728 x 90

توقف طرح «صیانت» چرا؟

سخن روز
سخن روز

طرح سانسور و اعمال محدودیت شدید بر فضای مجازی که مجلس ارتجاع از مدتها پیش برای از کار درآوردن آن خیز برداشته بود، به‌طور موقت از دستور کار مجلس خارج شد. چرا که در درون رژیم و حتی در مجلس ارتجاع مخالفتهای بسیاری با آن شده، چیزی که روزنامهٔ همشهری (۴مرداد) آن را «مقاومت عقلای مجلس در برابر دیوارکشی اینترنتی» توصیف کرد.

ماهیت این طرح که دجالان حاکم با فرهنگ وارونهٔ خود آن را «صیانت از حقوق کاربران» نامگذاری کرده‌اند امر روشنی است. همان رژیمی که هیأت مرگ و قتل‌عام را هیأت عفو نامیده، همان رژیمی که در آن رئیسی جلاد را «مدافع حقوق بشر» معرفی می‌کند، اکنون این طرح را «صیانت از حقوق کاربران» می‌نامد. چرا که فضای مجازی در فضای اختناق مطلق، شکاف ایجاد کرده و از همین رو خامنه‌ای نیز بارها غیظ و ناراحتی خود را از «ول» بودن فضای مجازی ابراز کرده است.

 

البته آخوندهای فاسد، تلاش می‌کنند علت غیظ خود از فضای مجازی را اخلاقی و ناشی از نگرانی برای سلامت اخلاقی جوانان جلوه دهند، اما حنای این دجالگریها، مدیدی است که رنگ باخته تا آنجا که خود آخوندها هم ناگزیر اذعان می‌کنند: «مبنای این طرح به‌هیچ‌وجه «صیانت» نیست... مردم دنبال خلاف و تحت تأثیر بیگانگان و گروه‌های سیاسی... هستند و ما باید کنترل کنیم که این اتفاق نیفتد» (آخوند مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ارتجاع ـ سایت حکومتی جماران ـ ۴مرداد ۱۴۰۰). بسا صریح‌تر از او بسیاری از امام جمعه‌های خامنه‌ای هستند که تقریباً هر هفته در خطبه‌های جمعه‌بازار، روضهٔ «سربازان سایبری مجاهدین در آلبانی» را می‌خوانند و از «تخریب افکار مردم» توسط آنها گریبان چاک می‌دهند (آخوند فتاح دماوندی در جمعه‌بازار دماوند ـ اول مرداد ۱۴۰۰).

تا اینجا قسمت ساده و آسان قضیه بود، اما آنچه دشوار می‌نماید، مخالفت «عقلا» با این طرح است که تا اینجا و حتی به‌طور مقطعی به‌نظر می‌رسد زور آنها بر بی‌کله‌های نظام چربیده است، اما چگونه و چرا؟ آیا در این رژیم «عقلا» ی نرم‌تنی هم پیدا می‌شوند؟ داستان چیست؟

 

با نگاهی به‌اظهارات و مطالب برخی مهره‌ها و رسانه‌های رژیم، می‌توان پاسخ را دریافت:

۱. این «عقلا» می‌دانند که زور رژیم نمی‌رسد و تیغش در فضای مجازی نمی‌برد، چرا که «فصل فیلترینگ، محدودیت و مسدودسازی به‌سر آمده و دیگر نمی‌توان به‌مقابله با تکنولوژی پرداخت» (روزنامهٔ حکومتی آرمان ـ ۴مرداد) نمونه‌اش فتح‌الفتوحات (!) رژیم در جنگ با ویدئو و بعد با ماهواره است که صحنه‌های شنیع آن را همه به‌یاد دارند که چگونه پاسداران از در و دیوار و بام مردم با طناب و راپل بالا پایین می‌رفتند و آنتنها را فاتحانه به‌پایین می‌انداختند، . حاصل این جنگ، تشدید منفوریت اجتماعی و ثبت رژیم در تاریخ به‌عنوان پدرخواندهٔ همهٔ داعشی‌ها و آدمخواران معاصر است.

 

۲. اینترنت و فضای مجازی اکنون به‌وسیلهٔ معاش یک جمعیت میلیونی تبدیل شده و حذف آن، این جمعیت انبوه را به‌ارتش بیکاران که تهدید امنیتی مستقیم رژیم هستند، می‌افزاید. ضمن آن‌که خود رژیم نیز هم در زمینهٔ اقتصادی و هم در سایر زمینه‌ها، نیاز و اتکای زیادی به‌اینترنت و فضای مجازی دارد و مسدود کردن آن، خودش را هم متضرر می‌کند.

 

۳. اما عامل مهمتر و عامل اصلی، به‌خصوص در این مقطع، ترس از قیام است. فضای به‌شدت انفجاری جامعه که موجب می‌شود با قطع برق مردم با شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنه‌ای» به‌خیابان‌ها بریزند، قطع و مسدودسازی فضای مجازی می‌تواند جرقه‌یی در این انبار باروت باشد. از همین رو، رسانه‌های حکومتی هشدار می‌دهند: با این طرح «بنیه نظامی کشور (تضعیف و امنیت ملی آسیب‌پذیر خواهد شد» (آرمان ۵خرداد ۱۴۰۰).

 

۴. جالب است که در اینجا نیز همان بن‌بست و پارادوکسی رخ می‌نماید که می‌توان آن را در تمام زمینه‌های مربوط به‌رژیم مشاهده کرد؛ از یک‌سو رژیم در ترس از قیام، و «صیانت» از موجودیت خود به‌شدت احساس نیاز می‌کند که فضای مجازی را که یک وسیله و امکان بسیار مؤثر و کارا در به‌حرکت درآوردن و متشکل ساختن مردم است، هر چه شدیدتر و هر چه سریع‌تر محدود و مسدود کند، اما از طرف دیگر همین اقدام می‌تواند بنزینی بر آتش خشم مردم و شعله‌ور کردن قیام باشد. این بن‌بست، یکی از نشانه‌های بارز مرحله پایانی یک دیکتاتوری است که اجل تاریخی آن فرا رسیده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6800f807-3b23-4c61-8569-d173acd13f7c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات