در حالی که چند روزی بیشتر به بازگشایی مدارس بر روی میلیونها دانشآموز نمانده «کمبود کلاس» کماکان از مشکلات اولیه آموزش و پرورش و یکی از موانع اساسی رشد و پرورش آینده سازان کشور میباشد.
کمبود کلاس علاوه بر فقر اقتصادی و پایین بودن درآمد خانوادهها بهعنوان علت اصلی بازماندن کودکان از راهیافتن به مدرسه، راهبند اساسی دیگری است که مانع شکوفا شدن استعداد هزاران نونهال در یکی از غنیترین کشورهای جهان شده است. کمبودی که خاص یک شهر و یک استان نبوده و بسیاری از استانها را دربرمیگیرد.
روز یکشنبه ۱۰شهریو ر۹۸، یک عامل حکومتی در قزوین از نیاز حدود ۱۷۵۰کلاس درس به مقاومسازی و ۱۳۴۰کلاس به تخریب و بازسازی خبر داد. همزمان مدیر آموزش و پرورش رژیم در بروجرد نیز با بیان اینکه «بیش از ۴۰۰فضای آموزشی در این شهرستان نیاز به توجه جدی دارد»(خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۰شهریور)، گفت که ۶۰درصد مدارس بروجرد فرسوده هستند. روز پنجشنبه ۳۱مرداد ۹۸، مدیرکل دیگری در استان البرز با اشاره به اینکه این استان ۷۰۰۰کلاس درس کم دارد، از لزوم تخریب و نوسازی ۲۰۰مدرسه سخن گفته و افزوده بود که بسیاری از مدارس غیردولتی استان در خانههای مسکونی فعالیت میکنند و استاندارد نیستند و این استان با تراکم بالای دانشآموز حدود ۳۵ تا ۴۰نفر در بسیاری از کلاسهای درس روبهروست که باید این تعداد به ۲۴نفر برسد. چند روز قبل در همین استان مدیرکل آموزش و پرورش اعتراف کرده بود که برای دانشآموزان تازهوارد ۴۰۰کلاس درس جدید نیاز است و کمبود فضای آموزشی موجب شده تا ۴۸درصد مدارس این استان بهصورت دوشیفته فعالیت کنند. روز پنجشنبه ۱۴شهریور، مدیرکل آموزش و پرورش رژیم در خراسان جنوبی هم اذعان کرده بود که به ۴۲۰کلاس درس در استان خراسان جنوبی نیاز است. از جمله در سایت مساکن مهر بیرجند ۲۳۸کلاس، سایتهای مساکن مهر سایر شهرستانها ۱۱۹کلاس و در شهرکهای اقماری بیرجند ۶۳کلاس مورد احتیاج میباشد (خبرگزاری حکومتی ایرنا ۱۴شهریور ۹۸)
استان تهران از محرومترین استانهای کشور!
برای اینکه تصور نشود فقط استانهای حاشیهای و دور از مرکز با معضل «کمبود کلاس» مواجهاند، صحبتهای تکاندهنده نماینده رژیم از استان تهران یعنی پایتخت کشور را باید شنید که حتی این استان را هم جزء محرومترین استانها میشمارد و میگوید: «استان تهران بهرغم آن که ٥١درصد درآمد مالیاتی را دارد بهلحاظ سرانه آموزشی، بافت فرسوده و مدارس غیراستاندارد در زمره محرومترین استانها قرار داده بهطوری که در برخی مناطق کلاسهای درس در کانکس برگزار میشود!»(خبرگزاری مجلس رژیم ۲۷مرداد ۹۸)
نماینده رژیم البته نمیگوید درآمدهای مالیاتی کجا و چگونه خرج میشود و چگونه اموال مردم خرج سرکوب و تروریسم و نوسازی حوزههای علمیه میشود. او خوب میداند اما نمیگوید آنسوی کلاسهای متراکم چندشیفته در کانکس، فرزندان وابستگان و مزدوران رژیم هستند که در مدارس لاکچری با هزینههای نجومی تحصیل میکنند. اما آنقدر فضاحت و فساد و تبعیض و بیعدالتی بالاگرفته که ناگزیر به «بافت فرسوده و مدارس غیراستاندارد» اعتراف میکند.
توانا بود هر که دارا بود!
در کشوری که در زیر چتر حاکمیت چپاولگر ولایت فقیه از صدر تا ذیل عوامل آن مشغول اختلاس و دزدی از بیتالمال و چاپیدن همه دارایی کشور هستند مشکلات اقتصادی اجتماعی فقط گریبانگیر اقشار محروم و زحمتکشی است که در زیر تسمههای نهادهای سرکوبگر رژیم کمرشان خم شده و هیچگاه گردی از فشار و محرومیت بر دامان خانوادهها و آقازادهها و اطرافیان مسئولان حکومتی و طبقات مرفهای که همه در حیطه عناصر خودی نظام هستند نمینشیند. در نتیجه مشکل کمبود کلاس فقط خاص مدارس عمومی دولتی است و نه مدارس خصوصی فرزندان سران رژیم.
