به‌رغم هو و جنجالهای رژیم در زمینه نسبت دادن قیام ایران به عوامل آخوند‌ساخته‌ای نظیر بیگانگان، موساد، آمریکا و سیا، عربستان و... . و به‌رغم این گفته دجالگرانه که سرنخ قیام در خارج است، اما تداوم و گسترش قیام باعث شده سردمداران، مهره و رسانه‌های رژیم دنبال این موضوع بروند که چرا قیام شد و در رابطه با آن باید چه‌کار کرد.
هرکس از ایادی باندهای رژیم و هر یک از دسته‌جات درونی آن بر اساس مصالح و منافع باندی، روی یک موضوع انگشت می‌گذارد. یکی سانسور و دیگری انحصار طلبی و سومی حرفهای کلی و... را عامل به‌وجود آمدن قیام می‌داند.
اما واقعیت این است که علت و چرایی به‌وجود آمدن قیام، امر بسیار واضح و روشنی است آن‌چنان که مردم در شهرهای مختلف به‌وضوح آن را فریاد می‌زنند.
آنها با شعارهایی نظیر «مرگ بر خامنه‌ای» «مرگ بر روحانی» «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین» «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، کل نظام استبداد ولایت‌فقیه را نشانه می‌روند.
بقیه مواردی نظیر فساد، سانسور و... که مردم در شعارهایشان مطرح می‌کنند شاخ و برگهای شجره خبیثه ولایت‌فقیه هستند.
مهره‌ها و رسانه‌های رژیم با برجسته کردن این شاخ و برگها و حرفهای کلی در این رابطه، می خواهند توجهات را از مسأله اصلی منحرف کنند. زیرا مسأله اصلی مردم آن‌چنان که در شعارهایشان نیز آن را برجسته می‌کنند سرنگونی نظام ولایت‌فقیه است و بس.
با این حال آنچه را هم که مهره‌ها ورسانه‌های رژیم به‌عنوان علت بروز قیام مطرح می‌کنند قابل‌توجه و اعتنا است و از جمعبندی آنها باز هم سرنخ عامل اصلی مشخص می‌شود.
سایت حکومتی دولت بهار به‌نقل از جوانفکر از ایادی باند احمدی‌نژاد می‌نویسد: ”اتفاقات این روزها و شب‌ها، ریشه در سالها توهین آشکار به شعور مردم و تشدید آن در ماهها و هفته‌های اخیر دارد. (سایت دولت بهار 13دی 96)
خبرگزاری حکومتی ایرنا 16دی 96 نیز مشکلات و مصائب مالی و معیشتی که نظام برای مردم به‌وجود آورده را دلیل اعتراضات مردم و قیام آنها علیه رژیم می‌داند، و در این رابطه می‌نویسد: ”مطالبات اقتصادی در صورت عدم پاسخگویی، به سرعت به‌سمت مطالبات اجتماعی و سیاسی سوق پیدا می‌کند. آن چیزی که مردم را بیش از همه مسائل می‌رنجاند، مقوله‌ای به نام فساد اقتصادی است“.
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی ضمن اعتراف به این‌که میلیون ها نفر از مردم کشور بیکارند، به مشاغل عدیده برای مقامات و مهره‌های نظام اعتراف می‌کند که ”بعضی افراد بیش از 35مسئولیت دارند به‌طوری‌که اگر از خودشان درباره تعداد مشاغلشان سؤال شود قادر به شمارش آنها نیستند! مگر در کشور ما قحط الرجال است که بعضی‌ها باید ابوالمشاغل باشند و عده‌یی بی‌کار و خانه نشین؟! “ (روزنامه جمهوری 16دی 96)
سایت حکومتی عصر ایران نیز اگر چه صراحتاً به سرکوب مردم توسط رژیم اعتراف نمی‌کند اما تلویحاً سرکوب را عامل بروز قیامها می‌داند و این‌که در جریان سرکوب ”مطالبات دموکراتیک“ مردم نادیده گرفته شده است: ”مطالبات دموکراتیک نقش اول را در این تجمع‌ها ایفا می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که مردم و از جمله جوانان نیاز به پاسخگویی دارند. شفاف نبودن و تبعیض را هم باید به این موضوع‌ها اضافه کرد. همه این اتفاق‌ها منجر به ناامید شدن مردم می‌شود. این ناامیدی درست از همان دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد“. (عصر ایران 16دی 96)
سایت حکومتی هراز نیوز 15دی نیز فریاد مردم در قیام را فریاد آنها به گوشهای بسته و مسدود بسیاری از مسئولان نظام می‌داند آنجا که می‌نویسد: ”بسیاری از مردم نسبت به حرفهای تکراری و بی‌عمل مسئولان، ایجاد فاصله طبقاتی بین قشر غالب جامعه با برخی مسئولان، عدم توجه جدی مجلس و دولت به درد مردم، رانت و فساد اداری و پول پرستی بسیاری از مدیران و افراد صاحب منصب و تجمل گرایی و اشرافی گری لجام گسیخته و… . اعتراض جدی و ریشه‌یی دارند“.
اگر چه هر یک از این اعترافاتی که در زمینه علت بروز قیام مطرح می‌شود، ممکن است به خودی خود خیلی مهم نباشند، اما با در نظر گرفتن مجموعه آنها این نتیجه واحد برجسته می‌شود که ریشه قیام کلیت نظام یعنی شجره خبیثه سرکوبگر و چپاولگر ولایت‌فقیه است و مردم به حق اصل و راس این نظام فاسد را هدف قرار داده‌اند.
