فضای حاکم بر روزنامههای حکومتی پنجم دیماه وحشت از قیام و پیامدهای آن است. این وحشت بر سایر موضوعات مثل اف.ای.تی.اف، برجام و بودجه سایه انداخته است.
وحشت از قیام بهخصوص در آستانهٔ چهلمین روز شهدای قیام موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است. روزنامههای باند ولیفقیه همچنان با علم کردن ادعای «کشتهسازی» جنایتهای خود را به قیامکنندگان و دشمن خارجی نسبت دادهاند.
جوان وابسته به سپاه پاسداران وحشت خود را زیر فرافکنیها پنهان کرده و نوشته است: «بخشهای تبلیغی و رسانهیی چند کشور بیگانه و پادوهای داخلی آنان در چند روز گذشته به فراخوان گسترده برای شروع دوباره آشوب به بهانه چهلمین روز مرگ کشتهشدگان و جانباختگان آشوبهای آبان گذشته رو آوردهاند». و در ادامه افزوده است: «در آشوبهای اخیر هدایت و رهبری آشوبها در دست بیگانگان برای انتقامجویی از نظام و پیادهنظام آنان هم پادوهای داخلی، از جمله برخی عناصر (سازمان مجاهدین) هستند». و در ادامه وحشت خود را از موج قیام برای سرنگونی نظام با این عبارات آشکار کرده است: «با تحریک و سوق دادن عناصر تهییج شده، فریبخورده یا جوزده به حمله به زندانها و مراکز نظامی و انتظامی بهدنبال کشتار و کشتهسازی بودهاند و تعدادی از نیروهای مدافع یا مهاجم را در معرض اصابت سلاح گرم و سرد با هدف کشتار قرار دادهاند».
روزنامه جمهوری اسلامی هم وحشت بخشی از نظام را از فضای انفجاری جامعه اینگونه انعکاس داده: «تصمیمگیری در اتاقهای دربسته و توسط مدیران و مسئولانی که اطلاع دقیق و کاملی از اوضاع و احوال مردم عادی و معیشت افراد کمدرآمد و بیکار ندارند، جامعه را به وضعیت شکنندهای کشانده که باید هر لحظه انتظار یک عکسالعمل پیشبینینشدهای را داشت»... این روزنامه در ادامه افزوده است: «این مردم فقیر که امروز در پیچ و خم گرفتاریهای کمرشکن تنها ماندهاند، اگر به خیابانها بریزند و به کسانی که حق آنها را خورده و با تکیه بر شهدای آنان، کرسیهای مدیریتی خود را مستقر کردهاند اعتراض کنند، نباید آنها را محکوم و بازیخورده دشمنان معرفی کرد. مقصر کسانی هستند که در مطالعات آیندهنگرانه و جامعهشناختی، هرگز به موضوعاتی از قبیل محرومیت اقتصادی، سرخوردگیهای اجتماعی، بیعدالتیها، بروز رفتارهای اعتراضی در حوزههای اجتماعی و دهها موضوع دیگر توجه نکرده و «سیاست منهای افکار عمومی» را پیشه کرده و عملکرد خود را در بروز حوادث آینده و بیتوجهی به حقوق اساسی و نیازهای مردم به دست فراموشی سپردهاند».
روزنامه مستقل هم به نقل از غرضی وزیر نفت پیشین رژیم نوشته است: «حوادث آبانماه به انقلاب، کشور، قدرت سیاسی و جهانی ایران خیلی لطمه زد، هزینه دولت روزبهروز بیشتر، رضایت مردم کمتر و گرفتاری برای کشور بیشتر میشود. امروز وضع کشور طوری شده که مدعیان اقتدار سیاسی مقداری از هم فاصله گرفتند؛ «چپ به راست» و «راست به چپ» همه به یکدیگر حمله میکنند. در واقع هر کسی میکوشد خود را مبری کند و بگوید «من در شکلگیری این وضعیت نقشی نداشتم».
وحشت از حسابرسی مردم بر سر آمار شهدای قیام موضوع مشترک روزنامههای حکومتی است. انعکاس اظهارات مقامات و مهرههای حکومتی بیش از هر چیز این وحشت را بارز کرده است. ایران ارگان دولت روحانی نوشته است: «محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهوری با بیان اینکه نظام درباره آمار کشتهشدگان حوادث آبان شیوه سکوت اتخاذ نکرده است، گفت: این مسأله فقط مربوط به دولت نیست و تمامی دستگاههای ذیربط از جمله قوه قضاییه با جدیت کار را پیش میبرند و در حال جمعبندی هستند». این روزنامه به نقل از واعظی در ادامه نوشته است «همه اقدامات دشمنان اعم از تبلیغات جنگ روانی و سایر کارها که قصد انجام آن را داشتند، بهنظر میرسد برای زمان دیگری برنامهریزی شده بود، اما در مسأله بنزین آنها رو به اجرای تصمیماتشان آوردند». وحشت از قیام در روزنامههای حکومتی در سایر عرصهها هم دیده میشود. قطع اینترنت در روزهای اخیر یکی از این موضوعات است.
جهان صنعت نوشته است: «اینترنت نسل چهارم استانهای اصفهان، فارس، کرمانشاه، خوزستان، البرز، کردستان و شهرستانهای غربی تهران از صبح روز گذشته قطع شده است. در فاز دوم قطعی اینترنت که ساعت ۱۰:۳۰ روز قبل رخ داد اینترنت نسل۳ و ۴ شهرستانهای بیدخت، گناباد و خراسان رضوی قطع شده است»... در ادامه این مطلب نوشته است: «روز گذشته اینترنت کرج، محمدشهر، فردیس، ملارد و اتمسفر نیز قطع شد. برخی از رسانههای رسمی کشور نیز خبر قطع شدن اینترنت را تأیید کردهاند... یک منبع آگاه در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از قطع ترافیک بینالملل خطوط تلفنهای همراه در چند استان به دستور مراجع امنیتی خبر داد.
جهان صنعت در مطلب دیگری گوشهیی از اعتراض کاربران اینترنت را انعکاس داده که از جمله گفته اند: «قطعی مجدد اینترنت فضای ناامیدی در کشور را افزایش میدهد و از قطعی اینترنت در آبانماه شاهد مهاجرت افراد نخبه و متخصص در حوزه فناوری هستیم که در دنیا پیشنهادهای کاری بسیاری دارند. نخبگان فناوری هم چندباری شرایط را تحمل میکنند اما اگر ببینند این اتفاقات همواره تکرار میشوند از کشور مهاجرت میکنند». این روزنامه در ادامه افزوده است: «نهادی که چنین تصمیماتی میگیرد باید پاسخگوی مهاجرت نخبگان باشد. البته هیچ توقعی از مسئولان امنیتی و نظارتی نداریم، فردی که وظیفه امنیتی دارد نمیتواند به توسعه کشور فکر کند». لرزه سرنگونی بر پیکر نظام در بررسیهای مربوط به بودجه و اف.ای.تی.اف هم دیده میشود.
روزنامهٔ جهان صنعت به نقل از محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت با حمله به مخالفان اف.ای.تی.اف نوشته است: «نپیوستن به FATF یعنی کمک به ترامپ». وی در ادامه با اشاره به تهدید قیام به مخالفان این لوایح هشدار داده است «نپیوستن به آن موجب فشار اقتصادی بیشتری است که ممکن است عواقب اجتماعی هم داشته باشد».
جهان صنعت در مطلب دیگری به قلم یک اقتصاددان حکومتی با اشاره به بحرانهای اقتصادی اجتماعی و فضای منفی جهانی و داخلی علیه رژیم، برای بقای نظام توصیه عقبنشنیی و تسلیم در عرصههای مختلف کرده و از جمله نوشته است «اگر الحاق ایران به FATF را بهعنوان شرط لازم و ضروری در کاهش مشکلات اقتصادی کشور بپذیریم، دولت اما باید انجام اصلاحات اساسی در قانون اساسی و حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را نیز بهعنوان شرط کافی عبور از مشکلات بپذیرد». همین ابراز وحشت ها از قیام در روزنامههای همسو با ولیفقیه هم در بررسی موضوع بودجه ۹۹ دیده میشود. البته با واژهها و فرهنگ خودشان.
سیاست روز در مورد بودجه ۹۹ نوشته است: «این تحلیل (را) از بودجه ۹۹ میتوان کرد که منجر به خالی شدن تمام ذخایر ارزی کشور خواهد شد و جمهوری اسلامی را در سالهای آینده با بحرانهای متعدد و نارضایتیهای عمومی مواجه خواهد کرد که در نهایت تسلیم مذاکراتی بدتر از برجام شود».
وطن امروز هم نوشته است: «اجرای نامناسب طرح افزایش قیمت بنزین و آشوبهای پس از آن، علاوه بر ایجاد تلاطم و فشار اجتماعی و آثار جانبی منفی در برخی حوزههای دیگر و...، سیاستگذار را مقابل هر گونه حرکت اصلاحی آسیبپذیر، محتاط و بیش از گذشته محافظهکار کرده است». این روزنامه در ادامه در مورد کسری بودجه و اینکه دولت میخواهد باز دست در جیب مردم بکند هشدار داده است این کار منجر به: «تنش و بیثباتی اجتماعی- سیاسی شدید» خواهد شد.