بازخوانی مواضع نیروها و جریانات دربارهی نمایش انتخابات ۸ و ۱۵ تیر، یکی از درسهای مهم تاریخی برای مردم ایران است.
در دنیای سیاست یک قانونمندی وجود دارد که میگوید کیفیت مرزبندی با حاکمیت مستبد، معرف ماهیت هر نیروی سیاسی است. این کیفیت، اینگونه شناخته میشود که چه نیرویی تغییر را در درون حاکمیت میجوید و چه نیرویی در بیرون آن.
یکی از زمینههای شناخت ماهیت نیروها در صحنه یا در سپهر سیاسی ایران، مواضع اینان در قبال بازیگری اصلاحاتیها حین مانورهای سیاسیِ حاکمیت از خرداد ۱۳۷۶ تا ۱۵ تیر ۱۴۰۳ است. به این واقعیت باید اشراف داشت و اذعان نمود که این بازیگریها از مردم ایران قیمتی بسسنگین و خونین گرفته است.
این بازیگریها با چه سرمایهیی صورت گرفته است؟ با آنانی در بیرون حاکمیت که خود را با حاکمیت ملایان و با رأس آن تعیین تکلیف نکردهاند و از قبل آن ارتزاق میکنند. اینان دستمایهها و هیزمبیارهای معرکهی دیکتاتوری آخوندی بودهاند و هستند. اینان نیروهای میدانی خامنهای میشوند تا با دلخوشکردن ولی فقیه به مواضعشان، بازارگرمیِ سیرک انتخابات را تدارک ببیند.
اینها درسهای تاریخی ــ البته تلخ ــ برای مردم ایران هستند. آیا در سپهر سیاسی ایران فقط همین درس تجربه شده است؟ نه!
در ایران ما از دیرباز که همواره اسیر دیکتاتوریهای موروثی بوده است، هدفمند بودن عنصر یا گروه سیاسی و نیز علمی بودن مبارزه با دیکتاتوری، یک الزام و ضرورت برای اولاً: شناخت ماهیت سلطهگر مسلط و ثانیاً: تعیین نوع و روش مبارزه با آن میباشد.
راه دور نرویم؛ این دو عامل مهم را میشود از خرداد ۱۳۷۶ تا ۱۵ تیر ۱۴۰۳ بازخوانی یا بازشناسی نمود. وقتی ماهیت خمینی و خامنهای معطوف به اصل ولایت فقیه در قانون اساسی نظام، توسط شهروندان و کنشگران سیاسی و اجتماعی شناخته نشود، بهعنوان عناصر بیرون نظام، تبدیل به سوختبار بازیهای سیاسیِ دیکتاتور میشوند. یکی از علل داخلیِ طولانی شدن عمر ارتجاع پلید آخوندی همین است.
یکی از درسهای بسیار مهم برای مردم ایران در صحنهی تاریخی و سیاسی طی نزدیک به ۳۰ سال گذشته، مواضع شورای ملی مقاومت ایران در قبال مانورهای سیاسی و بازیگریهای اصلاحاتیِ نظام ملایان است. در راستای تعمیق مبارزه برای نفی کلیت نظام آخوندی، ضروریست که نسلهای دهههای ۷۰ و ۸۰ به این مواضع مشرف باشند.
اگر از خرداد ۱۳۷۶ به اینسو حرکت کنیم، میبینیم هدفمندی و علمی بودن مبارزهی شورای ملی مقاومت ایران ــ که خود را در کیفیت مرزبندی قاطع با دیکتاتوری ولایت فقیهی بارز نموده ــ باعث شده است تنها نیروی متشکل ایرانی باشد که هرگز ساحت سیاسی و تشکیلاتی و مبارزاتیاش به بازیگریهای مبتذل اصلاحاتی و اعتدالی آلوده نشود. روشن نمودن اذهان و آزاد کردن انرژیِ نسلهای ضد دیکتاتوری از بختک اصلاحاتیهای قلابی در سه دههی گذشته، از دستآوردهای ستودنیِ ملی و تاریخیِ شورای ملی مقاومت ایران و مسؤل آن هستند.
این مواضع همواره نشانیِ درست راه نفی هرگونه دیکتاتوری را به مخاطبان ایرانی و جهانیِ خود دادهاند. این مواضع همواره تأکید و تکرار کردهاند که آن شخص و نیرویی میتواند با دیکتاتوری قرون وسطایی و مذهبی آخوندی مبارزهی تمامعیار بکند و فریب آن را نخورد، که خود را تماماً از ایدئولوژی، تفکر، سیاست و ارزشهای ضد بشری و زنستیزانهی این حاکمیت بتکاند و از آن تهی شود.
تبلور خود را تکاندن و روئینه شدن، در مرزبندی قاطع و همهجانبه با تمام جناحهای آن است. محصول بلافصل آن، بالنده و پویا شدن در ماندگاری،
هوشیار و مسلط بودن بر سپهر تاریخی و سیاسی ایران،
کسب مداوم اعتبار بینالمللی،
پیوند یافتن با منافع ملی ایران و آن را معیار تشخیص درست و غلط بودن مواضع افراد و نیروها دانستن،
سرشار و خلاق و آفرینندهی عرصههای هماوردی برای پیشبرد مسیر آزادی ایران بودن و شدن
و یافتن تضمین استمرار مبارزهی سازمانیافته، علمی و قانونمند تا تحقق سرنگونیِ محتوم اشغالگران ولایی ــ آخوندی است.