از این پس نیز آنچه که بسیار مهم است این است که خواست سرنگونی نظام ولایت‌فقیه هم‌چنان در اولویت قرار بگـیرد و شعار مرگ برخامنه‌ای، مرگ بر روحانی، مرگ براصل ولایت‌فقیه تا روز سرنگونی این نظام سرکوبگر و فاسد در سرلوحه سایر شعارها قرار بگیرد.
هرکس از ایادی باندهای رژیم و هر یک از دسته‌جات درونی آن بر اساس مصالح و منافع باندی، روی یک موضوع انگشت می‌گذارد. یکی سانسور و دیگری انحصار طلبی و سومی حرفهای کلی و... را عامل به‌وجود آمدن قیام می‌داند.
اما واقعیت این است که علت و چرایی به‌وجود آمدن قیام، امر بسیار واضح و روشنی است آن‌چنان که مردم در شهرهای مختلف به‌وضوح آن را فریاد می‌زنند.
آنها با شعارهایی نظیر «مرگ بر خامنه‌ای» «مرگ بر روحانی» «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین» «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، کل نظام استبداد ولایت‌فقیه را نشانه می‌روند.
بقیه مواردی نظیر فساد، سانسور و... که مردم در شعارهایشان مطرح می‌کنند شاخ و برگهای شجره خبیثه ولایت‌فقیه هستند.
مهره‌ها و رسانه‌های رژیم با برجسته کردن این شاخ و برگها و حرفهای کلی در این رابطه، می خواهند توجهات را از مسأله اصلی منحرف کنند. زیرا مسأله اصلی مردم آن‌چنان که در شعارهایشان نیز آن را برجسته می‌کنند سرنگونی نظام ولایت‌فقیه است و بس.
با این حال آنچه را هم که مهره‌ها ورسانه‌های رژیم به‌عنوان علت بروز قیام مطرح می‌کنند قابل‌توجه و اعتنا است و از جمعبندی آنها باز هم سرنخ عامل اصلی مشخص می‌شود.
سایت حکومتی دولت بهار به‌نقل از جوانفکر از ایادی باند احمدی‌نژاد می‌نویسد: ”اتفاقات این روزها و شب‌ها، ریشه در سالها توهین آشکار به شعور مردم و تشدید آن در ماهها و هفته‌های اخیر دارد. (سایت دولت بهار 13دی 96)
خبرگزاری حکومتی ایرنا 16دی 96 نیز مشکلات و مصائب مالی و معیشتی که نظام برای مردم به‌وجود آورده را دلیل اعتراضات مردم و قیام آنها علیه رژیم می‌داند، و در این رابطه می‌نویسد: ”مطالبات اقتصادی در صورت عدم پاسخگویی، به سرعت به‌سمت مطالبات اجتماعی و سیاسی سوق پیدا می‌کند. آن چیزی که مردم را بیش از همه مسائل می‌رنجاند، مقوله‌ای به نام فساد اقتصادی است“.
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی ضمن اعتراف به این‌که میلیون ها نفر از مردم کشور بیکارند، به مشاغل عدیده برای مقامات و مهره‌های نظام اعتراف می‌کند که ”بعضی افراد بیش از 35مسئولیت دارند به‌طوری‌که اگر از خودشان درباره تعداد مشاغلشان سؤال شود قادر به شمارش آنها نیستند! مگر در کشور ما قحط الرجال است که بعضی‌ها باید ابوالمشاغل باشند و عده‌یی بی‌کار و خانه نشین؟! “ (روزنامه جمهوری 16دی 96)
سایت حکومتی عصر ایران نیز اگر چه صراحتاً به سرکوب مردم توسط رژیم اعتراف نمی‌کند اما تلویحاً سرکوب را عامل بروز قیامها می‌داند و این‌که در جریان سرکوب ”مطالبات دموکراتیک“ مردم نادیده گرفته شده است: ”مطالبات دموکراتیک نقش اول را در این تجمع‌ها ایفا می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که مردم و از جمله جوانان نیاز به پاسخگویی دارند. شفاف نبودن و تبعیض را هم باید به این موضوع‌ها اضافه کرد. همه این اتفاق‌ها منجر به ناامید شدن مردم می‌شود. این ناامیدی درست از همان دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد“. (عصر ایران 16دی 96)
سایت حکومتی هراز نیوز 15دی نیز فریاد مردم در قیام را فریاد آنها به گوشهای بسته و مسدود بسیاری از مسئولان نظام می‌داند آنجا که می‌نویسد: ”بسیاری از مردم نسبت به حرفهای تکراری و بی‌عمل مسئولان، ایجاد فاصله طبقاتی بین قشر غالب جامعه با برخی مسئولان، عدم توجه جدی مجلس و دولت به درد مردم، رانت و فساد اداری و پول پرستی بسیاری از مدیران و افراد صاحب منصب و تجمل گرایی و اشرافی گری لجام گسیخته و… . اعتراض جدی و ریشه‌یی دارند“.
اگر چه هر یک از این اعترافاتی که در زمینه علت بروز قیام مطرح می‌شود، ممکن است به خودی خود خیلی مهم نباشند، اما با در نظر گرفتن مجموعه آنها این نتیجه واحد برجسته می‌شود که ریشه قیام کلیت نظام یعنی شجره خبیثه سرکوبگر و چپاولگر ولایت‌فقیه است و مردم به حق اصل و راس این نظام فاسد را هدف قرار داده‌اند.
از این پس نیز آنچه که بسیار مهم است این است که خواست سرنگونی نظام ولایت‌فقیه هم‌چنان در اولویت قرار بگـیرد و شعار مرگ برخامنه‌ای، مرگ بر روحانی، مرگ براصل ولایت‌فقیه تا روز سرنگونی این نظام سرکوبگر و فاسد در سرلوحه سایر شعارها قرار بگیرد.
