«دختران و زنان شریف و آزاده، شعلههای قیام را با شعار ”نه دین اجباری، نه حجاب اجباری و نه حکومت اجباری“ علیه رژیم ضد ایرانی و ضد اسلامی حاكم بر ایران هرچه فروزانتر میكنند.» (مریم رجوی. کتاب نه به حجاب اجباری، نه به دین اجباری، نه به حکومت اجباری)
***
حجاب اجباری، این بار چماق رئیسی جلاد است که به فرموده ولی فقیه بر سر زنان و دختران میهنمان فرود میآید. نقطه عزیمت این هیستری زن ستیزی فاشیسم دینی هم خیلی روشن است. کمیت ولی فقیه را زنان پیشتاز جامعه ما در گٍل نشاندهاند و خود او را در مردابی از هراس فروبردهاند! هراس از طلوع درخشان زن ایرانی در سایه سیاه سرکوب اجتماعی. هراس از نقش برجسته وکیفی او در مقاومت سازمانیافته برای شکستن طلسم اختناق و هراس از بالغ شدن این مقاومت به قیام و سرنگونی رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه. این را «مریم رجوی» که خود برجستهترین شاخص این هراس خامنهای است، در توییت خود به روشنی بیان کرده است.
«رژیم زن ستیز حاكم بر ایران در هراس از قیامهای روزافزون و نقش زنان در آنها، سركوب و تبعیض علیه زنان را به بهانه آخوندساخته بدحجابی تشدید كرده است. از همه جوانان غیرتمند میخواهم در مقابل یورش و تعرض نیروهای سركوبگر به دفاع از دختران و زنان بپردازند.»
مبارزه با حجاب اجباری برآمده از دیدگاه زن ستیز آخوندی، با پشتوانه راه حل اصولی آن یعنی آزادی و برابری زنان و از جمله آزادی انتخاب پوشش، همواره از مقدم ترین جبهههای نبرد مجاهدین ومقاومت ایران با رژیم واپسگرای خمینی و پسماندههای او بود و هست و خواهد بود؛ تا روزی که سرنگونی این پلیدان برآمده از اعماق لجنزارهای تاریخ انسان و مزدوران و پشتیبانان رنگ ووارنگ آنان فرا برسد
مجاهدین نخستین پیامآوران آزادی زنان
دفاع از آزادی و برابری و حقوق انسانی و اجتماعی زنان، برای سازمان مجاهدین خلق ایران از همان آغاز تاسیس تا کنون ازاساسیترین دیدگاهها، و وظیفه و مسئولیت مبرم و نهادینه شده است. این را مسعود رجوی حتی یک روز قبل از سرنگونی شاه یعنی در روز ۲۱ بهمن ۱۳۵۷نیز در مصاحبه با روزنامه کیهان تاکید کرده بود.
درست در نقطه مقابل مجاهدین، زن ستیزی نیز یکی از اصلیترین شاخصهای اندیشه و عمل واپسگرای آخوندی است.
و چنین بود که خمینی در همان روزهای آغازین سرقت انقلاب ضد سلطنتی، خصلت زنستیزی خود را در اعلام حجاب اجباری زنان هم بارز کرد. پیش از آن، کمتر کسی غیر از مجاهدین از ماهیت واقعی این جرثومه ننگین تحمیلی به تاریخ ایران خبر داشت. وکسی هم غیر از مجاهدین جرات ایستادن در برابر او را نداشت. مجاهدین چنین کردند و نشان دادند که در مقابله با زن ستیزی نیز تهدید اصلی خمینی هستند.
مجاهدین و نخستین اعتراض به حجاب اجباری
نخستین اعتراضات اجتماعی به حجاب اجباری رژیم خمینی از روز جهانی زن در ۱۷ اسفندماه ۱۳۵۷ شکل گرفت. در آن هنگام تهدید دارودسته های چماقدار طرفدار خمینی برعلیه زنان و دختران شرکت کننده در آن سلسله اعتراضات کاملا روشن بود. پس دختران و زنان مجاهد در حالی که خود حجاب اسلامی اختیاری خود را داشتند، نه تنها به اعتراض برعلیه حجاب اجباری برخاستند، بلکه حفاظت زنان و دختران بدون حجاب شرکت کننده را نیز بهعهده گرفتند؛ شماری از آنان نیز در انجام این مسئولیت میهنی و انقلابی و اعتقادی خود، به دست همان گله های چماقدار مجروح شدند.
