روز 12آذر 96 حسن روحانی در بزرگداشت مراسم سالانه 16آذر به دانشگاه سیستان و بلوچستان رفت.
حالا چرا ۴روز جلوتر؟
و چرا در سیستان و بلوچستان؟ و نه در تهران یا تبریز و اهواز و...
آنهم در حالی که روزانه در بزرگترین دانشگاههای کشور، دانشجویان در حال تظاهرات و اعتراض به آخوندها و سیاستهایشان هستند. امری که بر هیچکس پوشیده نیست.
علت چنین سفری آن است که روحانی هم به همان دردی مبتلاست که خامنهای!
اگر یادتان باشد، خامنهای هم برای بازدید از مناطق زلزلهزده کرمانشاه، بیخبر به یک نقطه اعلام نشده رفت و کلی هم خدم و حشم با خودش برد تا سریعاً دوتا جمله بگوید و یک عکسی برای یادگاری و رفع تکلیف در ماجرای زلزله بگیرد و برگردد نزد «بنده منزلش» زیر چتر حفاظتی وحیدحقانی!
ضایعات سفر «پس و پنهانی» خامنهای به کرمانشاه هنوز تمام نشده بود که سفر غافلگیرانه روحانی برای رفع تکلیف ماجرای سالیانه «16آذر» پیش آمد!
در دانشگاه سیستان و بلوچستان هم کلی تهیه و تدارک دیده بودند و سناریو تنظیم کرده بودند که «کسی» چیزی نگوید و روحانی و نظامش را ضایع نکند و خلاصه رئیسجمهورنظام بتوانند یک سفرنامه آبرومند برای خودش و نظام تهیه کنند و در موعد مناسب و بهمناسبت 16آذر حکومتی آن را پخش کنند.
برای اینکار حتی تا گزینش دانشجویانی که باید در مراسم حضور داشته باشند هم پیش رفتند و سخنرانان را هم خودشان مشخص کردند اما... .
اما وضع آنقدر خراب است که حتی دانشجویان گزینش شده برای چنین مراسمی هم که علیالقاعده باید «ده آب» شسته و در آستان آقایان، امتحان پس داده باشند، همان «چیزی» نشدند که حضرات میخواستند!
آنچه در زیر میخوانید بخشی از سخنان دبیر انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام در دانشگاه سیستان و بلوچستان است خطاب به روحانی. تازه این دانشجو کسی است که از بین صدها دانشجو انتخاب شده! و بنوعی از هم باندیهای روحانی میباشد ولی بخوانید تا وضعیت فلاکتبار رژیم دستتان بیاید. اینهم بخشی از سخنان آن دانشجوی دانشگاه سیستان و بلوچستان:
دانشگاهها تبدیل به مؤسسات مالی شدهاند تا از مردمی که با مشکل عدیده اقتصادی مواجه هستند ارتزاق کنند.
بیتوجهی شما به مسائل معیشتی دانشجویان و اشتغال آنان پس از فارغالتحصیلی چه زمان خاتمه مییابد؟
«فریاد زدیم حقوق قومیتها و مذاهب، فرجامش شد نبود حتی یک وزیر اهل سنت در کابینه.
فریاد زدیم دانشگاه بیستاره، فرجامش شد ۲۰۰ستاره در سپهر سیاسی دانشگاههای ایران.
فریاد زدیم آزادی برای همگان، فرجامش شد محدودیت
هیچ اهمیتی به خواست فعالان دانشجویی و بسیاری از اساتید دانشگاه ندادید، آیا انتظار دارید دانشجویان که عمدهترین حامی شما بودند احساس ناامیدی و دلسردی و حتی ابزار اهل سیاست بودن نکنند؟
«آقای روحانی دانشگاه امن و نه امنیتی شعار و وعده شما بود، چه شده است که هر روز شاهد دربند شدن هم قطارانمان هستیم؟
چه شده است که نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه بهوضوح در امور دانشگاهها و آسایش دانشجویان دخالت میکنند و برای آنان خط و نشان میکشند؟
چه شده است که در دوران شما نیز سخن ننگین ستارهدار کردن دانشجویان را میشنویم؟ اگر اینگونه باشد فرق شما با فرقه زنبیلیون بستنشین چیست؟»
و به این ترتیب، نمایش به هم خورد!
به این میگویند: سکه یک پول شدن! و تصور کنید حالت روحانی را با نمایشی که میخواست برگزار کند. و چیزی که کف دستش گذاشتند. به این میگویند اوضاع فلاکتبار نظام! یا روبهرو شدن با نتایج اعمال دیکتاتوری؟ یا هردو؟
بیشک وقتی یک نمایش حکومتی با کلی زمینهسازی میشود این! باید منتظر ماند و روز 16آذر را دید که چه میشود؟
پایان
حالا چرا ۴روز جلوتر؟
و چرا در سیستان و بلوچستان؟ و نه در تهران یا تبریز و اهواز و...
