728 x 90

آثار استراتژیک قیام در آسیاب زمان چه کرده است؟

اعتراضات شبانه در تهران ـ عکس از آرشیو
اعتراضات شبانه در تهران ـ عکس از آرشیو

حاکمیت ولایت فقیه به شرایطی کشانده شده است که روزبه‌روز را برای حفظ نظام سپری می‌کند. چنین کرده است گسترش اجتماعیِ آثار استراتژیک قیام ۱۴۰۱ و تداوم آن در ۱۴۰۲. مسأله این است که بزرگی و هیبت تضاد بین جامعه و حاکمیت، متصل به آثار استراتژیک قیام جاری شده است؛ طوری که تا سقوط محتوم نظام، تضاد بین جامعه و حاکمیت، از آثار قیام تغذیه می‌کند و خواهد کرد.

 

نظام به مرحله‌یی پای نهاده است که تضادهای داخلی حکومتیان و تضادهای آشتی‌ناپذیر جامعه با حاکمیت به‌هم گره خورده‌اند. برای حاکمیت، فصلی رقم خورده است که باید آنچه را از جنایت و چپاول طی بیش از چهار دهه کٍشته است، درو کند. از این رو گفتمان فی‌مابین با سرعت نور، از مرز بی‌اعتمادی و مشروعیت نظام گذشته و تنها گفتمان ــ به‌طور خاص با تمرکز قیام بر رأس نظام ــ تعیین‌تکلیف نهایی حاکمیت شده است.

 

  • شتاب روند قیام از حداقل‌خواهی‌های حقوق‌بشری به مسیر و راه‌کار رادیکال، از یک‌طرف حاکمیت را در بن‌بست لاعلاج برای برون‌رفت از آثار قیام دچار نموده و از طرف دیگر تضادهای میان باندهای حکومتی و سهم‌خواهان نظام را شتاب غیرقابل کنترل داده است. آخوند جلالی نماینده رفسنجان در ۲۰فروردین ۱۴۰۲ در مجلس گفت: «دلسوزان عزیز! به داد حوزه قم برسید. به داد نظام اسلامی از شر این آخوندنماهای فاسد برسید که اگر‍ جمع نشوند جهانی را فاسد می‌سازند». وی سپس با اسم بردن از شش مجمع، جامعه، خانه، مؤسسه، انجمن و بیت در حوزه‌ٔ قم، به آخوندها و طلاب حکومتی فراخوان می‌دهد که: «به داد حوزه قم برسید و جلوی این فتنه بزرگ را بگیرید!».

مشاهده می‌شود که عقبه‌ها، تکیه‌گاه‌ها و سرمایه‌های معنوی نظام هم در معرض آثار استراتژیک قیام واقع شده‌اند و جز تشدید تضاد با طبقه‌ٔ حاکم و حاکمیت سیاسی، گفتمانی بین‌شان متصور و میسر نیست.

 

این وضعیت حاصل انباشته شدن جنایت‌های سیاسی و اقتصادیِ خمینی و خامنه‌ای و سرریز شدن آثار این جنایات به سطح جامعه است. اکنون مشت درشت و محکم قیام ۱۴۰۱، بازخورد این جنایات را به بناگوش نظام می‌کوبد. به همین دلایل، گفتمانهای درون حاکمیت هم جنس عوض کرده و حاصل آن، ریزش پشت ریزش و مرهم‌کشی‌های مداوم خامنه‌ای شده است.

 

رژیم آخوندی به مرحله‌یی کشانده شده است که تمام تجارب تاریخی گواهی می‌دهند که در چنین مختصاتی، هیچ دیکتاتوری نتوانسته شاکله و ساختار خود را رو به آینده استوار نگاه دارد. این‌گونه شده است که نیروهای تا دندان مسلح و سرکوب‌گران خلص ولایت فقیه ــ میدان‌داران جنایت‌های افسارگسیخته طی چهار دهه ــ دیگر کارآیی گذشته را برای نظام ندارند: «شاید آقایان نخواهند و نتوانند بیان کنند که در واحدهای آنها چه خبرهایی است، اما من مستقیم خدمت رهبری عرض می‌کنم و به‌جرأت می‌توانم عنوان کنم که بسیاری از نیروهای نظام از نظام عبور کرده‌اند» (سرتیپ محسن کریمی فرمانده سپاه روح‌الله استان مرکزی).

 

این‌ها محصول آثار استراتژیک و نافذ قیام و برآمده از متن جامعه هستند که در درون نظام ریخته‌اند. محصولی که حاکمیت تمامیت‌خواه ولایت فقیهی را به گذرگاههای پیاپی خطرخیز کشانده‌اند. این آثار، «زمان» را از حاکمیت گرفته و به چاره‌یابیِ زیستنی روزبه‌روز وادار نموده است.

این‌گونه شده است که گندم ۴۴سال گذشته‌ٔ ایران در آسیاب زمان چرخیده است. آسیابی که خمینی و خامنه‌ای و عقبه‌های معنوی‌شان هرگز فکر نکردند قدرت انسانی و اجتماعی آن از قدرت و هیبت سلاح، سرکوب، عوام‌فریبی، دین‌فروشی، زندان‌سازی، زن‌ستیزی و بریدن زبان و قلم و هیمنه‌ٔ اعدام و قتل‌عام، بسا بسا بیشتر است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5eda5bf7-4bbe-4a82-9c72-8a089c5ee1be"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات