اگر چه خمینی و جریان مذهبی ارتجاعی او توانستند انقلاب ایران را از مسیر خود منحرف و آن را مصادره به مطلوب خود کنند، اما از زمان روی کار آمدنشان انواع بیعدالتیها را در حق مردم ایران روا داشتهاند. وضعیت زندگی مردم را به چنان شرایط بیسابقهای رساندهاند که خود این مردم کابوس رعب و وحشت رژیم شدهاند. رژیم نسبت به آنچه اتفاق خواهد افتاد دائماً در ترس و اضطراب است، چرا که در طول این سالیان نتوانسته طعم آرامش و ثبات را بهخاطر جوشش و غلیان مستمر جامعه ایران بچشد.
خامنهای با آوردن جلاد بیسوادی بهعنوان رئیسجمهور، خواست جلوی جوششهای اجتماعی را بگیرد تا در برابر قیام سرنگونکننده، سد ببندند، اما سرعت چشمگیر وخامت اوضاع در دو سال اول حکومت رئیسی آنچنان شد که وضعیت اقتصادی بسا از چند سال قبل از آن نیز بدتر شد؛ طوری که حتی نمایندگان دستچین مجلس این رژیم بر سر رئیسی جلاد فریاد میکشند که «دیگر نان را از سفره مردم برندارید». البته این ترفندها نه از سر دلسوزی برای مردم است بلکه ناشی از ترس از قیامهای بعدی و غرق شدن کامل کشتی ولایت فقیه است.
البته با وجود روند بد معیشتی و سرکوب و خفقان اجتماعی، خشم و انزجار مردمی هم نسبت به نظام پلید آخوندی بسا عمیقتر شد؛ بهنحوی که در اثر کشته شدن دختر مظلوم کرد بهدست کاربمزدان خامنهای پلید در شهریور سال۱۴۰۱، جرقهٔ قیام شعله کشید و به قیامی توفنده و تودهیی تبدیل گشت؛ قیامی که بعد از گذشت هفت ماه همچنان ادامه دارد. مردم ایران در این قیام آشکارا اعلام کردند که خواهان سرنگونی رژیم ولایت فقیه و جایگزینی آن با حکومتی ملی و دموکراتیک هستند.
خامنهای برای زهر چشم گرفتن از مردم و تودههای بپا خاسته دست به اعدام یا مسمومسازی دختران مدارس در شهرهای مختلف ایران میزند.
سیر مداوم تاریخ اما گواهی میدهد که عزم و ارادهٔ خلقهای تحت ستم فراتر از کید و مکر ستمگران و حقکشان است. این همان چیزی است که حاکمان مستبد قادر به دیدن و درک آن نیستند و زمانی متوجه میشوند که دیگر کار از کار گذشته و خلق بپا خاسته آنها را به زبالهدان تاریخ میفرستد.
خامنهای هر چند تجربه انقلاب ضدسلطنتی را دارد، اما قادر به دیدن این واقعیت نیست و برای ادامه حاکمیت ننگین خود همچنان به رذیلانهترین انواع سرکوب و چپاول مایحتاج مردم مبادرت میکند. او روزانه جان بیگناهان را که تحت حاکمیت او هستند تباه میکند و حتی نان را از سفرهٔ آنها به یغما میبرد.
همچنانکه رجالههای رژیم هشدار میدهند و بیم آن را دارند، وخامت اوضاع تحت حاکمیت ولایت فقیه روزبهروز بدتر میشود، شرایط عینی قیام و انقلاب هر چه بیشتر بارز شده و گامبهگام رادیکال میشود. با توجه به این شرایط، قیام بعدی بهدست مردم بهستوه آمده و سلحشوران کانونهای شورشی هر چه زودتر شعله خواهد کشید و دیگر بار نه مانند ۱۳۹۸ یا ۱۴۰۱ خواهد بود، بلکه قیامی است که هست و نیست این رژیم را به نابودی خواهد کشاند و اثری از آن نخواهد گذاشت. اینگونه خواست مردم ایران برای آزادی و عدالت و حاکمیت مردمی را به ارمغان خواهد آورد.
امیر. م
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است