ایرانیان آزاده و اشرف‌نشانها کهکشانی از غیرت و آزادی را بر فراز شماری از پایتخت‌های جهان به نمایش می‌گذارند. روز ۲۵خرداد آسمان بروکسل ستاره باران شد و روزهای آینده واشنگتن، لندن، برلین و استکهلم.
ایرانیان در زمینی حرکت می‌کنند که گرچه توده‌های مردمش آزادگی را ارج می‌نهند اما این، همه ماجرا نیست. تظاهرات ایرانی‌ها سختی‌هایی هم دارد، موانعی هم دارد، هنوز به‌رغم تغییر سیاست در آمریکا و به حاشیه رفتن سیاست مماشات، سیاست‌هایی که به دلایل منافع اقتصادی، دیکتاتوری آخوندها را به یک حاکمیت ملی و مردمی در ایران ترجیح می‌دهند وجود دارند
روز شنبه ۲۵خرداد ۹۸ایرانیان آزاده و اشرف‌نشانها در بروکسل پایتخت بلژیک یک تظاهرات بزرگ اعتراضی همراه با راهپیمایی برگزار کردند. مکان این تجمع بزرگ میدان «شومان» در نزدیکی مقر اتحادیه اروپا بود جایی که اعضای اتحادیه اروپا علی‌القاعده باید بدون مشکل و پارازیت! صدا و خواسته معترضان ایرانی را بشنوند.
این تظاهرات در آستانه سی خرداد، سرآغاز مقاومت انقلابی در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و در بزرگداشت آن روز تاریخی برگزار شد، روزی که همچنین سالروز بزرگداشت شهیدان و زندانیان سیاسی و سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران نیز می‌باشد، روزی که جایگاهی ویژه در تاریخچه مقاومت انقلابی مردم در برابر ارتجاع مذهبی حاکم بر میهنمان دارد.
این تظاهرات یکی از چند مراسم ویژه و بزرگی است که امسال در مجموعه حرکت‌های سالانه مقاومت ایران در همین ایام برگزار می‌گردد، مراسمی که سال‌هاست به اسم «کهکشان ایرانیان» شناخته می‌شود. مشابه این حرکت در همین روزها و هفته‌های اخیر در چند شهر بزرگ دیگر جهان از جمله واشنگتن، برلین، است کهلم و لندن نیز برگزار خواهد شد.
پیام مریم رجوی به تظاهرات بروکسل
در مراسم ۲۵خرداد بروکسل پیام ویدئویی مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت نیز نمایش داده شد. مریم رجوی در پیام خود ضمن درود به حاضران و تمامی مردم ایران، عزم ایرانیان که در هر شرایطی بی‌چشمداشت مقاومت را ادامه می‌دهند مورد تحسین قرار داد و صف ایرانیان معترض را امتداد صف هموطنانی دانست که در همین روزها در ایران به تظاهرات برضد دیکتاتوری حاکم بر ایران ادامه می‌دهند. مریم رجوی با اشاره به جنگ و درگیریهای درونی ملایان گفت:
«در رأس حکومت، عمامه سفید، تقصیرات را به گردن عمامه سیاه می‌اندازد و از او اختیارات بیشتر طلب می‌کند. پاسخ عمامه سیاه ولایت هم این است که زمینه را برای دولت تک پایه حزب‌اللهی آماده کنید.
اما برای مردم ایران عمامه سیاه و عمامه سفید فرقی ندارد و سرنگونی تمامیت رژیم را می‌خواهند و فریاد می‌کشند که دشمن ما همین‌جاست
حال اگر کسی می‌تواند، رفتار فاشیسم دینی و ولایت فقیه را تغییر بدهد، به شرط این‌که حقوق‌بشر و حق حاکمیت مردم ایران قربانی نشود، ما به‌غایت استقبال می‌کنیم و می‌گوییم هر اندازه که می‌توانید رفتار این رژیم را تغییر بدهید»!
در این مراسم مریم رجوی ضمن اشاره به جرایم تروریستی رژیم، خواهان به‌رسمیت شناخته شدن مقاومت ایران از سوی کشورهای جهان شد.
