بهرغم دروغپراکنیهای رژیم در زمینه نسبت دادن قیام ایران به دشمنان خارجی و بیگانگان... اما تداوم و گسترش قیام باعث شده مهرهها و رسانههای رژیم اعتراف کنند که شالوده قیام ایران، توسط جوانان و گرسنگان شکل گرفت.
جوانان با سردادن شعارهایی نظیر «مرگ بر خامنهای» «مرگ بر روحانی» «مرگ بر دیکتاتور» «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین» کل نظام استبداد ولایتفقیه را نشانه رفتند.
رژیم در دستگاه تبلیغات اطلاعاتی خود همیشه مذبوحانه اعتراضها و قیامها را به خارج نسبت میدهد اما حتی در درون رژیم افراد بسیاری، این را به چالش میطلبند.
روزنامه ابتکار با طعنه در این رابطه نوشت:
«تقریبا در همه اعتراضهایی که طی 40سال گذشته در کشور رخ داده است از جمله سالهای 88 و 78 و حالا هم 96 بنا بر گفته مسئولان، یک سر منشأ خارجی داشته است. گاهی کار کار انگلیسیها بود، گاهی جورج سورس و آمریکاییها پشت قضیه بودند. حتی گاهی هم مسئولان معتقد بودند که دشمنان منطقهیی در ایجاد چنین رویدادهایی تاثیرگذار بودند.» ـ (روزنامه حکومتی ابتکار 17دی 96)
در ادامه هم مینویسد:
علیرغم اینکه بسیاری از فعالان سیاسی در هر دو جریان سیاسی معتقدند که این اتفاقات منشأ خارجی نداشته باید قبول کرد مردم به تصمیم خود اقدام به اعتراض کردهاند و دشمنان صرفاً موج سواری کردند.
علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات در گفتگو با «روزنامه حکومتی ابتکار» گفت: «اینکه اعتراضهای مردم را به بیرون از کشور وصل کنیم، صحیح نیست. درست این است که بگوییم دشمنان ایران در خارج از کشور از این قضیه بهرهبرداری سیاسی میکنند منشأ این اعتراضها کاملاً ایرانی و مردمی بود و مشکلات معیشتی مردم ایران است که این شرایط را به وجود آورده است. ریشه اعتراضهای اخیر همان اعتراضات صنفی است که توجهی نسبت به آنها صورت نگرفت. اگر بهخاطر داشته باشید مالباختگان هم تظاهرات داشتند. کارگران هم مدت ها است نسبت به شرایط موجود معترض هستند. با این اوصاف کاملاً طبیعی است که وقتی اعتراضها اوج بگیرد و به جنبش اجتماعی تبدیل شود و بسیاری تلاش خواهند کرد که از این موقیعت ایجاد شده سوءاستفاده کنند و اهداف خود را پیگیری کنند و چنین اتفاقی دور از ذهن نیست.» - (روزنامه حکومتی ابتکار 17دی 96)
علی صوفی در ادامه گفتگو تأکید کرد: «اما نمیتوان اصالت اعتراضها و خواستههای مردم را زیر سؤال برد؛ در این اعتراضات مردم مطالبات بهحقی داشتند البته مدتها بود که ما شاهد اعتراضهای مردمی بودیم و این اتفاق کاملاً قابل پیشبینی بود مشکلات اقتصادی، گرانیهای اخیر و مسأله بودجه هم ضربه نهایی را بر مردم وارد کرد. در حقیقت، مردم دیدند که چه موسساتی از بودجه استفاده میکنند، نمیتوانند ساکت باشند و در واقع چنین تصوری ایجاد شد که مالیات مردم به جیب اشخاص دیگر میرود. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که مردم ساکت باشند.» - «روزنامه حکومتی ابتکار 17دی 96»
واقعیت اصلی این است که مردم از نظام سفیه و منحط «ولایت فقیه» عبور کردند.
آنها میگویند که میجنگیم ایرانو پس میگیریم از چه کسانی؟ از آنهایی که میهن را به اشغال خود درآوردند. ا ز پاسداران، سرهنگ و سرتیپهایی که بهراحتی جوانان را در خیابان میکشند یا فرمان شلیک میدهند. از آخوندهای حکومتی.
