روز ۲۴فروردین کانونهای شورشی دیگر بار گل کاشتند و ۱۲ سیلی جانانه بر بناگوش ولیفقیه شجره خبیثه آخوندی نواختند و رویاهای دجالیت و «امیدآفرینی» کذایی او برای نیروهای واماندهاش را به باد فنا دادند. این عملیات اختناقشکن در حالی است که رژیم آخوندی همه امکانات خود را برای گستردن روحیه یاس و دلمردگی و ترویج تئوری «نمیتوان و نباید» به کار گرفته و جایی از مراکز سرکوب و اماکن تبلیغی رژیم نیست که با دوربینهای حفاظتی تحت پوشش قرار نگرفته باشد.
این عملیات در شهرهای تهران، قم، قزوین، شیراز، ساری، همدان، کرمانشاه، بهارستان اصفهان، دزفول، اسلامآباد و رفسنجان انجام گرفت و پاسخی به حجاب اجباری و محدودیتهای سرکوبگرانهٔ رژیم علیه زنان آزاده میهن و همچنین پاسخی به جنایت رذیلانه خامنهای در مسموم کردن دانشآموزان بود. به این وسیله کانونهای شورشی در داخل کشور به هیولای ارتجاع هشدار دادند که هیچیک از اعمال جنایتکارانهاش بیپاسخ نخواهد ماند و قیام شعلهور مردم ایران تا پیروزی ادامه دارد.
ساعتی بعد خبر تهاجم کانونهای شورشی و انفجارهای پیاپی در ستاد فرماندهی انتظامی شهرستان بهبهان، در پاسخ به دژخیم رادان رسید. ستادی که با شلیک مستقیم در اعتراضها و ضرب و شتم زنان، در خط مقدم سرکوب و مقابله با جوانان شورشگر قرار داشت.
بله! شورشگران رودروی وارفتگان و کارگزاران خارج کشوری خامنهای که با تئوری خشونت پرهیزی و سکوت به پاسداران و سایر جنایتکاران چراغ سبز سرکوب نشان میدهند، خوابهای پنبهدانهیی رادان را آشفته کردند. پاسدار جنایتکاری که هراسآلود از فعال شدن دوربینهای جاسوسی در اماکن و شکل جدید سرکوب زنان خبر داده بود.
روز قبل از این سلسله عملیات، یعنی در ۲۳فروردین با فاصلهیی چند هزار کیلومتر از شهرهای شعلهور ایران در کشور ایتالیا، کنفرانس «نقشهمسیر به سوی جمهوری دموکراتیک در ایران» با ابتکار مقاومت ایران برگزار شد که تعدادی از اعضای مجالس نمایندگان و سنای این کشور در آن شرکت داشتند. با این کنفرانس مقاومت ایران در جبهه دیپلماسی و بینالمللی ضربه سنگین دیگری به خامنهای و رژیمش زد و بیانیه اکثریت سنای ایتالیا با امضای ۱۰۴تن از سناتورهای ایتالیایی را علنی کرد. این سناتورها در بیانیهشان ضمن حمایت از مردم ایران اعلام کردند که صدای مقاومت و تداوم قیامشان در همه جای جهان و همه پارلمانها طنین و انعکاس دارد و وجدانهای بیدار «درباره حقوق اساسی مردم ایران بیتفاوت» نیستند (قسمتی از صحبتهای خانم گاردینی).
در بیانیهٔ نمایندگان و سناتورهای ایتالیایی تصریح شده است: «ما در همبستگی با مردم ایران در کنار خواست آنها برای جمهوری دموکراتیک، با جدایی دین از دولت میایستیم که در آن هیچ فردی، بهخاطر دین یا نسبت موروثی و خانوادگی، هیچ امتیازی بر دیگران نداشته باشد. مردم ایران حول این ارزشهای دموکراتیک متحد هستند. آنها با شعارهای خود روشن کردهاند که همه اشکال دیکتاتوری اعم از شاه مخلوع یا رژیم دینی فعلی و هر گونه ارتباط با هر یک از این دو دیکتاتوری را رد میکنند».
سخنرانان در این کنفرانس بر وجوه مختلف مبارزه مردم ایران و نقش مجاهدین انگشت گذاشتند. سناتور ترتزی درباره خواست مردم ایتالیا اظهار کرد که «بیانیه اکثریت سنا بیانگر خواست مردم ایتالیا در مخالفت با سیاست مماشات است. باید سیاست باجگیری رژیم را با تمام قدرت به کنار انداخت» و نماینده پتوسالا از منفوریت سران و نمایندگیهای رژیم و محبوبیت مجاهدین گفت: «سفارت رژیم ایران در نامهیی سفر ما را به اشرف محکوم کرد. این برای ما مدال افتخار است. ایتالیا باید با مردم ایران همبسته باشد و در مقابل سیاست باجگیری آن بایستد». نماینده آندرا دیجوزپه نیز به همه گوشزد که برای مقابله با رژیم «باید اقدامات مشخص روی زمین و شیوه دیپلماتیک را به کار گرفت تا رژیم بداند عملکردش عواقب دارد»
مواضع مشخص، عملیات مشخص، استراتژی مشخص
همین دو نمونه یعنی سلسله عملیات کانونهای سرفراز شورشی و بیانیه تاثیرگذار نمایندگان مردم ایتالیا کافی است که حقانیت قیام دموکراتیک مردم ایران و جانفشانی سازمان پیشتاز خلق برای به بار نشستن این قیام را به گوش و چشم همگان فرو کند. یعنی کافی است همین دو پراتیک میهنپرستانه را که با کوشش و مایهگذاری فداکارترین انسانها در نقاط مختلف جهان به دست آمده است در یک قیاس معالفارق در کنار راهبردهای بیهزینهای گذاشت که «خشونتپرهیزی» و در واقع «بیعملی» را ترویج میکنند.
طرفداران آلترناتیوهای ساختگی انحرافی اصلاً به خودشان زحمت نمیدهند که مهمترین سؤالات را درباره راهبرد و چگونگی به انجام رساندن سرنگونی و شیوه در هم کوبیدن سپاه پاسخ دهند. وظیفهٔ آنها تنها ایجاد دود استتار برای پوشاندن مسیر صحیح است. این مدعیان حتی سؤال از شیوه حکمرانی در آینده را نیز خیانت میدادند و تنها به کلیگوییهایی میپردازند که نه گرسنهای را سیر میکند و نه تشنهای را سیراب.
در مقابل مقاومت ایران همواره در عمل و پراتیک انقلابی از زیر همه آزمایشها سربلند بیرون آمده است. «این مقاومتی تازه به دوران رسیده و نوکیسه نیست... که بعد از ۴۲سال به ناگهان پس از قیامهای ۱۴۰۱ از خم رنگرزی ارتجاع و استعمار، فرصتطلبانه بیرون جهیده باشد!» با مواضع مشخص علیه «شاه و شیخ، با سلسله عملیاتهای غرورانگیز و اختناقشکن و استراتژی مشخص کانونهای شورشی هر لحظه قیمت میدهد و راه میشکافد و افقهای پیروزی را در مقابل خلق قهرمان میگشاید.