چهره‌های سیاسی در تظاهرات بروکسل
در تظاهرات بروکسل شماری از شخصیت‌های سیاسی نامدار حامی مقاومت ایران نیز شرکت داشتند از جمله: استرون استیونسون، آلخو ویدال کوادراس، اینگرید بتانکور، جولیو ترتزی، پروفسور اریک داوید، هیثم مالح و شماری از نمایندگان پارلمان بلژیک و نمایندگان پارلمان اروپا.
در این تظاهرات همچنین شماری از برجسته‌ترین چهره‌های سیاسی و اعضای شورای ملی مقاومت ایران در محل حضور داشتند و شماری از آنها نیز سخنانی ایراد کردند.
بازتاب تظاهرات بروکسل
تظاهرات ایرانیان آزاده در بروکسل در رسانه‌های جهان بازتاب داشت، از جمله در آژانس خبرگزاری پرتغال، آژانس خبری عکس اروپا (ای پی آ)، گتی ایمیج، بروکسل تایمز، شبکه‌های اجتماعی، توئیتر و بسیاری از رسانه‌های عربی و اروپایی از جمله سایت رادیو فرانسه و العربیه و...
تظاهرات بعدی ایرانیان روز ۳۱خرداد در واشنگتن برگزار خواهد شد.
در حاشیه تظاهرات ایرانیان در بروکسل
تظاهرات ایرانیان در بروکسل اولین حلقه از تظاهرات هموطنان آزاده در کشورهای اروپایی بود که برگزار شد، به‌دنبال آن سلسله تظاهرات و تجمع‌هایی در چند شهر دیگر جهان نیز برگزار خواهد شد تا توجه جهانیان را جدای از تبلیغات حکومتی ارتجاع و حامیان مماشات‌گرش به واقعیت قضیه ایران جلب کنند. اهمیت پیگیری مسأله ایران توسط ایرانیان اکنون و در شرایطی که برای اولین بار در تاریخ ۴۰ساله حاکمیت فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، آخوندها با سیاستی غیر از سیاست مماشات هم روبه‌رو شده‌است اهمیتی مضاعف می‌یابد، چرا که تا چندی پیش مسأله ایران به‌صورت تک‌صدایی در غرب اعلام و تبلیغ می‌شد و آنهم صدای دیکتاتوری حاکم و شرکای تجاری‌اش بودند که به‌راحتی بر تروریسم رژیم در کشورهای مختلف و سرکوب مردم ایران در داخل چشم می‌بستند و صدای اعتراض ایرانیان را هم اساساً بازتاب نمی‌دادند کما این‌که اکنون نیز تا جایی‌که بتوانند و تیغشان ببرد همان راه و روش را ادامه خواهند داد! و اگر این کار را نمی‌کنند ناشی از تغییر تعادل‌قوا بین مردم و مقاومت مردم ایران و نظام آخوندی است وگرنه کیست که نداند اگر مقاومت ایران و هموطنان آزاده و غیرتمند نبودند که از تمام زندگی و اندوخته شغلی و خانوادگی چندده ساله خود بگذرند و تمام‌عیار به حمایت از خواسته‌های برحق مردمشان برخیزند تاکنون آخوندها نه تنها تمامی منطقه را تیول خود کرده بودند بلکه در ایران نیز تمامی نفس‌ها را بریده و حتی به بمب اتمی هم دست یافته بودند و اضافه بر ایران و مردم ایران، تمامی منطقه را نیز به گروگان گرفته بودند.
یک یادآوری ضروری
شاید برخی‌ها فراموش کرده باشند که ژاک شیراک حتی به‌روشنی گفت چه اشکالی دارد که (آخوندها) یکی دو تا بمب اتمی هم داشته باشند!؟ حرفی که مشابهش را همتای وقت انگلیسی او (گوردن براون) تکرار کرد و یکی دیگر از رهبران هم‌ریش وی نیز در پاسخ اعتراض خوزه ماریا آزنار نخست‌وزیر وقت اسپانیا گفته بود: « خوزه ماریا نگران بمب اتمی ایران نباش اسراییل حلش می‌کند من و تو می‌توانیم هر چیزی به ایران بفروشیم حتی اگر نگران بمب هسته‌یی این کشور باشیم چرا که در پایان اسراییل خود به حساب این قضیه خواهد رسید»! (سایت حکومتی انتخاب ۲۹اردیبهشت ۹۱).
