728 x 90

اندر باب مشابهت‌های رژیم‌های مستأصل

وقت قیام است...
وقت قیام است...

به قلم: مؤدب‌السلطان

 

سیری در اوراق و مکتوبات تاریخ چون ره‌یافتی‌ست بی‌بدیل که‌ رهنمودها و تجربیات گران‌سنگی پیش روی ما قرار داده ‌و بازخوانی دروسی‌ست که‌ در هیچ‌ کلاس دیگر نمی‌توان به‌ آموخته‌هایش دست یافت.

ادوار تاریخ گویای آن است که‌ رژیم‌های توتالیتر که ‌از درون تهی بوده ‌و برای عرضه‌ به‌ جامعه پویا هیچ در هسته نداشته و به همین سبب لاجرم به‌ بن‌بست رسیده و چون نمی‌توانند جوابگوی نیازهای اقشار جامعه در جمیع جوانب فرهنگی-اقتصادی-سیاسی و... باشند با وجود تفاوتهایی شکلی در حکومت‌داری در برخورد قهرآمیز و سرکوبگرانه ‌اتفاق و اشتراک دارند.

تشریح رفتار سیاسی قلدرمأبانه‌ آلمان نازی-ایتالیای فاشیسم چنان واضح و آشناست که ‌از هر بیانی بی‌نیاز است.

شرایط حاضر برای رژیم حاکم بر ایران چون باتلاقی‌ست که‌ دست‌وپازدن آن به‌ هر صورت و با هر شکل جز فرورفتن در این مرداب متعفن حاصلی در بر ندارد. ‌هر چند سردمدارانی بی‌کفایت و تهی‌مغز بر اریکه قدرت تکیه ‌زده‌اند، اما استثنأ این مهم را به‌خوبی دریافته و درک کرده‌اند و بر این امر واقف هستند که ‌آستانه ‌تحمل جامعه نسبت به روی‌کارآمدن دولتهای نالایق و ناکارآمد از پس همدیگر به‌سر آمده ‌و مردم دیگر تاب تنگنایی از این بیشتر را ندارند.

دیگر اجرای شوهای تمسخرآمیزی چون برگزاری کنفرانس و شبه‌مناظرات مضحک به‌ مناسبتهای مختلف کارآیی سابق را نداشته و نمی‌توانند دل‌مشغولی‌های کاذب مورد نظر حاکمان را برای ایجاد انحراف در جامعه ‌ایجاد کنند. به‌همین دلیل مدتی‌ست شاهد حضور و جولان‌دادن دستگاهها و قوای قهریه ‌و نظامی رژیم هستیم‌ که اخیراً نیز افزایش چمشگیر و فزاینده‌ای داشته است ‌به‌صورتی که ‌این فضای سرکوب چنان ملموس بوده ‌که می‌توان از آن با عنوان شبه ‌حکومت نظامی نیز نام برد.

گشتهای نظامی و انتظامی در این ایام که ‌بیشتر در قالب گشتهای مجهز سواری و چندنفری نمود پیدا کرده و ‌با فاصله ‌حداقلی از هم تقاطع هر خیابان و ورودی را اشغال کرده، ‌با احتساب اکیب‌های گردشی که ‌نقش مکمل را برای یکدیگر ایفا می‌کنند، علاوه ‌بر ایجاد فضای امنیتی مذکور حاوی چند نکته ‌مورد تأمل هستند.

برقراری این فضای امنیتی مصادف با ایام مناسبتی چون روز دانشجو و پس از آن، به‌خوبی گویای وحشتی‌ست که‌ رژیم از خیزش قشر جوان دانش‌آموخته و حرفه‌آموز دارد چرا که ‌تجربه حمایت دانشجویان از اعتراضات پرسنل نیشکر هفت‌تپه و همسویی آنان با هم، موفقیتی بود که پیامی آشکار به‌همراه داشت. پیامی که‌ به‌خوبی می‌تواند سرمشق اقدامات بعدی برای جوانان در اقشار متعدد باشد؛ چه آنان که ‌به فعالیتهای علمی پژوهشی و آکادمیک مشغول بوده و چه آنان که در مشاغل فنی اشتغال دارند.

از سوی دیگر درآمیختگی این مهم با تحرکات اعتراضی مختلف، رژیم را که ‌پیشتر به‌سبب ناکارآمدی‌های متعدد مستأصل شده بود، به ‌چنان مرداب متعفنی فروانداخته که ‌چون اخلاف پیشین از بیم جان دست به ‌برخوردهای سرکوب‌گرانه‌ و مانورهای قدرت‌مأبانه زده است.

شواهد گویای آن بوده‌ که به جهت فراگیر‌شدن دامنه اعتراضات و حتی پیشی‌گرفتن دیگر مناطق جغرافیایی دور از مرکز در خیزشهای اعتراضی، افزایش تمهیدات سرکوبگرانه رژیم خصوصاً در نقاطی که‌ رژیم سابقه برخورد و رودررویی و تضاد بیشتری با مردم -از جمله‌ غرب کشور- را داشته به‌صورت کاملاً فزاینده‌ای مشاهده شده است. استیصال رژیم و روی‌آوردن به سرکوب نه ‌قابل کتمان است و نه دیگر هیچ بهانه و توجیهی می‌تواند آن را بپوشاند.

این امر چنان مشهود است که ‌اگر یکی از این روزها رژیم صراحتاً اعلام حکومت نظامی و محدودیت زمان تردد نمایند، چندان تعجب‌برانگیز نخواهد بود.

 

 

 

 

مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمی‌کند

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/05a64bef-5dbb-4ce6-b31c-7a0c81599150"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات