رسانههای حکومتی خبر از یک عقبنشینی اعلام شده رژیم در مورد قیام داده و اعلام کردند دولت آخوند حسن روحانی فیلترینگ تلگرام را لغو کرده است.
ممکن است گفته شود این یک فریبکاری است، چون مردم با فیلتر شکن کار خودشان علیه رژیم انجام میدادند و رژیم برای اینکه بیشتر مفتضح نشود مجبور به این کار شد.
اما واقعیت این است که یک عقبنشینی در برابر قیام مردم است، این روزها رسانههای رژیم به ناگزیر خبرهای گوناگون و ریز و درشتی در زمینه عقبنشینیهای رژیم میدهند که برخلاف سیاستهای انقباضی و اعلام شده قبلی است.
از جمله اینکه علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم در هراس از قیام و اعتراضات مردم بهاصطلاح دلسوز مردم شده است. تلویزیون رژیم 24دی 96 بهنقل از وی میگوید: ”رئیس مجلس اشاره کردند به جلسه گذشته نمایندگان مجلس با مسئولان مرتبط به مشکلات اقتصادی، اشاره کردند که فصلمشترک گفتگوهای نمایندگان مجلس با مدیران کشور بود، و نگرانیهایی که در جامعه ایجاد کرده بود، و انتظاراتی که آن سرعت عمل در حل این مشکلات را مطالبه میکند و در این شرایط که ضرورت دارد اول دولت و مجلس متناسب با شرایط کشور از تحمیل فشارهای اقتصادی بیشتر بر مردم جلوگیری کنند“. (تلویزیون رژیم 24دی 96)
آخوند علوی وزیر اطلاعات دولت روحانی نیز هشدار میدهد: ”به نارضایتیها در درون جامعه دامن نزنید برای التیام زخمها گام برداریم“.
روزنامه حکومتی آرمان 24دی 96 بهنقل از وزیر اطلاعات رژیم مینویسد: ”با واکاوی این حوادث میتوان درسهای عبرت آموزی برای پیشگیری از آن گرفت.
و راه اساسی پیشگیری از چالشها، همافزایی و پرهیز از ضایع کردن انرژیهاست.
ممکن است دامن زدن به نارضایتیها در درون نظام، موجب بروز مجدد حوادث و ناآرامیها شود“.
سوال این است که چرا آخوند علوی این همه مردمگرا! و سنگ صبور مردم شده است؟
واضح است که میبایست چرایی این همه سنگ مردم به سینه زدن توسط این آخوند اطلاعات چی را در آتشفشان خشم مردم در جریان قیام جستجو کرد، قیامی که دامن صدر تا ذیل نظام منحوس آخوندی را به آتش کشید.
جواب سوال در این است که عبور مردم از نظام آخوندی و شعارهای مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی، مرگ بر جمهوری اسلامی و... بود، که آخوند علوی را وادار کرده تا بگوید: ”دشمنان درصدد فعال کردن گسلهای اجتماعی در جامعه ما هستند و باید عوامل نارضایتیها را بهعنوان آسیب اجتماعی واکاوی کنیم تا به تهدید بالقوه منجر نشود“.
واضح است که ”تهدید بالقوهای“ که این آخوند از آن میترسد، تهدید سرنگونی نظام است که البته نه تنها بالقوه بلکه بالفعل در چشمانداز این نظام جنایتکار وجود دارد.
ترس از چنین چشماندازی است که علی خرم یکی از عناصر باند روحانی را به فراست! انداخته است تا برای حفظ نظام و ”خنثی سازی دشمنان“ نظام میبایست ”با قاطعیت برحق مردم“ و ”بر اساس قانون اساسی“ پافشاری کند.
نسخه پیچی سوپاپ اطمینانی این مهره نظام آخوندی برای حفظ نظام چنین است: ”تأکید بر آزادی تظاهرات و راهپیمایی و شنیدن صدای ناراضیان میتواند این اهرم را در دست دشمنان و خارجنشینان خنثی و بیاثر کند... “ (روزنامه اعتماد 24دی 96)
ملاحظه میشود که قیام ایران چگونه در میان نظام و باندهایش ولوله انداخته تا هر چند در حرف هم که شده خود را مردم دار! و ظاهر سازی کنند که از مواضع سرکوبگرانه فاصله گرفتهاند!
طبعا این ژستها فریبکارانه است، اما به فرض اینکه کسی در نظام ولایت باشد که مدافع آزادی مردم و... . باشد، باید به این سؤال هم پاسخ بدهد که اگر آزادی تظاهرات و شنیدن صدای ناراضیان... . در این رژیم امکانپذیر بود، پس چرا تا بهحال عملی نشده است. ؟
چرا بعد از قیام هنوز چند هزارنفر از تظاهرکنندگان در زندان هستند و دستگیریها همچنان ادامه دارد؟ مردم ایران این واقعیتها را باور کنند یا توبه گرگ را، البته مردم به خوبی میدانند که این پزها تماماً فریبکارانه و توخالی است.
زیرا عملی شدن چنین نسخههایی برای نظام در زمینه رعایت حقوق مردم، آزادی تظاهرات و... . بهمثابه خودکشی آن است. آن روزی که علی خامنهای و به تبع او نظام ولایتفقیه دست از سرکوب بردارد، و به قول آن مهره باند روحانی ”برآزادی تظاهرات و راهپیمایی“ تأکید کند آن روز آغاز پایان و سرنگونی رژیم است.