این تبعیض طبقاتی بهحدی است که روزنامه حکومتی رسالت در مطلبی با عنوان «معمولیها جاماندند» با اعتراف به شکاف طبقاتی و بیعدالتی در امر آموزش مینویسد: «توانا بود هر که دارا بود... آمارها نشان میدهد، عدالت و برابری آموزشی از آن طیف عبارتهای باکلاس و ویترینی است که هرازگاهی لقلقه زبان مسئولان میشود تا ما دلمان خوش باشد که حداقل عدالت در حوزه آموزش برقرار است». این روزنامه در ادامه به فاصله طبقاتی میان اقشار مرفه(یعنی همان عوامل خودی نظام) و بقیه مردم اذعان میکند و میافزاید: «میان دانشآموزان مرفه و غیرمرفه دیواری بلند کشیدهایم تا شکاف طبقاتی در حوزه آموزش هر روز وسعت بیشتری پیدا کند و این امر نشاندهنده کمتوجهی به مدارس دولتی است».(۲۲مرداد ۹۸)
متهم و مقصر کیست؟
۴۰سال تجربه حاکمیت سردمداران مرتجع و ضدفرهنگ حاکم بر ایران ثابت کرده که آنها به تنها چیزی که نمیاندیشند، وضعیت فاجعهبار آموزش و پرورش در کشور ماست. بهجای ساخت مدرسه و کلاس که از ابتداییترین الزامات آموزشی است، حتی از پرداخت حقوقهای معوقه معلمان هم ابا میکنند اما در عوض با صرف هزینههای میلیاردی از کیسه مردم محروم ما علاوه بر حمایت نظامی از گروههای تروریستی در منطقه و سایر نقاط جهان به ساختوساز مدرسه، خانه، بیمارستان و حتی تأسیس ورزشگاه و اماکن تفریحی در کربلا و لبنان و کشورهای آفریقایی و آمریکا لاتین اقدام میکند تا چند صباحی بر عمر حکومت ننگین خودش بیافزاید. بهعنوان یک نمونه، خبرگزاری صدا و سیمای رژیم روز دوم دی ۹۷ از سفر ظریف به اوگاندا و «افتتاح بیمارستان ۵۰تختخوابی» در کامپالا خبر دادهاست.
افتتاح بیمارستان و مدرسه و ورزشگاه و... در آفریقا و آسیا از جیب مردم
واقعیت این است که وضعیت آموزش و پرورش هم مثل بقیه امور کشور به جایی رسیده است که دیگر امیدی به بهبود آن نیست. خبرگزاری سپاه جنایتکار اصلاح امور در این حیطه را ناممکن میداند و اعتراف میکند که: «کار بازسازی و نوسازی بیش از ۳۰درصد مدارس فرسوده و ناایمن کشور بهکندی انجام میشود و انجام آن از محل اعتبارات وزارت آموزش و پرورش تقریباً ناممکن است».(فارس ۳شهریور ۹۸)
رسانههای رژیم پا را از این هم فراتر گذاشته و خبر از مرگ این حوزه میدهند و مینویسند: «بهگواه کارشناسان این حوزه بیش از یکدهه است که ناقوس مرگاش بهصدا درآمده است».(همدلی ۱۹مرداد ۹۸)
همین روزنامه وقتی میخواهد متهم و مقصر اصلی را معرفی کند همه را یکجا ساندویچ کرده و میگوید: «همه کسانی که بر اداره مدارس بهشیوه کنونی اصرار دارند از سیاستگذاران ارشد نظام تا مقامات دولتی گرفته تا اولیاء و مربیان دانشآموزان همه و همه در جایگاه آمر یا عامل، متهم هستند».
البته بهرغم حیلهگری و فریبکاری این رسانهٔ حکومتی که تلاش میکند با متهم کردن افراد مجهول و برجسته کردن نقش اولیا و مربیان و مدیران مدارس، رد سپاه فاسد پاسداران و بیت غارتگر ولایت فقیه را گم کند، امروز هر ایرانی آزاده و شرافتمند میداند که وضعیت نابسامان آموزشی ایران نیز مانند سایر مشکلات، زیر سر خامنهای و «سیاستگذاران ارشد نظام» یعنی همان نوچههای «ولیفقیه» میباشد! و بیتردید با ریشهکن شدن همین جماعت است که نظام آموزشی نیز بهسامان خواهد شد.