جوانان ما را به فروش قرنیه چشم مجبور کردند، زنان و مردان جوان برای امرار معاش کلیه خود را میفروشند مسبب آن کیست؟
مادرانی قبل از تولد نوزاد خود را میفروشند. این فرهنگ از کجا آمده است، این چه سطحی از فقر است، مسبب آنها کیست؟
دخترکان ما در خیابان دستفروشی میکنند همانجا مشق مینویسند یا زباله گردی میکنند!
این چه سرنوشتی برای کودکان ایران است؟ مسبب آن کیست؟
مردم ثمره یک عمر زندگی را برای بهدست آوردن یک سر پناه به بانک یا به صندوق های بهاصطلاح قرض الحسنه دادند اما آنها آن را بالا کشیدند، مسبب آن کیست؟
درسرتاسر کشور صدها شاید هزاران زندانی سیاسی بهخاطر اعتراض به حکومت در زندان هستند.
اینها بخش کوچکی از معظلات جامعه ایران است که آخوندهای رذل حاکم مسبب کامل آن هستند.
این عوامل خود زمینه جوشش قیام در بستر جامعه ایران را زنده نگه میدارد.
تظاهراتی که با اعتراض به گرانی آغازشده بود کمتر از 24ساعت با شعار مرگ بر خامنهای ادامه پیدا کرد.
یعنی سرمنشاء همه مشکلات فوق حکومت است که در «ولایت فقیه» منحط خامنهای متبلور است پس باید به ریشه زد.
ازطرفی عوامل رژیم از برخورد با جوانان وحشت دارند و پیوسته هشدار میدهند که نگذارید که آتش قیام بیش از این شعلهورتر گردد.
دراین رابطه روزنامه حکومتی آرمان در 14دی ماه مینویسد:
«اگر وقایع اخیر، با واکنشهای تند، عصبی و هیجانی مواجه شود، آنچه حاصل میآید، پاشیدن بنزین بر روی آتش اعتراضات خواهد بود. هر چند ممکن است در هر ناآرامی، افرادی نیز با اهداف خاص سوءاستفاده کنند ولی انگ و برچسب زدن به همه معترضان و همه آنان را اوباش و تفاله و عوامل بیگانه و... نامیدن تنها باعث رنجش بیشتر کسانی میشود که مطالبه اصلیشان شنیده شدن صدایشان است؛ چنین رویکردی در قبال معترضان، بهمثابه پاشیدن نمک بر زخمهای آنان است و نتیجهاش تشدید ناآرامیهاست، ناآرامیهایی که اگر مهار هم شوند، تبدیل به آتش زیر خاکستر میشوند و در زمانی دیگر، چالشی بزرگتر میسازند». «روزنامه حکومتی آرمان 14دی ماه»
رژیم بواقع وحشت دارد که با شلیک گسترده باعث شود که بنزینی روی قیام ایران بپاشد که دیگر نتواند آن را مهار کند، اگر سرکوب نکند مهار ازدستش خارج شود. به این جهت ایادی درون رژیم هشدار میدهند که هرکاری میکنید خوب حساب و کتاب آن را هم بکنید.
آقای مسعود رجوی در پیام شماره دو خود بعد ازشروع قیام 96 گفت:
«... رژیم به واقع در بنبست و مستـاصل است، اگرشلیک کند شعله بالا میگیرد اگر نکند قیام گسترش میابد». (مسعود رجوی پیام شماره 2 - 9دی 96)
قیام 88 بیشتر در تهران و شهرهای بزرگ بود و بخش متوسط جامعه و روشنفکری و دانشجویان در آن شرکت داشتند، اما قیام سال 96 سراسری است و بیشترین تظاهرات و اعتراضات در شهرهای کوچکتر بیشتر شکل میگیرد.
قیامی است سراسری، که محرومترین اقشار اجتماعی در آن شرکت دارند.
مردم و جوانانی که در زیر فقر مطلق کمرشان دارد میشکند.
جوانان، دختران و پسرانی که هیچ آیندهای برای خود نمیبینند ازطرفی عوامل و ایادی رژیم و آقازادهها در نعمت و رفاه و خوشگذارنی بهسر میبرند.
آنها علت این وضعیت را دریافتند در یکسال اخیر صدای تظاهرات مسالمتآمیز کارگران، بیکارشدگان، مالباختگان معدنچیان شنیده نشده یا سرکوب شده است.
