پزشکیان در روضهخوانیهای نفرتانگیزی که با دعای طول عمر برای خامنهای تکرار میکند، روز ۱۵ آبان دربارهٔ فاجعه آب که بهگفته همه کارشناسان نتیجه تبهکاری و غارتگری رژیم است، سقف حیرتآوری از وقاحت زد و گفت: «اگر باران نبارد ما در تهران در آذرماه باید جیرهبندی کنیم. اگر باز هم باران نبارد که دیگر اصلاً آب نداریم و باید تهران را خالی کنند»!
رئیسجمهور خامنهای که خودش را به حماقت میزند، از خودش نمیپرسد که بیش از ۱۰میلیون جمعیت تهران چگونه شهر را خالی کنند و کجا بروند؟!
واقعیت این است که ایران با یکی از شدیدترین بحرانهای آبی تاریخ خود روبهرو است. گزارشهای رسمی و رسانههای حکومتی تصویری هولناک از خشک شدن سدها و مخازن آبی ترسیم میکنند. تیتر عصر ایران در ۱۴آبان ۱۴۰۴ هشدار میدهد: «ذخایر سدهای کشور بحرانی شد/ روز صفر آبی فرا رسید؟». رسانههای حکومتی در آبان ۱۴۰۴ گزارش میدهند: «در حال حاضر فقط ۱۴میلیون مترمکعب آب در مخزن ۹۶۰میلیون متر مکعبی سد لار ذخیره شده است».
سیدزاده، کارگزار رژیم در آبفای کشور، اعتراف میکند: «۶۶درصد مخازن خالی است». حاجی کریم، رئیس فدراسیون صنعت آب ایران در ۱۳آبان ۱۴۰۴ هشدار میدهد: «سد کرج کمتر از ۲هفته دیگر و سد لتیان بسیار کمتر از آن ذخیره آبی دارند». عصر ایران در همان روز گزارش میدهد: «تالاب گاوخونی خشک شده... دریاچه ارومیه نیز همین بحران را دارد و شاید بسیار وخیمتر» و هشدارهای رسمی شنیده میشود که تهران در آستانه سهمیهبندی آب قرار دارد.
دولت پزشکیان، برای توجیه این فاجعه میگوید مشکل خشکسالی است. این توجیه آنقدر سخیف است که حتی از شکافهای درون نظام هم صداها بلند میشود که «امروز عربستان هرگز اعلام نمیکند آب نداریم و برای کمبود آب باید برنامهریزی کنیم. امارات، قطر و دیگر کشورهای منطقه جنوب آسیا هم از کمبود آب ناله نمیکنند، رنج نمیبرند و آن را مدیریت کرده و برای آن برنامه دارند... اما چرا در ایران مافیا اجازه نمیدهد این برنامهها عملیاتی شود؟» (عصر ایران - آبان ۱۴۰۴). آنها به کشور خشک آفریقایی مانند لیبی هم اشاره میکنند که حتی در زمان دیکتاتور سابق آن هم برای زیرساختهای آب سرمایهگذاری شد. عصر ایران مینویسد: «حتی معمر قذافی، حدود ۶۰ تا ۷۰سال پیش برای رساندن آب به نقاط مختلف حرکتی کرد که اکنون لیبی در سراسر کشورش به آب کافی برای مصارف مختلف دسترسی دارد».
البته دولت پزشکیان برای پوشاندن نقش مافیای آب وابسته به بیت و سپاه میخواهد با «خشکسالی» مالهکشی کند. با این حال، در جریان جدالهای درونی رژیم، اعترافها به نقش این مافیا شنیده میشود. رسانههای حکومتی مینویسند: «چرا آب زایندهرود تأمین نمیشود؟ یکی از بزرگان شهر گفته که اگر مافیا دست از سر ما بردارد ما بدون کمک دولت و بدون بودجههای دولتی اصفهان را نجات میدهیم».
رفیعی، عضو مجلس ارتجاع هم در آبان ۱۴۰۴ میگوید: «شبکهای پر نفوذ در حوزه سیاستگذاری آب وجود دارد. مشکلات امروز مدیریت منابع آبی کشور نتیجه مستقیم سیاستهای همین افراد است... تا زمانی که تأمین بودجه از محل فروش آب ادامه داشته باشد بحران آب در ایران قابلحل نخواهد بود».
عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان حفاظت محیطزیست رژیم در شهریور ۱۴۰۴ از شرکت مهاب قدس، بهعنوان تصمیمساز «مافیای آب» نام میبرد و اینکه قرارگاه خاتمالانبیاء و «سپاسد»، بخش خصوصی آب را در ایران از بین بردهاند» کلانتری میگوید: «همه معضلاتی که امروز گرفتار آن هستیم، ۲۰سال پیش گفته شده است، ولی همه بهدنبال استحصال آب، انتقال آب، برداشت آب ژرف، آب غیرژرف، دلالی، مافیابازی و غیره بودهاند...».
در پاسخ به یاوهگویی پزشکیان که «تهران را خالی کنند»، چه به حق گفت رهبر مقاومت که «تهران را البته باید خالی کرد ولی از این رژیم؛ با قیام و آتشباران، بدون باران یا باران! راهحل، خلع ید از پیمانکاران نظام و سارقان آب در سپاه و بیتالعنکبوت است».