دریاچه ارومیه یکی از ارزشمندترین زیستبومهای میهن که بهدلیل زیباییهای سرشارش به نگین سرخ آذربایجان معروف و شناخته میشد آخرین نفسهای خود را میکشد.
رسانههای حکومتی در توصیف مختصات دردناک و اسفناک کنونی دریاچه ارومیه ضمن اعتراف به کاهش ۵سانتیمتری سطح تراز دریاچه نسبت به سال گذشته که به خشک شدن کامل بندر شرفخانه از بنادر دریاچه ارومیه منجر گشته است اینگونه اقرار میکنند: «بر اساس گزارشات «کارگروه احیای دریاچه ارومیه»، وسعت دریاچه در روز ۳۰شهریور سال جاری ۱۷۲۲.۸۷کیلومتر مربع بوده است که این شاخص نسبت به روز مشابه در سال گذشته ۶۰.۶۰کیلومتر مربع کاهش و نسبت به میانگین درازمدت ۲۸۰۳.۸۶کیلومتر مربع کاهش یافته است.(باشگاه خبرنگاران جوان ۳۱شهریور ۹۷)
در یک نمونه دیگر از این اعترافات، خبرگزاری حکومتی ایرنا ۳مهر ۹۷ ضمن اذعان به شکست طرحهای غارتگرانه رژیم تحت عنوان بازسازی دریاچه ارومیه اینگونه اعتراف کرده است: «برای اینکه دریاچه ارومیه طی ۱۰سال به تراز اکولوژیک خود یعنی ۱۴میلیارد مترمکعب برسد باید سالانه ۳میلیارد و ۳۰۰میلیون مترمکعب آب وارد بستر آن شود در حالی که امسال یک میلیارد و ۲۰۰میلیون مترمکعب آب روانه دریاچه شد و این یعنی ۲میلیارد مترمکعب کمبود آب».
همین منبع در ادامه بهنقل از یک کارگزار حکومت آخوندی پیامدهای مرگبار بعدی این فاجعه زیستمحیطی را اینگونه بازتاب داده است: «اگر دریاچه را رها کنیم، انتشار ریزگردهای نمکی امکان زندگی را میگیرد، بهطوری که ساکنان دو استان آذربایجان غربی و شرقی باید در مدت ۲ تا ۳روز منطقه را تخلیه کنند چون در آن وضعیت هیچ موجود زندهای توان تنفس و زندگی نخواهد داشت».
فاجعه چگونه چنگ و دندان نشان میدهد
روند خشک شدن دریاچه ارومیه و بحران خشکسالی در دریاچه ارومیه که با ورود پروژههای مخرب سپاه پاسداران و زیرشبکههای غارتگر آن از اواسط دهه ۷۰ آغاز گردید، اکنون تا آنجا پیشرفت کرده است که رسانههای حکومتی در نهایت وقاحت خبر حذف نگین آذربایجان یا دریاچه ارومیه از نقشه کشور را در کتب درسی آموزش و پرورش رژیم منتشر میکنند.
ابعاد این فاجعه فراملی که موجودیت و حیات ۱۴ تا ۱۶میلیون نفر از هموطنانی را که در اطراف دریاچه زندگی میکنند در معرض یک انهدام واقعی قرار داده آنزمان بهتر و بیشتر آشکار خواهد شد که بدانیم پیامدهای عمیق و مرگبار و جبرانناپذیر این بحران فراملی علاوه بر خسارات محسوس و نامحسوس بر طبیعت منطقه، بهعنوان یک منبع چند میلیارد تنی نمک چندین استان همجوار از جمله آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل و بخشهای وسیعی از عراق و ترکیه، آذربایجان و ارمنستان را تا شعاع ۵۰۰کیلومتری از دریاچه با مخاطرات جدی و مشکلات عدیده زیستمحیطی مواجه خواهد کرد. اما حاکمیت فاسد آخوندی در این زمینه نه تنها هیچ اقدامی نکرده و نمیکند بلکه همچنان با ادامه دادن به طرحهای غارتگرانه خود ابعاد باور نکردنی این فاجعه زیستمحیطی را هر روز شدت بیشتری میبخشد.
خبرگزاری حکومتی ایلنا ۲مهرماه ۹۷ تحت عنوان «اگر دریاچه ارومیه خشک شود، دیگر شهری بهعنوان تبریز نخواهیم داشت» بهنقل از یک مهره حکومتی در این باره مینویسد: «ما هنوز به اهمیت این موضوع پی نبردهایم که اگر دریاچه خشک شود، تبریز هم باید جابهجا شود. متأسفأنه انتهای دریاچه غیرقابل نفوذ شده و نمیتوانند عمق آن را بیشتر کنند و کارکرد اصلی این دریاچه یعنی تغذیه آبهای زیرزمینی بهطور کامل از بین رفته است. متأسفانه اگر همینطور بیمهابا پیش برویم و امروز برای ما از فردا و نسلهای بعد مهمتر باشد، قطعاً در برخی از قسمتها از جمله آبهای زیرزمینی شرایط را کاملا غیرقابل برگشت میکنیم».
این منبع در ادامه با یادآوری توفان نمک برخاسته از بستر خشک شده دریاچه ارومیه در روزهای پایانی سال گذشته به ابعاد عمیق این فاجعه بزرگ زیست محیطی پرداخته و اضافه میکند: «وقتی در رابطه با احیای دریاچه ارومیه صحبت میکنیم، باید این موضوع را بدانیم که اگر دریاچه ارومیه خشک شود، دیگر شهری بهعنوان تبریز نخواهیم داشت، این موضوع برای این نیست که مردم را بترسانیم بلکه یک واقعیت است. در روزهای پایانی سال گذشته توفانی در غرب حوضه آبریز دریاچه ارومیه اتفاق افتاد که باعث شد تا ۲هفته این منطقه با مشکل گرد و غبار مواجه شود بهطوری که چشم چشم را نمیدید. بنابراین در صورتی که دریاچه ارومیه احیا نشود با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهند شد».
دریاچه ارومیه از نعمتی بزرگ به مصیبتی مرگبار تبدیل شده است
بهاین ترتیب ملاحظه میشود که در سایه حاکمیت غارت و چپاول آخوندی دریاچه ارومیه که تا پیش از این، یک ثروت طبیعی و نعمت بسیار بزرگ در این قسمت از میهن بهشمار میآمد اکنون به مصیبتی مرگبار نه فقط برای آذربایجان و استانهای همجوار بلکه به فاجعهیی فراملی تبدیل شده است.
نگاهی کوتاه و گذرا بر انبوه اعترافات ارگانهای غارت و چپاول رژیم و کنار هم قرار دادن آنها که روزانه در رسانههای رژیم منتشر میشود سیمایی نسبتاً دقیق از وضعیت فاجعهبار کنونی این دریاچه ترسیم میکند که از روی آن میتوان تصویری از آینده میهن را نیز مشاهده کرد.
سایت حکومتی سلامت نیوز ۲مهر ۹۷ با اذعان به اینکه در حال حاضر ٤٧هزار کانون غبار در آذربایجان غربی وجود دارد و این سطح در حال افزایش است در توصیف یکی از مناطق خشک شده دریاچه ارومیه بهنام «جبل کندی» مینویسد: «در این صحرا -١٣کیلومتر دورتر از دریاچه ارومیه- که تا ٢٠سال پیش بخشی از دریاچه بزرگ بود، اکنون افق تا افق خاک روان است؛ مثل ۳کانون بزرگ دیگر غبار در آذربایجان غربی. دریاچه مهجور، کیلومترها دورتر زیر آفتاب بخار شده و انگار تشت بزرگی از نمک است: تنها در پهنه کوچکی آب مانده و باقی همه خشکی و شوری است.
در جبل کندی «باد دیوانه» وقت و بیوقت میوزد؛ از شرق به غرب، از شمال به جنوب، از ناکجا به ناکجا. میوزد تا غبار شور را توی چشم آدمها فرو کند. در این سالها باد چنان نمکهای دریاچه خشک را به هوا پاشید که چندین روستا متروک شدند و باغها و زمینهای بسیاری بیبار. احوال منطقه طوری شد که بعد از تثبیت وضع دریاچه، نشاندن غبارهای نمکی از بازگرداندن آب مهمتر بود».