روزنامه حزب خمینی ساخته، با چاپ شماری از عکس های تظاهرات برای توهین به شرکت کنندگان در آن، این چماق را نیز بر سر مجاهدین کشیده بود که چرا در نماز جماعت هزاران نفره آنان در خیابان جلوی دادگستری، زنان و دختران بی حجاب هم شرکت کردهاند! واپسگرایان خشک مغز توان درک آزادی نهادینه شده در اندیشه و عمل مجاهدین و استقبال گسترده مردم از آنان را نداشتند.
آزادی لباس و پوشش، اندیشه و عمل شورای ملی مقاومت ایران
پس از شکل گیری و تاسیس شورای ملی مقاومت ایران که اینک به دیرپا ترین ائتلاف تاریخ سیاسی ایران تبدیل شده است، درمصوبه خود درباره آزادی ها وحقوق زنان، بر «ضرورت لغو و رفع کلیه ستمها و اجبارات و تبعیضات رژیم ارتجاعی خمینی در مورد زنان کشور» و «تساوی کامل حقوق اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی زن و مرد»، در راستای «تأمین کامل حقوق تمامی زنان کشور، فارغ از هر عدم تساوی و حدودیت بهرهکشانه» تاکید میکند.
این مصوبه، حق آزادانه لباس و پوشش را یکی از اصول راهنما و برنامه عمل خود اعلام میکند. (بند ۴ رهنمون وبرنامه عمل)
آزادی پوشش در دیدگاه و برنامه رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران
برابری کامل زنان و مردان، یکی از اصول طرح ده مادهای مریم رجوی برای آینده ایران است. او دیدگاه خود را درموضع رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، درباره برابری وآزادی های زنان در ایران آزاد فردا اعلام کرده و به آن متعهد شده است؛ و در آن در رابطه با حجاب اجباری و آزادی انتخاب پوشش چنین اعلام کردهاست:
«زنان در انتخاب پوشش خود آزادند. قانون حجاب اجباری لغو میشود. مقرراتی که رعایت نکردن حجاب را مستوجب مجازاتهای اداری برای کارگران یا کارمندان زن دانسته، لغو میشود. قوانین نوشته یا نانوشته کنترل پوشاک و رفتار زنان تحت عنوان «بدحجابی» که حق آزادی و امنیت زن ایرانی را نقض کرده، در ایران فردا جایی ندارد.»
حجاب اجباری و برخورد ماکیاولیستی باندهای غالب و مغلوب
زن ستیزی یکی از بنیادهای اعتقادی رژیم واپسگرای ولایت فقیه است و درنتیجه، حجاب اجباری در آن نهادینه است. بقای نظام نیز که اصل مبنایی است وبه قول دجال ضد بشر «حفظ نظام از اوجب واجبات است» . به همین دلیل است که ولی فقیه درمانده در بنبستهای بی برونرفت، اینک ناگزیر چماق حجاب اجباری را به دست رئیسی جلاد داده است. علت این است که زنان ودختران میهنمان به دلیل همه تبعیض هایی که در حق آنان اعمال میشود، قشر بالنده ودارای پتانسیل اعتراضی قیامآفرین وسرنگون کننده هستند. ماموریت رئیسی جلاد از بین بردن این پتانسیل عظیم و گسترده است.
غافل از اینکه شرایط عینی اقتصادی- اجتماعی- سیاسی امروز جامعه ما حکم دیگری میکند و سبوی هیبت هیولایی رژیم اینک شکسته پیمانه دجالیت آن ریخته است.
برخی از همپالکیهای پیشین خمینی وخامنهای، اما این واقعیت را فهمیدهاند. همانهایی که در تلاش برای بقای نظام و فرار از مجازات جنایتها وخیانت های گذشته، قلم ریایی مخالفت با این سرکوب را برداشتهاند و در رسانه های حکومتی به نصیحت سرکردگان فعلی نظام پرداختهاند. اینان اگرچه اعتراف میکنند که در زن ستیزی دستکمی از خامنهای و رئیسی ندارند و به حجاب اجباری هم اعتقاد دارند، اما ریاکارانه به ولی نعمت پیشین و البته فعلی خود رهنمود میدهند که سرکوب خوب است ولی زیادکردنش به مصلحت نیست چون آخر و عاقبتش سرنگونیست!
مبارزه با حجاب اجباری تا قیام وسرنگونی
زنان و دختران شریف و آزاده میهنمان، اما به یمن برخورداری از تجربه یک عمر مبارزه خواهران پیشتاز خود با این رژیم زن ستیز، بسا آگاه تر از آن هستند که سران وسرکردگان و پشتیبانان نظام پابهگور میپندارند. آنان مبارزه برای پیروزی بر رژیم زن ستیز ولایت فقیه و رسیدن به آزادی و برابری را نه تنها در مبارزه با حجاب اجباری، بلکه در مبارزه با دین اجباری و حکومت اجباری نیز میدانند.