728 x 90

یادآوری قضاوت‌های تاریخ به سلطنت طلبان

قضاوت تاریخ!
قضاوت تاریخ!

جنبش سراسری سرنگونی نظام ملایان به مرحله‌ٔ تعیین‌تکلیف ماهیت و هویت همه‌ٔ نیروها ــ چه متشکل و چه منفرد ــ رسیده است. یکی از میدانهای مهم آزمایش برای تعیین‌تکلیف ماهیت و هویت هر نیرو یا فرد، میزان تطابق گفتار و رفتار در مرزبندی با هر نوع دیکتاتوری و میزان پایبندی به دموکراسی است.

در این عرصه، دو شاخص برای تعیین میزان تطابق میان گفتار و رفتار وجود دارد: دیکتاتوری سلطنتی و دیکتاتوری فقاهتی. سطح و میزان مرزبندی با این دو دیکتاتوری، هم روشن‌کننده‌ٔ میزان تطابق گفتار و رفتار درباره‌ٔ دموکراسی است و هم آشکار کننده‌ٔ ماهیت و هویت نیروها و افراد.

 

با این شاخص‌ها باید از رضا پهلوی پرسید که چرا از پاسخ صریح و روشن درباره‌ٔ اعمال و پرونده‌ٔ سیاسیِ پدر بزرگ و پدرش طفره می‌رود؟ چرا هیچ مرزبندی با گذشته‌ٔ پادشاهیِ دو دیکتاتور ندارد و اساساً چرا کرباس پادشاهی‌خواهی را قیچی نمی‌کند؟ آیا این دورزدنهای قضاوت‌های جامعه‌شناسانه و صریح تاریخ درباره‌ٔ پدر بزرگ و پدرش، گویای پیوند نداشتن با دموکراسی و آزادی و بازی با کلمات و حرافی بی‌هزینه نیست؟ دقت کنید:

تلویزیون کیهان لندن، ۲۸بهمن ۱۴۰۱: «خیلی‌ها که پدر شما را می‌شناسند می‌گویند خیلی اشتباهات آن‌موقع صورت گرفته. به‌نظر شما آن‌موقع چه بوده؟»

رضا پهلوی: «خیلی چیزها که در گذشته اتفاق افتاد، فکر کنم تاریخ قضاوت خواهد کرد».

 

آیا رضا پهلوی نمی‌داند که حکومت پدرش محصول کودتای استعمار و ارتجاع بوده و تاریخ درباره‌ٔ انبوه اسناد مستند و ثبت‌شده‌ٔ جنایاتش قضاوت کرده است؟ آیا رضا پهلوی نمی‌داند که تاریخ، کشتار ۱۷شهریور ۱۳۵۷ را ثبت، مستند و قضاوت کرده است و جای هیچ ابهامی نیست؟ [کشتار مردمی بی‌پناه و بی‌سلاح که آن‌موقع فقط خواستار اصلاح حکومت شاه بودند.]

آیا تاریخ، شکنجه و سلاخی زندانیان سیاسی را در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ ثبت، مستند و قضاوت نکرده است؟ آیا تاریخ، تیرباران زندانیان سیاسی توسط ساواک و عنوان کردن کشته شدن زندانیان حین فرار را در روزنامه‌های زمان شاه ثبت و قضاوت نکرده است؟ آیا تاریخ، کشتار مردم ایران به‌دستور شاه را در اواخر سال۵۶ و تمام سال۵۷ ثبت، مستند و قضاوت نکرده است؟ [مردمی که فقط با تظاهرات و شعار دادن، نخست خواستار اصلاح و سپس تغییر حکومت بودند.]

آیا تاریخ، سوزاندن زنده‌زنده‌ٔ کریم‌پور شیرازی را به‌دستور دربار شاه ثبت، مستند و قضاوت نکرده است؟ آیا تاریخ، جلسات مجلس شورای ملی در مرداد و شهریور و مهر ۱۳۵۷ را که برخی نمایندگان، پرونده‌های فساد نظام آریامهری را رو می‌کردند و تمام روزنامه‌ها ثبت و مستند کرده‌اند، قضاوت نکرده است؟ آیا جنایات شعبان بی‌مخ و دار و دسته‌ی اوباش همراه او تحت فرمان و نظارت دربار محمدرضا شاه را تاریخ در دهها کتاب و مستند تلویزیونی و روزنامه‌ها ثبت نکرده است؟ آیا تاریخ، سلطه‌ٔ تیغ خون‌ریز سانسور توسط ساواک و درباره شاه را ثبت و قضاوت نکرده است؟ آیا خود محمدرضا شاه در ۱۲آبان ۱۳۵۷ با صدا و تصویر خودش در تاریخ، ثبت و مستند نکرد که مسؤل اول فساد بوده و صدای انقلاب دادخواه مردم ایران را شنیده است؟ آیا محمدرضا شاه میلیاردها تومان از سرمایه‌ٔ غارت‌شده‌ٔ مردم ایران را با خودش از ایران خارج نکرد و پس از مرگش به رضا پهلوی داده نشد؟ آیا تاریخ این‌ها را ثبت و مستند و قضاوت نکرده است؟ آیا تاریخ، مستندات جنایات ساواک را که مجریانش شرح و توضیح داده‌اند، ثبت و قضاوت نکرده است؟

 

آیا این‌ها که اندک‌نمونه‌های ثبت‌شده و برجسته‌ٔ یک تاریخ فقط ۲۵ساله هستند، مفهوم جامعه‌شناسانه‌ٔ «قضاوت تاریخ» را گویا نیستند؟

آیا رضا پهلوی این‌ها را ندیده و نمی‌داند یا شارلاتانیسم و پلشتیِ دروغگوییِ موروثیِ همه‌ٔ دیکتاتورها و نوچه‌هایشان، تنها ارثیه‌ٔ تهی بودن از وجدان و اخلاق و شرافت است؟

آیا این رفتار آگاهانه‌ٔ رضا پهلوی در حواله دادن جنایات ثبت‌شده‌ٔ پدرش به یک تاریخ موهوم، عیناً منطبق بر نپذیرفتن مسئولیت کشتار مردم ایران و کور کردن آنان در قیامهای پیشین و جاری توسط خامنه‌ای و کارگزاران جمهوری اسلامی نیست؟

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/672fcbc6-9049-48af-a103-78872049bbe3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات