در حالی که فساد میلیاردی «چای دبش» سراپای «دولت پاکدست!» خامنهای را همچنان میلرزاند، ابراهیم رئیسی در سفر نمایشی به کرج گفته است: «مبادا روابط ناسالم، پارتی بازی، رشوه و... در ادارات حاکم شود. من با مردم عهد بستهام که در این دوره تلاش کنیم بسترهای فساد را از بین ببریم و به این عهد وفادارم. باید زمینه رانت، پارتیبازی و... در هر کجا که باشد باید از بین برود و با خود مردم با این موضوع برخورد خواهیم کرد... در برخورد با فساد به هیچ کسی رحم نخواهم کرد!» (تسنیم. ۱۷آذر ۱۴۰۲)
این جانماز آبکشیدنها، مردمفریبیها و و وارونهنماییها اگر چه ویژگی ثابت عمامهداران ریایی است اما وقتی نوبت به باند جنایتکار حاکم بر ایران میرسد با نوعی رذالت غیرقابل توصیف همراه است. او در شرایطی ادعای مبارزه با «روابط ناسالم، پارتیبازی، رشوه و رانت و فساد» میکند که یکی از اعضای مجلس ارتجاع با تحیر در بارهٔ فساد ۴میلیارد دلاری «چایگیت» میگوید:
«بحث یک ریال و ۲ ریال نیست. بحث یک دلار و ۲ دلار نیست. بحث پولی است که میتواند مسیر اقتصاد یک کشور را واقعاً تغییر دهد آن هم در این شرایط که مردم مشکلات اقتصادی دارند. ما قاطعانه بهعنوان نماینده مردم از قوهقضاییه میخواهیم ورود کند و گزارش کار دهد. دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی به مردم شفاف بگویند و گزارش دهند» (انتخاب. ۱۷آذر ۱۴۰۲).
توجه شود این فقط بخشی از فساد و دزدی عوامل و گماشتههای خامنهای است که در جنگ قدرت بین باندهای مختلف حاکمیت از پرده بیرون افتاده است. بحث از غارت و ایلغار پولهایی است که هر کدام از آنها «میتواند مسیر اقتصاد یک کشور را تغییر دهد!». معنای تلویحی این حرف این است که اگر مسیر اقتصاد ایران تغییر نکرده بهدلیل کلاندزدیها و فساد سیستماتیک در سیستمی است که خود را در خرقهٔ تقوا پیچیده و برای فریب خلق سخن از «اسلام» و «انقلاب» و «عدالت اجتماعی» بر زبان میآورد و مدعی مبارزه با «روابط ناسالم، پارتیبازی، رشوه و رانت و فساد» است.
جالب است با اینکه طشت رسوایی «چای گیت» از بام عالم به زیر افتاده، اعضای کابینهٔ رئیسی مدعی هستند که خود دولت این دزدی را مطرح کرده و چیز جدیدی نیست. اینکه «چیز جدیدی نیست!» راست میگویند. دزدی، رانت و فساد در این حاکمیت «چیز جدیدی نیست»، مسبوق به سابقه و سیستماتیک است. یک «اژدهای هفتسر» دارد که در بیت خامنهای چنبره زده است.
از این جالبتر تظاهر رئیسی و اعضای کابینهٔ او به «پیشقدم بودن در مبارزه با این فساد» است. در این فاکتها دقت کنید:
رئیسی: «در گزارش اخیر فساد در واردات چای نخست دولت پیشقدم شد و شناسایی و پیگیری کرد و دستاندرکاران را عزل و پرونده را به دست دستگاه قضا سپرد».
خطیب، وزیر اطلاعات: «تخلف واردات چای ابتدا در دولت شناسایی شد و وزارت اطلاعات بهعنوان ضابط، گزارش آن را به قوه قضاییه ارائه کرد».
وزیر اقتصادی و دارایی: «پرونده فساد چای حدود ۹ ماه قبل از طریق رسانه ملی اطلاعرسانی شده بود و موضوع جدیدی بهشمار نمیرود که اینچنین پیش چشم مردم به رخ کشیده شود لذا موضوع حاضر فقط یک کمپین رسانهیی وسیع است» (ایسنا و انتخاب. ۱۵آذر ۱۴۰۲).
این یکی دیگر فوق رذالت و خارج از تصور است. در مثل مانند این است که یک دزد گیر افتاده، مدعی شود که خودش دزدی را کشف کرده و فراتر از آن تظاهر به تقوا و پاکدامنی کند و در مقام موعظه، پیدرپی حدیث و آیه ـ در مذمت دزدی و فساد ـ به گوش دیگران بخواند!
چنین تمثیلی مضحک به نظر میرسد ولی یک روایت واقعی از خامنهای و آخوندهایی است که بیش از ۴دهه با ملعبه قرار دادن «اسلام» و «انقلاب»، نام خود را پروار میکنند و کام خود را میجویند و آوازهٔ جنایت و فسادشان از جغرافیای ایران بسا فراتر رفته است.
و این هم پاسخ قضاییه جلادان در سایت حکومتی تسنیم ـ ۱۶آذر ۱۴۰۲:
«رئیس قوه قضاییه با بیان اینکه با متخلفان واردات چای بدون خط قرمز برخورد میشود؛ اضافه کرد: البته دولت گفته ۶۰ فرد متخلف را برکنار کرده؛ اما تاکنون این افراد به قوه قضاییه معرفی نشدهاند. تخلف گروه دبش از سال ۹۸ شروع شد. در سال ۹۸ گروه دبش حدود دو میلیون دلار گرفته است. در سال ۹۹، ۲۱ میلیون دلار گرفته است؛ اما در سال ۱۴۰۰ شصت درصد ارز واردات را به این گروه دادهاند که حتماً خلاف است و در سال ۱۴۰۱ بیش از ۷۰ درصد ارز را این گروه گرفته است».
روزنامهٔ هممیهن نیز در شمارهٔ ۱۸آذر نوشت: «تاکنون یک گزارش رسمی و طبعاً مکتوب درباره فساد ۳.۷میلیارد دلاری ارائه نشده است و به جز اخبار غیررسمی، مقامات رسمی قضایی و دولتی بهصورت شفاهی هر کدام بخشهایی از ماجرا را افشا کردهاند و این نحوه اطلاعرسانی به اغتشاش فکری و شایعات دامن خواهد زد. دولتیها کوشیدهاند که ریشه ماجرا را به پیش از این دولت ربط دهند؛ رفتاری که صحیح نیست، زیرا مبالغی که در دولت قبل پرداخت شده، خیلی عادی و برای واردات چای بوده و رقمها هم بسیار کوچک و معقول است. ولی جهش صد برابری در دولت کنونی رخ داده که نشان میدهد مدیریت چای «دبش» در این دولت روابط ناسالم بسیار مهمی داشته است...»
اما آیا تا ابد میشود قوانین متقن هستی، تاریخ و انسان را چنین به سخره گرفت و از عواقب عبرتناک آن گریخت؟!