728 x 90

علم ستیزی در اقتصاد، عقل ستیزی در آموزش

اقتصاد و آموزش ...
اقتصاد و آموزش ...

کارگران و زحمتشکان ایران حتی پیش از آغاز ۱۴۰۲ وارد خان دیگری در نبرد مرگ و زندگی شدند. رستم‌هایی بدون رخش و سلاح که می‌بایست به هر قیمت با فاشیسم مذهبی خونخوار و غدار بجنگند. سرنوشت میلیون‌ها خانوار ایرانی به این نبرد بستگی دارد. غم‌انگیز آن که این نبرد برای بهبودی و رفاه زندگی نیست بلکه ادامه حیات نسل آینده است والا که پدران و مادران از حق زیستن حداقلی خویش گذشته‌اند. با ابن حال نگاهی به آخرین زد و خورد کارگران با دولت و دولتیان نشان داد که وضعیت دستمزد‌ها و رشد غول تورم هیچ تناسبی ندارد و بلکه بخار بازدم غول دست پروده خامنه‌ای برگه نازک اسکناس در دست کارگران را آب می‌کند.

بر اساس نص صریح ماده ۴۱ قانون کار، افزایش دستمزد می‌بایست متناسب با نرخ تورم و نرخ سبد معیشت خانوار باشد. اما شورای عالی کار رژیم آخوندی (محفل دولت جلاد رئیسی و کارفرمایان خودی) گوشش به این حرف‌ها! بدهکار نبود. و با افزایش ۲۷درصدی حداقل مزد یک توهین آشکار به بخش مهمی از جامعه ایران نمود که در شرایط بسیار اسفبار زیر خط فقر به‌سر می‌برند. رسانهٔ حکومتی سلام نو۱۹ ـ فروردین۱۴۰۲ نوشت: «با توجه به تورم بالای ۴۰درصد، افزایش ۲۷درصدی یعنی هشت میلیون برای یک کارگر با سبد معیشت ۱۷ میلیونی بسیار ناچیز است و همین موضوع می‌تواند جامعه کارگری را تا مرز بیش از ۵۰درصد فقیر‌تر کند»

به‌همین خاطر حتی نمایندگان تأیید شده و رسمی جامعه کارگری اذعان دارند که «سیاست دولت، کارگر کش و فقیرپرور است» (همان)

اما در این مقال می‌خواهیم نگاهی بیاندازیم به منشاء این‌گونه رویکردها و رهیافتهایی که در نظام ولایت فقیه دست بالایی دارد و باندها و مافیاهای غارتگر در آن حکم نهایی را صادر می‌کنند.

 

تاوان هزینه کشفیات اقتصادی را چه کسانی می‌پردازند؟

امروز بخش مهمی از اقتصاددانان بر این باورند که رژیم آخوندی فاصله نوری با علم اقتصاد دارد و تنها هدفش از فعالیت‌های اقتصادی چپاول سرمایه‌ها و داراییهای مردم است. به‌عنوان نمونه دکتر موسی غنی‌نژاد که خود یک کارشناس ناب حکومتی است، دیگر نمی‌تواند از کوچکترین اقدامات و راه‌کارهای دولت حاکم دفاع کند، بلکه می‌گوید: «سیاست‌گذاریهای دولت از فاصله‌گرفتن بیشتر با معیارهای علم اقتصاد و دست‌آویختن به اندیشه‌های متناقض و ناکارآمدی حکایت دارد که بارها پیش از این در کشور ما مورد آزمون قرار گرفته و شکست‌خورده‌اند» (دنیای اقتصاد۱۹فروردین۱۴۰۲)

وی در این‌که شرایط لازم برای سرمایه‌گذاری و تولید فراهم نیست و اقتصاد آخوندی ثباتی ندارد به اطلاعات عمومی افراد غیرمتخصص متوسل می‌شود. یعنی این‌که این رژیم با همه کارشناسان و خدم و حشم حقوق بگیرش به اندازه آدم معمولی هم توان فکر و حل و فصل مسائل را ندارد. به‌عنوان مثال رابطه تورم با نرخ ارز از آن مواردی است که آه این کارشناس حکومتی را درآورده است: «استدلال نظریه‌پردازان دولت این است که گویا برخلاف همه یافته‌های علم اقتصاد و تجربه بشری، نرخ تورم تابعی از تغییرات نرخ برابری ارز است، نه برعکس. این کشفیات جدید که باید ملت رنج‌دیده ایران هزینه آن را بپردازد نه‌فقط محصول بی‌خبری و بی‌اعتنایی به اولیات علم اقتصاد بلکه به چالش کشیدن این واقعیت بدیهی است. ». . و در نهایت داستان کشیدن عکس مار را مطرح می‌کند و با طعنه به «آقا» می‌گوید: «رونق تولید با شعار دادن و اختراع نظریه‌ها و روش‌های من درآوردی علم‌ستیز و عقل‌ستیز امکان‌پذیر نیست»

