تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در حال سوق یافتن به جانب تعیین تکلیف دو جبههی اصلی است. این تعیین تکلیف و سمتوسو، از کشاکشهای جاریِ بین طرفین صحنهی سیاسی ایران محقق خواهد شد.
همهی طرفهای صحنهی سیاسی ایران بعد از قیام ۱۴۰۱ از کشاکشهای مشخص به موقعیت کنونی آمدهاند. در این کشاکش هجده ماهه، محورهای زیر تعیین تکلیف شدهاند:
ــ ماهیت نیروها از منظر مرزبندی با دیکتاتوریها.
ــ سابقه و مواضع هر نیرو با شاخص دوری و نزدیکی به دیکتاتوریهای پهلوی و آخوندی.
ــ برنامهی مشخص و روشن برای آیندهی ایران.
ــ ضرورت سازماندهی و تشکل بهعنوان تضمین استمرار قیامها تا سرنگونیِ حاکمیت ملایان.
اکنون این محورها راهنمایی میکنند که کشاکشها در صحنهی سیاسی ایران باید به جانب مشخص شدن دو جبههی اصلیِ آلترناتیو و حاکمیت میل کنند. طبعاً وزنهی سیاسی و اعتبار اجتماعی بهعنوان پشتوانه، نقشی مهم و سرنوشتساز در تعیین دو جبههی اصلی دارند.
جبههی حاکمیت ملایان از پس دو نمایش انتخابات طی سه ماه گذشته، شکستی قاطع در زمینهی اعتبار اجتماعی خورده است. تحریم حداکثریِ هر دو نمایش در اسفند ۱۴۰۲ و اردیبهشت ۱۴۰۳، نشانیِ روشن سرنگونیخواهیِ قاطبهی مردم ایران را داد. این دو تحریم میگویند سرمایهی حاکمیت، فقط نظامی است و اعتبار اجتماعی آن زیر ۱۰ درصد میباشد.
آنچه باید جبههی سرنگونیخواه را از آلودهگیهای وابستگی و دیکتاتوریهای موروثی و استعماری پالایش دهد، وزن سیاسیِ داخلی و بینالمللیِ جبههی نه شاه ـ نه شیخ است. هماکنون یکی از کشاکشهای صحنهی سیاسی ایران برای پالایش آن بهجانب تمرکز مبارزه بر سرنگونیِ نظام آخوندی، روشنگری برای گسترش جبههی نه شاه ـ نه شیخ و پیوستن به آن است. از طرفی، ارتجاع حاکم آخوندی و محافل ارتجاع سلطنتی و برخی رسانههای همسویشان در تلاش مداوم هستند که جبههی نه شاه ـ نه شیخ را به سایه برده تا بتوانند اصلاح و حفظ حاکمیت با عناصر سیاسی و نظامی موجود آن را پیش ببرند.
کشاکش اصلی همین است. سرنوشت آیندهی سیاسی و اجتماعیِ ایرانزمین را همین کشاکش تعیین تکلیف خواهد نمود.
اکنون طیف جبههی نه شاه ـ نه شیخ که از منظر سازماندهی و تشکل و پیشینهی تاریخیِ مبارزه با دو دیکتاتوری، توسط شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران نمایندهگی میشود، در آستانهی برگزاری یک گردهماییِ سیاسیِ مهم در روز ۹ تیر ۱۴۰۳ است. این گردهمایی بهطور خاص پس از رقم خوردن تحولات ایران به جانب تعیین تکلیف آلترناتیو، از اهمیتی فوقالعاده نسبت به نمونههای پیشین برخوردار است.
اکنون «از کجا تا به کجا آمدهایم»، کارنامهی مقاومت ایران بهعنوان پشتوانهی تاریخی و اعتبار اجتماعی آن است. این پشتوانه و اعتبار بهطور خاص پس از شکست قاطع اجتماعیِ حاکمیت، سرمایههای ملی و میهنی برای تقدیر از آنها در گردهمایی ۹ تیر است.
این گردهمایی بهطور خاص در گیرودار معاملهی مماشاتگران با نظام ملایان، برافراشتن رایت «کس نخارد» بهعنوان پیام قیامهای دو دههی اخیر برای سرنگونیِ دیکتاتوری ولایت فقیهی است.
این گردهمایی منادیِ جهت دادن تحولات داخلی و بینالمللیِ معطوف به ایران در راستا و مسیر نفی هرگونه دیکتاتوری، با شاخص تمرکز بر سرنگونی حاکمیت ملایان است. ندادهندهی این وظیفهی مبرم، آزادی ایرانزمین است که به هر میزان انرژی و توان، به دنیایی از امید و آرزو و دستان و بازوان همپیوند برای گسترش جبههی نفی هرگونه دیکتاتوری، فراخوان میدهد. ترجمان تاریخی، ملی و بالفعل این فراخوان، در همراهی و همپیمانی برای هرچه گستردهتر، کیفیتر، نافذتر و اثرگذارتر برگزار شدن گردهمایی ۹ تیر ۱۴۰۳ متبلور میشود. چنین است جایگاه و اهمیت کهکشان سال ۱۴۰۳.