام خارجیان خواندهاند. اقدام بلافصل چنین اتهامی مانند آنچه در مشهد و برخی شهرهای دیگر مشاهده شد آن است که فضای شهر امنیتی شود، نیروهای نظامی و انتظامی وارد خیابانها شوند و عملیات قهرآمیز برای سرکوب و مهار اعتراضها آغاز شود. اما آیا این امر چاره کار است؟ حداقل در مورد اعتراض سپردهگذاران که از مدتها پیش در برخی خیابانها و در مقابل برخی نهادهای حکومتی مانند بانک مرکزی و مجلس شورای اسلامی دست به تظاهرات و اعتراض زده، آوردن پلیس به خیابان و مقابله فیزیکی با اعتراضها چارهساز نشد.
برخی فعالیتهای دولت و حکومت جمهوری اسلامی ایران توان اقتصادی کشور را تحلیل برده است. موضوع حمایتهای خارجی ایران و فعالیتهای همسو با آن، که معمولاً با هزینههای گزافی همراه است خودبهخود بر توان اقتصادی دولت و در نتیجه مردم تاثیر گذاشته است. در عینحال نه فقط مقامات حکومت که دستاندرکاران دولت هم برای مردم توضیح نمیدهند که افزایش فعالیتهای خارجی ایران در منطقه خاورمیانه و... چه تاثیری بر اقتصاد کشور داشته و برای رفع این تاثیر چه اقداماتی انجام شده یا انجام خواهد شد. بدترین کار در اینباره آن است که دولتمردان و مقامات حکومتی- چنان که در برخی کشورها مانند ونزوئلا مشاهده شد- این اعتراضها را به بیگانه و مخالفتهای سیاسی ربط دهند و اعتراضهایی که ریشه در معیشت داشته و ناراحتی مردم از شیوه مدیریت کشور را انکار کنند در آن صورت احتمالاً مقامات ایران را هیچ کس نمیتواند بیدار کند.
برخی روزنامههای حکومتی از هر دو باند حاکم بدون اشاره به شعارهای مردم علیه خامنهای و کل نظام تلاش کردهاند مسیر مطالبات مردم را خواستههای صنفی و اقتصادی برگردانند:
ایران: پادزهر وارونهنمایی
صادق زیباکلام
کسی نمیتواند انکار کند که در فضای سیاسی، فرهنگی و بهویژه اقتصادی مشکلاتی در کشور وجود ندارد.
اکنون، به جای تمرکز تمام توان برای یافتن مقصر یا نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت دولت یا هر نهاد دیگری، شایسته است ضمن بررسی نقطه نظرات قانونی و منطقی منتقدان، برای رفع دغدغههای روای مردم برنامهریزی شود.
هنگام بررسی بودجه 97همانگونه که بارها دولت تأکید کرده، باید جنبههای مردمی این لایحه، از جمله حوزههای مرتبط با اشتغال، حمایت از اقشار کمدرآمد پررنگتر شده و در صورت نیاز بودجه سایر بخشها تعدیل شود. باید همه ما و از جمله مسئولان بپذیرند که مشکلات پیش رو؛ سترگ است و برای عبور از ابرچالشها باید مردم را در جریان اهمیت این مشکلات قرار داد تا افکار عمومی به «اقناع» برسند
سیاست روز: اینکه گفته شود مردم حق اعتراض و گلایه ندارند، واکنشی غیرمنطقی است، چرا که اعتراض مردم به مدیریت مسئولانی است که در حوزه کاری خود نتوانستهاند عملکرد مناسبی داشته باشند... درست است که در میان اعتراضات به حق مردم نسبت به مشکلات اقتصادی افرادی پیدا میشوند تا از آن فضا بهرههای سیاسی خود را ببرند و قطعاً هدف آنها ایجاد آشوب و اغتشاش آن هم با سوءاستفاده از اعتراضات مردمی است که بهرغم گلایهمندی، به آرمانهای انقلاب پایبند است، اما نمیتوان اعتراضات انجام شده از سوی مردم را تنها بهانهیی برای اعتراض دانست، مردم را باید از آنهایی که سوءاستفاده میکنند جدا کرد، ... اتفاقات در این مقطع که سیاستهای اقتصادی دولت باعث ایجاد نارضایتیهایی شده است، زمانی برای در کنار مردم بودن است، نه اینکه با سخنان و رفتارهایی باعث شد تا رنگ و بوی اعتراضات از سوی دشمنان تغییر کند و تبدیل به یک فتنهای دیگر شود.
نباید کاری کرد که مسیر اعتراضات به انحراف کشیده شود. مسئولان اکنون باید پاسخگو باشند، مردم پاسخ منطقی و مستدل میخواهند که چرا شرایط اقتصادی اینگونه به وخامت کشیده شده است؟