یا به حزب رستاخیز بپیوندید یا که از ایران بروید. به راستی علت ایجاد شکاف و در مقابل یکدیگر قرار دادن ملت ایران توسط رضا پهلوی با چه هدفی انجام میشود؟ در مقطع حساس تاریخی که جامعه مبارزاتی داخل بدون در نظر گرفتن باورها، زبان، قومیت و مذهب، همگی متحد و یک صدا علیه رژیم ددمنش آخوندی برخاستهاند، رضا پهلوی بهدنبال چیست؟ آیا او فردی معتقد به صندوق رأی است؟ پس چرا به این گفته خویش هم پایبند نیست و هدف سرقت انقلاب را دنبال میکند؟ اگر وراستهای ناجی است، بیشک سروکله هیچ ناجی و رهبر انقلابی در تاریخ یکشبه پیدا نشده است.
اگر معتقد به آزادی باور و دموکراسی است پس چرا از هماکنون سعی در بند کشیدن باورها و انسانها را دارد، با اندک نگاهی به نیت و اهداف این فرد در می یابیم که ایشان همان آینه تمام نمای تکرار حکومت استبدادی از جنس شاه و رعیت می باشد که از اکنون کمر همت را برای شناسایی رعایایی بسته که وکیل شان باشد
اما آنچه ملموس و محسوس است این که ایشان در راستای منافع رژیم اسلامی حرکت میکند همان منافعی که مردم را به این هراس وادارد که با تلاش بیوقفه رسانهها برای احیای فردگرایی باعث دلسردی ادامه مبارزه و قیام شود و اگر از زوایای دیگر به این قضیه نگاه کنیم و خردورزی را ملاک قضاوت قرار دهیم، چنین رهبر خودخواندهای که همچون خلیفه خودخوانده داعش پی بیعت گرفتن از جامعه است نه جامعه ایرانی را به درستی شناخته که متشکل از اقوام و زبانهای مختلف با باورهای مختلف است و نه کار سیاسی را بهخوبی آموخته چرا که در ابتدا به ساکن هر جنبش انقلابی این احزاب و گروههای مبارزاتی مختلف هستن که برای پیروزی حول یک رهبر و حزب واحد ائتلاف میکنند نه اینکه از عامه مردم برای فردی خاص وکالت اخذ نمایند، بیشک این شیوه وکالت و موکل یک نوع بدعت نوین در مبارزات انقلابی تاریخ محسوب میشود که نشانه سراسیمگی و شتاب یک دیکتاتور جدید، برای قبضه قدرت را تداعی میکند چرا که اکنون رأی دادگاه یعنی «پیروزی حتمی ملت ایران» صادر شده و دیگر ملت مبارز ایران به هیچ وکیل و کفیلی برای پیروزی که در آینده نه چندان دور محقق میشود نیاز ندارند، چرا که این مردم مبارز بهخوبی میدانند وکیلی که ۴۳سال وکالت ملتی را در دادگاه و شکنجهگاه آخوندی برعهده نگرفته هرگز نخواهد توانست بعد رأی صادره (پیروزی ملت ایران) وکیل آنان باشد.
بهداد فردوس از تهران ـ بهمن ۱۴۰۱
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است