جهان با چشمانی اشکبار و قلبی اندوهگین شاهد موج سیریناپذیر اعدامها در داخل ایران و گسترش تراژیک جنگافروزی فاشیسم دینی در منطقهٔ خاورمیانه است.
اگر تا دیروز منافع حاکم بر مناسبات دولتها با بانکدار مرکزی سرکوب و تروریسم اجازه نمیداد، به نقش خامنهای و پاسدارانش در گسترش بحران اذعان کنند، امروزه روشنگریهای مقاومت ایران جایی برای ابهام باقی نگذاشته است که منشأ جنگ و تروریسم بیت ولایت فقیه است.
اما این کافی نیست. باید دید، استراتژی درست در مقابله با بنیادگرایی و فاشیسم دینی حاکم بر ایران چیست؟ این سؤالی است که امروزه در کانون چالشهای منطقه و جهان قرار دارد.
برخی در پوش دلسوزی برای صلح جهانی از هر گونه مخالفت و اقدام عملی با فاشیسم دینی پرهیز میدهند. آنها میگویند هر نوع گسترش جنگ و هدف قرار دادن «سر مار جنگافروزی و تروریسم»، بحران را بیشازپیش افزایش داده و باعث جریتر شدن آخوندهای حاکم بر تهران میشود. برآیند عملی این دیدگاه، دست روی دست گذاشتن هر چه بیشتر و مماشات با خامنهای و بازوی سرکوب و تروریسم آن (سپاه پاسداران) است.
سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس پارلمان انگلستان
خانم مریم رجوی در یک کنفرانس برگزار شده در پارلمان انگلستان با حضور نمایندگان دو مجلس عوام و اعیان به تاریخ ۱۱بهمن ۱۴۰۲ به این سؤال پاسخ داد.
رئیس جمهور منتخب مقاومت ایران در این سخنرانی آنلاین، مشخص کرد که غرب فاقد یک استراتژی روشن در این مورد است:
«برافروختن آتش جنگ در ۱۵مهر، حمله موشکی به پاکستان و عراق و حمله به دهها کشتی در دریای سرخ از طریق نیروهای نیابتیاش و بیش از ۱۹۰حمله به نیروهای آمریکا در عراق و سوریه. ایجاد یک کریدور از ایران تا سوریه و لبنان برای ارسال سلاح به حزبالله و دیگر نیروهای نیابتی رژیم، ریسک جنگهای مهیب بیشتر را بهشدت بالا برده است.
متأسفانه دولتهای غرب فاقد استراتژی روشنی برای پرداختن به این مسأله فوری هستند. آنها اغلب از دهه ۱۳۶۰، سیاست مماشات جویانهیی را در رابطه با فاشیسم دینی ایران دنبال کردهاند».
سیاست مماشات با توجیه تغییر رفتار این رژیم، تنها و تنها به جریتر شدن هر چه بیشتر آن یاری رسانده است. بهعبارت دیگر آنچه مماشاتجویان از آن پرهیز میدهند، خود در عمل باعث اشاعهٔ آن شدهاند. قرار بود سیاست آنها «جنگ و تروریسم» را مهار کند. به جای آن باعث گسترش جنگ و تروریسم شده است.
آنچه امروز در صحنهٔ خاورمیانه و جهان میبینیم، میراث شوم سیاست مماشات با آخوندهای حاکم بر تهران است. این سیاست شوم، غرب را در برابر مردم ایران قرار داده و به سرکوب قیامهای پیدرپی آنان یاری رسانده است.
استراتژی درست
استراتژی درست - همانطور که در سخنرانی مریم رجوی خاطرنشان شد- سرنگونی آخوندها بهدست مردم و مقاومت ایران است».
هدف این مقاومت استقرار یک جمهوری کثرتگرا و دموکراتیک، با جدایی دین و دولت است؛ یک جمهوری که به حقوقبشر، حقوق بینالملل و کنوانسیونهای بینالمللی متعهد است. این همان چیزی است که آنتیتز فاشیسم و بنیادگرایی محسوب میشود. حمایت از این استراتژی علاوه بر آزادی ایران، صلح و امنیت جهانی را به ارمغان میآورد و به تروریسم افسارگسیخته و جنگهای خونین و ویرانگر خاورمیانه پایان میدهد.
قیام ۱۴۰۱ در ادامهٔ سلسله قیامهای سراسری، عزم مردم ایران را برای تحقق این استراتژی بارز کرد. این قیام نشان داد که نیروی سرنگونکنندهٔ این رژیم آماده و قدرتمند است. هزاران عملیات کانونهای شورشی در یکسال اخیر، بیانگر کارآمد بودن و موفقیت این استراتژی در وضعیت انفجاری ایران است.
آنچه دوستان ایران آزاد در کنفرانس و قطعنامه پارلمان مجلس انگلستان و نیز در نامهٔ ۱۱وزیر خارجهٔ سابق به آن همت گماشتهاند، در راستای حمایت از مقاومت ایران بهعنوان پیشبرندهٔ این استراتژی درست است.
راهحل ۴مادهیی برای ایران
بیتردید برای حمایت از این استراتژی درست باید گامهای مشخصی برداشت. خانم رجوی در سخنرانی خود در مجلس ملی فرانسه، یک راهحل ۴مادهیی پیشنهاد کرد که عبارتند از:
۱-نامگذاری سپاه پاسداران در لیست ماهیتهای تروریستی، همانگونه که در بیانیه مجلس ملی فرانسه در خرداد گذشته و قطعنامه مصوب بهمن ۱۴۰۱ پارلمان اروپا خواسته شده است؛
۲-به کار انداختن مکانیزم ماشه در قطعنامه ۲۲۳۱شورای امنیت ملل متحد که باعث فعال کردن مجدد قطعنامههای تحریم شورای امنیت علیه پروژههای اتمی رژیم میشود؛
۳-قرار دادن رژیم ایران ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد که در مورد رژیمهایی است که تهدید صلح در جهان هستند؛
۴-بهرسمیت شناختن مبارزه مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم دینی.