خمینی ملعون قبل از سرقت رهبری انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ و پیش از قبضه کردن قدرت، وعدههایی داد که تیتر روزنامهها شد از قبیل اینکه: در حکومت اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد – من و سایر روحانیان در حکومت پستی را اشغال نمیکنیم
روحانیان نباید رئیسجمهور شوند – مارکسیستها در ابراز عقیده آزادند و...
اما وقتی به قدرت رسید همه آن وعده وعیدها به باد فراموشی سپرده شد.
البته این موضوع هم قانونمند بود. چون خمینی مبارزه جدی علیه حکومت شاه نکرده و قیمتی در بهثمر رسیدن انقلاب ۵۷ نداده بود و صرفاً با فرصتطلبی و دجالیتی مافوق تصور، رهبری آن انقلاب بزرگ مردمی را ربود.
وی پس از رسیدن به قدرت، ولایت مطلقه فقیه (سلطنت مطلقه فقیه) را در قانون اساسیاش گنجاند و با اصل بنیادین «حفظ نظام اوجب واجبات است» عملاً تمامی حرامها و اعمال نامشروع و ضدمردمی را برای پیروانش، جهت حفظ و تحکیم پایههای دیکتاتوری ولایت فقیه، حلال و مشروع اعلام کرد
وی گفت: وقتی اسلام (که اسم مستعار خودش بود) در خطر است همهٔ شما موظفید که با جاسوسی حفظ بکنید. جاسوسی برای حفظ اسلام واجب است. دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است.
تئوریسین و یکی از اعضای ستاد بهاصطلاح فرهنگی خمینی در دهه۶۰ در این باره گفته بود: یک کسی از مجاهدین انقلاب اسلامی از آقای خمینی پرسیده بود که آخه دایره اختیارات ولیفقیه رو شما به ما بگین، گفت به اندازه دایره اختیارات خداست، حتی نگفت پیغمبر! گفت خدا!
خمینی روز ۱۷دی ۶۶ طی نامهیی که به خامنهای نوشت، حکومتش را اینگونه تعریف کرد:
حکومت یکی از احکام اولیه است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است.
زندهیاد پدر طالقانی بدون اسم بردن از خمینی در مورد حاکمیت ولایت فقیه گفته بود: این انسان برای رسیدن به هدف، همه جور وسیله را توجیه میکند، دین را به استخدام میگیرد... دروغ میگوید فریب میدهد... تا وقتی سوارِ کار نشده، وعده میدهد، همینکه سوار شد دیگر به هیچ چیز رحم نمیکند
نصیری، مدیر مسئول سابق روزنامه حکومتی کیهان در اردیبهشت۱۴۰۲ درباره حاکمیت ولایت فقیه گفت: «قانون اساسی موجود، نظام کنونی را به یک نظام استبدادی تمامیتخواه و سرکوبگر تبدیل کرده... ما واقعاً با یک حکمرانی استبدادی مواجه هستیم و فقدان آزادیهای مدنی و دینی. ما با جریان سرکوب مطالبات مردمی به اشکال مختلف مواجه هستیم... کدام حکومت در یک جنبش اعتراضی مردمی در فاصله سه سال صدها نفر را میکشد صدها نفر را کور میکند دهها هزار نفر را دستگیر میکند... من مقصر و مسئول اصلی این وضع را ولایت مطلقه فقیه و شخص آقای خامنهای میبینم... رهبر در جزئیات همه مسائل خارجی و داخلی حتی راجع به یک مجری، راجع به یک میزگرد تلویزیونی دخالت میکند... همه اختیارات توی این کشور دست ولایت مطلقه فقیه است در همه عرصهها»
اما نگاهی هم به جبهه مقابل این دیکتاتوری ضدمردمی بیاندازیم؛ جبهه و مقاومتی که در سرنگونی دیکتاتوری شاه خائن نقشی تعیینکننده داشت و بهای بسیار سنگینی در نبرد با نظام ستمشاهی پرداخت.
این مقاومت از همان روزِ به قدرت رسیدن خمینی، در مقابل تمامی سیاستهای ارتجاعی، سرکوبگرانه و استبدادی او ایستاد و البته قیمت بسیار سنگین و خونین آن را هم پرداخته و میپردازد (کهکشان ۱۲۰هزار شهید که ۳۰هزار تن از آنها در قتلعام ۶۷ با فرمان خمینی جلاد اعدام شدند، یک بخش از قیمتی است که در این مسیر توسط مجاهدین داده شده است) و این نبرد را با تمام قوا و در تمامی عرصهها استمرار داده و میدهد. مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیده این مقاومت برای دوران انتقال، یک برنامه ده مادهای برای ایران آزاد فردا ارائه داده که از حمایت پارلمانهای کشورهای دموکراتیک و بسیاری از شخصیتهای آزادیخواه و دموکرات در سرتاسر جهان برخوردار است و همه آنها ضمن بهرسمیت شناختن حقانیت مبارزه مردم ایران اذعان کردهاند که این برنامه، تضمینکننده یک جمهوری آزاد و دموکراتیک در ایران فردا است.
ماده اول این طرح «نه به ولایت فقیه، آری به حاکمیت مردم در یک جمهوری با رأی آزاد و کثرتگرا» است. در این رابطه باید گفت که مجاهدین و مقاومت ایران در طی نبرد ۴۲سال گذشته با دیکتاتوری ولایتفقیه، بر این اصل بنیادین پای فشردهاند، به آن مقید بودهاند و در تمامی تار و پود این مقاومت، و بهخصوص در شورای ملی مقاومت که ائتلافی از همه نیروهای آزادیخواه از همه اقشار مردم ایران است، آن را ساری و جاری کردهاند.
وظیفه هر ایرانی آزادهای که دل در گرو آزادی میهن و رهایی مردم ایران از چنگال دیکتاتوری وحشی آخوندی دارد، ایجاب میکند که با هر آنچه که در توان دارد، برای تحقق این آرزوی ملی به این مقاومت یاری رساند.
م.امید
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است