این منبع در ادامه به ویژگی مرگبار گرد و غبارهای برخاسته از دریاچه ارومیه و تفاوت آن با سایر نقاط میهن اشغال شده پرداخته و مینویسد: «غباری که نمک و عناصر سنگین در خود دارد، اراضی را شور میکند و مرگ سرزمین را رقم میزند. ریزگردهایی که نه مثل غبار خوزستان است و نه شبیه سیستان و بلوچستان: «غبار این سرزمین نمکی است، روی هر بوتهای بنشیند، خشکش میکند و هیچ موجودی را زنده نمیگذارد».
از دریاچه ارومیه چیزی باقی نمانده است
در یک اعتراف دیگر ارگان تروریستی قدس تحت عنوان «دریاچه ارومیه به مرز نابودی کامل رسیده است» پرده فریب و تبلیغات کاذب و سراسر دروغ آخوند روحانی شیاد در بازسازی دریاچه را کنار زده و مینویسد: «شاید وقتی مخاطب عادی اخبار مرتبط به دریاچه ارومیه را که روزانه از سوی رسانههای مختلف از جمله رسانههای وابسته به دولت روی خروجیشان منتشر میشود را ببیند احساس کند که چه جهاد اکبری در این حوزه از سوی دولت در حال انجام است و چه پیشرفتهای محیرالعقولی حاصل شده است اما با اندکی واکاوی این موضوع بهسادگی در مییابیم آنچه که از آن بهعنوان دریاچه ارومیه باقی مانده یک پهنه بسیار کوچک و خیلی کمعمقی است که نما و توهمی از دریا دارد والا دریایی خروشان با موجهایی آبی که در آن کشتیها و قایقها تردد کنند سالهاست که وجود خارجی ندارد».
غارت بیتالمال جهت خوراک خبری برای افکار عمومی
ارگان تروریستی سپاه قدس در ادامه موقعیت اسفناک دریاچه ارومیه را که اکنون آخرین نفسهای خود را میکشد به غارتگری باند مغلوب رژیم ارتباط داده و اضافه میکند: «هرازگاهی اخباری درباره حیف و میل بیتالمال از طریق ستاد احیاء دریاچه ارومیه یا غیرشفاف بودن هزینهکردهای آن نیز روی خروجی برخی رسانهها از زبان تعداد محدودی از منابع خبری قرار میگیرد که بعضاً سبب تیزشدن گوش برخی از مسئولان نیز میشود تا رسانههای منتشردهنده این اخبار را تحت فشار قرار دهند اما با بررسی محتوای رسانهیی شده فعالیتهای ستاد احیا دریاچه ارومیه در مییابیم برخی فعالیتهای این ستاد سالهاست بیثمر مانده و فقط محلی برای هزینه کردن بیتالمال و فراهمسازی خوراک خبری برای افکار عمومی شده و کارکرد دیگری نداشته است».
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که آخوند شیاد روحانی در شروع نمایشات مسخره انتخابات ریاستجمهوری با سوار شدن بر موج نارضایتی مردم و نارضایتی گسترده مردم ارومیه از نابودی دریاچه ارومیه داد سخن داده بود که: «من به شما قول میدهم که اگر بار مسئولیت اجرایی کشور را بر دوش من قرار دادید، در اولین روز دولت، حل مشکل دریاچه ارومیه در دستورکار قرار خواهد گرفت. دریاچه ارومیه احیا باید گردد. من به شما قول میدهم که در دولت تدبیر و امید، احیای دریاچه ارومیه، جزء اولین برنامههایمان باشد».
نتیجه اینکه: از روی اعترافات رسانههای حکومتی که قطعاً بخش کوچکی از بحران گسترده و خطرناک زیستبوم ایران در این قسمت میهن اسیر را نشان میدهد میتوان نتیجه گرفت فسادی که امروز تا منتها درجه خود در حاکمیت منحوس آخوندها نهادینه شده و ذاتی نظام ولایت فقیه میباشد تا کجا کمر به همت نابودی حرث و نسل این میهن بسته است و جز با سرنگونی تام و تمام این رژیم نقطه پایانی بر آن نمیتوان گذاشت.