آنهم در حالی که روزانه در بزرگترین دانشگاههای کشور، دانشجویان در حال تظاهرات و اعتراض به آخوندها و سیاستهایشان هستند. امری که بر هیچکس پوشیده نیست.
علت چنین سفری آن است که روحانی هم به همان دردی مبتلاست که خامنهای!
اگر یادتان باشد، خامنهای هم برای بازدید از مناطق زلزلهزده کرمانشاه، بیخبر به یک نقطه اعلام نشده رفت و کلی هم خدم و حشم با خودش برد تا سریعاً دوتا جمله بگوید و یک عکسی برای یادگاری و رفع تکلیف در ماجرای زلزله بگیرد و برگردد نزد «بنده منزلش» زیر چتر حفاظتی وحیدحقانی!
ضایعات سفر «پس و پنهانی» خامنهای به کرمانشاه هنوز تمام نشده بود که سفر غافلگیرانه روحانی برای رفع تکلیف ماجرای سالیانه «16آذر» پیش آمد!
در دانشگاه سیستان و بلوچستان هم کلی تهیه و تدارک دیده بودند و سناریو تنظیم کرده بودند که «کسی» چیزی نگوید و روحانی و نظامش را ضایع نکند و خلاصه رئیسجمهورنظام بتوانند یک سفرنامه آبرومند برای خودش و نظام تهیه کنند و در موعد مناسب و بهمناسبت 16آذر حکومتی آن را پخش کنند.
برای اینکار حتی تا گزینش دانشجویانی که باید در مراسم حضور داشته باشند هم پیش رفتند و سخنرانان را هم خودشان مشخص کردند اما... .
اما وضع آنقدر خراب است که حتی دانشجویان گزینش شده برای چنین مراسمی هم که علیالقاعده باید «ده آب» شسته و در آستان آقایان، امتحان پس داده باشند، همان «چیزی» نشدند که حضرات میخواستند!
آنچه در زیر میخوانید بخشی از سخنان دبیر انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام در دانشگاه سیستان و بلوچستان است خطاب به روحانی. تازه این دانشجو کسی است که از بین صدها دانشجو انتخاب شده! و بنوعی از هم باندیهای روحانی میباشد ولی بخوانید تا وضعیت فلاکتبار رژیم دستتان بیاید. اینهم بخشی از سخنان آن دانشجوی دانشگاه سیستان و بلوچستان:
دانشگاهها تبدیل به مؤسسات مالی شدهاند تا از مردمی که با مشکل عدیده اقتصادی مواجه هستند ارتزاق کنند.
بیتوجهی شما به مسائل معیشتی دانشجویان و اشتغال آنان پس از فارغالتحصیلی چه زمان خاتمه مییابد؟
«فریاد زدیم حقوق قومیتها و مذاهب، فرجامش شد نبود حتی یک وزیر اهل سنت در کابینه.
فریاد زدیم دانشگاه بیستاره، فرجامش شد ۲۰۰ستاره در سپهر سیاسی دانشگاههای ایران.
فریاد زدیم آزادی برای همگان، فرجامش شد محدودیت
هیچ اهمیتی به خواست فعالان دانشجویی و بسیاری از اساتید دانشگاه ندادید، آیا انتظار دارید دانشجویان که عمدهترین حامی شما بودند احساس ناامیدی و دلسردی و حتی ابزار اهل سیاست بودن نکنند؟
«آقای روحانی دانشگاه امن و نه امنیتی شعار و وعده شما بود، چه شده است که هر روز شاهد دربند شدن هم قطارانمان هستیم؟
چه شده است که نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه بهوضوح در امور دانشگاهها و آسایش دانشجویان دخالت میکنند و برای آنان خط و نشان میکشند؟
چه شده است که در دوران شما نیز سخن ننگین ستارهدار کردن دانشجویان را میشنویم؟ اگر اینگونه باشد فرق شما با فرقه زنبیلیون بستنشین چیست؟»
و به این ترتیب، نمایش به هم خورد!
به این میگویند: سکه یک پول شدن! و تصور کنید حالت روحانی را با نمایشی که میخواست برگزار کند. و چیزی که کف دستش گذاشتند. به این میگویند اوضاع فلاکتبار نظام! یا روبهرو شدن با نتایج اعمال دیکتاتوری؟ یا هردو؟
بیشک وقتی یک نمایش حکومتی با کلی زمینهسازی میشود این! باید منتظر ماند و روز 16آذر را دید که چه میشود؟
پایان