ماهیگیران و دریانوردان در گذشتههای دور، وقتی به دریا میزدند و هوا توفانی و نامساعد میشد، یا باد از جهتی نامناسب میوزید، میگفتند: «هوا پس است». یعنی نه تنها صیدی در کار نبود، بلکه جانشان نیز در خطر بود و باید به ساحل امن باز میگشتند. اکنون نیز در این دوران نفسگیر و پر از بحرانهای پیچیده، فاشیسم حاکم بر ایران بهطور پیوسته از سوی نزدیکان فکری و همسفرههای بالا و پاییننشین، هشدارهایی دریافت میکند. آنها به او یادآور میشوند، حواست به انزوای بینالمللی، قهر جامعه جهانی، وخامت اوضاع ساختاری و آمادگی مردم ستمدیده برای قیامهای تکاندهنده هست؟ مبادا تاکتیکهای نادرست اتخاذ کنی و روند امور را درک نکنی، که در این صورت کار از کار میگذرد.
یکی از تازهترین نمونههای این هشدارها، مربوط به یکی از اصلاحطلبان قلابی است که خود نیز صاحب رسانه است. او در مورد انزوای بینالمللی رژیم و مواجهه مردم دنیا، بهویژه در دوران قیامهای گسترده ملت مصیبتدیده ایران، به خامنهای هشدار میدهد.
پرهیز از جنگ ناخواسته
صالحآبادی، صاحب رسانه «ستاره صبح»، در ۲۴ شهریور با دادن درسهایی درباره نظام بینالملل به خامنهای یادآور میشود که «وضع اقتصاد مردم نسبت به نیمقرن گذشته بدتر شده است»، «فیلترینگ در اربعین و عراق نیست، اما در ایران برقرار است»!، «کشور بهخاطر حمایت از جنگ غزه، تحریمهای بیشتری را متحمل شده و مردم هم از نظام حمایت نمیکنند و مخالف جنگ هستند»، و «سیاستمداران حاضر نیستند چشمهایشان را باز کنند و تغییرات خاورمیانه، جهان و مردم ایران را ببینند». او در ادامه میگوید، در شرایط مشابه، خمینی جامزهر را نوشید؛ پس تو نیز دست از پا خطا نکن و شعلههای جنگ خانمانسوز را روشن نکن: هوا پس است، صبر کن!
تنها راه، تغییر استراتژی و تاکتیک
او تنها فردی نیست که این هشدارها را به خلیفه ارتجاع میدهد. حتی با انتصاب پزشکیان و چند روز سرگرمی با واژه «وفاق» نیز کار به جایی نرسیده و ارکان اقتصاد و معیشت مردم روزبهروز وخیمتر شده است. گرانی نان و زمینهسازی برای گران کردن لبنیات و حاملهای انرژی نیز رخ داده است. از اینرو، دلسوزان خلیفه پیوسته به او وضعیت وخیم کنونی و وخیمتر شدن شرایط در آینده را یادآوری کرده و خواهان تسلیم و عقبنشینی خامنهای و حامیانش هستند: «اگر قرار است تحول مثبتی رخ دهد، باید به تغییر در استراتژی و تاکتیک تن دهیم. تغییر استراتژیک، بازسازی روابط با جامعه جهانی است. ایران در حوزههای انرژی، نفت و گاز، راه و ساختمان، مناطق آزاد و خودرو با مشکلات بزرگی روبهرو است و رشد اقتصادی نیاز به سرمایهگذاری خارجی دارد» (تجارت۲۴ شهریور ۱۴۰۳).
اقتصاد پزشکیان در برزخ
داود سوری، کارشناس اقتصاد بهسادگی توضیح میدهد که درخواست ۲۰۰ میلیارد دلاری پزشکیان برای حل بحران اقتصادی چقدر خاماندیشانه است. بهگفته او، کشوری که چندین برابر این مبلغ را هدر داده و در گرداب معضلات پیچیده گیر افتاده، اکنون محتاج ۲۰۰ میلیارد دلار است. «اما آیا این مبلغ میتواند موجب رشد اقتصادی پایدار شود؟ این امر نیازمند تغییرات ساختاری و سیاستی عمیقی است که اهمیت آنها شاید از داشتن ۲۰۰ میلیارد دلار هم بیشتر باشد. مشکل اصلی زمانی جدیتر میشود که بدانیم پزشکیان برای اجرا به همان کارگزارانی وابسته است که در فضای فساد رشد یافته و برخی از آنان صاحب منافع شدهاند» (دنیای اقتصاد ۱۸ شهریور ۱۴۰۳).
نیاز یک میلیارد دلاری تنها برای «حفظ ناترازی» برق
یکی دیگر از نشانههای اینکه «هوا پس است»، ناترازیهای برق است که بهتدریج بلای جان غارتگران منابع زیرزمینی در نظام ولایت فقیه شده است. رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی نیروگاههای ایران میگوید: «در صورت ادامه روند فعلی و عدم چارهاندیشی، میزان ناترازی برق در تابستان ۱۴۰۴ حداقل ۲۶ هزار مگاوات خواهد بود». این بدان معناست که دولت از تأمین یکسوم تقاضای برق کشور ناتوان خواهد ماند. «برای عبور از این وضعیت و حفظ ناترازی فعلی، نیاز به ۹۰۰ تا یک میلیارد دلار بودجه است» (ایسنا۲۴ شهریور ۱۴۰۳).
تازه اگر هم یک میلیارد دلار تأمین شود باز کمبودی معادل ۲۰ هزار مگاوات باقی میماند! در حالیکه هماکنون دولت ۹۰ هزار میلیارد تومان به نیروگاه داران بدهی دارد و اینان هم نمیتوانند با جیب خالی هزینه تعمیرات نیروگاهها را انجام دهند و ناترازیها باز هم بیشتر میشود!
معادله اقتصاد سیاسی و ناترازیها
در این فضای بحرانی، هشدار نیلی، اقتصاددان ارشد نظام، نیز قابل توجه است. او میگوید: «ناترازیها به مرحله دشواری رسیده و محدودیت منابع ما را به سمت مواجهه انفعالی سوق داده است. سرمایه اجتماعی نظام حکمرانی، با توجه به شکافهای بیننسلی و فساد فراگیر، در وضعیت مناسبی نیست. اگر اصلاحات اقتصادی را بدون توجه به اصلاح روابط خارجی و اجتماعی انجام دهیم، بعد از چند سال دوباره به همان جای قبلی بازمیگردیم» (دنیای اقتصاد ۲۴ شهریور ۱۴۰۳)...