ناقوس سرنگونی نظام ولایت آنچنان به صدا درآمده که رسانهها و مهرههای حکومتی نیز صدای گامهای آنرا شنیدهاند، گامهایی که آرام آرام به صدای پر طنین رژه گرسنگان تبدیل شده است.
این صدا دیوار کاخهای سردمداران نظام ولایت را نیز به لرزه انداخته و در پشت دیوار پوسیده این کاخها تکاپوی وحشت بیداد میکند.
هراس از فرو ریختن دیوارهایی که طی ۴۰سال از استخوانهای فقرا و محرومین ساخته شده، آشوبی در دل حاکمان ولایت به راه انداخته است.
اکنون هشدارها نسبت به سیلی طغیانگر که بهزودی از زاغهها و محلهها و کوچههای شهرها و حاشیه شهرها به راه میافتد و میرود تا همه چیز را با خود ببرد، پیاپی از درو دیوار و پنجره تار عنکبوت گرفته کاخ پوسیده ولایت شنیده میشود.
هشدارهای مرگ، هشدارهای خطر، هشدارهای سرازیر شدن سیلی که همه چیز را با خود میبرد.
در هراس از این وضعیت است که روزنامه مستقل ۲۲تیرماه۹۹ مینویسد: «خود بازیگران اصلی هم میدانند آنچه در آبان۹۸ اتفاق افتاد، پیشدرآمد سیلی است که عنقریب از زاغهها به راه میافتد و همه چیز را با خود میبرد.
در آبان ۹۸ساعت دوازده شب از زیرنویس شبکه خبر، افزایش قیمت بنزین را متوجه و شوکه شدیم. کمکم اعتراضها از غر و لندهای سر سفرههای صبحانه به خیابان کشیده و فریادها بلند و بلندتر شد. مردمی که از فقر کمرشکن و بیبرنامهگی دولت در تأمین حداقل نیازهایشان به ستوه آمده بودند، از مناطق حاشیه و طبقات زیر خط فقر، جانشان را در دست گرفته به خیابانها آمدند. آتشی که از سالها پیش، زیر خاکستر صبر مردم است، داشت شعلهور میشد و جریان را از کنترل خارج میکرد… کرونا بههرحال روزی تمام میشود و آنوقت این لشکر تار و مار و زخمخورده دیگر چیزی برای باختن ندارد. وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل، میجنگد و میشود آنچه نمیخواهید بشود… دولت، کرونا را مهار نکرد تا خشم معترضان را مهار کند… بهزودی باز هم بساط صبحانه در خانهها پهن میشود و بغضها از سفرههای خالی به خیابانهای شلوغ، کشیده خواهد شد».
روزنامه شرق ۲۲تیر۹۹ در مطلبی با عنوان «وضعیت پاتشدگی» در تشریح وضعیت نظام در برابر بحرانهای لاعلاج و گریبانگیر آن، وهمچنین در زمینه نفرت روزافزون تودههای محروم و فقیر و زاغهنشینانی که این حاکمیت همه چیز زندگی را از آنها گرفته مینویسد: «در وضعیت کنونی اگر فشار از روی جامعه برداشته شود، سرریز بیحدوحصری از مطالبات صورت خواهد گرفت. اگر فشار حفظ شود، ما مجدداً بهسوی یک ناآرامی خواهیم رفت. ما در یک وضعیت پاتشدگی شطرنجی هستیم آشفتگیها بسیار است؛ هنوز اقتصاد و وضعیت معیشتی سر و سامان پیدا نکرده بلکه در حال بدتر شدن است؛ تناقضها و تعارضهایی که میان اهداف ایدئولوژیک و اهداف اقتصادی و سیاسی وجود دارد، انکارناپذیر است؛ مسائل زنان، کارگری، دانشجویی و… نیز وجود دارد. ساخت سیاسی بر این عقیده است که اگر پروژه را کامل کند، خواهد توانست که این مسائل را حل و فصل کند اما آیا در عالم واقع از پس چنین کاری برمیآیند؟ من بعید میدانم. پس واقعیت اجتماعی اجازه کامل شدن پروژه را نخواهد داد».
این «واقعیت اجتماعی» و به عبارتی شرایط عینی برای قیام، امری است که بهنوشته مقالهنویس شرق «خود بازیگران اصلی» یعنی خامنهای و سایر سردمدارانی که میخواهند «پروژه (پروژه یک دست کردن) را کامل کنند» هم خوب به آن اشراف دارند.
یعنی بهقول معروف آنها هم دو ریالیشان افتاده که سیل خروشان قیام مردم در را راه است و آتش قیام خشک و تر حاکمیت ولایت را باهم میسوزاند.
روزنامه حکومتی جهان صنعت هم هشدار داد: «اگر دولت در سیاستهایش بازنگری نکند. مردم همانند آتشفشانی در حال فوران هستند» (جهان صنعت ۱۸تیر۹۹).
روزنامه آرمان در همین رابطه نوشت: «همگی باید توجه داشته باشیم که مبادا مقابل شورش گرسنگان غافلگیر شویم» (آرمان ۱۸تیر۹۹).
طغیان و آتشفشان خشم مردم و قیام گرسنگان که رسانههای حکومتی نیز از آن به هراس افتادهاند. بهدلیل تمامی جنایتهایی است که این حاکمیت طی ۴۰سال گذشته علیه مردم انجام داده است.
سیل عنقریب زاغه نشینان هم که اتفاق میافتد و یک کارشناس حکومتی منتظر آن در «تابستان ۲۰۲۰» است، پاسخ مردم محروم و فقیر به تمامی این جنایات است.
مردمی که از نظر خمینی و سایر آخوندهای وابسته به او مانند مصباح یزدی «هیچ» هستند و هیچ حقی در حاکمیت و حتی حق انتخاب زندگی خود را ندارند.
مردمی که سردمداران این حاکمیت از همه فرصتها برای گرفتار کردن آنها به انواع مشکلات و گرفتاری استفاده کرده، تا اینکه فرصت خیزش و قیام را از آنها بگیرند، همچنانکه به گمان واهی خیال فکر میکنند با درگیر کردن مردم با بحران کرونا میتوانند به این هدف ضدمردمیشان برسند.
این نگرانیها مبین این واقعیت است که رژیم در این هدف موفق نشده و نخواهد شد و سیل گرسنگان و محرومانی که در بحران کرونا آخرین داراییهای خود را از دست دادند، سران و سردمداران آن و تمامیت نظام را از اریکه قدرت بهزیر خواهند کشید.
قیامی که پیش از این روزنامه حکومتی جهان صنعت از آن بهعنوان «ابر جنبش اعتراضی در کشور» یاد کرد «که بیشتر اقشار فرودست و متوسط جامعه در آن حضور خواهند داشت» (جهان صنعت ۳ اردیبهشت۹۹).