ممکن است گفته شود این یک فریبکاری است، چون مردم با فیلتر شکن کار خودشان علیه رژیم انجام میدادند و رژیم برای اینکه بیشتر مفتضح نشود مجبور به این کار شد.
اما واقعیت این است که یک عقبنشینی در برابر قیام مردم است، این روزها رسانههای رژیم به ناگزیر خبرهای گوناگون و ریز و درشتی در زمینه عقبنشینیهای رژیم میدهند که برخلاف سیاستهای انقباضی و اعلام شده قبلی است.
از جمله اینکه علی لاریجانی رئیس مجلس رژیم در هراس از قیام و اعتراضات مردم بهاصطلاح دلسوز مردم شده است. تلویزیون رژیم 24دی 96 بهنقل از وی میگوید: ”رئیس مجلس اشاره کردند به جلسه گذشته نمایندگان مجلس با مسئولان مرتبط به مشکلات اقتصادی، اشاره کردند که فصلمشترک گفتگوهای نمایندگان مجلس با مدیران کشور بود، و نگرانیهایی که در جامعه ایجاد کرده بود، و انتظاراتی که آن سرعت عمل در حل این مشکلات را مطالبه میکند و در این شرایط که ضرورت دارد اول دولت و مجلس متناسب با شرایط کشور از تحمیل فشارهای اقتصادی بیشتر بر مردم جلوگیری کنند“. (تلویزیون رژیم 24دی 96)
آخوند علوی وزیر اطلاعات دولت روحانی نیز هشدار میدهد: ”به نارضایتیها در درون جامعه دامن نزنید برای التیام زخمها گام برداریم“.
روزنامه حکومتی آرمان 24دی 96 بهنقل از وزیر اطلاعات رژیم مینویسد: ”با واکاوی این حوادث میتوان درسهای عبرت آموزی برای پیشگیری از آن گرفت.
و راه اساسی پیشگیری از چالشها، همافزایی و پرهیز از ضایع کردن انرژیهاست.
ممکن است دامن زدن به نارضایتیها در درون نظام، موجب بروز مجدد حوادث و ناآرامیها شود“.
سوال این است که چرا آخوند علوی این همه مردمگرا! و سنگ صبور مردم شده است؟
واضح است که میبایست چرایی این همه سنگ مردم به سینه زدن توسط این آخوند اطلاعات چی را در آتشفشان خشم مردم در جریان قیام جستجو کرد، قیامی که دامن صدر تا ذیل نظام منحوس آخوندی را به آتش کشید.
جواب سوال در این است که عبور مردم از نظام آخوندی و شعارهای مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی، مرگ بر جمهوری اسلامی و... بود، که آخوند علوی را وادار کرده تا بگوید: ”دشمنان درصدد فعال کردن گسلهای اجتماعی در جامعه ما هستند و باید عوامل نارضایتیها را بهعنوان آسیب اجتماعی واکاوی کنیم تا به تهدید بالقوه منجر نشود“.
واضح است که ”تهدید بالقوهای“ که این آخوند از آن میترسد، تهدید سرنگونی نظام است که البته نه تنها بالقوه بلکه بالفعل در چشمانداز این نظام جنایتکار وجود دارد.
ترس از چنین چشماندازی است که علی خرم یکی از عناصر باند روحانی را به فراست! انداخته است تا برای حفظ نظام و ”خنثی سازی دشمنان“ نظام میبایست ”با قاطعیت برحق مردم“ و ”بر اساس قانون اساسی“ پافشاری کند.
نسخه پیچی سوپاپ اطمینانی این مهره نظام آخوندی برای حفظ نظام چنین است: ”تأکید بر آزادی تظاهرات و راهپیمایی و شنیدن صدای ناراضیان میتواند این اهرم را در دست دشمنان و خارجنشینان خنثی و بیاثر کند... “ (روزنامه اعتماد 24دی 96)
ملاحظه میشود که قیام ایران چگونه در میان نظام و باندهایش ولوله انداخته تا هر چند در حرف هم که شده خود را مردم دار! و ظاهر سازی کنند که از مواضع سرکوبگرانه فاصله گرفتهاند!
طبعا این ژستها فریبکارانه است، اما به فرض اینکه کسی در نظام ولایت باشد که مدافع آزادی مردم و... . باشد، باید به این سؤال هم پاسخ بدهد که اگر آزادی تظاهرات و شنیدن صدای ناراضیان... . در این رژیم امکانپذیر بود، پس چرا تا بهحال عملی نشده است. ؟
چرا بعد از قیام هنوز چند هزارنفر از تظاهرکنندگان در زندان هستند و دستگیریها همچنان ادامه دارد؟ مردم ایران این واقعیتها را باور کنند یا توبه گرگ را، البته مردم به خوبی میدانند که این پزها تماماً فریبکارانه و توخالی است.
زیرا عملی شدن چنین نسخههایی برای نظام در زمینه رعایت حقوق مردم، آزادی تظاهرات و... . بهمثابه خودکشی آن است. آن روزی که علی خامنهای و به تبع او نظام ولایتفقیه دست از سرکوب بردارد، و به قول آن مهره باند روحانی ”برآزادی تظاهرات و راهپیمایی“ تأکید کند آن روز آغاز پایان و سرنگونی رژیم است.