سایت حکومتی انتخاب: پوتین: نگران بمب اتمی ایران نباشید، اسراییل حلش می‌کند
این مثال از آن‌رو یادآوری شد تا اگر کسی نمی‌داند یا فراموش کرده به یاد بیاورد که ایستادگی مردم و مقاومت ایران در برابر سیاست‌های جنایتکارانه آخوندها معنی دیگرش درافتادن ناخواسته با مرگ‌بارترین سیاست‌های استعماری است، سیاست‌هایی که به چشم بهم‌زدنی می‌توانند و عملاً هم نشان دادند اگر چشم مردم ایران را دور ببینند، تا کجا برای خوشایند آخوندها ظرفیت برای نابود کردن مقاومت مردم ایران دارند. در ماجرای شوم ۱۷ژوئن در ادعانامه صادره توسط دادستان علیه مریم رجوی به‌صورت تهوع آوری نوشته شده بود که «جرم او این است که تعادل ژئوپلیتیک بین‌المللی را در هم میریزد». بله تعادل منافع تجاری آنها که به قیمت فقر و خون مردم ایران تأمین می‌شود.
تلاش و کوشش ایرانیان در کوچه پس‌کوچه‌های پایتخت‌های جهان در حمایت از مقاومت مردمشان و در جهانی کردن مسأله ایران (آنگونه که هست نه آنگونه که آخوندها تبلیغ می‌کنند) یکی از ضروری‌ترین مسئولیت‌های ایرانیان در شرایطی است که همه چیز حقیقتاً به مویی بند است. مقاومت ۴۰ساله مردم ایران اکنون در شرایطی است که برای اولین بار در ۴۰سال دیکتاتوری آخوندها موفق شده فضایی غیر از فضای مماشات بر صحنه سیاسی ایران بیابد، صحنه‌ای که خود البته نقش کلیدی در ایجاد آن داشته است، نباید این فرصت به آسانی از دست برود.
یک بازی ذهنی، نگاهی به یک احتمال
آن که در حفظ خون ایرانیان و استقرار صلح و آزادی و امنیت مردم ایران وسواس دارد، می‌داند زمین زدن آخوندها یا ناتوان کردنشان در این موقعیت و با استفاده از شرایط فعلی چه خدمت بزرگی به مردم ایران و تاریخ منطقه است وگرنه که تنها به‌عنوان یک بازی ذهنی در نظر بگیرید که دوباره مماشات‌گران روی کار آمده و چوب زیر بغل آخوندها گذاشته و صندوق صندوق برایشان دلار بفرستند..
به آنها سلاح و مهمات بفروشند و تلاش کنند اپوزیسیو نشان را به‌قول خودشان (در مصاحبه با خبرگزاری آمریکایی نایت ریدر ۱۸مارس ۲۰۰۵) «منحل»!؟ کنند.
فرضا مقاومت مردم ایران را درهم بشکنند و فاشیست‌های حاکم بر ایران را برای یک دوره تاریخی بر این آب و خاک تثبیت کنند.
در چنین دستگاهی است که قدر و ارزش واقعی تظاهرات ایرانیان آزاده خارج از کشور و کهکشانی که در پایتخت‌های مهم جهان برپا کرده و در این روزها آن را ادامه می‌دهند، شناخته می‌شود. آتشفشانی از غیرت ملی و انسانی که هموطنان آزاده و اشرف‌نشانها این روزها در اروپا و آمریکا به نمایش گذاشته‌اند برگ زرینی است ارزشمند که نمونه آن را در کمتر جنبشی از حرکت‌های مقاومت و آزادیبخش جهان تاکنون بتوان دید. ایرانیان آزاده‌ای که تمام قد به حمایت از جنبش انقلابی و مقاومت تاریخی مردم خود برخاسته‌اند.