بنابراین تنها راه را، قیام برای تغییر وضعیت مو جود دیدند و تا به آن دست نیابند عقب نمینشینند.
جوانان با سردادن شعارهایی نظیر «مرگ بر خامنهای» «مرگ بر روحانی» «مرگ بر دیکتاتور» «اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین» کل نظام استبداد ولایتفقیه را نشانه رفتند.
رژیم در دستگاه تبلیغات اطلاعاتی خود همیشه مذبوحانه اعتراضها و قیامها را به خارج نسبت میدهد اما حتی در درون رژیم افراد بسیاری، این را به چالش میطلبند.
روزنامه ابتکار با طعنه در این رابطه نوشت:
«تقریبا در همه اعتراضهایی که طی 40سال گذشته در کشور رخ داده است از جمله سالهای 88 و 78 و حالا هم 96 بنا بر گفته مسئولان، یک سر منشأ خارجی داشته است. گاهی کار کار انگلیسیها بود، گاهی جورج سورس و آمریکاییها پشت قضیه بودند. حتی گاهی هم مسئولان معتقد بودند که دشمنان منطقهیی در ایجاد چنین رویدادهایی تاثیرگذار بودند.» ـ (روزنامه حکومتی ابتکار 17دی 96)
در ادامه هم مینویسد:
علیرغم اینکه بسیاری از فعالان سیاسی در هر دو جریان سیاسی معتقدند که این اتفاقات منشأ خارجی نداشته باید قبول کرد مردم به تصمیم خود اقدام به اعتراض کردهاند و دشمنان صرفاً موج سواری کردند.
علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات در گفتگو با «روزنامه حکومتی ابتکار» گفت: «اینکه اعتراضهای مردم را به بیرون از کشور وصل کنیم، صحیح نیست. درست این است که بگوییم دشمنان ایران در خارج از کشور از این قضیه بهرهبرداری سیاسی میکنند منشأ این اعتراضها کاملاً ایرانی و مردمی بود و مشکلات معیشتی مردم ایران است که این شرایط را به وجود آورده است. ریشه اعتراضهای اخیر همان اعتراضات صنفی است که توجهی نسبت به آنها صورت نگرفت. اگر بهخاطر داشته باشید مالباختگان هم تظاهرات داشتند. کارگران هم مدت ها است نسبت به شرایط موجود معترض هستند. با این اوصاف کاملاً طبیعی است که وقتی اعتراضها اوج بگیرد و به جنبش اجتماعی تبدیل شود و بسیاری تلاش خواهند کرد که از این موقیعت ایجاد شده سوءاستفاده کنند و اهداف خود را پیگیری کنند و چنین اتفاقی دور از ذهن نیست.» - (روزنامه حکومتی ابتکار 17دی 96)
علی صوفی در ادامه گفتگو تأکید کرد: «اما نمیتوان اصالت اعتراضها و خواستههای مردم را زیر سؤال برد؛ در این اعتراضات مردم مطالبات بهحقی داشتند البته مدتها بود که ما شاهد اعتراضهای مردمی بودیم و این اتفاق کاملاً قابل پیشبینی بود مشکلات اقتصادی، گرانیهای اخیر و مسأله بودجه هم ضربه نهایی را بر مردم وارد کرد. در حقیقت، مردم دیدند که چه موسساتی از بودجه استفاده میکنند، نمیتوانند ساکت باشند و در واقع چنین تصوری ایجاد شد که مالیات مردم به جیب اشخاص دیگر میرود. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که مردم ساکت باشند.» - «روزنامه حکومتی ابتکار 17دی 96»
واقعیت اصلی این است که مردم از نظام سفیه و منحط «ولایت فقیه» عبور کردند.
آنها میگویند که میجنگیم ایرانو پس میگیریم از چه کسانی؟ از آنهایی که میهن را به اشغال خود درآوردند. ا ز پاسداران، سرهنگ و سرتیپهایی که بهراحتی جوانان را در خیابان میکشند یا فرمان شلیک میدهند. از آخوندهای حکومتی.
جوانان ما را به فروش قرنیه چشم مجبور کردند، زنان و مردان جوان برای امرار معاش کلیه خود را میفروشند مسبب آن کیست؟
مادرانی قبل از تولد نوزاد خود را میفروشند. این فرهنگ از کجا آمده است، این چه سطحی از فقر است، مسبب آنها کیست؟
دخترکان ما در خیابان دستفروشی میکنند همانجا مشق مینویسند یا زباله گردی میکنند!
این چه سرنوشتی برای کودکان ایران است؟ مسبب آن کیست؟
مردم ثمره یک عمر زندگی را برای بهدست آوردن یک سر پناه به بانک یا به صندوق های بهاصطلاح قرض الحسنه دادند اما آنها آن را بالا کشیدند، مسبب آن کیست؟
درسرتاسر کشور صدها شاید هزاران زندانی سیاسی بهخاطر اعتراض به حکومت در زندان هستند.
اینها بخش کوچکی از معظلات جامعه ایران است که آخوندهای رذل حاکم مسبب کامل آن هستند.
این عوامل خود زمینه جوشش قیام در بستر جامعه ایران را زنده نگه میدارد.
تظاهراتی که با اعتراض به گرانی آغازشده بود کمتر از 24ساعت با شعار مرگ بر خامنهای ادامه پیدا کرد.
یعنی سرمنشاء همه مشکلات فوق حکومت است که در «ولایت فقیه» منحط خامنهای متبلور است پس باید به ریشه زد.
ازطرفی عوامل رژیم از برخورد با جوانان وحشت دارند و پیوسته هشدار میدهند که نگذارید که آتش قیام بیش از این شعلهورتر گردد.
دراین رابطه روزنامه حکومتی آرمان در 14دی ماه مینویسد:
«اگر وقایع اخیر، با واکنشهای تند، عصبی و هیجانی مواجه شود، آنچه حاصل میآید، پاشیدن بنزین بر روی آتش اعتراضات خواهد بود. هر چند ممکن است در هر ناآرامی، افرادی نیز با اهداف خاص سوءاستفاده کنند ولی انگ و برچسب زدن به همه معترضان و همه آنان را اوباش و تفاله و عوامل بیگانه و... نامیدن تنها باعث رنجش بیشتر کسانی میشود که مطالبه اصلیشان شنیده شدن صدایشان است؛ چنین رویکردی در قبال معترضان، بهمثابه پاشیدن نمک بر زخمهای آنان است و نتیجهاش تشدید ناآرامیهاست، ناآرامیهایی که اگر مهار هم شوند، تبدیل به آتش زیر خاکستر میشوند و در زمانی دیگر، چالشی بزرگتر میسازند». «روزنامه حکومتی آرمان 14دی ماه»
رژیم بواقع وحشت دارد که با شلیک گسترده باعث شود که بنزینی روی قیام ایران بپاشد که دیگر نتواند آن را مهار کند، اگر سرکوب نکند مهار ازدستش خارج شود. به این جهت ایادی درون رژیم هشدار میدهند که هرکاری میکنید خوب حساب و کتاب آن را هم بکنید.
آقای مسعود رجوی در پیام شماره دو خود بعد ازشروع قیام 96 گفت:
«... رژیم به واقع در بنبست و مستـاصل است، اگرشلیک کند شعله بالا میگیرد اگر نکند قیام گسترش میابد». (مسعود رجوی پیام شماره 2 - 9دی 96)
قیام 88 بیشتر در تهران و شهرهای بزرگ بود و بخش متوسط جامعه و روشنفکری و دانشجویان در آن شرکت داشتند، اما قیام سال 96 سراسری است و بیشترین تظاهرات و اعتراضات در شهرهای کوچکتر بیشتر شکل میگیرد.
قیامی است سراسری، که محرومترین اقشار اجتماعی در آن شرکت دارند.
مردم و جوانانی که در زیر فقر مطلق کمرشان دارد میشکند.
جوانان، دختران و پسرانی که هیچ آیندهای برای خود نمیبینند ازطرفی عوامل و ایادی رژیم و آقازادهها در نعمت و رفاه و خوشگذارنی بهسر میبرند.
آنها علت این وضعیت را دریافتند در یکسال اخیر صدای تظاهرات مسالمتآمیز کارگران، بیکارشدگان، مالباختگان معدنچیان شنیده نشده یا سرکوب شده است.
بنابراین تنها راه را، قیام برای تغییر وضعیت مو جود دیدند و تا به آن دست نیابند عقب نمینشینند.