 

دولت سیزدهم فاقد تخصص و تجربه است

امثال این اقتصاددانان حیرت‌زده کم نیستند آلبرت بغزیان یکی دیگر از متخصصان امر، در کند ذهنی و بی‌سوادی دولت دست‌نشانده خامنه‌ای که با یک تأخیر غیرقابل جبران می‌خواهد از کارشناسان نظرخواهی کند، می‌گوید: «برای اصلاح اقتصادی، ابراهیم رئیسی خیلی دیر به این نتیجه رسیده است که دولت با فقدان تخصص لازم روبه‌رو است. دولت فاقد عزم جدی برای استفاده از خرد جمعی است» (اقتصاد۲۴-۱۹فروردین۱۴۰۲)

وی با صراحت بیشتری به نقش مافیای حکومتی اشاره می‌کند که سفره مردم را به غارت برده‌اند: «متأسفانه تا امروز منافع گروهی و جناحی اولویت بود که این رویه غلط افرادی را روی کار آورده است که فضا برای منفعت طلبی‌شان فراهم است. سابقه فرار از مالیات یا قاچاق دارند و از رابطه با دولت به نفع خود سوءاستفاده می‌کنند».

 

اما در حوزه آموزش و پروش هم وضعیت بهتر از اقتصاد و معیشت نیست. (۱)

سایت حکومتی بهارنیوز ۱۸فروردین نوشت: «متأسفانه بحث تعلیم و تربیت و کیفیت خدمات آموزشی چندان مسألهٔ مهمی برای تفکر حاکم بر نظام آموزشی کشور نیست. تفکری که اگر روی آن را داشت، حتماً به مانند طالبان، دختران ما را به خانه‌ها می‌فرستاد تا نخ ریسیده و به صرفاً به امور خانه بپردازند»

وی می‌گوید، این تفکر عقل ستیز «در پشت دین و مذهب پنهان شده و آنچه ما از رفتارهای این قشر شاهدیم در واقع، نوک قله کوه یخ آن است!»

 

انقلاب دموکراتیک می‌آید تا اشغالگران بروند

از وضعیت معیشتی میلیون‌ها خانوار کارگر و معلم و کشاورز و حتی طبقه متوسط رو به سقوط تا اوضاع دلخراش علم اقتصاد و از آنجا تا وضعیت ارتجاعی و متحجرانه نظام آموزشی، همه و همه می‌گویند فاشیسم مذهبی باید به‌دست جوانان و شورشگران آگاه و دلیر خلق از میهن به خون نشسته جارو شوند تا فردایی بهتر برای نسل فداکار و فرزندان آزادیبخش آنان فراهم گردد. انقلاب دموکراتیک ایران بی‌گمان پیروز می‌شود.

 

پانوشت:

  • در حال حاضر خامنه‌ای سرگرم آزمایش‌های شیمیایی با محصولات دانش بنیان بیت رهبری با دانش‌آموزانی است که در کف خیابان حال عظما را جا آورده‌اند اما بایست هزینه این جسارت و بی‌باکی را بپردازند! با این حال اگر از ماجرای حقوق و رتبه‌بندی معلمان زحمتکش و فقیر بگذریم بجاست به نظام آموزش و پروش عقل ستیز حاکم نگاهی بیاندازیم. نظام ولایت فقیه طرحی در دست دارد که دامنه بحث حجاب و بی‌حجاب را به داخل مدارس دخترانه بکشاند و از ورود دخترانی که طبق قاعده من درآوردی آخوندها پوشش کافی ندارند جلو گیری کند. کار به جایی رسیده است که دبیرکل سازمان معلمان که فهرستی از معلمان زندانی پیش رو دارد و به‌گفته خودش برای زهرچشم گرفتن از سایرین می‌بایست در حبس قرار بگیرند از یک تفکر خشک در نظام آموزشی گلایه می‌کند که مانند طالبان به دختران دانش‌آموز نگاه می‌کنند
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a0352629-49cd-4e67-85ed-1701323a5ed3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات